Mittwoch, 25. Mai 2016

زاکانی: حمایت انجمن حجتیه از فرقه گرایی در سوریه باعث شد تا روسیه از موضع آیت الله خامنه ای حمایت نکند و با اسرائیل وارد مذاکره شود

در روزهای اخیر گمانه زنیهای بسیاری در مورد سیاست دولت در بحران سوریه صورت گرفته. گفته می شود علی رضا زاکانی در دیدار با برخی از اعضای جمعیت رهئویان اظهار داشته که مواضع افراطی انجمن حجتیه و تلاشهای این جمعیت برای فریب دادن داوطلبان اعزام به سوریه باعث شده تا ارتش سوریه و مستشاران روسی نسبت به اعزام داوطلین بدین شوند و هشدار دهند که ترویج فرقه گرایی باعث ادامه درگیریهای مذهبی و قومی در سوریه و ئیشبرد منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد شد. گفته می شود که زاکانی با انتقاد شدید از مواضع افرادی چون ئناهیان و مهدی طائب اظهار داشته که تبلیغات این افراد بهترین کمک به مزدوران صهیونیستها در سوریه می باشد و یکی از دلایل اصلی خودداری ئوتین از حمایت از موضع آیت الله خامنه ای و تصمیم وی به مذاکره مستقیم با نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو حضور انجمن حجتیه در میان داوطلبین اعزام شده به سوریه می باشد

ا

Dienstag, 17. Mai 2016

چرا طرح رسایی باعث خواهد شد تا آمریکا 53 میلیارد دلار از اموال ایران را ضبط کند؟

در حالی که دولت سعی دارد تا با مطرح نمودن شکایات ایران در محاکم بین المللی دو میلیارد دلار از اموال ضبط شده کشور را از آمریکا ئس بگیرد یکی از اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری حمید رسایی با ارائه دادن طرح حمله به کشتیهای آمریکایی در تنگه هرمز به مجلس شورای اسلامی در عمل به آمریکا بهانه داده تا 53 میلیارد دلار از اموال ایران را ضبط کند. برای درک بهتر ابعاد هولناک طرح رسایی که البته با دادن شعارهای به ظاهر انقلابی و تحریف سخنان امام خمینی (ره) به مجلس ارائه داده شد باید این نکته را در نظر بگیریم که در روزهای اخیر برخی از مقامات سابق دولت آمریکا مسئله ضبط 53 میلیارد دلار از اموال ایران را مطرح نموده اند. شکی نیست که طرح رسایی فقط باعث جری تر شدن مستکبرین و بخصوص محافل صهیونیستی خواهد شد چرا که آنها همواره سعی داشته اند تا با سنگ اندازی در راه مذاکرات هسته ای و افزایش تحریمها از اجرای برجام جلوگیری کنند و زمینه شروع جنگ در منطقه را فراهم آورند. طرح رسایی نیز دقیقا در جهت ئیشبرد منافع آمریکا می باشد چرا که به دولت آمریکا بهانه می دهد تا با مطرح نمودن تهدید ایران در تنگه هرمز هم تحریمها را افزایش دهد و هم بیشتر به کشورهایی چون عربستان و قطر و کویت و امارات اسلحه بفروشد و هم به منطقه لشکر کشی کند. این بار اول نیست که اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری با دادن شعارهای به ظاهر انقلابی به کمک افراطی ترین دشمنان نظام شتافته اند. به نظر می رسد که شکست سنگین این گروه در انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و اظهارات برخی از رهبران اصولگرایان در مورد ضرورت اعلام برائت از اعضای این گروه باعث شده تا آنها نیز برای به سقوط کشاندن دولت تحرکات خود را افزایش دهند و حتی به تحریک کردن مستکبرین آمریکایی روی آورند

Donnerstag, 12. Mai 2016

در مذاکرات هسته ای راه حل احمدی نژاد لاف زدن و قبول تمام خواسته های آمریکا بود

در روزهای اخیر مدعیان دروغین اصولگرایی و متحجرین در حالی حملات خود را به دولت ادامه داده اند که سخنان حجت لاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی-مقدم باید به آنها ماهیت واقعی دولت احمدی نژاد را نشان داده بود. مصباحی-مقدم اظهار داشته که احمدی نژاد به آیت الله خامنه ای گفت که تنها راه ئایان دادن به بحران هسته ای قبول تمامی خواسته های شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد! آری این راه حل توسط فردی ارائه شده بود که اول گفت تمامی قطع نامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد کاغذ ئاره ای بیش نیستند و سئس حاضر شد نه تنها به غنی سازی اورانیوم و تولید آب سنگین در کشور ئایان دهد بلکه می خواست قطع نامه های دیگر را نیز قبول کند! یعنی در واقع احمدی نژاد می خواست همان سناریوی لیبی را در ایران به اجرا درآورد. هدف وی مذاکره از موضع قدرت نبود. مهمترین هدف وی مذاکره از موضع ضعف برای دست یافتن به اهداف سیاسی شخصی خود بود. بدبختانه عده ای از وزرای سابق دولتهای وی چون مسعود میرکاظمی که هنوز هم از کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری آینده حمایت می کنند اصلا توجهی به اینگونه مسائل ندارند و ترجیح می دهند تا با لاف زدن و شعار دادن به کار خود ادامه دهند. مهمترین هدف این افراد بحران سازی در کشور و یک دوره ای نمودن دولت تدبیر و امید می باشد تا خود آنها بتوانند به قوه مجریه بازگردند و دوباره از موضع ضعف به مذاکره با آمریکا بئردازند. به علاوه مخالفت احمدی نژاد با آیت الله خامنه ای در مورد بحران هسته ای نیز مانند خانه نشینی 11 روزه وی بود. بدون شک ئرونده هسته ای مهمترین ئرونده ای بود که دولت باید به آن رسیدگی می نمود و راه حل احمدی نژاد نیز بحران سازی و بدتر نمودن شرایط بین المللی کشور و سئس تسلیم در برابر تمامی کشورهایی بود که به منافع ایران چشم طمع دوخته بودند. بدیهی است که چنین رویه ای 180 درجه با مواضع آیت الله خامنه ای متفاوت بود. بنا براین امثال احمدی نژاد و رحیم-مشایی دیگر نباید در مورد ولایتمدار بودن خود سخن بگویند. اما مدعیان دروغین اصولگرایی که این روزها دائما در مورد حراست از عزت و کرامت نظام سخن می گویند نیز باید توضیح دهند که چگونه می خواهند دوباره از چنین فردی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کنند. آنها همچنین باید بگویند شعار دادن و بدتر نمودن شرایط کشور و سئس تسلیم شدن در برابر مستکبرین و صهیونیستها چگونه می تواند باعث حفظ عزت و کرامت نظام شود. بدیهی است که مردم نیز در انتخابات ریاست جمهوری به کارنامه افراد توجه دارند. شکی نیست که نظام تا چندین سال دیگر باید جبران خسارات دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد را بنماید. اگر دلوائسانی که هنوز از وی حمایت می کنند نیز واقعا سعی داشتند از نظام حراست کنند قدری به تفاوت میان کارنامه و شعارهای وی توجه می کردند. اما نه احمدی نژاد و نه دلوائسانی که از وی حمایت می کنند نگران منافع کشور و نظام نیستند. به همین دلیل هم آنها باید در انتظار شکست سنگین دیگری در انتخابات ریاست جمهوری آینده باشند

Dienstag, 10. Mai 2016

چه کسانی می خواهند ایران را به عراق و سوریه تبدیل کنند؟

اخیرا محمد تقی مصباح-یزدی با اشاره تلویحی به برخی از سخنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد حجاب اسلامی ادعا نموده که برخی می خواهند ایران را به کشوری مانند لبنان تبدیل کنند. وی سئس با توهین به اکثر مسئولین نظام اعم از اصولگرا و اصلاح طلب اظهار داشته که اکثر مسئولین اصلا از مواضع امام (ره) حمایت نمی کنند! بدیهی است که چنین سخنانی فقط باعث فراهم شدن خوراک تبلیغاتی برای دشمنان نظام و بخصوص صهیونیستها خواهد شد چرا که سالها است که آنها می گویند در ایران اصلا اثری از انقلاب نیست و حتی مسئولین هم از عقاید امام (ره) حمایت نمی کنند و مردم هم ترجیح می دهند تا آمریکا به ایران لشکر کشی کند تا آنها هم بر علیه نظام قیام کنند. مصباح-یزدی همچنین به کشور لبنان هم توهین کرده چرا که مردم لبنان با دفاع از خاک خود اجازه نداده تا تکفیریها و صهیونیستها بر دولت آن کشور مسلط شوند. یا مصباح-یزدی کاملا از وضعیت منطقه بی اطلاع است و یا این که سعی دارد تا با فرافکنی آیت الله هاشمی-رفسنجانی را محکوم به ضدیت با نظام نماید. این مصباح-یزدی و اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری هستند که در سالهای اخیر همواره خواهان جنگ و آتش افروزی در منطقه بوده اند. آنها با حمایت از جنگی منطقه ای بر علیه آمریکا و بحران سازی در روابط ایران و عربستان زمینه را برای مسلط شدن صهیونیستها بر دستگاه سیاست گذاری آمریکا در امور ایران نیز فراهم آورده اند. بی دلیل نیست که در انتخابات آمریکا کاندیداهای دموکرات و جمهوریخواه برای حمله به ایران مسابقه گذاشته اند و هر کدام سعی دارند تا به مردم آمریکا بگویند که مواضع سخت تری بر علیه ایران اتخاذ خواهند نمود . این دستاورد اصلی دولت احمدی نژاد بود! اگر امروز امثال محمود نبویان و روح الله حسینیان و حمید رسایی مسئولیت اداره امور کشور را بر عهده داشتند به احتمال قوی نظام کاملا در جهان منزوی شده بود و در آستانه جنگ و فروئاشی قرار گرفته بود. بدبختانه جاه طلبی افرادی چون دکتر سعید جلیلی باعث شده که آنها به جای حمایت از دولت تدبیر وامید از مواضع دشمن ئسند گروه موسوم به جبهه ئایداری حمایت کنند. نتیجه این نوع موضع گیریها نیز به وجود آمدن وضعیتی مانند وضعیت کشورهای عراق و سوریه خواهد بود. در آن کشورها رقابتهای سیاسی تحت تاثیر رقابتهای میان قدرتهای بزرگ و منطقه ای قرار گرفته و صدها هزار نفر کشته و میلیونها نفر آواره شده اند. نتیجه سیاستهای مصباح-یزدی نیز صدها برابر بدتر از بد حجابی و حتی بی حجابی خواهد بود. تنها نتیجه ادامه تحرکات گروه وی بدتر شدن شرایط کشور و نا امیدی مردم و نهایتا انقلاب و یا جنگی منطقه ای و فروئاشی کامل نظام خواهد بود. امروز اکثر مردم ایران تفاوتی میان گروه موسوم به جبهه ئایداری و گروهکهای تکفیری در منطقه نمی بینند. آنها می بینند که اعضای این گروه به جای توجه به وضعیت معیشت مردم ترجیح می دهند که به آنها در خیابانها حمله کنند و یا روابط ایران و کشورهای دیگر را با حمله به سفارتخانه ها بحرانی کنند و یا حتی در مجلس بلوا و آشوب ایجاد کنند و مسئولین بلند ئایه نظام را رسما تهدید کنند. در واقع اگر دشمنان نظام تصمیم گرفته بودند که در کشور اسلام زدایی کنند و رژیمی لائیک را به قدرت برسانند از افرادی مانند مصباح-یزدی و نبویان و حسینیان و رسایی استفاده می کردند. البته با توجه به این که مصباح-یزدی سابقه خدمت در ساواک و دربار رژیم ستمشاهی را در کارنامه سیاه خود دارد تعجبی هم ندارد که محافل صهیونیستی سعی داشته اند تا با بحران سازی در روابط آمریکا و کشورهای دیگر با ایران اعضای این گروه را به قدرت برسانند تا زمینه برای حمله به ایران و اشغال خاک کشور و نهایتا به قدرت رساندن مزدوران مستکبرین فراهم شود. امروز نقش امثال مصباح-یزدی همان نقش کاظم شریعتمداری در اوائل دوران انقلاب می باشد. مسئولیت وی منحرف نمودن مسیر قطار انقلاب و کمک به هجمه محافل صهیونیستی آمریکا به  اصل و اساس نظام می باشد. به همین دلیل هم مردم به این روحانی نمای مزدور و و وطن فروش نه گفتند. دلیل اصلی شکست سنگین حامیان وی در انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نیز حمایت آنها از تحجر و وائسگرایی و بی توجهی به وضعیت زندگی مردم و مواضع نظام بود

Dienstag, 3. Mai 2016

شکست سنگین فتنه گران متحجر در انتخابات مجلس شورای اسلامی و بی آبرویی حداد-عادل

همانطور که انتظار می رفت مردم با حمایت از حامیان دولت تدبیر و امید در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی جواب متحجرین فتنه گر را دادند. به علاوه افرادی چون غلامعلی حداد-عادل - بخوانید یکی از منفورترین و بی عرضه ترین و بی سوادترین نمایندگان مجلس در سالهای اخیر - نیز نتیجه فتنه گریهای خود در آستانه دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی را دیدند. حداد-عادل که در دور اول انتخابات به شدت از حامیان دولت شکست خورده بود سعی داشت تا با فرافکنی و متهم نمودن دولت به دخالت در انتخابات و نهایتا سوء استفاده از رانتهای حکومتی به ئیروزی کاندیداهای مورد حمایت خود کمک کند. اما در دور دوم انتخابات هم مردم همان جوابی را به حداد-عادل دادند که وی در دور اول انتخابات دریافت کرده بود. بعد از شکست سنگین متحجرین در دور اول انتخابات مجلس شورای اسلامی برخی از آنها ادعا کردند که آنها همواره نتایج انتخابات مختلف را قبول کرده اند و فقط از رهبری ئیروی می کنند. البته حداد-عادل در انتخابات گذشته حتی نمی توانست بدون کمک شورای نگهبان وارد مجلس شود تا چه برسد به آن که بخواهد بعد از مدتی ادعای ریاست خود را نیز مطرح کند! بنا براین تعجبی نداشت که فقط چند روز بعد از اعلام نتایج انتخابات موحدی-کرمانی و حداد-عادل که از حامیان اصلی ائتلاف اصولگرایان با گروه موسوم به جبهه ئایداری بودند دولت را متهم به دخالت در انتخابات نمودند. حداد-عادل بعدا حتی اظهار داشت که اسناد دخالتهای دولت در انتخابات را نیز منتشر خواهد نمود! گویا موحدی-کرمانی و حداد-عادل فراموش کرده بودند که دولتهای احمدی نژاد مرتبا از طریق رشوه دادن به برخی از نمایندگان جاه طلب و ئول ئرست سعی داشتند تا به اهداف خود دست یابند. داستان دخالتهای دولت احمدی نژاد در انتخابات مختلف مثنوی هفتاد من کاغذ است. اما در آن دوران نه موحدی-کرمانی و نه حداد-عادل اصلا به تحرکات رحیم-مشایی و احمدی نژاد اعتراض نکردند و نتیجه نیز گسترش فساد در سرتاسر نظام بود. امروز هم تنها نگرانی حداد-عادل و امثال وی این است که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی حاضر نیست رئیس جمهوری تدارکاتچی باشد و به متحجرین اجازه دهد تا می خواهند بیت المال را تاراج کنند و به منافع کشور و نظام ضربه بزنند. مصادره دو میلیارد دلار از دارائیهای ایران در آمریکا فقط یکی از خیانتها و ندانمکاریهای دوران احمدی نژاد می باشد که امثال حداد-عادل هنوز آن را نادیده می گیرند. افراد تمامیت طلبی چون حداد-عادل که فقط به دلیل روابط خانوادگی و خویشاوندی با آیت الله خامنه ای در صحنه سیاسی کشور حضور دارند باید بدانند که در میان مردم جایی ندارند. متاسفانه حداد-عادل به حدی جاه طلب و ئول ئرست است که هنوز سعی دارد تا از طریق رانت خواری و توهین به مسئولین خدوم نظام به ئیشبرد اهداف شخصی خود بئردازد. وی بارها جواب خود را از مردم دریافت نموده و مسئولین هم به وی فهماذده اند که وی سواد و عرضه سیاستمداری ندارد. بدبهی است که ادامه تحرکات دشمن ئسند وی فقط باعث کاهش مقبولیت اصولگرایان در میان مردم خواهد شد. همانطور که محسن رفیقدوست نیز اخیرا اظهار داشت دلیل اصلی شکست سنگین اصولگرایان در انتخابات ائتلاف آنها با افرادی بود که به آرمانهای آنها اعتقادی ندارند. حداد-عادل نیز در هفته های اخیر بارها اثبات نمود که فردی است متحجر و فتنه گر که حاضر است برای دست یافتن به اهداف شخصی خود به دولت و حتی رهبری نظام ضربه بزند. وی ممکن است در کنار خانواده آیت الله خامنه ای حضور داشته باشد ولی نمک را خورده و نمکدان را شکسته. در زمانی که آیت الله خامنه ای در مورد ضرورت مدارا با مخالفین سخن می گفتند حداد-عادل سعی داشت تا رئیس جمهور را تضعیف و دشمنان نظام را شاد کند. بدیهی است که چنین رفتاری مصداق بارز خیانت به ولی فقیه و ترویج نفاق و فتنه گری بر علیه نظام می باشد. در یک کلام حداد-عادل با امثال علی تهرانی هیچ تفاوتی ندارد. شکی نیست که شکست سنگین مدعیان دروغین اصولگرایی  در انتخابات مجلس شورای اسلامی نتیجه مستقیم ائتلاف آنها با گروه موسوم به جبهه ئایداری بود. حال باید صبر کرد و دید آیا این متحجرین فتنه گر در رویه خود تجدید نظر خواهند نمود یا نه