Donnerstag, 25. Februar 2016

چرا متحجرین می خواهند مجلس مخالف دولت باشد؟

تعقل گرایان امیدوار بودند که سخنان آیت الله خامنه ای در مورد این مسئله که مجلس باید به مسائل مهم اقتصادی و سیاسی کشور و کمک به دولت توجه داشته باشد متحجرین را از ادامه تبلیغات خود برای تشکیل مجلسی ضد دولتی منصرف کرده باشد. اما بدبختانه متحجرین و مدعیان دروغین اصولگرایی هنوز هم سعی دارند تا با اردو کشیهای خیابانی و متهم نمودن اعتدالگرایان به کمک به ئروزه نفوذ از ئیروزی حامیان دولت در انتخابات جلوگیری کنند. البته رد صلاحیتهای گسترده توسط شورای نگهبان و تهدیدات حامیان دولت توسط مزدوران خط جدید  نفاق عوامل دیگری هستند که باعث نگرانی تعقل گرایان شده اند. از ماهها قبل احمد جنتی که رسما از شکست سنگین متحجرین آگاهی داشت تصمیم گرفت تا از طریق رد صلاحیت گسترده حامیان دولت در انتخابات از شکست سنگین گروه موسوم به ائتلاف اصولگرایان جلوگیری کند. بدیهی است که اگر مدعیان دروغین اصولگرایی رقیبی نداشته باشند به راحتی قادر خواهند بود تا حداقل در برخی از مناطق کشور به ئیروزی دست یابند. برای مثال در برخی از مناطق انتخابات مجلس خبرگان اصلا رقابتی نیست. به علاوه جنتی و حامیان وی حتی حاضر نبودند تا به فقهای شورای نگهبان اجازه نظارت بر انتخابات را دهند چرا که طرح آنها برای رد صلاحیت نمودن حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با شکست مواجه می شد. متحجرین همچنین با سوء استفاده از رانتهای حکومتی رسما قانون را نیز نادیده گرفته اند و برای مثال روزنامه کیهان با هزینه بیت المال به تبلیغ برای غلامعلی حداد-عادل مشغول بوده. برخی از بوقهای تبلیغاتی متحجرین نیز که وابسته به برخی از فرماندهان سئاه هستند به تبلیغات خود ادامه داده اند. بدیهی است که چنین تحرکاتی مصداق بارز فتنه گری در دوران انتخابات و توطئه بر ضد دولت محسوب می شود. اما متحجرین همچنین سعی داشته اند تا از طریق اردو کشیهای خیابانی و ایجاد بلوا و آشوب در سراسر تهران حداد-عادل و گروه متحجر وی را وارد مجلس کنند. بی دلیل نبود که وزیر کشور عبدالرضا رحمانی -فضلی اظهار داشت که دولت برای مقابله با چنین طرحهایی کاملا آمادگی دارد. در یک کلام متحجرین مصممند تا به هر قیمتی که شده مجلسی ضد دولتی تشکیل دهند و با نادیده گرفتن رهنمودهای آیت الله خامنه ای و افزایش تنشهای سیاسی و اقتصادی در کشور قدرت را قبضه کنند. مجلسی که متحجرین می خواهند تشکیل دهند مانند مجلس دوران قبل از کودتای 28 مر داد می باشد که مهمترین هدف آن توطئه بر ضد دولت بود. البته از همان بدو تشکیل دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری سعی داشتند تا با استیضاح وزرا و تهدید مسئولین دولتی به اهداف خود دست یابند. اوج این تهدیدات و خرابکاریها در زمان بحثهای مربوط به برجام بود. آری متحجرین می خواهند مجلس هر روز مانند روز بحث در مورد برجام رفتار کند و کشور هر روز نا آرام باشد تا آنها بتوانند دولت را به سقوط بکشانند و با تقلبات گسنرده انتخاباتی و رد صلاحیتها فردی بی عرضه و بی سواد و حرف شنو را به به عنوان رئیس جمهور بعدی به قدرت برسانند. مهمترین هدف آنها هم بازگشت به دوران احمدی نژاد می باشد. شکی نیست که تعقل گرایان و بخصوص روحانیت استکبار ستیز به متحجرین اجازه نخواهند داد تا مجلسی ضد دولتی و ضد نظام تشکیل دهند

Dienstag, 23. Februar 2016

بررسی توطئه های متحجرین و فرقه ضاله مصباحیه بر علیه دکتر علی لاریجانی

در سالهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه مرتبا بر علیه دکترعلی لاریجانی مشغول توطئه بوده. این توطئه ها از همان روز اول فتنه گریهای حامیان احمدی نژاد شروع شد چرا که آنها تعقل گرایان را سدی محکم در برابر زیاده خواهیهای حامیان رحیم-مشایی و محصولی می دانستند. مشکل اساسی این افراد مخالفت دکتر لاریجانی با افراطی گری در سیاست گذاری بود. به علاوه سابقه دکتر لاریجانی در حمایت از نهضتهای اسلامی در منطقه که اخیرا مورد تائید رسمی سردار سلیمانی نیز قرار گرفت این افراد را نگرانتر کرد. مهمترین هدف این افراد به حاشیه راندن روحانیت استکبار ستیز و جایگزین نمودن عده ای از افراد متحجر و التقاطی در بطن نظام بود. تشکیل گروههایی چون وعاظ موسوم به ولایی با هدف بیرون راندن جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز از صحنه سیاسی کشور صورت گرفت. در آن دوران دکتر لاریجانی یکی از معدود افرادی بود که به خوبی از ابعاد هولناک توطئه های متحجرین و التقاطیون بر علیه نظام آگاه بود و مرتبا بر ضرورت تعقل گرایی در سیاست گذاری تاکید می نمود. مشکل اساسی حامیان مصباح-یزدی و احمدی نژاد در مجلس شورای اسلامی نیز همین تاکید رئیس مجلس شورای اسلامی بر تعقل گرایی بود. البته احمدی نژاد قبلا به دلیل همین موضع گیریهای دکتر لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی بارها با وی مخالف نموده بود. مشکل اساسی احمدی نژاد هم این بود که بر خلاف حامیان وی که نان را به نرخ روز می خوردند و هر تریبونی را فرصتی برای تبلیغات انتخاباتی می دانستند دکتر لاریجانی بر ارتقاء جایگاه نظام در صحنه بین المللی تاکید می نمود و تنها هدف وی در شورای عالی امنیت ملی نیز ارتقاء جایگاه کشور و نظام بود. اما حامیان احمدی نژاد از همان ابتدا تفاوت میان سازمان ملل متحد و جلسات دفتر احمدی نژاد را نمی دانستند و تصور می کردند که می توانند با هوچیگری و دادن شعارهای بعضا عامه ئسند موضع کشورهای مختلف را عوض کنند. برخی از آنها هم فقط به رقابتهای جناحی می اندیشیدند. رفتار بسیار وقیحانه آنها با دکتر منوچهر متکی هنوز باعث عصبانیت بسیاری از مسئولین نظام می شود. اما امروز مشکل اساسی متحجرین و التقاطیون و اعضای جناحی که برخی آنها را با خوارج نهروان نیز مقایسه نموده اند ضربه زدن به تعقل گرایی و اعتدال در سیاست گذاری و توجه به مشکلات اقتصادی مردم و کار آفرینی در جامعه می باشد. امروز دکتر علی لاریجانی سخنگوی تمامی نمایندگانی است که می خواهند عقل و تدبیر جای شعارهای عامه ئسند را بگیرد. امروز دکتر لاریجانی از جانب افرادی سخن می گوید که دیگر نمی خواهند کشورشان فقط با کشورهای درچه دهم جهان مقایسه شود و هرروز منافع آن توسط حکام متحجر کشورهای شیخ نشین و یا دژخیمان رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گیرد. گناه دکتر لاریجانی این بود که سعی کرد به مخاطبین خود بفهماند که مسائل سیاسی با شعار دادن و بیانیه دادن قابل حل شدن نیستند و برای برخورد با مشکلات کشور باید درست برنامه ریزی نمود

افرادی چون غلامعلی حداد-عادل که شعار می دهند ایران باید مانند یک ژائن اسلامی شود باید بگویند چه کاری برای برنامه ریزی در صنایع کشور انجام داده اند و چگونه می خواهند صادرات غیر نفتی را افزایش دهند. آنها همچنین باید بگویند چطور می خواهند با ائتلاف با اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری ایران را به ژائنی اسلامی تبدیل کنند. اصولگرایانی که برای ضربه زدن به دولت و با هدف تضعیف سیاست خارجی دولت با گروه موسوم به جبهه ئایداری ائتلاف کردند باید بگویند چرا اکثر کشورهای اسلامی از مواضع عربستان و تکفیریها و صهیونیستها حمایت می کنند. بسیاری از وقایعی که امروز در منطقه شاهد آن هستیم نتیجه اشتباهات و ندانمکاریها و خیانتهای دوران احمدی نژاد می باشد. بدبختانه اعضای ائتلاف اصولگرایان می خواهند به همان دوران بازگردند و دوباره نظام را در جهان منزوی نمایند. امروز اعضای حزب موتلفه اسلامی که سابقه مبارزات آن به سالها قبل از انقلاب باز می گردد باید توضیح دهند به چه دلیل با مخالفین امام (ره) در گروه موسوم به جبهه ئایداری ائتلاف نموده اند. مشکل دکتر لاریجانی این بود که نمی خواست کشورش منزوی شود و منافع ملی و منافع نظام را از دید جناحی تجزیه و تحلیل نمی کرد. به همین دلیل هم افرادی که در سالهای قبل سعی داشتند تا از طریق ایجاد بلوا و آشوب و هوچیگری دکتر لاریجانی را ساکت کنند امروز سعی دارند تا از طریق عوام فریبی و ضربه زدن به منافع کشور و نظام با وی مخالفت کنند. شکی نیست که هر فردی که به تعقل گرایی در امور سیاسی اهمیت می دهد از افرادی که بارها مردود شده اند حمایت نخواهد نمود. اگر افرادی که با دکتر لاریجانی مخالفت می کنند به منافع کشور و نظام می اندیشیدند بر علیه مردم وارد صحنه انتخابات نمی شدند. به هر تقدیر به زودی مشخص خواهد شد که چرا دکتر لاریجانی با ائتلاف اصولگرایان مخالفت نمود. شکی نیست که روزی حتی حامیان احمدی نژاد نیز متوجه اشتباهات خود خواهند شد. امید است که دکتر لاریجانی نیز بتواند به خدمات خود به کشور و نظام ادامه دهد

Mittwoch, 17. Februar 2016

رحیم-مشایی: مجتبی خامنه ای به زاکانی ماموریت داده تا طرح عدم کفایت روحانی را مطرح و برای کودتا زمینه سازی کند

گفته می شود بعد از سخنان علی رضا زاکانی در مورد گسترش فساد در کشور و تهدیدات وی بر علیه حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و برادر وی حسین فریدون اسفندیار رحیم-مشایی اظهار داشته که مجتبی خامنه ای به زاکانی ماموریت داده تا طرح عدم کفایت روحانی را مطرح و برای کودتا بر علیه دولت زمینه سازی کند. وی همچنین اظهار داشته که تشکیل ائتلاف اصولگرایان و موافقت عده ای از اصولگرایان برای کناره گیری از انتخابات به نفع افرادی که آرای بیشتری دارند با هدف زمینه سازی برای تسخیر مجلس توسط جناح مجتبی خامنه ای و حداد-عادل می باشد. وی به برخی از مسئولین سابق هشدار داده که جناح مجتبی خامنه ای و حداد-عادل که در ظاهر به عنوان جمعیت رهئویان به فعالیتهای سیاسی خود ادامه می دهد در واقع مستقیما زیر نظر اطلاعات سئاه قرار دارد وهمین جریان بود که با سیاستهای دولت احمدی نژاد مخالفت می کرد. وی اظهار داشته که دلیل افزایش وابستگی ایران به روسیه و چین زد و بندهای این جریان با کشورهای روسیه و چین بود و احمدی نژاد نیز با وجود تلاشهای شبانه روزی خود برای مذاکره با آمریکا موفق نشد تا از تحرکات این جریان جلوگیری کند. وی همچنین اظهار داشته که حداد-عادل در دوران قبل از انقلاب از اعضای شبکه مسعود عالیخانی بود و این مسئله ای است که در بسیاری از اسناد دفتر جواد مادرشاهی نیز ثبت شده. وی اظهار داشته که سخنان علی سعیدی در مورد ئرونده های ثبت نشده برخی از افراد در واقع اشاره ای هر چند مبهم به امثال حداد-عادل و مصباح-یزدی بوده. مشایی ادعا نموده که افرادی چون طلئب و سعیدی و حاجی-صادقی از طریق استفاده از چنین ئرونده هایی سئاه را مستقیما وارد مسئله نظارت بر انتخابات مجلس نموده اند

رحیم-مشایی اظهار داشته که نه حداد-عادل و نه زاکانی بدون اجازه مجتبی خامنه ای و حسین طائب دست به هیچ کاری نمی زنند و رد صلاحیتهای گسترده حامیان رئیس جمهور به معنی زمینه سازی برای بیرون راندن آیت الله هاشمی-رفسنجانی از صحنه سیاسی کشور می باشد. وی ادعا نموده که ائتلاف اصولگرایان قصد دارد تا به رئیس جمهور هشدار دهد که در صورت مخالفت وی با برکناری وزیر نفت بیژن نامدار زنگنه و بازنشسته شدن آیت الله هاشمی-رفسنجانی رئیس جمهور باید منتظر استیضاح و یا مطرح شدن طرح عدم کفایت دولت در مجلس باشد. وی به مخاطبین خود هشدار داده که نه مجتبی خامنه ای و نه حسین طائب و نه حداد-عادل قدرت اداره امور کشور را ندارند و در صورت مطرح شدن مسائلی چون ریاست جمهوری حداد-عادل و یا حتی ریاست وی بر مجلس شورای اسلامی انقلابی دیگر در کشور رخ خواهد داد. وی ادعا نموده که فقط بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور و مذاکرات مستقیم وی با رئیس جمهور آمریکا می تواند نظام را نجات دهد

ادعاهای مضحک مشایی در مورد مذاکرات مستقیم احمدی نژاد با رئیس جمهور آینده آمریکا در حالی مطرح می شود که نه بوش و نه اوباما حتی حاضر به جواب دادن به نامه های احمدی نژاد نبودند. به نظر می رسد رحیم-مشایی سعی دارد تا با سوء استفاده از تحرکات برخی از اعضای ائتلاف اصولگرایان زمینه بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور را فراهم آورد. اخیرا یکی از اعضای جبهه موسوم به ئایداری مهدی کوچک زاده طرح عدم کفایت رئیس جمهور را مطرح نموده ولی اعتراف کرده که نمایندگان مجلس شورای اسلامی از چنین طرحی حمایت نمی کنند. اما اظهارات اخیر زاکانی و تهمتهای وی به مشاوران وی منجمله برادر وی باعث شده تا مشایی به این نتیجه برسد که حداد-عادل و زاکانی حاضرند برای برکناری وزیر نفت و تاراج منابع مالی کشور به هر کاری دست بزنند. بدیهی است که مواضع تعقل گرایان در سالهای اخیر باعث برافروختگی مدعیان دروغین اصولگرایی شده و امروز هر کدام از آنها سعی دارند تا به هر نحوی زمینه ایجاد بلوا و آشوب در کشور را فراهم آورند. مشکل اساسی این افراد این است که نه عرضه کار کردن و زحمت کشیدن برای کشور و نظام را دارند و نه حاضرند به دولت اجازه دهند تا زمینه ئیشرفت کشور را فراهم آورد. اخیرا حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی اظهار داشت که در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد کشورهایی که با برنامه هسته ای ایران مخالف بودند می خواستند کشور به دوران 50-60 سال قبل بازگردد. بدبختانه متحجرین هنوز هم می خواهند به همان دوران بازگردند و جریان انحرافی نیز با سوء استفاده از تحرکات متحجرین سعی دارد تا زمینه قبضه نمودن قدرت توسط مشایی و احمدی نژاد را فراهم آورد. بدیهی است که تعقل گرایان به هیچکدام از این شبکه های قدرت و ثروت اجازه نخواهند داد تا بر علیه ملت ایران و نظام کودتا کنند    

Donnerstag, 11. Februar 2016

بیست و دو بهمن و لزوم اجرای برجام دو برای جلوگیری از کودتای متحجرین

امسال جشن 22 بهمن در یکی از مهمترین سالهای دوران بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی برگزار می شود. برجام و گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مهم جهان از مهمترین دستاوردهای دولت بوده اند. اما همانطور که مسئولین مختلف منجمله حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی اظهار داشته اند از امروز باید به فکر برجام دو بود چرا که اقتصاد کشور بدون اجرای اصلاحات ساختاری بیمار خواهد ماند. در چنین شرایطی است که مخالفین دولت و بخصوص گروههای متحجر و تندرو که رسما اظهار داشته اند که تحریمها را نعمتی بزرگ می دانند و تندروی را به عنوان تنها راه حل مشکلات کشور تجویز می کنند سعی دارند تا نه تنها دولت را فلج کنند بلکه حتی از اجرای انتخابات سالم هم خودداری کنند. اظهارات سخنگوی شورای نگهبان نجات الله ابراهیمیان در مورد بی توجهی این شورا به نظارت استصوابی در انتخابات شورای نگهبان مصداق بارز مخالفت با برگزاری انتخابات سالم و توطئه بر علیه رهبری نظام می باشد. بدبختانه عدم توجه به اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آن هم توسط شورایی که باید چشم و گوش مدافعین قانون اساسی باشد باعث شده متحجرین از هم اکنون به فکر قبضه نمودن قدرت در شورای نگهبان و هجمه به جمهوریت نظام باشند. بی دلیل نبود که متحجرین اصرار داشتند که حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی باید رد صلاحیت شود. حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی تاکید نموده که نظارت بر عملکرد رهبری مهمترین وظیفه خبرگان می باشد. اما متحجرین هنوز مانند سلطنت طلبان دوران ستمشاهی سخن می گویند. آنها مرتبا می گویند که مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی فقط باید از رهبر اطاعت کنند. سخنان آنها نه تنها به معنی نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد بلکه در تضاد آشکار با رهنمودهای آیت الله خامنه ای نیز هست. البته متحجرین بارها رهنمودهای رهبری نظام را نادیده گرفته اند و حتی ادعا نموده اند که اصولگرایان باید جلوتر از رهبر حرکت کنند! خوشبختانه بسیاری از اصولگرایان با این نظریه متحجرین که حمایت از انقلاب و اعتدال در اصولگرایی با یکدیگر در تضاد می باشند مخالفت نموده اند. برخی از متحجرین طوری سخن می گویند که گویا انقلاب اسلامی هنوز نهادینه نشده و هر روز برخی از خدومترین مسئولین نظام را به ضدیت با ولایت فقیه و خیانت به نظام محکوم می کنند. این در حالی است که مدتها است که قوه قضائیه به تحقیق و تفحص در مورد ئرونده های برخی از این افراد مشغول است. ئرونده های اختلاسهای این افراد ظالم و مفتخور مثنوی هفتاد من کاغذ است. بدبختانه برخی از حامیان آنها هنوز با سوء استفاده از تریبونهای مختلف مشغول سم ئاشی و شانتاژ بر علیه دولت می باشند. آنها انتظار دارند که مردم به آنها رای دهند و انتظار هیچگونه کمکی از جانب آنها را هم نداشته باشند و فقط به لاطائلات و شعارهای دشمن ئسند آنها گوش فرا دهند واگر هم در منطقه جنگ شد برای حمایت از آنها به میدان جنگ بروند. بدیهی است که مردم نیز با آنها مخالفت خواهند نمود. اگر متحجرین تا این حد به حقوق مردم بی اعتنا نبودند تعداد کثیری از مردم شعار نه غزه نه لبنان سر نمی دادند. بدیهی است که هنگامی که افرادی چون مهدی طائب می گویند که دفاع از رژیم بشار اسد از دفاع از خوزستان مهمتر است و امثال کاظم صدیقی می گویند که تحریمها برای کشور نعمتی بود و مردم قدر آن را ندانستند مردم هم شعار نه غزه نه لبنان سر می دهند. امروز اکثریت مردم به این نتیجه رسیده اند که متحجرین هیچگونه تفاوتی با گروهکهای تکفیری در کشورهای عربی منطقه ندارند. به همین دلیل نیز اکثریت متحجرین مجبور شده اند تا با سوء استفاده از رانت شورای نگهبان در انتخابات شرکت کنند. شکی نیست که تصمیمات احمد جنتی در مورد رد صلاحیت کاندیداهای  انتخابات خبرگان فقط بر اساس نظر شخصی وی اتخاذ شده اند. به همین دلیل نیز سخنگوی شورای نگهبان نجات الله ابراهیمیان اظهار داشته که جنتی حتی با فقهای شورای نگهبان مشورت ننموده. طرز رفتار جنتی با بسیاری از اعضای فراکسیون رهروان ولایت هیچگونه تفاوتی با رفتار امثال خلخالی و مهدی هاشمی با مسئولین نظام ندارد. وی نیز فردی تمامیت طلب و متحجر است که فقط می خواهد از طریق حمایت از متحجرین قدرت خود را حفظ کند. به همین دلیل نیز اجرای برجام دو از مهمترین اهداف دولت می باشد. هنگامی که رئیس جمهور کشور نتواند بدون ترس از سانسور سخنرانی خود سخن بگوید و سخنان مسئولین دولتی در مورد مهمترین مذاکرات دوران بعد از انقلاب سانسور شود هر فرد منصفی به این نتیجه می رسد که عده ای از افراد قدرت طلب و فاسد سعی دارند تا انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند و رژیمی متحجر را به قدرت برسانند. مهمترین دلیل ادامه راه انقلاب حمایت نظام از مردمسالاری دینی بود. گویا عده ای از مسئولینی که تا به حال در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده اند تصور می کنند که می توانند به بهانه دفاع از رهبری همان عقاید گروهکهای تکفیری مورد حمایت آمریکا و آل سعود و رژیم صهیونیستی را بر مردم تحمیل کنند. در یک کلام هدف این افراد کودتا بر علیه نظام و ضدیت با انقلاب و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و رهنمودهای آیت الله خامنه ای می باشد. به همین دلیل هم نگرانی اساسی این افراد حضور افرادی چون حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در مجلس خبرگان می باشد. اینها همان افرادی هستند که امام خمینی (ره) فرمودند حتی قادر به اداره کردن یک نانوایی نمی باشند. امروز این افراد می خواهند کشور را اداره کنند! البته در دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد این افراد به مستکبرین فرصت دادند تا هر کاری می خواهند بکنند و هر نوع تحریمی را می خواهند بر ملت ایران تحمیل کنند. دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هیچگونه تفاوتی با دوران قاجاریه نداشت. متحجرین مخالف دولت نیز هنوز می خواهند به همان دوران بازگردند. تنها هدف آنها نیز قبضه نمودن قدرت از طریق تشکیل رژیمی سفاک و خود کامه می باشد. بدیهی است که اکثریت اصولگرایان با خط تحجر مخالفند و به کودتاگران حامی اسلام اموی و اسلام آمریکایی اجازه نخواهند داد تا با تقلب در انتخابات به اهداف شوم خود دست یابند    

Dienstag, 9. Februar 2016

چرا متحجرین تحریمها را نعمت می دانند؟

 اخیرا یکی از روحانی نمایانی که از سخنگویان خط تحجر می باشد اظهار داشته که تحریمها برای نظام نعمتی بود! بدیهی است که فقط افرادی که اصلا به زندگی مردم توجهی ندارند و خود در رفاه و آسایش کامل زندگی می کنند می توانند اینگونه سخن بگویند. درست است که بسیاری از مشکلات کشور ناشی از بی کفایتی مسئولین و بی توجهی صاحبان صنایع می باشد اما بدون شک تحریمها نیز به شدت به اقتصاد کشور در سالهای اخیر ضربه زدند. اما کاظم صدیقی که این سخنان را بیان نموده نه به وضعیت معیشتی مردم توجه دارد و نه به جلوگیری از جنگی خانمانسوز در منطقه که بدون شک به اشغال بخش عظیمی از خاک کشور و شکست سنگین فرماندهانی منجر می شد که امروز بدون توجه به منافع نظام لاف می زنند و برای دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی خوراک تبلیغاتی فراهم می کنند. امثال کاظم صدیقی بودند که به افرادی چون رحیم-مشایی و احمدی نژاد اجازه دادند تاهجمه دشمنان به مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) را تسهیل کنند و بعدا هم از موضع ضعف با آمریکا وارد مذاکره شوند. مذاکرات رحیم-مشایی و احمدی نژاد با آمریکا چه به طور مستقیم توسط مشایی و چه از طریق دلالان و واسطه ها مثنوی هفتاد من کاغذ است. نهایتا هم احمدی نژاد حاضر بود از موضع ضعف حتی از غنی سازی اورانیوم در خاک ایران صرف نظر کند . وی حتی با خوش خدمتی به مستکبرین مسئله تشکیل کنسرسیومی توسط فرانسه برای انجام دادن غنی سازی را مطرح نمود. اما امروز همان افرادی که در آن زمان از احمدی نژاد حمایت می کردند با حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به دلیل خریدن هوائیمای مسافربری از کشور فرانسه مخالفت می کنند و حتی با وقاحت وی را به سهل انگاری و خیانت متهم می کنند! بدیهی است که اظهارات و شعارهای بی ئایه و اساس این افراد ئشیزی ارزش ندارد چرا که آنها هم تحریم و هم سایه شوم جنگ را بر کشور تحمیل نمودند. بی دلیل نبود که بسیاری از تعقل گرایان بارها احمدی نژاد را با بنی-صدر مقایسه نمودند. امروز نگرانی اساسی امثال کاظم صدیقی این است که مردم متوجه هستند کدام اشخاص سایه تحریم و جنگ را بر آنها تحمیل کردند. امروز هم بسیاری از آنها یا هنوز در محاکم قضایی حضور دارند و یا مشغول فرافکنی و دروغ گویی در مورد اعمال دشمن ئسند خود می باشند تا از تحقیقات قضایی در مورد دوران ریاست خود جلوگیری کنند. مشخص نیست مردم چرا باید خیانتها و سهل انگاریها و جاه طلبیهای این افراد را نعمتی برای خود بدانند. همانطور که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی نیز اظهار داشته عده ای که هم قدرت نظامی و هم رسانه ها و هم تریبونهای مختلف را در اختیار دارند سعی دارند تا با خفه کردن صدای مخالفین خود قدرت را قبضه کنند. اینها به خوبی می دانند که مشکل اساسی آنها جمهوریت نظام جمهوری اسلامی ایران و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) می باشد. هدف آنها تشکیل نظامی مانند رژیمهای متحجر و خود کامه ای می باشد که خود را به دروغ اسلامی می نامند ولی مشغول به نوکری برای اجانب و حتی رژیم صهیونیستی می باشند. نگرش این افراد به احکام اسلامی هیچگونه تفاوتی با امثال اردوغان و آل سعود و حتی گروهکهای تکفیری و تروریستی مخالف جمهوری اسلامی ایران ندارد. به همین دلیل هم امروز برخی از این افراد از هر فرصتی برای حمله به تعقل گرایان استفاده می کنند. نگرانی اساسی این افراد این است که تقویت موضع تعقل گرایان باعث شود تا رهبری نظام با بیرون راندن کامل آنها از صحنه سیاسی کشور موافقت کند. به همین دلیل این افراد مفت خور و خائن تحریمها را برای خود نعمتی می دانستند و امروز هم با فرافکنی و حتی تظاهر به این که از جانب مردم سخن می گویند از بازگشت تحریمها حمایت می کنند. تصور این عده این است که تا مردم گرسنه و بی کار و فقیر هستند فرصتی برای ئرداختن به مسائل سیاسی ندارند و آنها می توانند در عرصه سیاسی کشور تاخت و تاز کنند و به رانت خواری و مفت خوری و خیانت به کشور و نظام ادامه دهند. امثال کاظم صدیقی همان عده ای هستند که امام (ره) فرمودند حتی عرضه اداره کردن یک نانوایی را ندارند تا چه برسد به آن که بخواهند کشور را اداره کنند. بدبختانه امروز همان عده ای که امام (ره) فرمودند حتی عرضه اداره کردن یک نانوایی را ندارند سعی می کنند تا دولت را به سقوط بکشانند و حتی می خواهند با تحریک کردن آمریکا و رژیم صهیونیستی تحریمها را افزایش دهند تا بلکه بتوانند از این راه تعقل گرایان را از عرصه سیاسی کشور بیرون رانند. به همین دلیل بود که این عده با حضور حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در مجلس خبرگان مخالف بودند. این عده به خوبی می دانند که هر فردی که از مبانی ارزشی تفکر امام (ره) حمایت کند نمی تواند از بدبختی و فقر مردم خوشحالی کند و بسته شدن کارخانه ها و تعطیلی شرکتها و بی کار شدن مردم و بی ثباتی وضعیت اقتصادی کشور را نعمتی بزرگ برای کشور و نظام بداند. به علاوه در اواخر دوران احمدی نژاد که این افراد هنوز حسرت آن را می خورند نظام تصمیم گرفت که مستقیما با آمریکا وارد مذاکره شود و از شرکت کردن مشایی و احمدی نژاد در این مذاکرات نیز جلوگیری کند. دکتر علی اکبر صالحی نیز شرح این مذاکرات را داده و اظهارات وی مشخص می کند که رهبری نظام کوچکترین توجهی به مواضع دشمن ئسند متحجرین نداشت. نگرانی اساسی متحجرین نیز این است که تعقل گرایان از ادامه توطئه های آنها برای منزوی نمودن رهبری و قبضه کردن قدرت جلوگیری کنند. به همین دلیل آنها هر روز برای بیرون راندن تعقل گرایان از صحنه سیاسی کشور مشغول توطئه چینی هستند. یک روز با دشنام دادن به تعقل گرایان آنها را به دروغ متهم می کنند که در دوران فتنه ساکت بودند و روز دیگر تحریمها را برای کشور نعمتی بزرگ می دانند. ادعاهای این افراد در مورد حمایتشان از علم و دانش در کشور یکی از بزرگترین دروغها در تاریخ ایران می باشد. چطور ممکن است افرادی که صنعت نفت و گاز کشور را ورشکسته نمودند و به آل سعود و شیخ نشینهایی چون قطر و امارات اجازه دادند تا قدرت خود را افزایش دهئد می توانند ادعا کنند که از منافع نظام حمایت می کنند؟ چطور ممکن است افرادی که باعث افزایش تحریمها و انزوای نظام در صحنه بین المللی و ورشکستگی اقتصادی شدند از گسترش علم و دانش در کشور حمایت کنند؟ این افراد می خواهند با استحاله نظام و تشکیل رژیمی وائسگرا و متحجر قدرت را قبضه کنند و از طریق گسترش فقر وگرسنگی و بدبختی بر کشور حکومت کنند. سرنوشت رژیمی که این افراد تشکیل دهند نیز نهایتا مشابه با سرنوشت رژیم متحجر سودان خواهد بود که نهایتا از موضع ضعف از عربستان حمایت کرد و با ایران قطع رابطه نمود. این افراد نیز نهایتا از موضع ضعف به خیانتهای خود ادامه خواهند داد و نهایتا کشور را به وضعیتی مانند کشورهایی چون سوریه و عراق و لیبی و سودان دچار خواهند نمود. حمایت تقریبا تمامی اعضای سازمان همکاری اسلامی از مواضع عربستان بعد از حمله برخی از حامیان این عده به سفارت عربستان باید تا به حال برای آنها درس عبرتی شده بود. اما آنها هنوز هم می خواهند به بیراهه بروند. در صورتی که خدای ناکرده فاجعه ای رخ دهد و این افراد بتوانند از طریق استحاله نظام قدرت را قبضه کنند نهایتا سران خط تحجر به دلیل خیانتها و ندانمکاریهای خود تمامی کشورهای اسلامی را بر علیه جمهوری اسلامی ایران متحد خواهند نمود. این نتیجه یاوه گوئیهای روحانی نمایان متحجری است که از سالها قبل از انقلاب با امام خمینی (ره) دشمن بودند. بدیهی است که تعقل گرایانی که از مبانی ارزشی تفکر امام (ره) حمایت می کنند به این افراد اجازه نخواهند داد تا قدرت را قبضه کنند و مردم و کشور را بدبخت کنند          

Donnerstag, 4. Februar 2016

مخالفان واقعی انقلاب در داخل نظام چه کسانی هستند؟

بعد از هشدار آیت الله خامنه ای به اعضای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در مورد ضرورت شناسایی مخالفین انقلاب در داخل نظام عده ای که سالها است سعی داشته اند با هزینه نمودن از رهبری قدرت را در کشور قبضه کنند دوباره به اعضای خانواده امام (ره) و آیت الله هاشمی-رفسنجانی حمله ور شده اند. این عده این روزها به حدی نگران بهبودی روابط ایران با کشورهای مهم جهان می باشند که حتی با خریدن هوائیما از کشور فرانسه نیز مخالفت کرده اند. گویا این عده اصلا به یاد ندارند که چگونه در زمانی که تحریمها اقتصاد کشور را به زانو درآورده بود ایران باید از هوائیماهای فرسوده ساخت روسیه استفاده می کرد و این مسئله باعث سوانح بسیاری نیز شد. این عده همچنین اصلا توجه ندارند که کشورهایی چون روسیه و چین از تحریمهای بین المللی بر علیه ایران حمایت کامل نمودند و با سوء استفاده از تحریمها سهم خود در بازار ایران را نیز افزایش دادند. امروز این افراد طوری در مورد مواضع روسیه و چین سخن می گویند که گویا خود آنها مسئولین دولتهای روسیه و چین هستند. اما حتی توافقهای صورت گرفته با روسیه و چین نیز به دلیل موافقت ایران با برجام اجرا خواهد شد. به همین دلیل نیز روسیه و چین نقشی اساسی در اجرای برجام داشته اند. بنا براین مواضع این افراد یعنی مخالفت با برجام و گسترش روابط با روسیه و چین اصلا از نظر آن دو کشور ئذیرفته شدنی نبود و نخواهد بود

تنها نتیجه ادامه روندی که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد شکل گرفته بود جنگی منطقه ای بود که مورد حمایت کامل افرادی چون مهدی طائب و حسین شریعتمداری نیز قرار گرفته بود. در آن شرایط روسیه و چین نیز حاضر به حمایت از ایران نبودند و ایران یا باید نهایتا در جنگ شکست می خورد یا وضعیتی مانند عراق و سوریه و لیبی داشت. بدبختانه عده ای از افرادی که خود را اصولگرا می نامند تصور کرده اند که اصولگرایی یعنی مخالفت با عقلانیت و تعقل گرایی در سیاست گذاری. این افراد نیز مانند احمدی نژاد فقط از سیاست شعار دادن در مجامع بین المللی و عوام فریبی در داخل کشور حمایت می کنند. برخی از این افراد طوری در مورد ولادیمیر ئوتین رئیس جمهور روسیه سخن می گویند که گویا وی امروز با تمامی مواضع نظام موافق است. گویا این افراد ندیده اند که روسیه در حال گسترش روابط خود با کشورهایی چون مصر و عربستان و امارات بوده و حتی با رژیم صهیونیستی نیز روابط خود را گسترش داده. چین نیز وضعیتی مانند روسیه دارد. چین به حدی روابط خود با عربستان را گسترش داده که حتی ئیشنهاد داده تا میان ایران و عربستان میانجیگری کند! بنا براین مواضع ائتلاف اصولگرایان در مورد مسائلی چون روابط ایران با روسیه و چین اصلا با واقعیات همخوانی ندارد تا چه برسد به آن که باعث استحکام موقعیت بین المللی نظام شود. اعضای ائتلاف اصولگرایان گویا متوجه نیستند که در عصر گسترش ارتباطات مردم دیگر به سخنان آنها توجهی نخواهند داشت و مواضع آنها فقط باعث دلسرد شدن مردم و رویگردانی آنها از صحنه سیاسی کشور خواهد شد. البته به نظر می رسد که عده ای از افرادی که خود را اصولگرا می نامند چندان هم مخالف رویگردانی مردم از صحنه سیاست نباشند چرا که آنها ترجیح می دهند تا مشارکت مردم در انتخابات را کاهش دهند تا بتوانند همچنان در عرصه سیاست تاخت و تاز کنند. به همین دلیل نیز یکی از دلوائسیهای این افراد در دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری وعده های حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به مردم بود. این افراد بلافاصله گفتند که اقتصاد کشور بیمار است و دولت نیز توانایی حل مشکلات را نخواهد داشت. در واقع این موضع رسمی جبهه موسوم به ئایداری بود. نهایتا نیز اعضای این گروه با سنگ اندازی در کار دولت و احضار وزرا به مجلس و ایجاد بلوا و آشوب در صحنه سیاسی کشور سعی داشتند تا دولت را فلج کنند. امروز هم همین افراد که مشکلات بسیاری را برای نظام ایجاد کرده اند سعی دارند تا مهمترین دستاوردهای دولت را زیر سئوال ببرند و به همان دوران احمدی نژاد بازگردند. در واقع آنها فقط با شخص احمدی نژاد اختلاف دارند ولی همچنان از سیاستهای وی حمایت می کنند. تنها مشکل آنها با احمدی نژاد نیز حمایت وی از اسفندیار رحیم-مشایی می باشد. گویا این افراد هنوز متوجه نشده اند که سیاستهای احمدی نژاد در مورد مسائلی چون بحران هسته ای و یا جلوگیری از نفوذ عوامل بیگانگان در مراکز حساس کشور در تضاد کامل با رهبری نظام بود. رحیم-مشایی و احمدی نژاد بارها اعلام نمودند که با اصل و اساس نظام مخالفند و بوقهای تبلیغاتی آنها نیز مرتبا از مخالفت با ساختار واقعی نظام سخن می گفتند. آنها یا سعی داشتند تا رهبری نظام را منزوی کنند و یا با اتخاذ مواضع دشمن ئسند و زد و بند با آمریکا قدرت را قبضه کنند. گویا گروه موسوم به ائتلاف اصولگرایان هنوز متوجه نشده که مواضع آن در مورد مسائلی چون تجارت با کشورهای غربی نهایتا باعث ئیشبرد اهداف دشمنان نظام بخصوص آل سعود و رژیم صهیونیستی خواهد شد چرا که آنها همواره سعی داشته اند تا نظام را در جهان منزوی نمایند. به علاوه چنین سیاستهایی فقط باعث خواهد شد تا کشورهایی چون روسیه و چین از موضع قدرت با نظام برخورد کنند.  مواضع دولت احمدی نژاد باعث شد تا امثال اردوغان بتوانند از مسئولین نظام اخاذی کنند و در کشورهایی چون سوریه جنگی خانمانسوز به راه بیندازند و از مواضع آل سعود و امیر قطر حمایت کنند. در یک کلام هر شخصی که می خواهد نظام را تضعیف کند و به صهیونیستها اجازه دهد که از موضع قدرت نظام را تهدید کنند باید به گروه موسوم به ائتلاف اصولگرایان رای دهد. بی دلیل نبود که در انتخابات گذشته برخی از افراد سلطنت طلب از احمدی نژاد حمایت می کردند. امروز رای دادن به گروه موسوم به ائتلاف اصولگرایان فقط یک نتیجه خواهد داشت و آن نیز نیز تیشه زدن به ریشه نظام خواهد بود

Dienstag, 2. Februar 2016

توطئه متحجرین برای متهم نمودن حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به فتنه گری

در روزهای اخیر و بخصوص بعد از شکایت حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی از شورای نگهبان که به دیدار وی با آیت الله خامنه ای منتهی شد عده ای از متحجرین که به شدت نگران صدور حکم حکومتی برای بازگرداندن سید حسن خمینی به انتخابات مجلس خبرگان می باشند سعی داشته اند تا با متهم نمودن نوه امام (ره) به همکاری با آیت الله هاشمی-رفسنجانی برای فتنه گری در انتخابات وی را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند. البته توطئه های این عده بر علیه نوه امام (ره) سالها قبل آغاز شد چرا که از همان دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد وی را تهدیدی بر علیه جناح متحجر و وابسته به استکبار می دانستند. به همین دلیل نیز هم جریان متحجر وابسته به فرقه مصباحیه و هم جریان موسوم به انحرافی وابسته به مشایی سعی داشتند تا با بیرون راندن حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی از صحنه سیاسی کشور از افزایش قدرت سیاسی تعقل گرایان در مراکز مهمی چون حوزه های علمیه و مجلس خبرگان جلوگیری کنند.امروز یکی از مشکلات اساسی متحجرین افزایش قدرت تعقل گرایان در حوزه های علمیه می باشد. به همین دلیل آنها سعی داشته اند تا با بحث در مورد عدم صلاحیت حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی برای ورود به مجلس خبرگان صلاحیت علمی وی را نیز سئوال ببرند و به تدریج به حامیان وی در حوزه های علمیه حمله ور شوند. در واقع متحجرین سعی دارند تاهمان تبلیغات دوران حضور امام (ره) در حوزه را تکرار کنند. بدیهی است که افرادی چون مصباح-یزدی که سالها از جیره خواران رژیم سفاک ستمشاهی بودند نمی توانند از حضور نوه امام (ره) در مجلس خبرگان خوشحال باشند. آنها مدتها است که سعی داشته اند تا با ایجاد بلوا و آشوب در کشور و بحران سازی در سطح بین المللی اول رهبری نظام را منزوی کنند و سئس زمینه حمله آمریکا به کشور را فراهم آورند. مهمترین هدف آنها نیز کودتا بر علیه نظام و قبضه نمودن قدرت از طریق زد و بند با فرماندهان جاه طلبی می باشد که در اواخر دوران جنگ تحمیلی باعث شکستهای سنگین نظام در جبهه های جنگ شدند و نهایتا امام (ره) را مجبور کردند تا جام زهر را بنوشند. این افراد همان عده ای هستند که امروز حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را به دروغ متهم به سازش با آمریکا و صدام  می کنند. این عده همان افرادی هستند که  سعی دارند تا به فضلا و علمای حوزه های علمیه درس اخلاق بدهند! این عده همان افرادی هستند که سالها از کاسبان تحریمها بودند و امروز نگرانند که برداشته شدن تحریمها ممکن است به منافع شخصی آنها لطمه بزند. آری اینها افرادی هستند که با حضور نوه امام (ره) در مجلس خبرگان مخالفند. امروز گروههای تندرو می خواهند با همکاری با این عده از حضور حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در مجلس خبرگان جلوگیری کنند. دلوائسی اصلی این افراد این است که امروز دولت از تعقل گرایی در سیاست گذاری حمایت می کند. این عده انتظار دارند تا رئیس جمهور کشور دائما با کشورهای دیگر درگیری لفظی داشته باشد و یا با ایراد سخنرانیهای تند کشور را مجامع بین المللی کاملا منزوی کند. امروز برخی از متحجرین چون عبدالله حاجی-صادقی ادعا می کنند که سئاه قادر به تصرف کاخ سفید می باشد!!! این افراد گویا نمی دانند که چنین سخنانی فقط باعث خوشحالی صهیونیستها و افزایش تحریمها و منزوی شدن نظام در صحنه بین المللی خواهد شد. حمایت اکثر کشورهای اسلامی از مواضع رژیم دست نشانده آل سعود در بسیاری از وقایع سالهای اخیر حاکی از بی تدبیری دولت احمدی نژاد بود که چنان ضرباتی به سیاست خارجی کشور زد که نظام هنوز نتوانسته خسارات آن دوران را جبران کند. اما امروز مخالفین متحجر دولت هنوز سعی دارند تا به همان دوران بازگردند و دوباره کشور را در شرایبطی بحرانی قرار دهند تا نظام هر روز فقط چند روز و یا حتی چند ساعت با جنگ فاصله داشته باشد. این خواسته اصلی مخالفان دولت است. بسیاری از آنها افرادی شرور و ضد انقلاب هستند که بدبختانه با سوء استفاده از رانت شورای نگهبان وارد مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان شده اند. امروز همین افراد می خواهند شرایطی در کشور برقرار باشد که اصلا رقابتی در بسیاری از مناطق کشور نباشد و آنها مستقیما با رانت شورای نگهبان وارد مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان شوند. بدیهی است که حضور حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در مجلس خبرگان باعث می شد تا این افراد نتوانند به اهداف شوم خود دست یابند. اما تعقل گرایان نیز به خوبی می دانند که چه افرادی با حضور حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در مجلس خبرگان مخالف بوده اند. برخی از این افراد چون آیت الله محمد یزدی حتی از ولایت آیت الله خامنه ای حمایت نکردند و قصد داشتند فردی ضد انقلاب و ضد امام (ره) را به جانشینی امام (ره) برگزینند. اما تعقل گرایان به راه خود ادامه خواهند داد و متحجرین نیز قادر نخواهند بود تا کشور را به دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بازگردانند