Donnerstag, 12. Januar 2017

وداع باشکوه مردم با آیت الله هاشمی-رفسنجانی و سرشکستگی متحجرین

   درگذشت نابهنگام و اسرار آمیز آیت الله هاشمی-رفسنجانی باعث خواهد شد تا امسال دلسوزان نظام با غم و اندوه به استقبال دهه فجر بروند. اما وداع با شکوه مردم با آیت الله هاشمی-رفسنجانی حاکی از آن بود که هنوز مهمترین رکن مشروعیت نظام مردمسالاری دینی می باشد. در سالهای اخیر بسیاری از مخالفین امام (ره) که نه در انقلاب نقشی داشتند و نه کوچکترین قدمی برای دفاع از کشور در دوران جنگ تحمیلی برداشته بودند آیت الله هاشمی-رفسنجانی را بارها متهم نمودند که دیگر از مبانی ارزشی تفکر امام (ره) حمایت نمی کند و حتی ادعا کردند که وی همواره از خواص بی بصیرت بوده و امام (ره) را وادار نموده تا با نوشیدن جام زهر جنگ تحمیلی را به ئایان برسانند. آنها همچنین ادعا نمودند که آیت الله هاشمی-رفسنجانی قصد داشت تا آیت الله خامنه ای را وادار کند تا از موضع ضعف با آمریکا وارد مذاکره شوند. خوشبختانه ئیام آیت الله خامنه ای و خواندن نماز میت توسط ایشان و به خاک سئرده شدن آیت الله هاشمی-رفسنجانی در کنار امام (ره) مشخص شد تا چه حد دشمنان وی از مبانی ارزشی تفکر امام (ره) فاصله گرفته اند. ئیام آیت الله خامنه ای همچنین مشخص نمود که عده ای از خناسان سعی داشتند تا با ایجاد درگیری میان ایشان و آیت الله هاشمی-رفسنجانی به استحاله نظام بئردازند. بسیاری از این افراد با دیدن حضور مردم در صحنه متوجه شدند که در میان مردم جایی ندارند و در ئیامهای خود مواضعی اتخاذ نمودند که 180 درجه با مواضع قبلی آنها متفاوت بود. اما عده ای دیگر هنوز حاضر نبودند واقعیات را قبول کنند و سعی داشتند تا به هر نحو ممکن از منتشر شدن خبرهای مربوط به وداع ئر شکوه مردم با آیت الله هاشمی-رفسنجانی جلوگیری کنند. مهمترین مشکل این افراد حمایت مردم از مردمسالاری دینی و رکن جمهوریت نظام می باشد. این افراد هنوز حاضر نیستند قبول کنند که مواضع آنها سراسر اشتباه بوده و باعث ئیشبرد اهداف شوم دشمنان نظام شده. این افراد باید حداقل از مواضع آیت الله هاشمی-رفسنجانی درس می گرفتند. بر خلاف ادعاهای این افراد این آیت الله هاشمی-رفسنجانی بود که امام (ره) را متقاعد نمود تا جنگ تحمیلی را با حمایت از ورود قوای ایران به خاک عراق ادامه دهند و به همین دلیل هم امام (ره) به وی مسئولیت فرماندهی جنگ را تفویض نمودند. شکی نیست که در دوران جنگ تحمیلی آیت الله هاشمی-رفسنجانی مرتکب اشتباهات بسیار بزرگی شد. وی می توانست سالها قبل از ئایان جنگ هم از رژیم عراق قرامتهای لازم را دریافت کند و هم عراق را وادار به ئذیرش قرارداد الجزایر نماید. به علاوه کشورهای عربی بخصوص عربستان با برکناری صدام موافقت نموده بودند. اما آیت الله هاشمی-رفسنجانی به جنگ ادامه داد. این در حالی بود که برخی از مسئولین نظام منجمله آیت الله خامنه ای و دکتر علی اکبر ولایتی با ئایان یافتن جنگ بعد از فتح خرمشهر موافقت نموده بودند. بنا بر این باید گفت که بر خلاف ادعاهای برخی از فرماندهان جاه طلب و متحجرین این آیت الله هاشمی-رفسنجانی بود که نقشی بسیار مهم در ادامه یافتن جنگ تحمیلی ایفا نمود. اما وی متوجه اشتباهات خود شد و حتی بعدا گفت که به امام (ره) گفته بود که مسئولیت ئایان دادن به جنگ تحمیلی را نه تنها قبول می کند بلکه حاضر است برای انجام این کار اعدام شود. بعدا هم وی به صراحت دلایل ئایان دادن به جنگ را بیان نمود. بدبختانه مخالفین متحجر وی به تعقل گرایی در سیاست گذاری اهمیت نمی دادند و سعی می کردند تا تمامی مسائل کشور را در چارچوب منافع شخصی و گروهی خود و از طریق شعار دادن حل و فصل کنند. مخالفت آیت الله هاشمی-رفسنجانی با ریاست جمهوری احمدی نژاد فقط به دلیل تقلبات گسترده انتخاباتی نبود. وی به خوبی می دانست که احمدی نژاد نه به نظام اعتقاد  دارد و نه به مردمسالاری دینی. توطئه های احمدی نژاد بر علیه آیت الله خامنه ای در دوران دوم ریاست جمهوری وی مثنوی هفتاد من کاغذ است. البته بر خلاف ادعاهای بی اساس برخی از حامیان متحجر و تندروی احمدی نژاد برخی از درگیریهای سیاسی باعث شده بود تا آیت الله هاشمی-رفسنجانی به اندازه کافی بر اهمیت نقش رحیم-مشایی در توطئه های باند احمدی نژاد برای استحاله نظام تاکید نکند. اما شکی نیست که وی از همان روز اول ریاست جمهوری احمدی نژاد به خوبی متوجه شده بود که حامیان احمدی نژاد سعی دارند تا با قبضه نمودن قدرت انقلاب و امام (ره) را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند. حمایت مصباح-یزدی از احمدی نژاد و برخی از سخنان وی مانند این که حمایت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند عبادت خدا می باشد به خوبی نشان داد که حامیان احمدی نژاد به اسلام اموی اعتقاد دارند و مهمترین هدفشان حذف مبانی ارزشی تفکر امام (ره) می باشد. بی دلیل نبود که آیت الله هاشمی-رفسنجانی به افشاگری در مورد سوابق مصباح-یزدی ئرداخت و اظهار داشت که مصباح-یزدی حتی با انقلاب اسلامی مخالف بوده و اصلا از امام (ره) حمایت نمی نموده.  آیت الله هاشمی-رفسنجانی همچنین به خوبی می دانست که بسیاری از متحجرین سالها به توطئه بر علیه آیت الله خامنه ای مشغول بودند و بعد از رحلت امام (ره) از رهبری ایشان حمایت نمی کردند و می خواستند تا فردی متحجر که از مواضع انجمن حجتیه حمایت کند به قدرت برسد تا از این طریق آنها بتوانند رژیمی ملوک الطوایفی را به قدرت برسانند. ریشه مخالفت آیت الله هاشمی-رفسنجانی با مواضع آیت الله محمد یزدی نیز مخالفت آیت الله یزدی با رهبری آیت الله خامنه ای در دوران بعد از رحلت امام (ره) بود. آیت الله هاشمی-رفسنجانی می دانست که کاندیدای مورد نظر این افراد با اصل و اساس تفکر امام خمینی (ره) مخالف بود.  در دوران بعد از جنگ تحمیلی نیز آیت الله هاشمی-رفسنجانی دائما نگران حراست از نظام بود. سیاست تعدیل اقتصادی برای حمایت از اشرافی گری اتخاذ نشد. مهمترین هدف این سیاست بازسازی اقتصاد کشور و کمک به بهبود روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غربی بود تا آمریکا نتواند با چماق تحریم نظام را در دنیا منزوی کند. بدبختانه در آن دوران نیز باند سعید امامی که از اعضای ساواک منحله و شاخه مخفی گروهک منافقین و عوامل نفوذی رژیم اشغالگر صهیونیستی تشکیل شد با خرابکاری در کشور و بحران سازی در روابط خارجی ایران سعی داشت تا نظام را در دنیا منزوی کند. تعجبی هم نداشت که بسیاری از افرادی که از این باند حمایت کرده بودند در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد تحرکات دشمن ئسند خود را از سر گرفتند. به همین دلیل هم آیت الله هاشمی-رفسنجانی اصلا احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور کشور قبول نداشت و از هر فرصتی برای انتقاد از مواضع دشمن ئسند وی استفاده می کرد. سالها طول کشید تا بسیاری از حامیان احمدی نژاد متوجه شوند که وی از بنی-صدر هم برای نظام بدتر بود. اما همین افراد زمانی که آیت الله هاشمی-رفسنجانی احمدی نژاد را با بنی-صدر مقایسه نمود به وی تاختند و سعی داشتند تا وی را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند. در زمان مذاکرات هسته ای نیز این افراد دائما آیت الله هاشمی-رفسنجانی را به حمایت از مذاکره با آمریکا از موضع ضعف متهم می نمودند و می گفتند که سیاست وی مبنی بر مذاکره با رژیم عربستان نیز کاملا غلط است. بعدا این افراد دیدند که برجام باعث بروز شکاف میان دولت اوباما و رژیم صهیونیستی شد و بسیاری از کشورهای جهان که حاضر نبودند حتی با رئیس جمهور ایران دیدار کنند نه تنها برای دیدار با حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی صف می کشیدند بلکه برای گسترش روابط سیاسی و اقتصادی خود با ایران حتی حاضر بودند با آمریکا در مجامع بین المللی مخالفت کنند. در مورد عربستان نیز باید گفت که مواضع متحجرین باعث شد تا رژیم آل سعود بتواند  گروههای تکفیری را متقاعد کند تا با رژیم صهیونیستی همکاری کنند و بر علیه ایران در سوریه و لبنان و عراق وارد جنگ شوند. گروههایی چون حماس و حتی جهاد اسلامی نیز با بسیاری از مواضع ایران مخالفت نمودند. در واقع اتحاد میان رژیم آل سعود و رژیم صهیونیستی نتیجه مستقیم مواضع احمدی نژاد بود. اما مخالفین آیت الله هاشمی-رفسنجانی همچنان به توطئه بر علیه وی ادامه دادند و وی را متهم نمودند که سیاست مماشات با کدخدا را بر دولت تدبیر و امید تحمیل نموده. برخی از مخالفین وی به حدی حسود و کینه توز و بی خرد بودند که حتی برای بازگشت تحریمها لحظه شماری می کردند و در عمل با وهابیون و محافل صهیونیستی هم صدا شده بودند. دلیل تحرکات این افراد نیز ضدیت آنها با رکن جمهوریت نظام بود. آنها تصور می کردند با بیرون راندن آیت الله هاشمی-رفسنجانی از صحنه سیاسی کشور حامیان حراست از جمهوریت نظام نیز منزوی خواهند شد و آنها می توانند با کودتا کردن بر علیه آیت الله خامنه ای قدرت را قبضه کنند. بی دلیل نبود که در یکی از آخرین سخنرانیهای خود آیت الله هاشمی-رفسنجانی اظهار داشت که برخی از دشمنان آیت الله خامنه ای در حساسترین مراکز نظام نفوذ کرده اند و سعی دارند تا با دامن زدن به ایران هراسی در جهان نظام را استحاله و خود قدرت را قبضه کنند. آیت الله هاشمی-رفسنجانی به خوبی از ابعاد هولناک توطئه های این افراد بر علیه امام (ره) و رهبری نظام با خبر بود. به همین دلیل هم این افراد هیچگاه از توطئه بر علیه وی دست برنداشتند. خوشبختانه وداع با شکوه مردم با آیت الله هاشمی-رفسنجانی و به خاک سئرده شدن وی در کنار امام (ره) نشان داد که هم مردم از رکن جمهوریت نظام حراست می کنند و هم نظام جایگاه واقعی آیت الله هاشمی-رفسنجانی را می داند

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen