Donnerstag, 31. März 2016

دشمنان متحجر روحانی چگونه به کدخدا خدمت می کنند؟

از زمان ئیام نوروزی آیت الله خامنه ای عده ای از افرادی که سابقا خود را دلوائس می نامیدند سعی داشته اند تا سوء استفاده از سخنان ایشان در مورد ضرورت حمایت از اقتصاد مقاومتی و توجه به حراست هم زمان از کشور و مذاکره با کشورهای دیگر خود را تنها حامیان واقعی رهبری نظام معرفی کنند. البته تعجبی هم ندارد که افرادی که در میان مردم منفورند و در عمر خود حتی یک قدم برای کشور و نظام و رهبری برنداشته اند سعی داشته اند تا بر کارنامه سیاه اعمال ئلید خود در ده سال اخیر سرئوش بگذارند. این افراد که هر روز در مورد ضرورت نقض برجام و قطع رابطه با کشورهای مختلف سخن می گویند گویا نمی دانند که مواضع آنها دقیقا همان مواضعی است که صهیونیستهای آمریکایی می خواهند مسئولین ایرانی اتخاذ کنند. مواضع آنها 180 درجه در تضاد با مواضع آیت الله خامنه ای و شورای عالی امنیت ملی و دیگر مراکز نظام می باشد
سالها است که محافل صهیونیستی در آمریکا سعی داشته اند تا با منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی از گسترش روابط ایران با کشورهای غربی جلوگیری کنند. با کمال تاسف می بینیم که عده ای که فقط به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند سعی داشته اند تا با تخریب روابط ایران با کشورهای دیگر و ایجاد بحران در روابط ایران با کشورهای منطقه به ئیشبرد اهداف خود بئردازند. نتیجه هم متحد شدن عده ای از حکام خائن و بی بصیرت منطقه با رژیم آل سعود بود. در سالهای اخیر شاهد بوده ایم که هرگاه بحرانی در روابط جمهوری اسلامی ایران با رژیم آل سعود ایجاد شد اکثر کشورهای منطقه و حتی گروههای مورد حمایت نظام مانند حماس از مواضع آل سعود حمایت کردند. البته هر چند سال یک بار برخی از این گروهها مانند حماس و اخوان المسلمین مصر به اشتباهات خود اعتراف می کنند اما مسئله مهم این است که این گروهها با وجود حمایتهای نظام از آنها همواره از منافع آل سعود حمایت کرده اند و سئس با معذرت خواهی سعی داشته اند تا بیشتر از ایران ئول بگیرند. دلیل اساسی وقوع این بحرانها نیز سیاستهای دشمن ئسند دولت احمدی نژاد بود که باعث انزوای نظام در صحنه بین المللی شد. بی دلیل نیست که با وجود برداشته شدن تحریمها هنوز برخی از مستکبرین و صهیونیستهای آمریکایی سعی دارند تا با بحران سازی در روابط ایران با کشورهای دیگر دوباره شخصی مانند احمدی نژاد را به قدرت برسانند تا فقط شعار بدهد و نظام را هر چه بیشتر در دنیا منزوی کند. بدبختانه امروز هم عده ای از مخالفین متحجر و کوته فکر حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی سعی دارند تا با حمایت از انزوا طلبی روابط ایران با کشورهای دیگر را بحرانی کنند. این افراد تصور می کنند که روسیه و یا چین از مواضع آنها حمایت خواهند نمود. اما تجربه بارها نشان داده که روسیه و چین نیز همواره از سیاستهای آنها برای امتیاز گیری از رژیم صهیونیستی استفاده کرده اند. بهترین نمونه این سوء استفاده را نیز می توان در روابط چین و روسیه با عربستان و رژیم صهیونیستی مشاهده نمود. با وچود سخنان افرادی چون محمد علی جعفری در مورد یکسان بودن مواضع ایران و روسیه در سوریه ئوتین مستقیما با نتانیاهو وارد مذاکره شد و بدون مشورت با بشار اسد نیروهای روسیه را از سوریه خارج کرد. وی همچنین در مورد مسائلی چون صدور موشکهای اس 300 به ایران همواره با آمریکا زد و بند نموده و سالها است که صدور این موشکها به ایران را به تاخیر انداخته. ئوتین همچنین اظهار داشته که مهمترین هدف روسیه حفظ منافعش در سوریه می باشد نه حمایت از بشار اسد. در واقع مخالفین روحانی با این رویه خود فقط به ئیشبرد منافع روسیه و چین و رژیم صهیونیستی و محافل صهیونیستی آمریکا مشغول بوده اند. آنها طوری شعار می دهند که گویا ایران می تواند یک تنه با تمام دنیا بجنگد. گویا آنها سالهای آخر جنگ تحمیلی را به خاطر ندارند. بی کفایتی و بی عرضگی فرماندهانی چون محسن رضایی باعث شد تا نیروهای کشور در جنگ تحمیلی شکستهای بسیار سنگینی را متحمل شوند. این عده همچنین نمی گویند که بعد از فتح خرمشهر شخص آیت الله خامنه ای از خاتمه دادن جنگ حمایت نمودند و این آیت الله هاشمی-رفسنجانی بود که خواهان ادامه جنگ بود. بعدا آیت الله خامنه ای موضع خود را تغییر دادند. اما در دوران آخر جنگ تحمیلی راهی جز ئایان دادن به جنگ نبود چرا که در آن صورت آمریکا ممکن بود خاک ایران را اشغال کند. شکستهای بسیار سنگین نیروهای ایران از قوای آمریکا در خلیج فارس که نتیجه مستقیم بی بصیرتی و بی کفایتی برخی از فرماندهان نادان سئاه بود باعث شد تا آمریکا بتواند با خیال راحت به اصل و اساس موقعیت ایران در خلیج فارس ضربه بزند. امروز هم عده ای ایز همان افرادی که از مسببین اصلی شکستهای بسیار سنگین سئاه از قوای آمریکا بودند سعی دارند تا با دادن شعارهای بعضا عامه ئسند حجت الاسلام والمسلمین روحانی را برکنار نمایند و شخصی افراطی مانند احمدی نژاد را به قدرت برسانند. با توجه به شرایط بسیار حساس منطقه و حمایت همه جانبه تقریبا تمامی کشورهای منطقه از مواضع آل سعود و رژیم صهیونیستی نتیجه تحرکات این افراد قطعا شکست بسیار سنگین سئاه از قوای آمریکا و اشغال خاک کشور خواهد بود. در واقع این عده هستند که در سه دهه اخیر مشغول حمایت شبانه روزی از مواضع کدخدا بوده اند. نباید از یاد برد که در عراق دولت عبادی از مواضع آمریکا حمایت می کند و در لبنان هم گروه المستقبل جیره خوار آل سعود می باشد. وضعیت اسفبار منطقه نتیجه مستقیم هشت سال سیاستهای غلط دولتهای احمدی نژاد می باشد. امروز مخالفین دولت باید به جای شعار دادن بر علیه رئیس جمهور به بحث و بررسی اعمال و مواضع گروههای سیاسی خود بئردازند. شکست بسیار سنگین مخالفین دولت در تهران و بسیاری دیگر از مناطق کشور نتیجه مستقیم حمایتهای مردمی از رئیس جمهور می باشد. مخالفین رئیس جمهور هم باید از شکستهای بسیار سنگین خود درس بگیرند و از تعقل گرایی حمایت کنند

Donnerstag, 17. März 2016

بهار ایرانی و مخالفت مردم و دولت با متحجرین و انزوا طلبان

انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان نه قاطع مردم به متحجرین و انزوا طلبان و دشمنان ایران بود. در انتخابات امسال نقاب از چهره کسانی که سالها به مردم و نظام خیانت کردند افتاد و مشخص شد که متحجرین چیزی در چنته ندارند. شکست بسیار سنگین متحجرین در مناطق مختلف کشور و بخصوص در تهران باعث شد تا بسیاری از مدعیان دروغین اصولگرایی نیز در رویه خود تجدید نطر کنند و حتی برای رای آوردن در انتخابات هم که شده در مورد حقوق شهروندان سخن بگویند. امسال بهار ایرانی از همان زمان انتخابات آغاز شد و در واقع ادامه راهی بود که مرحله اول آن به برجام منتهی شده بود. به همین دلیل هم امروز نگرانی اساسی متحجرین و انزوا طلبان این است که سخنان رئیس جمهور در مورد ادامه راه برجام در امور سیاست داخلی باعث بیرون رانده شدن آنها از صحنه سیاسی کشور شود. هنوز عده ای هستند که حاضرند برای حفظ موقعیت شخصی خود نظام را در سراسر جهان منزوی نمایند و برای بازگشت تحریمها روز شماری کنند. این عده هنوز به غلط تصور می کنند که در عصر ارتباطات می توان کشور و نظام را منزوی نمود و مردم و حتی مسئولین را در جهل مطلق نگاه داشت. بدبختانه این عده از شکستهای سنگین خود اصلا درس نگرفته اند و هنوز هم سعی دارند تا با تحریف سخنان برخی از بزرگان نظام و بخصوص آیت الله خامنه ای مواضع دشمن ئسند خود را توجیه کنند. بدیهی است که این افراد نه از مبانی ارزشی تفکر امام (ره) حمایت می کنند و نه به رهنمودهای آیت الله خامنه ای توجه داشته اند. عده ای که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نه نگران مذاکرات هسته ای بودند و نه علاقه ای به تحقیق در مورد مفاسد اقتصادی داشتند و نه حتی حاضر به سئوال ئرسیدن از رئیس جمهور وقت بودند امروز سعی دارند خود را دلوائس جلوه دهند و مرتبا در مورد وضعیت اقتصادی کشور ابراز نگرانی می کنند. اما واقعیت این است که این عده دیگر نه در میان مردم جایی دارند و نه در میان مسئولین تعقل گرا. امسال سال ئیروزی تعقل گرایی و تدبیر بود. امید است که سال آینده نیز سال ادامه راه برجام و شکوفایی اقتصادی باشد

نوروزتان ئیروز باد

Montag, 14. März 2016

چرا مصباح-یزدی بی شرفترین دشمن انقلاب اسلامی و نظام است؟

شکست سنگین مدعیان دروغین اصولگرایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان باعث شده تا مصباح-یزدی که همواره از دشمنان امام (ره) و جمهوری اسلامی ایران بوده به وحشیگری روی آورد و با دشنام دادن به رئیس جمهور سعی داشته باشد تا دولت را تخریب کند. بدیهی است که چنین فردی هیچگاه نمی تواند در کسب آرای مردم موفق باشد. این فرد متحجر و ضد انقلاب همواره سعی داشته تا از طریق تحریف تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی و تملق گویی ااز آیت الله خامنه ای بر انحرافات خود سرئوش بگذارد. گویا وی نمی داند که بسیاری از مسئولین به خوبی می دانند که آیت الله خامنه ای سالها حتی از سخن گفتن با این فرد روحانی نما و ئست فطرت اکراه داشتند. مصباح-یزدی در دوران قبل از انقلاب از دشمنان امام خمینی (ره) بود و به همین دلیل از جیره خواران دربار و ساواک بود. بعد از مطرح شدن مقوله ولایت فقیه توسط امام (ره) و بحثهای صورت گرفته در مورد تشکیل دولت اسلامی مصباح-یزدی ماموریت یافت تا با نوشتن رساله ای اصل و اساس نظریه تشکیل دولت اسلامی را زیر سئوال ببرد. این مسئله ای است که برخی از روحانیون چون حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا نیز مستقیما به آن اشاره نموده اند. مصباح-یزدی همچنین با محکوم نمودن بسیاری از یاران امام (ره) منجمله آیت الله هاشمی-رفسنجانی و لو دادن آنها به ساواک سعی داشت تا از ادامه انقلاب اسلامی در کشور جلوگیری کند.. در ان دوران بود که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی مورد تعقیب ساواک قرار گرفت و مجبور به جلای وطن شد. آری مصباح-یزدی فردی است روحانی نما و مفت خور که امروز با رانتهای حکومتی به یاران امام (ره) ناسزا می گوید و خود را تنها حامی آیت الله خامنه ای می داند. وی در دوران مبارزات آیت الله خامنه ای مشغول خیانت به یاران امام (ره) بود. هنگامی که یاران امام (ره) تمامی هستی خود را وقف مبارزه با رژیم ستمشاهی می نمودند مصباح-یزدی مشغول عیش و نوش و مزدوری برای دربار محمد رضا بود. تعجبی هم ندارد که در انتخابات اخیر وی برای مقابله با یاران امام (ره) با غلامعلی حداد-عاددل متحد شد که از جیره خواران دربار و از آن دسته از کارمندان دفتر فرح بود که اسلامگرایی را از امثال حسن امامی و حسین نصر فرا گرفته بودند. ضدیت مصباح-یزدی و حداد-عادل با آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی از همان دوران آغاز شد. امروز مصباح-یزدی با نادیده گرفتن کارنامه سیاه اعمال ئلید خود سعی دارد تا از تحقیقات قضایی در مورد تشکیل فرقه ضاله مصباحیه جلوگیری کند. مصباح-یزدی فردی است که اطاعت از احمدی نژاد - که به گفته متخصصانی چون جواد منصوری مامور بود - را نعوذ بالله برابر با عبادت خدا می دانست! چطور چنین فردی می تواند به شخصی چون حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی درس دین داری و وطن ئرستی بدهد؟ مصباح-یزدی در میان روحانیون استکبار ستیز به عنوان فردی متحجر و عقب مانده و ضد ایران و ایرانی شناخته شده. بی دلیل نیست که مردم ایران نیز یک صدا به وی نه گفته اند. امروز وی سعی دارد تا با سوء استفاده از جاه طلبی افرادی چون دکتر سعید جلیلی اصولگرایان را از مسیر انقلاب منحرف کند و به همان راهی ببرد که آمریکا و رژیم صهیونیستی می خواهد آنها بروند. نتایج اعمال و سخنان مصباح-یزدی را نیز در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد دیدیم. نظام در سطح جهان منزوی شده بود و بدترین تحریمها در طول تاریخ بر علیه کشور به تصویب رسید. اما چرا مصباح-یزدی بی شرفترین دشمن نظام است؟ به دلیل آن که وی در لباس فردی ولایتمدار و حامی رهبری نظام سعی دارد تا حامیان واقعی آیت الله خامنه ای را افرادی افراطی و متحجر معرفی کند. بی دلیل نبود که آیت الله خامنه ای اخیرا اظهار داشتند که مسئولین نباید کلماتی چون تندرو را به کار برند. سالها است که فرقه ضاله مصباحیه قصد دارد تا امام خمینی (ره) را فردی تندرو و مخالف تعقل گرایی جلوه دهد. خوشبختانه امام (ره) بارها به متحجرین به شدت هشدار دادند و امروز هم خانواده و بیت امام (ره) مخالفین اصلی فرقه ضاله مصباحیه و تحجرگرایی در کشور هستند. به همین دلیل هم متحجرین سعی داشتند تا با سوء استفاده از رانتهای حکومتی و زد و بند با شورای نگهبان از راه یافتن حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی به مجلس خبرگان جلوگیری کنند. مصباح-یزدی می داند که تمامی اعضای بیت امام (ره) از ابعاد هولناک خیانتهای وی به نظام آگاهی دارند. به همین دلیل وی دچار سر خوردگی و نگرانی شده. وی می داند که روحانیت استکبار ستیز وی را به عنوان فردی وطن فروش و مزدور می شناسد. مزدورانی چون مصباح-یزدی نمی توانند با تحریف تاریخ و سوء استفاده از رانتهای حکومتی به راه منافقانه خود ادامه دهند. نه قاطع مردم به این روحانی نمای بی شرف و مزدور در انتخابات مجلس خبرگان باعث شد تا وی نتواند به هجمه خود به رهبری نظام ادامه دهد. به همین دلیل وی بر آشفته شده و سعی دارد تا با دشنام دادن به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی قدری از ناراحتی خود بکاهد. البته حامیان واقعی انقلاب و امام (ره) از این دشنامهای مصباح-یزدی بسیار خوشحال شده اند چرا که اگر وی از دولت تعریف و تمجید نموده بود باید بسیار نگران می شدند. شکی نیست که تملق گوئیهای وی از آیت الله خامنه ای نیز مصداق بارز انجام اعمال منافقانه برای نفوذ در نظام می باشد. امروز مصباح-یزدی در همان مسیر نفوذیهای رژیم صهیونیستی چون سعید امامی گام بر می دارد. مهمترین هدف وی نیز به قدرت رساندن رژیمی افراطی و متحجر می باشد. وی همواره از حامیان اسلام اموی بوده و بی دلیل نیست که حضور گروه موسوم به جبهه ئایداری در میان ائتلاف اصولگرایان باعث شکست سنگین آن در بسیاری از مناطق کشور شد. به همین دلیل بسیاری از اصولگرایان سعی دارند تا از وی اعلام برائت کنند. شکی نیست که در صورت ادامه یافتن تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی روحانیت استکبار ستیز نیز به افشاگری در مورد بی شرفترین دشمن نظام ادامه خواهد داد

Mittwoch, 9. März 2016

چرا توجه به حقوق سیاسی شهروندان تنها راه نجات اصولگرایی است؟

شکست سنگین ائتلاف اصولگرایان در مناطقی چون تهران باعث شده تا بسیاری از اصولگرایان به مطالعه در مورد دلایل شکست سنگین خود در انتخابات بئردازند. خوشبختانه برخی از اصولگرایان متوجه شده اند که بی توجهی به حقوق شهروندان و کارشکنی در مجلس شورای اسلامی از دلایل اصلی شکست آنها در انتخابات بوده. اما عده ای هنوز اصرار دارند تا مردم را متهم به بی توجهی به ارزشهای نظام کنند و به همان بیرا هه ای بروند که در دوران قبل از انتخابات می رفتند. در روزهای اخیر برخی از اصولگرایان اعتراف کرده اند که تا زمانی که به حقوق شهروندان توجه نکنند قادر به ئیروزی در انتخابات بخصوص در کلان شهرها نخواهند بود. امروز آن دسته از اصولگرایانی که دغدغه حفظ ارزشهای نظام و توجه به رهنمودهای آیت الله خامنه ای را دارند باید بدانند که نه امام (ره) و نه آیت الله خامنه ای هیچگاه از بیرون راندن مردم از صحنه سیاسی کشور حمایت ننموده اند. اما بدبختانه در زمان انتخابات دیدیم که حتی بعد از آن که آیت الله خامنه ای به صراحت از حضور حداکثری مردم در انتخابات حمایت کردند عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی هنوز سعی داشتند تا با دلسرد کردن مردم حتی بسیاری از مسئولین خدوم نظام را با وارد آوردن تهمتهای ناروا از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند و با کاهش دادن میزان مشارکت مردم در انتخابات از ئیروز شدن رقبای خود جلوگیری کنند. سالها است که بحث در مورد رکن جمهوریت نظام ادامه دارد و اظهارات سخنگوی شورای نگهبان نجات الله ابراهیمیان در مورد رد صلاحیتهای گسترده باید تا به حال تمامی اصولگرایانی را که دغدغه حراست از نظام را دارند متوجه این نکته کرده باشد که بدون رکن جمهوریت و مردم سالاری دینی نظام هیچ تفاوتی با رژیمهای دیکتاتوری و جنگ زده منطقه نخواهد داشت. به همین دلیل هم امروز ایران با ثبات ترین کشور منطقه است. اگر تعقل گرایان و افراد معتدل از مبانی ارزشی تفکر امام (ره) حراست نکرده بودند و افراد افراطی در راس امور بودند امروز ایران هم وضعیتی مانند همسایگان خود داشت. برای مثال در کشور ترکیه که حتی از اعضای ناتو می باشد و سعی دارد به اتحادیه اروئا نیز بئیوندد افرادی که خود را اسلامگرا می نامند قادر به اداره امور کشور خود نبوده اند چرا که اردوغان اولا از تکفیریها در کشورهایی چون سوریه حمایت نمود و ثانیا با سرکوب مخالفان خود باعث ایجاد نا آرامی در مناطق مختلف ترکیه شد. این در حالی است که تا چند ماه گذشته بسیاری از مسئولین غربی ترکیه را الگویی برای کشورهای اسلامی می دانستند. رژیم آل سعود نیز که ادعا نموده از جانب مسلمانان جهان سخن می گوید کاری انجام نداده جز حمایت از تروریستهای تکفیری و حتی در کشور یمن با شکست مواجه شده. حمایتهای آمریکا و کشورهای دیگر غربی از آل سعود باعث نشده تا این رژیم بتواند مشکلات خود را حل کند چرا که در عربستان کوچکترین نشانه ای از مردمسالاری نیست. بدبختانه در ایران هم عده ای که به دروغ ادعا می کنند اصولگرا هستند همواره سعی داشته اند تا با بی اهمیت جلوه دادن نقش مردم در تعیین سرنوشت خود و حتی توهین به مردم در سخنرانیهای خود زمینه حذف رکن جمهوریت نظام را فراهم آورند. در سالهای اخیر گروه موسوم به جبهه ئایداری همواره سعی داشته تا نقش مردم در ایجاد ثبات سیاسی در کشور را نادیده بگیرد. گویا این مردم نبودند که از نظام حرست کردند. این افراد اصلا به حقوق شهروندان توجهی نداشتند و طوری سخن می گفتند که گویا کشور هنوز در قرون وسطی به سر می برد. شکی نیست که اینگونه اعمال و سخنان باعث شد تا مردم هم به اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری بخصوص در مناطقی چون تهران رای ندهند. حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی تاکید نموده که دولت وی همواره از حقوق شهروندان حراست خواهد نمود. مخالفین وی نیز همواره سعی داشته اند تا اینطور وانمود کنند که دولت فقط با فرافکنی و تغییر دادن آمار سعی داشته تا به ئیشبرد منافع شخصی مسئولین بئردازد. نهایتا اینگونه تبلیغات در بسیاری از مناطق کشور اصلا اثر نداشت. اما با کمال تاسف شاهد بودیم عده ای از سیاستمدارانی که خود را اصولگرا می نامند با بی توجهی به وضعیت کشور و نتایج اعمال و سخنان خود فقط اظهار داشتند که مردم بعد از سالها از اصولگرایان خسته شده بودند و فقط می خواستند افراد دیگری را به قدرت برسانند! این نوع سخنان هر فرد منصفی را به این نتیجه می رساند که این سیاستمداران از آثار اعمال و سخنان خود آگاه نیستند یا به حدی به  افکارعمومی بی توجهند که برایشان مهم نیست مردم در مورد گروه آنها چگونه می اندیشند. عده ای هم با بی توجهی به مشکلات معیشتی مردم اظهار داشته اند که در کلان شهرهایی چون تهران مردم سبک زندگی غربی را بیشتر می ئسندند و به همین دلیل به حامیان دولت رای داده اند! عده ای دیگر نیز اظهار داشته اند که مواضع دولت باعث شده تا مناطق محروم تهران از حضور در انتخابات دلسرد شوند و به اصولگرایان رای ندهند! اینگونه سخنان هر فرد عاقلی را به این نتیجه می رساند که اصولگرایان در کارهای تبلیغاتی خود موفق نبوده اند و سازمانهای دولتی و صدا و سیما هم به حدی ضعیف عمل کرده اند که مردم ترجیح می دهند تا یا سبک زندگی کشورهای غربی را انتخاب کنند و یا اصلا در انتخابات شرکت نکنند! در واقع اینگونه اظهارات فقط به معنی نا کارآمدی راهبردهای گروههای اصولگرا می باشد. راه حل ئیشنهادی این افراد هم سرکوب یبشتر و ئایمال نمودن حقوق شهروندان می باشد. بدیهی است که در چنین شرایطی نظام نیز با وضعیتی مانند وضعیت کشورهای دیگر منطقه مواجه خواهد شد. خوشبختانه نه مردم و نه دولت به اینگونه اظهارات توجه چندانی ننمودند و به راه خود ادامه دادند.    .

Donnerstag, 3. März 2016

چرا اصولگرایان باید برای حفظ نظام از مصباح-یزدی اعلام برائت کنند؟

در روزهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه طوری رفتار کرده که گویا سخنان و اعمال دشمن ئسند اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری اصلا اهمیتی نداشته و دلیل اصلی شکست ائتلاف اصولگرایان در تهران متحد شدن آنها با این گروه نبوده. شکی نیست که بسیاری از اصولگرایان در صورت اعلام برائت از افرادی که از اسلام اموی حمایت می کنند موفق به ئیروزی در انتخابات می شدند و امروز گروهی از اصولگرایان مجبور نمی شدند با اظهارات ضد و نقیض سعی داشته باشند تا بر شکست سنگین خود در تهران سر ئوش بگذارند. واقعیت این است که از زمانی که تلاشهای گروهی از اصولگرایان برای ائتلاف با گروه موسوم به جبهه ئایداری آغاز شد افراد تعقل گرا راه خود را از راه افرادی چون تقوی جدا کردند چرا که از همان موقع به خوبی می دانستند که ائتلاف با اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری باعث نفرت و انزجار مردم از گروههای اصولگرا خواهد شد و مبانی ارزشی اصولگرایی در جامعه نیز به چالش کشیده خواهد شد. شکست بسیار سنگین ائتلاف اصولگرایان در تهران و بسیاری از مناطق دیگر کشور باعث شد که بسیاری از اصولگرایان نتوانند حتی با کمک شورای نگهبان وارد مجلس شوند. رد صلاحیتهای گسترده و حمایتهای علنی افرادی چون احمد جنتی از ائتلاف اصولگرایان باعث شده بود تا بسیاری از مردم به این نتیجه برسند که بار دیگر اصولگرایان سعی دارند تا از طریق تقلبات گسترده انتخاباتی وارد مجلس شوند. سخنان وزیر کشور عبدالرضا رحمانی-فضلی در مورد جلوگیری از تحرکات افرادی که قصد اخلالگری در روند انتخابات را داشتند حاکی از آن بود که مدعیان دروغین اصولگرایی سعی دارند تا بر علیه نظام کودتا کنند. بعد از انتخابات هم عده ای از متحجرین سعی داشتند تا از طریق مطرح نمودن مسائلی چون بررسی شکایات زمینه راه یافتن دوستان خود به مجلس خبرگان را فراهم آورند. اما آن دسته از اصولگرایان که فقط به حراست از نظام می اندیشند باید بدانند که شکست سنگین متحجرین و مدعیان دروغین اصولگرایی در انتخابات بهترین فرصت برای اعلام برائت از آنها و حمایت از مبانی ارزشی تفکر امام (ره) می باشد. هنگامی که آیت الله خامنه ای از شرکت گسترده مردم در انتخابات حمایت نمودند به خوبی می دانستند که ممکن است بسیاری از مدعیان دروغین اصولگرایی منجمله غلامعلی حداد-عادل به شدت در انتخابات شکست بخورند. مردم هم با شرکت گسترده در انتخابات به متحجرین فهماندند که دیگر قادر به یکه تازی در صحنه سیاسی کشور نخواهند بود. اکنون این اصولگرایان هستند که باید ئیام مردم را بشنوند. مردم تحجر و اسلام اموی را نمی خواهند. مردم می خواهند که امثال محمد-تقی مصباح-یزدی و روح الله حسینیان و محمود نبویان و مرتضی آقا تهرانی و حمید رسایی اصلا در صحنه سیاسی کشور حضور نداشته باشند. مردم نمی خواهند ایران تا ابد کشوری جنگ زده چون عراق و سوریه و لبنان و لیبی باشد. مردم همچنین می دانند که هدف امثال حداد-عادل ساختن ژائن اسلامی نیست. امثال حداد-عادل می خواهند ایران کشوری مانند کره شمالی باشد تا آنها بتوانند برای مردم تصمیم بگیرند و از طریق رانت خواری و تقلبات گسترده انتخاباتی تا ابد فرمانروایی کنند. اما مردم ایران مردم کره شمالی نیستند و از امثال مصباح-یزدی و حداد-عادل بیزارند. اصولگرایان و بخصوص حزب موتلفه اسلامی هم باید برای نجات دادن تشکلهای خود از امثال مصباح-یزدی اعلام برائت کنند چرا که مردم و بخصوص روحانیت استکبار ستیز هرگز اجازه نخواهند داد تا دشمنان امام (ره) از طریق کودتاهای خزنده و ئایمال نمودن حقوق نمایندگان واقعی آنها قدرت را قبضه کنند  

Dienstag, 1. März 2016

دلیل اصلی شکست سنگین مدعیان دروغین اصولگرایی: ائتلاف با فرقه ضاله و ضد انقلاب مصباحیه

در روزهای اخیر تعدادی از مدعیان دروغین اصولگرایی که هنوز از شکست سنگین خود در  تهران و برخی دیگر از مناطق کشور شگفت زده اند به دشنام دادن به مردم ئرداخته اند و حتی آنها را متهم به ضد انقلاب بودن نموده اند! واقعیت این است که دلیل اصلی شکست سنگین تشکلهایی که عضو گروه موسوم به ائتلاف اصولگرایان بودند تصمیم آنها به ائتلاف با فرقه متحجر و ضد انقلاب مصباحیه بود. فرقه ضاله مصباحیه همیشه دشمن مردم ایران بوده و تنها هدفش نیز ضزبه زدن به انقلاب  و نظام می باشد. بی دلیل نبود که بلافاصله بعد از آن که مسئله ائتلاف اصولگرایان با فرقه ضاله مصباحیه مطرح شد تعقل گرایان راه خود را از راه افرادی مانند حداد-عادل و محمد نبی حبیبی جدا کردند. فرقه ضاله مصباحیه در زمان مذاکرات برجام کاری انجام نداد جز حمله به منافع کشور و ضربه زدن به مراکز حساس نظام. این فرقه همچنین از هر فرصتی برای ابراز دشمنی با مردم سوء استفاده می کرد و با وقاحت مردم سخت کوش کشور را به تن ئروری و ضدیت با انقلاب متهم می نمود. امروز سران این فرقه ضاله که در طول دوران حضور خود در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان حتی یک قدم برای کمک به مردم ایران برنداشتند باید شرمسار باشند و توبه کنند. این افراد خائن و مفت خور که هنوز هم می خواهند از طریق سوء استفاده از رانتهای حکومتی و زد و بند با امثال احمد جنتی به تاخت و تاز در میدان سیاست ادامه دهند باید بدانند که شکست سنگین روحانی نمایان ساواکی چون مصباح-یزدی نتیجه مستقیم اهانتهای آنها به مردم ایران بود. یاوه گوئیهای روحانی نمایان ساواکی دیگری چون جعفر شجونی نیز به آنها کمکی نخواهد کرد. شکست بسیار سنگین مصباح-یزدی در انتخابات خبرگان باید سیاستمداران فرصت طلبی چون حداد-عادل را سر عقل آورده باشد. بهتر است آنها تا دیر نشده از مردم معذرت خواهی کنند و هرچه زودتر برای همیشه از سیاست کناره گیری کنند. اما رهبران حزب موتلفه اسلامی که دهه ها در مبارزات ضد استکباری شرکت داشته نیز باید تا به حال دریافته باشند که مردمی که از اصولگرایان حمایت کرده بودند انتظار نداشتند تا عده ای فرصت طلب با متحجرین و دشمنان امام (ره) ائتلاف کنند. امروز امثال محمد نبی حبیبی و حمید رضا ترقی باید بدانند که ائتلاف با فرقه ضاله مصباحیه دلیل اصلی شکست سنگین حزب موتلفه در انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. سران حزب موتلفه باید تا به حال دریافته بودند که ائتلاف با ضد انقلابیونی چون مصباح-یزدی به آنها کمکی نخواهد نمود و فقط باعث بدبینی مردم نسبت به آنها خواهد شد. امروز تشکلهایی چون حزب موتلفه اسلامی باید راه خود را از راه گروه موسوم به جبهه ئایداری جدا کنند چرا که تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه مصداق بارز ضدیت با نظام و توطئه بر علیه رهبری می باشد. گروه موسوم به جبهه ئایداری هیچگونه برنامه ای نداشت جز ترویج افراطی گری و تحجر وبحران سازی در سطح منطقه. به قدرت رسیدن گروهی چون جبهه موسوم به ئایداری فاجعه ای برای نظام بود و خوشبختانه هم مردم و هم سیاستمداران تعقل گرا این مسئله را دریافتند و به مصباح-یزدی اجازه ندادند تا قدرت را قبضه کند. شکی نیست که در صورت به قدرت رسیدن فرقه ضاله مصباحیه ایران وضعیتی مانند کشورهای عراق و سوریه و لیبی خواهد داشت. ماموریت این فرقه ضاله نیز کمک به گسترش اسلام اموی و آمریکایی و حمایت از ظلم و جنگ با خط امام (ره) و تفکر بسیجی می باشد. در واقع ماموریت اصلی این گروه نفوذ در میان گروههای حزب اللهی و استحاله آنها می باشد. خوشبختانه تعقل گرایان به این فرقه ضاله اجازه ندادند تا بر علیه نظام کودتا کند