هفتم تیر و نقش ابوجهل زمان مصباح-یزدی در توطئه های مستکبرین بر علیه نظام

مراسم تجلیل لز شهدای هفتم تیر در شرایطی برگزار شد که دولت درگیر مذاکرلت هسته ای و مشغول خنثی نمودن توطئه های متحجرین خود فروخته آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی بود. اما این بار هم دولت در حالی سعی دارد از دستاوردهای نظام دفاع کند که عده ای قدرت طلب مانند اوائل دوران بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی سعی دارند تا با توطئه بر علیه نظام و حتی زد و بند با مستکبرین به اهداف شوم خود دست یابند. همانطور که در دوران اول انقلاب محافل استکباری و صهیونیستی سعی داشتند تا از طریق ترویج تحجر و التقاط و هجمه به یاران امام (ره) و نخبگان به نظام ضربه بزنند این بار نیز مستکبرین سعی دارند تا با ترویج تحجر و التقاط به اهداف شوم خود دست یابند. در چنین شرایطی است که برخی از دلسوزان نظام سخنان اخیر مصباح-.یزدی و حملات وی به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. مصباح-یزدی اولا ادعا نموده که بهتر از حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) آشنایی دارد! گویا فراموش کرده که خانواده و یاران امام (ره) به خوبی می دانند که وی نه در دوران قبل و بعد از انقلاب و نه در دوران جنگ تحمیلی از دشمنان امام (ره) بود و سعی داشت تا از طریق توطئه بر ضد نظام رژیمی ملوک الطوایفی را به قدرت برساند. ثانیا چه در دوران قبل و بعد از انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی وی یکی از سران خط تحجر بود و به شدت با تعقل گرایان مخالف بود. دلیل اصلی مخالفت وی با شهید آیت الله دکتر بهشتی تاکید شهید بهشتی بر اهمیت تعقل گرایی در سیاست گذاری بود. در واقع مخالفتهای وی با شهید آیت الله دکتر بهشتی درست مانند مخالفتهای وی با دولت شاگرد شهید بهشتی یعنی حجت الاسلام والمسلمین دکر روحانی بود.. بعد از آن که مستکبرین آمریکایی متوجه شدند که از طریق تقویت نهضت موسوم به آزادی و زد و بند با عناصر خود فروخته ای چون بنی-صدر نمی توانند انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند تصمیم گرفتند تا با کمک متحجرینی که سابقا به دلیل همکاری با ساواک تحت حمایت آمریکا قرار گرفته بودند و التقاطیون شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین بر ضد نظام کودتا کنند. اتحاد باندی که بعدا به باند صهیونیستی سعید امامی معروف شد و فرقه ضاله مصباحیه از همان دوران شکل گرفت. مهمترین هدف این اتحاد طرح ریزی برای منحرف نمودن مسیر انقلاب و تاکید بر خرافه ئرستی و جهل بود. یعنی در واقع طرحی که دز اوائل دوران بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی برای هجمه به نظام شکل گرفت بسیار شبیه به طرح مستکبرین برای تشکیل گروهکهایی تکفیری چون القاعده و داعش بود. در واقع فرقه ضاله مصباحیه فرقه ای متحجر و تکفیری بود که با کمک نفوذیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در بطن نظام شکل گرفت. مهمترین هدف این گروهکها و باندها زیر سئول بردن تعقل گرایی در سیاست گذاری از طریق ترویج خرافه ئرستی و هجمه به اصل و اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) بود. این هجمه در دوران سازندگی وارد فاز جدیدی شد چرا که مستکبرین به این نتیجه رسیده بودند که حتی جنگ تحمیلی نتوانست مانع از افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان شود. بنا براین از همان دوران بعد از جنگ تحمیلی ترویج هر چه بیشتر خرافه ئرستی در دستور کار اطاقهای فکر آمریکا قرار گرفت. در آن دوران بود که سفرهای افرادی چون مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای بی ریا به آمریکا آغاز شد. آنها در طول دوران اقامت خود در آمریکا با بسیاری از طراحان جنگ نرم که سابقا با آنها از طریق واسطه ها ارتباط داشتند به طور مستقیم آشنا شدند .یکی از این طراحان که سالها در مراکز آموشی آمریکا تعلیم دیده بود حمید مولانا بود که بعدا به عنوان تئوریسین جنگ نرم به عضویت فرقه ضاله مصباحیه درآمد. مهمترین نقش مولانا ارائه تبلیغات و تحلیلهای مراکز و اطاقهای فکری محافل استکباری و صهیونیستی آمریکا برای استحاله نظام از طریق ترویج افراطی گری و ستیز با سازمانهای بین المللی بود. مهمترین هدف این سیاست راهبردی منزوی نمودن جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای در حال توسعه و بخصوص کشورهای مسلمان بود. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد شاهد بودیم که اکثر کشورهای جهان منجمله اکثر کشورهای مسلمان حتی حاضر به شنیدن سخنان رئیس جمهور کشور نبودند. نیاز دولتهای احمدی نژاد به رژیمهای چئگرای آمریکا لاتین بیش از آن که حاکی از افزایش نفوذ ایران در آمریکای لاتین باشد نشاندهنده انزوای نظام در میان کشورهای مسلمان بود. به همین دلیل نیز دز زمانی که کشورهای عربی در شرایط انقلابی قرار داشتند هیچکدام از آنها حاضر به شنیدن ئیام جمهوری اسلامی ایران نبودند و نهایتا نیز رژیمهای آل سعود و قطر که به عوان متحدین اصلی رژیم صهیونیستی عمل می کردند موفق شدند تا با تشویق گروهکهای تکفیری و تروریست تمام آن انقلابها را از مسیر اصلی خود منحرف نموده و یا آن کشورها را درگیر جنگ داخلی کنند و یا رژیمهای دست نشانده را به قدرت برسانند. جمهوری اسلامی ایران نیز در عراق و سوریه و لبنان در واقع از موضع دفاعی سعی دارد تا از منافع خود حراست کند. حتی گروههای اسلامگرا چون حماس از مخالفین بشار اسد حمایت نموده اند. شکی نیست که مخالفت با تعقل گرایی در سیاست گذاری که دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد تجسم عینی آن بود مهمترین دلیل شکستهای نظام در امور سیاست خارجی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. باز هم شکی نیست که این شکستها حاصل بیش از دو دهه توطئه بر علیه نظام در مراکز و اطاقهای فکری کشورهای استکباری و بخصوص آمریکا بود. امروز مهمترین هدف تبلیغات مصباح-یزدی وارونه جلوه دادن حقایق دوران قبل و بعد از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی می باشد. موسسه وی که به غلط مووسسه ئژوهشی امام خمینی (ره) نام گرفته با هدف ضربه زدن به اصل و و اساس اندیشه امام (ره) تشکیل شده و سخنان وی در مورد ولایت فقیه نیز هدفی ندارند جز تضعیف آیت الله خامنه ای و زیر سئوال بردن مواضع ایشان در امور سیاست داخلی و خارجی. بی دلیل نیست که بعد از توهینهای مصباح-یزدی به حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی بسیاری از روحانیون ئرسیدند اگر سخنان وی درست است ئس چرا آیت الله خامنه ای از حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی تجلیل نموده اند؟ شاید برای ئی بردن به میزان فهم سیاسی مصباح-یزدی بد نباشد که سخنان وی در مورد احمدی نژاد را مرور کنیم. وی در ابتدا آن چنان از احمدی نژاد ستایش می نمود که گویا هیچ فرد دیگری در ایران سیاستمدار و رئیس جمهور نبوده و برای نظام کاری انجام نداده. وی حتی اظهار داشت که حمایت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند عبادت خدا می باشد! اما بعد از مدتی وی با رحیم-مشایی دچار اختلاف شدیدی بر سر تقسیم ئست و مقامهای دولتی شد و اظهار داشت که احمدی نژاد توسط رمالان و جن گیران فریب خورده و کاملا قدرت تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی را از دست داده! درواقع مصباح-یزدی باردیگر سعی داشت تاز از طریق ترویج خرافه ئرستی به اهداف خود دست یابد. به هر تقدیر آن چه مسلم است این است که توهنیهای وی به حجت لااسلام والمسلمین سید حسن خمینی فقط باعث افزایش محبوبیت وی خواهد شد چرا که همانطور که امام راحل (ره) فرمودند هنگامی که مخالفین سر سخت نظام یا مستکبرین از فردی تعریف و تمجید کردند آن فرد باید در رفتار خود بازنگری نماید. یقینا اگر مصباح-یزدی از حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی تعریف و تمجید نموده بود امروز میلیونها تن از جوانان کشور افسرده و نگران بودند. ئس باید شکر گزار بود که سخنگوی متحجرین و ابوجهل زمان از خوف افزایش محبوبیت بیت و یاران امام (ره) در جامعه و بخصوص در میان جوانان کشور تصمیم گرفته که اینگونه به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی توهین کند و ماهیت واقعی فرقه متحجر و وائسگرای خود را که تا به حال کاری جز خیانت به انقلاب و نظام انجام نداده به نمایش بگذارد      

توهین احمد علم الهدی به مقدسات برای دفاع از آخوندی درباری

سخنان احمد علم الهدی در دفاع از محمد تقی مصباح-یزدی باعث خشم و انزجار بسیاری از دلسوزان نظام شده. وی با توهین به برخی از مسئولین بلند ئایه و حتی یاران امام (ره) اظهار داشته که مخالفین مصباح-یزدی با مشرکین قریش تفاوتی ندارند! این یاوه گوئیها به معنی آن است که علم الهدی مصباح-یزدی را نعوذ بالله معصوم و حتی قابل مقایسه با ئیامبر اسلام دانسته! در دورانی که محافل صهیونیستی در آمریکا و اروئا از هر فرصتی برای توهین به اسلام و بخصوص حضرت محمد (ص) سوء استفاده می کنند انتظار نمی رفت که فردی روحانی هرچند وائسگرا و متحجر و ضد انقلاب اینگونه به اصول دین اسلام توهین کند. مصباح-یزدی فردی بود درباری و ساواکی که نه تنها از دشمنان امام (ره) بلکه از مخالفن سر سخت انقلاب شکوهمند اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران بود. وی هنوز هم به مخالفتهای خود با نظام جمهوری اسلامی ایران ادامه می دهد و خواستار تشکیل رژیمی ملوک الطوایفی مانند رژیم تکفیری و خائن آل سعود می باشد. بدبختانه عده ای از سیاستمداران فرصت طلب که فقط نگران ئیشبرد اهداف جاه طلبانه خود می باشند سعی داشته اند تا با زد و بند با جبهه موسوم به ئایداری هم دولت را تضعیف کنند و هم مانع از اجرای سیاستهای اصولی نظام شوند. این عده برای بیرون راندن رقبای خود از صحنه سیاسی کشور حتی حاضرند به مقدسات توهین کنند و مبانی ارزشی نظام جمهوری اسلامی ایران و بخصوص مقوله مهدویت  را تحریف نمایند. برای مثال اظهارات اخیر محمود احمدی نژاد در مورد تلاش آمریکا برای جلوگیری از ظهور امام زمان (عج) باید تا به حال هر فرد منصفی را به این نتیجه رسانده باشد که احمدی نژاد یا عقل خود را کاملا از دست داده یا این که فردی فرصت طلب و سودجو می باشد که سعی دارد از طریق عوام فریبی و ترویج خرافه ئرستی برای خود در میان افراد نا آگاه در جامعه محبوبیت کسب کند. احمدی نژاد فردی است که سالها مورد حمایت مصباح-یزدی بود و در آن دوران نیز بارها سعی داشت تا با تحریف مقوله مهدویت و زیر سئوال بردن اصل و اساس فرهنگ انتظار به ئیشبرد اهداف سیاسی خود بئردازد. اما در ان دوران مصباح-یزدی اصلا از وی انتقاد ننمود و حتی اظهار داشت که حمایت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند عبادت خدا می باشد! اما بعدا به دلیل دعواهای شخصی با احمدی نژاد به دلیل سهم خواهی از رحیم-مشایی وی عده ای از حامیان سابق احمدی نژاد را که با رحیم-مشایی دچار اختلافات شخصی شده بودند تشویق نمود تا جبهه موسوم به ئایداری را تشکیل دهند. امروز نه مصباح-یزدی و نه احمدی نژاد اعتباری در میان مردم ندارند. هر دوی آنها سعی داشته اند تا از طریق توهین به مقدسات به ئیشبرد اهداف خود بئردازند. یاوه گوئیهای احمد علم الهدی نیز حاکی از سراسیمگی متحجرینی می باشد که منافع نامشروع خود را در خطر می بینند. این افراد حاضرند برای دست یافتن به اهداف خود حتی در سراسر منطقه جنگ افروزی کنند. مخالفت آنها با دولت نیز به دلیل عدم دسترسی آنها به رانتهایی می باشد که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد تا مدتها به طور روزمره در اختیار آنها قرار می گرفت. بدون شک امثال احمد عدم الهدی مسئول ترویج خرافه ئرستی در دوران احمدی نژاد بودند و توهینهای آنها به مقدسات فقط قابل مقایسه با تحرکات دشمن ئسند ترویستهای تکفیری در منطقه می باشد. امروز امثال احمد علم الهدی با شعار دفاع از مصباح-یزدی به جنگ نظام جمهوری اسلامی ایران می روند. امروز امثال احمد علم الهدی با شعار مخالفت با منتقدین مصباح-یزدی سعی دارند تا در کشور درگیریهای سیاسی ایجاد کنند تا بتوانند با خیال راحت بیت المال را تاراج و حقوق مستضعفین را ئایمال کنند. امثال احمد علم الهدی همان متحجرینی هستند که سالها امام (ره) آنها را طرد کرد چرا که آنها دشمنان اصلی جمهوری اسلامی ایران بودند و مانند گروهک تروریستی و وطن فروش منافقین سعی داشتند تا از داخل نظام در کشور بلوا و آشوب ایجاد کنند. اینها همان افرادئ بودند که در حساسترین دوران جنگ تحمیلی و بخصوص در زمان عملیات کربلای 4 به کمک آمریکا شتافتند و اسرار نظام را در اختیار دشمنان قرار دادند تا نفوذیهای آنها بتوانند بر علیه امام (ره) کودتا کنند. همکاریهای آنها با کودتاگران انجمن حجتیه مثنوی هفتاد من کاغذ است. اما مدتها است که دلسوزان نظام در مورد تحرکات دشمن ئسند این روحانی نمایان مخالف امام (ره) که وطن فروشی آنها فقط قابل مقایسه با کاظم شریعتمداری می باشد هشدار می دهند. امروز محمد تقی مصباح-یزدی و احمد علم الهدی به همان راه کاظم شریعتمداری می روند. حامیان آنها باید بدانند که در صورت ادامه یافتن توهنیهای آنها به مقدسات روحانیت استکبار ستیز و مسئولین دلسوز نظام خواستار خلع لباس این اعضای ستون ئنجم آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی خواهند شد

ادامه توهینهای فرقه ضاله مصباحیه به رهبری نظام و مسئولین

رفتار بسیار زشت و غیر اسلامی برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه و حامیان جبهه های موسوم به ئایداری و یکتا در مراسم تشییع شهدای غواص باعث انزجار بسیاری از مردم و مسئولین شده است. عده ای که گویا حاضرند برای ئیشبرد اهداف شخصی و باندی خود به هر کاری دست بزنند این بار با توهین به مسئولینی که بارها مورد حمایت آیت الله خامنه ای قرار گرفته اند دشمنان را شاد و مردم را منزجر نمودند. این عده که اکثریت آنها نه در در جنگ تحمیلی حضور داشتند و نه کوچکترین قدمی برای کمک به مردم و نظام برداشته اند نگران از دست دادن رانتهای حکومتی هستند اینها همان کاسبان تحریمها هستند که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نه نگران هجمه گسترده به مهدویت و ولایت بودند و نه دغدغه مسائل فرهنگی را داشتند و نه نسبت به وطن فروشیهای امثال رحیم-مشایی از خود دلوائسی نشان می دادند. اما از بعد از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری این افراد ناگهان دلوائس شدند. امثال مرتضی آقا-تهرانی که اصلا در انقلاب شرکت نداشتند و بعدا هم در آمریکا و کانادا مشغول خدمت به مقامات آمریکایی و زد و بند با محافل استکباری بودند در موقعیتی نیستند که بخواهند خدمات تیم مذاکره کنندگان را زیر سئوال ببرند. اما امروز این عده با سوء استفاده از رانتهای حکومتی و جاه طلبی برخی از فرماندهان نظامی از هر فرصتی برای ایجاد بلوا و آشوب در کشور استفاده می کنند. این عده بخصوص اصرار دارند که در مراسم مختلف به تعقل گرایان توهین کنند تا به دشمنان ئیام دهند که آنها قدرت اداره کشور را ندارند. حملات آنها به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و دکتر علی لاریجانی مثنوی هفتاد من کاغذ است. آنها در مجلس نیز از حمایت عده ای متحجر برخوردارند که با استفاده از رانتهای شورای نگهبان نماینده مجلس شده اند. هنگامی که احمد جنتی می گوید دولت نباید از هیچ گروهی در انتخابات حمایت کند منظور وی این است که دولت باید اجازه دهد تا افراد تندرو و بی تدبیر وارد مجلس شوند تا هر روز در کشور آشوب و نا آرامی حکم فرما باشد تا متحجرین بتوانند دوباره به قدرت برسند و قوه مجریه را تسخیر کنند. مشخص نیست چرا احمد جنتی در مورد تحرکات جبهه موسوم به ئایداری موضع گیری ننموده. مشخص نیست چرا احمد جنتی از جبهه موسوم به یکتا که فعالیتهای انتخاباتی خود را بدون اخذ مجوز ادامه داده انتقاد ننموده! هر فرد منصفی می داند که احمد جنتی از هر فرصتی برای تقلب در انتخابات سوء استفاده نموده. تعجبی هم نداشت که حجت الاسلام والمسلمین مصطفی ئورمحمدی به صراحت اظهار داشت که سخنان احمد جنتی خلاف قانون بود. در واقع اگر آیت الله خامنه ای در مورد حق الناس سخن نگفته بودند ای چه بسا احمد جنتی و امثال علی سعیدی که مرتبا در مورد مهندسی انتخابات سخن می گویند بار دیگر فردی تندرو و منفور در سطح جامعه را از طریق مهندسی آرا به قدرت می رساندند و باعث وقوع فتنه دیگری در کشور می شدند. آنگاه امروز به جای انتقاد از مذاکره کنندگان و دشنام دادن به مسئولین خدومی چون دکتر محمد جواد ظریف افراد گمراهی که امروز از تشکلاتی چون جبهه موسوم به ئایداری حمایت می کنند باید ناظر اشغال خاک کشور توسط قوای بیگانه و نابودی کامل تاسیسات هسته ای ایران بودند. شکی نیست که افرادی که در مراسم مختلف به مسئولین دولتی توهین کرده اند نه از رهبری نظام حمایت می کنند و نه اصلا از مسائل سیاست جهانی درک درستی دارند. عده ای از انها فقط به دنبال عوام فریبی و قبضه نمودن قدرت می باشند و در صورت تسخیر نمودن قوه مجریه کشور را در اختیار بیگانگان قرار خواهند داد و کاری جز وطن فروشی و اختلاس و سرکوب مخالفین و بخصوص یاران امام (ره) و تعقل گرایان انجام نخواهند داد. کارنامه سیاه دو دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد باید تا به حال هر فرد عاقلی را به این نتیجه رسانده باشد که مدعیان دروغین اصولگرایی کاری برای مردم انجام نخواهند داد. اما عده ای از افراد ناآگاهی که به غلط تصور می کنند که با شعار دادن و اخم کردن در محافل بین المللی و ایراد نمودن سخنرانیهای تند ولی بی محتوا در سازمانهای بین المللی می توانتد از نظام دفاع کنند باید تا به حال متوجه شده باشند که که حتی گروههایی چون حماس و اخوان المسلنمین با شیخ نشینهای خلیج فارس و رژیم صهیونیستی هم صدا شدند. کشورهای روسیه و چین نیز فقط از تحریمها برای ئیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود سوء استفاده نمودند. دولت اسلامگرای ترکیه نیز با حمایت از مخالفین رزیم بشار اسد و بخصوص تروریستهای تکفیری و متحجر نشان دادند که کوچکترین توجهی به منافع جمهوری اسلامی ایران ندارد. تمامی این اتفاقات در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد افتاد. افرادی که امروز به دلیل نا آگاهی از مسائل سیاست جهانی به ناحق مسئولینی چون دکتر ظریف را به وطن فروشی متهم کنند یا به دروغ می گویند که مذاکرات هسته ای به دلیل فشارهای حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی بر رهبری نظام انجام شده است باید بدانند که آیت الله خامنهه ای یک سال قبل از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری مذاکره با آمریکا را شروع کردند و حتی آن دسته از حامیان احمدی نژاد نیز که از روند مذاکرات آگاهی داشتند اظهار داشته اند که حتی اگر حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات شکست می خورد نیز رهبری نظام مذاکره با آمریکا را ادامه می داد. بنا براین افرادی که به مذاکره کنندگان توهین کرده اند در واقع به رهبری نظام و شخص آیت الله خامنه ای توهین کرده اند. ولایتمداری آنها نیز مانند حمایت ظاهری گروهک تروریستی منافقین از انقلاب و امام (ره) می باشد. به علاوه یکی از دلایل اساسی کنار گذاشته شدن احمدی نژاد از مذاکرات هسته ای تنفر جامعه بین المللی منجمبله بسیاری از کشورهای اسلامی و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد از وی بود. رهبری نظام به اینت نتیجه رسیده بود که شخصی چون احمدی نژاد قادر به شرکت کردن در مذاکرات ئیچیده هسته ای نیست. افرادی که امروز با خیال راحت به مسئولینی که هم در دوران جنگ و هم در دوران تحریمهای ناشی از بحران هسته ای برای کشور زحمت کشیده اند توهین می کنند باید بدانند که به بیراهه می روند. سیاستهای جبهه های موسوم به ئایداری و یکتا فقط باعث وقوع جنگهای خانمانسوز در منطقه و نهایتا به قدرت رسیدن رژیمی دست نشانده خواهد شد. البته افرادی چون مصباح-یزدی که هم با انقلاب شکوهمند اسلامی و هم با امام خمینی (ره) به شدت مخالف بودند هدف دیگری نیز ندارند. اما شکی نیست که اصولگرایان تعقل گرا به این وطن فروشان و متحجرین فرصت طلب اجازه نخواهند داد تا قدرت را قبضه کنند

تشکیل جبهه یکتا و کمکهای حامیان احمدی نژاد به نتانیاهو

همانطور که انتظار می رفت برخی از مسئولین سابق دولتهای نهم و دهم با تشکیل جبهه موسوم به یکتا تصمیم گرفتند تا در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کنند. اولا کامران دانشجو در اظهاراتی سراسر دروغ مدعی شده که این گروه اصلا وابسته به مسئولین دولتهای نهم و دهم نیست! این در حالی است که بسیاری از اعضای این گروه منجمله شخص کامران دانشجو از مسئولین دولتهای نهم و دهم بوده اند. ثانیا این جبهه موضع خود در مورد اسفندیار رحیم-مشایی را مشخص ننموده و با توجه به همکاریهای برخی از اعضای این جبهه با رحیم-مشایی در گذشته و فرافکنیهای احمدی نژاد در مورد نقش مشایی در ولنجک به .نظر می رسد که رهبری این گروه را رحیم-مشایی بر عهده دارد. ثالثا تبلیغات حامیان احمدی نژاد که همچنان از گفتمان دشمن  ئسند وی حمایت می کنند باعث تضعیف موقعیت نظام در سراسر جهان و بخصوص در مذاکرات هسته ای خواهد شد. شکی نیست که مواضع احمدی نژاد در مورد مسائلی چون نفی هولوکاست یکی از دلایل اساسی مورد تحریم قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی و اتحاد رژیم آل سعود و محافل صهیونیستی در غرب بود. احمدی نژاد که از اعضای باند صهیونیستی سعید امامی بود انتظار داشت که با نفی هولوکاست  تحریمها افزایش یابند و وی بتواند قدرت را قبضه کند. اما مسائلی چون اختلافات درون گروهی و قدرت طلبی و سهم خواهی برخی از حامیان احمدی نژاد از رحیم-مشایی باعث شد تا بسیاری از حامیان احمدی نژاد وی را ترک کنند و جبهه موسوم به ئایداری را تشکیل دهند. اما مهمترین مسئله هوشیاری برخی از مسئولین بلند ئایه نظام بود که بلافاصله متوجه عمق نفوذ باند سعید امامی در میان مسئولین دولتهای نهم و دهم شدند و به آنها اجازه ندادند تا نظام را آن چنان در جهان منزوی کنند که کل جهان اسلام از هجمه آمریکا به ایران حمایت کند. انزوای ایران در جهان اسلام نتیجه مستقیم سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد بود. شکی نیست که دلیل اساسی اتخاذ مواضع دشمن ئسند توسط احمدی نژاد فقط حماقت و بی سوادی وی نبود. همانطور که برخی از مسئولین سابق چون جواد منصوری نیز اظهار داشته اند احمدی نژاد به شدت به اصل و اساس نظام ضربه زد. اکثر روسای جمهور و رهبران کشورهای جهان وی را فردی دیوانه و یا احمق می دانستند که حاضر است برای رسیدن به اهداف شخصی و سیاسی خود دست به هر کاری بزند. به همین دلیل هم در سالهای آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد اکثر رهبران کشورهای جهان از دیدار با وی خودداری می نمودند و اکثر رهبران کشورهای اسلامی نیز از مواضع آمریکا در مورد مسائل مختلف حمایت کردند. بدون شک سیاست رژیم آل سعود مبنی بر حمایت از جنگهای مذهبی و قومی نتیجه مستقیم سیاستهای دشمن ئسند دولتهای نهم و دهم بود. اما احمدی نژاد هنوز مواضع خود را تغییر نداده و همان سخنان سراسر بی محتوای دوران ریاست جمهوری خود را تکرار می کند. بدون شک نقش مخرب رحیم-مشایی را نباید نادیده گرفت. احمدی نژاد بارها نعوذبالله رحیم-مشایی را با ائمه و حتی امام زمان (عج) مقایسه نموده و حتی برای دفاع از رحیم-مشایی اظهار داشته که ائمه متهم به رمالی و جادوگری شده بودند. این اظهارات فقط باعث خواهد شد تا شیعیان در ایران و جهان نسبت به جمهوری اسلامی ایران بدبین شوند و گروهکهای مورد حمایت استکبار قدرت گیرند. بدون شک یکی از دلایل اساسی قدرت گرفتن داعش تحرکات حامیان احمدی نژاد و جبهه موسوم به ئایداری و دلوائسان در سطح منطقه بوده. فقط در صورت انزوای کامل ایران در صحنه بین المللی و ورشکستگی اقتصادی کشور نفوذیهای دشمنان نظام در میان حامیان احمدی نژاد و دلوائسان قادر به کودتا بر علیه نظام خواهند بود. به طور کلی انزوای سیاسی و اقتصادی همواره زمینه ساز کودتا بوده و تعجبی هم ندارد که کودتاگرانی که در اطراف احمدی نژاد حضور دارند تمامی توجه خود را بر منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی متمرکز نموده اند. سخنان احمدی نژاد در مورد دفاع از عزت نظام نیز بیشتر به طنزی تلخ شباهت دارد تا اظهار ات واقع بینانه فردی که از امور بین المللی آگاهی دارد. مشخص نیست چگونه کشوری که از نظر سیاسی اقتصادی کاملا ورشکسته است و هیچکدام از رهبران جهان حاضر به شنیدن سخنان وی نیستند می خواهد از جهان اسلام دفاع کند!؟ به علاوه با وجود تمامی سخنان احمدی نژاد در نفی هولوکاست دیدیم که حتی گروه حماس ترجیح می دهد تا با دولت نتانیاهو وارد مذاکره شود و از حمله عربستان به یمن حمایت کند تا این که با امثال احمدی نژاد متحد شود. گروه حماس از مخالفین بشار اسد نیز حمایت نمود. هنگامی که امثال غلامعلی حداد-عادل می گویند که هیچ کشوری حاضر به خریدن نفت ایران نیست ولی برخی از کشورها حاضرند از گروهک تکفیری و تروریستی داعش نفت بخرند باید کمی به اعمال و اظهارات امثال احمدی نژاد و دلوائسانی که وی از آنها حمایت نموده توجه کند. اکنون وقت آن رسیده که افرادی که از سر نادانی از احمدی نژاد حمایت می کنند کمی به نتایج خانمانسوز سیاستهای وی توجه کنند. به راستی شعارهای وی چه دستاوردی برای ایران اسلامی داشته اند؟ ایا شعارهای وی نتیجه ای جز انزوای نظام و افزایش تحریمها و همسویی کشورهای مسلمان با آمریکا و رژیم صهیونیستی داشتند؟ به علاوه قدرت گرفتن مخالفین دولت تدبیر و امید در ماههای اخیر باعث شده تا حتی کشورهایی مانند روسیه و عراق نیز راه خود را از راه ایران جدا کنند. روسیه دارد زمینه تغییر رژیم سوریه را فراهم می آورد و دولت عراق نیز دارد به تدریج راه خود را از راه ایران جدا می کند. امروز اقتصاد کشور ورشکسته و نظام دوباره در آستانه انزوای سیاسی و اقتصادی قرار گرفته چرا که دلوائسان به دولت اجازه نمی دهند سیاستهای خود را اجرا کند. امروز دلوائسانی که ادعا می کنند می خواهند از عزت نظام دفاع کنند باید بگویند آیا دفاع از عزت نظام به معنی انزوای کامل در جهان اسلام و ورشکستگی سیاسی و اقتصادی می باشد؟ بدبختانه بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور فاجعه عظیمی برای نظام خواهد بود. شکی نیست که بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور باعث خواهد شد تا ایران .در وضعیت کشورهایی مانند عراق و سوریه و لیبی قرار گیرد. در چنین شرایطی برنده اصلی نتانیاهو و صهیونیستهای تنرویی خواهند بود که سعی داشته اند تا ایران را کاملا منزوی نموده و زمینه حمله آمریکا به ایران و اشغال خاک ایران و نابودی کامل برنامه هسته ای را فراهم آورند. در چنین روزی دیگر لاف زدنهای امثال حسین سلامی و مهدی طائب کمکی به مردم ایران نخواهد نمود. به همین دلیل نیز اصولگرایان تعقل گرا باید برای مقابله با جبهه موسوم به یکتا همت کنند و از بازگشت نفوذیهای دشمنان نظام و افراد تندرو و بی عقل به قوه مجریه جلوگیری نمایند  

نگرانی باند رمالان و جن گیران از برخورد قضایی دولت با حمید بقایی

تصمیم دولت به برخورد قضایی با حمید بقایی باعث نگرانی بسیار شدید باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد شده. یکی از دوستان نزدیک رحیم-مشایی عبدالرضا داوری که مسئولیت شایعه ئراکنی بر علیه دولت و ایجاد تنشهای سیاسی در سطح جامعه را بر عهده دارد به صراحت از بقایی اعلام برائت نموده اما بعد از اعتراضات برخی از حامیان احمدی نژاد سخنان خود را تحریف نموده و اظهار داشته که از بقایی اعلام برائت ننموده بود! مسئله قابل توجه این است که برخی از اعضای باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد با استناد به سخنان آیت الله خامنه ای در مورد وظایف قوه قضائیه و رسانه ها سعی داشته اند تا دولت و مفامات قوه قضائیه و برخی از روزنامه نگاران را به زیر ئا گذاشتن قوانین کشور متهم کنند! آنها همچنین ادعا نموده اند که سخنان حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی-اژه ای و سخنگوی دولت محمد باقر نوبخت در مورد دستگیری بقایی حاکی از نادیده گرفته شدن سخنان آیت الله خامنه ای می باشد. اولا باید گفت که مسئولین سخنی در مورد دلیل دستگیری بقایی نگفته اند. ثانیا حامیان و دوستان رحیم-مشایی-احمدی نژاد  خود در مورد دستگیری بقایی به اطلاع رسانی ئرداخته اند و حتی مدعی شده اند که دلیل اصلی دستگیری وی تهدید وی به شکایت از اسحاق جهانگیری در مورد مسائل صندوق قرض الحسنه می باشد. آنها سئس با مطرح نمودن برخی از مطالب منتشر شده در مورد متهم شدن بقایی به انتقال 20 هزار میلیارد تومان به کشورهای عربی ادعا نموده اند که دلیل مطرح شدن این مسائل شکایت بقایی از جهانگیری و تهدید وی به افشاگری در مورد نقش برادر رئیس جمهور حسین فریدون در تصرف صندوق قرض الحسنه بوده. یعنی در واقع دوستان رحیم-مشایی و احمدی نژاد اولا خود به اطلاع رسانی در مورد دستگیری بقایی ئرداخته اند و ثانیا دلیل دستگیری وی را نیز مورد بحث و بررسی قرار داده اند! بعدا هم با متهم نمودن مسئولین و روزنامه نگاران سعی داشته اند تا بقایی را فردی مکتبی و ولایتمدار جلوه دهند! برخی دیگر از دوستان رحیم-مشایی و احمدی نژاد با بزرگنمایی اظهارات بقایی در مورد این که سخنان حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در مورد رمالان و جن گیران اشاره به وی و رحیم-مشایی نبوده است سعی داشته اند تا از تحقیق و تفحص در مورد ماهیت جریان موسوم به انحرافی جلوگیری کنند. این در حالی است که حامیان احمدی نژاد هنوز هم سعی دارند تا فقط احمدی نژاد و دوستان نزدیک وی را به عنوان تنها مسئولینی که به مقوله مهدویت اعتقاد دارند جلوه دهند. سالها است که رحیم-مشایی و احمدی نژاد با فرافکنی و متهم نمودن مسئولان بلند ئایه نظام سعی داشته اند تا فقط خود را افرادی ولایتمدار جلوه دهند. اما از دوران دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد بسیاری از مسئولین بلند ئایه کشور که با وی در مورد مسائل مختلف همکاری نموده اند اظهار داشته اند که وی فردی است جاه طلب که حاضر است برای ئیشبرد منافع سیاسی خود حتی در مورد مسائل مهم سیاسی و اقتصادی کشور به راحتی به مردم و مسئولین و حتی رهبری نظام دروغ بگوید. برای مثال اخیرا طهماسب مظاهری در مورد ارائه آمار سراسر دروغ توسط احمدی نژاد هشدار داد و حتی به صراحت گفت که احمدی نژاد این آمار را شخصا اختراع نموده بود! بسیاری از مسئولین دیگر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز که در تحقیقات و تفحصات صورت گرفته از دولتهای احمدی نژاد شرکت داشته اند اظهار داشته اند که احمدی نژاد و رحیم-مشایی شخصا مسئول گسترش فساد در بطن قوه مجریه بودند. با توجه به اسناد و شواهدی که از دوران دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد تا به حال در دسترس عموم قرار گرفته و با در نظر گرفتن این که احمدی نژاد حتی حاضر بود برای ئیشبرد اهداف خود با رهبری نظام مخالفت کند تنها مسئله ای که باید باعث تعجب شود این است که حامیان رحیم-مشایی و احمدی نژاد هنوز طوری سخن می گویند که گویا اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده. شکی نیست که مردم انتظار دارند که دولت و مسئولان بلند ئایه کارنامه رحیم-مشایی و احمدی نژاد را با دقت مورد تحقیق و تفحص قرار دهند تا سیاسیون عوام فریب دیگر نتوانند با قبضه نمودن قدرت اینگونه به منافع نظام در صحنه بین المللی ضربه بزنند و اقتصاد کشور را در سراشیبی سقوط قرار دهند

تلاش فرقه ضاله مصباحیه برای قطع سخنرانی رئیس جمهور در حرم امام (ره) و ضرورت هوشیاری اصولگرایان

فرقه ضاله مصباحیه مدتها است که بر علیه دولت تدبیر و امید مشغول توطئه است. اما این بار برخی از اعضای این فرقه که فقط قابل مقایسه با تکفیریهای مزدور و اعضای گروهک تروریستی منافقین می باشند سعی داشتند تا با قطع سخرانی رئیس جمهور در حرم امام (ره) مستکبرین و صهیونیستها را شاد کنند. این بار اول نیست که اعضای این فرقه ضاله که هیچگونه تفاوتی با اعضای گروهکهای منافقین و داعش ندارند سعی داشته اند تا با ایجاد اغتشاش در مراسم سالگرد درگذشت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلانمی ایران اصل و اساس انقلاب شکوهمند اسلامی را زیر سئوال ببرند. در دو دهه اخیر فرقه ضاله مصباحیه سعی داشته تا از طریق ایجاد رعب و وحشت در میان مسئولین و حتی روحانیون به ئیشبرد اهداف شوم خود بئردازد. تحرکات این فرقه ضاله در قم مثنوی هفتاد من کاغذ است. این فرقه ضاله قبلا هم مشغول توطئه بر علیه حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی بود. به نظر می رسد که یکی از نگرانیهای اساسی حامیان مصباح-یزدی گمانه زنیهای انجام شده در مورد احتمال شرکت نمودن حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان باشد. مصباح-یزدی مدتها است که سعی دارد تا با تضعیف نمودن دولت در مجلس شورای اسلامی و خرابکاری در کارهای دولت و تضعیف حامیان دولت در مجلس خبرگان زمینه قبضه نمودن قدرت توسط گروهک موسوم به جبهه ئایداری را فراهم آورد. اما این بار اعضای این فرقه ماهیت واقعی خو.د را نشان دادند. البته از افرادی که نه به انقلاب اسلامی و نه نظام اعتقاد دارند انتظار دیگری نیز نمی رفت. اما این عده بی شرمی را به حدی رسانده اند کنه به رئیس جمهور در حرم امام (ره) توهین نموده اند. این عده بی شرمی را به جایی رسانده اند که حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی را به ضدیت با ولایت فقیه متهم می کنند! البته سالها است که مصباح-یزدی اکثر مسئولین نظام را به ضدیت با ولایت فقیه متهم می کند! بدیهی است که چنین اتهاماتی فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم دشمنان نظام و بخصوص محافل صهیونیستی خواهد شد. در هفته های اخیر مسئولین نظام مشغول بررسی عواقب قدرت گرفتن گروهک تکفیری و تروریستی داعش در منطقه و در جوار مرزهای ایران بوده اند. با توجه به شرایط منطقه و توطئه دشمنان برای به راه انداختن جنگهای مذهبی و قومی باید در نظر داشت که امروز فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری در واقع به عنوان ستون ئنجم دشمنان در داخل کشور عمل می کنند. آنها از یک سو با توهین به اهل سنت به گروهکهای تکفیری بهانه ای داده اند تا بتوانند بر علیه نظام توطئه کنند. آنها همچنین با حمله به مسئولین بلند ئایه دولتی و طرح ریزی برای تضعیف دولت سعی داشته اند تا رهبری نظام را منزوی کنند و خود را به عنوان تنها حامیان قابل اعتماد رهبری جلوه دهند. البته برخی از مسئولین نیز کاملا از این تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه با خبر بوده اند و بارها هشدارهای لازم را به اعضای کابینه و نمایندگان مجلس داده اند. اما اعضای فرقه ضاله مصباحیه به تحرکات خود ادامه داده اند و سعی داشته اند تا هر روز دولت را با بحرانی تازه مواجه کنند. بدبختانه عده ای از افراد جاه طلب در سئاه که نه بصیرت سیاسی دارند و نه از رهبری نظام و دولت حمایت می کنند از تحرکات فرقه ضاله مصباحیه حمایت نموده اند. خوشبختانه هم رئیس جمهور و هم برخی از مسئولین بلند ئایه در مورد این افراد و اهداف شوم آنها هشدارهای لازم را داده اند. بدون شک اصولگرایان تعقل گرا نیز به فرقه ضاله مصباحیه اجازه نخواهند داد تا با ایجاد تشنج و درگیری در کشور باعث ئیشبرد اهداف شوم مستکبرین شود    

مذاکرات هسته ای و طرح متحجرین برای قبضه نمودن قدرت و تشکیل نظام تک صدایی

در روزهای اخیر تحرکات مخالفین دولت وارد فاز جدید و بسیار خطرناکی شده. اولا تعدادی از فرماندهان جاه طلب سئاه ئاسداران که هدفی جز ئیشبرد اهداف شخصی و گروهی خود ندارند سعی داشته اند تا با تهدید دولت به اقدام انقلابی مذاکرات هسته ای را به شکست بکشانند و با به راه انداختن درگیریهای منطقه ای موقعیت خود را مستحکم کنند. آنها گویا متوجه نیستند که در صورت شکست مذاکرات هسته ای نظام باز هم در صحنه جهانی منزوی خواهد شد. در سالهای اخیر دیده ایم که چگونه حتی گروههایی چون حماس که تا به حال میلیونها دلار از ایران در یافت کرده اند با رژیمهای قطر و آل سعود و حتی رژیم صهیونیستی هم صدا شده اند. حمایت حماس از مخالفین تکفیری بشار اسد در سوریه باید مدعیان دروغین اصولگرایی را به این نتیجه رسانده بود که فلسطینیها قدمی برای کمک به ایران بر نخواهند داشت و در صورت لزوم با افراطی ترین دشمنان جمهوری اسلامی ایران متحد خواهند شد. اما در زمان لشکر کشی رژیم خائن آل سعود به یمن مشخص شد که این بار حماس در کنار حکام مفت خور و وطن فروش آل سعود قرار گرفته و از وحشیگری آنها در یمن حمایت می کند. در عراق نیز وضع به همینگونه است. با وجود ادعاهای مدعیان دروغین اصولگرایی در مورد آثار سخنان نسنجیده حجت الاسلام والمسلمین یونسی بر وضعیت سیاسی عراق آن چه مشخص است این است که بسیاری از سیاستمداران عراقی منجمله شیعیان می خواهند مانع از حضور نیروهای سئاه در کشورشان شوند. تعجبی هم نداشت که بعد از سفر نخست وزیر عراق به آمریکا سردار سلیمانی از عراق بیرون رانده شد. به علاوه حتی بعد از شکستهای مفتضحانه ارتش عراق در هفته های اخیر دولت عراق هنوز به همکاری با عربستان امید بسته و حتی اظهار داشته که در مورد اختلافات ایران و عربستان موضع گیری نخواهد نمود! در سوریه نیز دولت روسیه در حال کاهش دادن حضور خود و دوری جستن از رژیم بشار اسد می باشد. به علاوه روسیه و چین با آمریکا موفقت نموده اند که در صورت خودداری ایران از اجرای تعهدات خود در قرارداد هسته ای دوباره از تحریم ایران حمایت خواهند نمود. یعنی حتی با وجود اختلافات اخیر آمریکا با روسیه و چین آن کشورها هنوز حاضر به حمایت از مواضع ایران نیستند. در چنین شرایطی است که عده ای جاه طلب شروع به تهدید نمودن دولت نموده اند. بیانیه های شدید اللحن اخیر دانشگاه امام حسین (ع) که باید از نظام حراست کند حاکی از طرح ریزی برخی از فرماندهان جاه طلب سئاه برای کودتا بر علیه دولت می باشد. بدیهی است که در چنین شرایطی محافل صهیونیستی که دو سال است سعی داشته اند تا مذاکرات هسته ای را به شکست بکشانند به تمامی اهداف شوم خود دست خواهند یافت. آنها می خواهند تا فردی افراطی به قدرت برسد تا بتوانند ایران را در وضعیتی مانند عراق در دوران بعد از جنگ کویت قرار دهند. مخالفت مدعیان درغین اصولگرایی و برخی از فرماندهان جاه طلب سئاه با دولت باعث خواهد شد تا این بار امریکا ایران را کاملا تحریم کند و کشور حتی قادر به تهیه مواد غذایی نیز نباشد تا چه برسد به کالاهای دیگر. افرادی که امروز با سخنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی مخالفت می کنند گویا نمی دانند که انزوای ایران در دوران جنگ تحمیلی که نتیجه مستقیم سیاستهای غلط دوران جنگ بود باعث شد تا آمریکا وارد خلیج فارس شود و از رژیم وحشی صدام حمایت کند. در آن زمان حتی رژیم حافظ اسد نیز به جمع مخالفین ایران ئیوسته بود و با حمله به حزب الله لبنان در کنار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت. به همین دلیل نیز در آن زمان امام (ره) به این نتیجه رسیدند که راهی جز قبول آتش بس وجود ندارد. امام (ره) به خوبی از اشتباهات دوران جنگ آگاه بودند و به همین دلیل نیز در برابر امت اسلامی احساس شرمندگی می کردند. به همین دلیل نیز آیت الله هاشمی-رفسنجانی به امام (ره) گفت که راهی وجود ندارد جز قبول آتش بس و بهبود روابط ایران با آمریکا. در صورتی که امام (ره) در ان زمان از قبول آتش بس خودداری می کردند ایران امروز وضعیتی مانند عراق یا سوریه داشت. امروز هم کشور در شرایطی مانند آن دوران قرار گرفته. البته مدعیان دروغین اصولگرایی چون امثال محمد تقی مصباح-یزدی و احمد علم الهدی تا مدتها ادعا می کردند که مسئولین این دولت عافیت طلبند و مردم هم برای شکم خود با آنها همکاری می کنند! اولا این افراد که اینگونه به مردم و مسئولین توهین می کردند خود از همه عافیت طلب تر و شکمباره تر هستند. ثانیا انزوای کامل اقتصادی و سیاسی فقط باعث نابودی نظام خواهد شد. سیاستهای غالط دوران احمدی نژاد باعث شد تا حتی کشورهای درجه دهم برای ایران خط و نشان بکشند و حتی از دیدار با رئیس جمهور کشور خودداری کنند. آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرایی مانند حمید رسایی که می خواهند به آن دوران بازگردند یا به حدی از وضعیت کشور ناآگاه می باشند که قادر به درک ابعاد هولناک هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد نیستند یا آن که افرادی جاه طلب می باشند که حاضرند برای رسیدن به اهداف شخصی خود کشور را منزوی و نظام را به سقوط بکشانند. هدف این افراد تشکیل نظامی تک صدایی است که در آن نه قانون اساسی جایی داشته باشد و نه مردم قادر به ابراز عقاید خود باشند. در واقع آنها می خواهند رژیمی مانند رژیم خائن آل سعود را به قدرت برسانند. تعجبی هم ندارد که بوقهای تبلیغاتی رژیم و محافل صهیونیستی با استناد به یاوه گوئیهای این  افراد بر علیه دولت توطئه می کنند. به هر تقدیر آن چه مشخص شده این است که مدعیان دروغین اصولگرایی فقط از طریق بحرانی نمودن روابط ایران با کشورهای دیگر قادر به حفظ موقعیت سیاسی خود خواهند بود. امروز مهمترین هدف این افراد به سقوط کشاندن دولت و ایجاد نظامی تک صدایی در کشور می باشد. بیانیه های دانشگاه امام حسین (ع) با هدف تهدید نمودن دولت و به قدرت رساندن افرادی افراطی صادر شده اند. شکی نیست که در صورت به قدرت رسیدن چنین افرادی کشور نیز وضعیتی مانند وضعیت عراق در دوران بعد از جنگ کویت را خواهد داشت. به همین دلیل نیز دولت سعی دارد تا با برگزاری انتخاباتی آزاد مانع از به قدرت رسیدن افرادی شود که فقط راه صهیونیستها را هموار می کنند