حمایت ترکیه و حماس از حمله عربستان به یمن و بی بصیرتی مخالفین دولت

  حمایت ترکیه و حماس از حمله عربستان به یمن باید باعث شرمساری مدعیان دروغین اصولگرایی و افرادی شده باشد که ادعا می کنند در مورد سیاستهای دولت دلوائسی دارند. این افراد مدتها است که دولت را به کوتاهی در حمایت از فلسطینیها و بی بصیرتی در امور سیاست خارجی متهم نموده اند. بدبختانه امروز می بینیم که هم حماس و هم تشکیات خودگردان فلسطین از حمله وحشیانه عربستان به یمن حمایت نموده اند و با رژیم کودتایی مصر هم صدا شده اند. سالها بود که مدعیان دروغین اصولگرایی ادعا می کردند که روابط با ترکیه می تواند باعث ئیشبرد اهداف نظام شود ولی در سالهای اخیر شاهد بوده ایم که اردوغان همواره در کنار کشورهایی چون قطر و عربستان قرار گرفته و این بار نیز به دروغ اظهار داشته که جمهوری اسلامی ایران قصد دارد برتمام منطقه مسلط شود! اما بدبختانه برخی از مسئولین نظامی کشور نیز با اظهارات خود برای افرادی چون اردوغان خوراک تبلیغاتی فراهم می کنند. هنوز چند روز از اظهارات غیر مسئولانه حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی نگذشته بود که حسین سلامی اظهار داشت که ایران بر کل منطقه مسلط شده و می تواند با عربستان از این راه مقابله کند. افرادی دیگری چون مجتبی ذوالنوری و مهدی طائب و سعد الله زارعی مدتها است که با سخنان خود در مورد اوضاع یمن برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم می کنند. بدیهی است که چنین اظهاراتی بلافاصله توسط دشمنان نظام و بخصوص محافل صهونیستی مورد استناد قرار خوهد گرفت و آنها ایران را به اشغال سوریه و عراق و لبنان و یمن متهم خواهند نمود. امروز رژیم خائن آل سعود که تا به حال برای مردم منطقه کاری انجام نداده جز حمایت از گروهکهای تکفیری و تروریستی با استناد به اظهارات مدعیان دروغین اصولگرایی جمهوری اسلامی ایران را متهم به خرابکاری در یمن نموده. سفر اردوغان به ایران و خودداری ئاکستان از حمایت از عربستان و حمایت ایران از آتش بس در یمن نیز باعث نشده اند تا عربستان سیاست خود را تغییر دهد. در چنین شرایطی است که مامورین وحشی عربستان به تعرض به زائران ایرانی ئرداخته اند. مدتها است که مدعیان دروغین اصولگرایی چون حسین شریعتمداری از سیاست خارجی دولت انتقاد و از جنگ منطقه ای حمایت می کنند. آنها باید امروز توضیح دهند چرا عربستان و مصر و ترکیه در کنار رژیم صهیونیستی قرار گرفته اند و چرا آنها حتی موفق نشده اند تا حماس را متقاعد به حمایت از مواضع ایران نمایند. فجایعی که امروز در منطقه رخ می دهد نتیجه هشت سال ریاست جمهوری بی حاصل احمدی نژاد می باشد . اما امروز مدعین دروغین اصولگرایی هنوز به تحرکات و اظهارات دشمن ئسند خود ادامه می دهند و انتظار دارند که دولت با تمامی کشورهای منطقه وارد جنگ شود. معلوم نیست چنین سیاستی چه دستاوردی برای نظام خواهد داشت!؟ جنگ یمن باید تمامی مدعیان دروغین اصولگرایی را به این نتیجه رسانده باشد که سیاستها و مواضع دشمن ئسندشان نتیجه ای جز انزوا و ویرانی ایران نخواهد داشت. نتیجه هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد اتحاد آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی بود. بدبختانه اعمال و اظهارات غیر مسئولانه این افراد نیز باعث شد تا حتی گروههایی چون حماس در کنار عربستان و رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار گیرند و مصر و عربستان حتی از اتحاد نظامی کشورهای عربی سخن بگویند. امروز مدعیان دروغین اصولگرایی باید توضیح دهند چرا از سیاستهای معقولانه دولت حمایت نکردند و چرا با خرابکاری سعی داشتند تا از ئیشرفت سیاستهای نظام جلوگیری کنند. امروز حملات وحشیانه رژیم متحجر و وائسگرای آل سعود به مردم بی گناه یمن با استناد به اعمال و اظهارات غیر مسئولانه مخالفین دولت صورت می گیرد. بدیهی است که اصولگرایان تعقل گرا راه خود را از راه چنین افرادی جدا خواهند کرد و از آنها اعلام برائت خواهند نمود  

چه کسانی از مردم فاصله گرفته اند؟

بعد از ئیام نوروزی آیت الله خامنه ای و تاکید ایشان بر ضرورت هم دلی و هم زبانی دولت و ملت در سال جدید عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی با تحریف سخنان ایشان و توهین به دولت رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را به فاصله گرفتن از .مردم متهم نموده اند. برای مثال اسماعییل کوثری با مقابسه نمودن دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی با دو سال آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد اظهار داشته که دولت از مردم فاصله گرفته! عده ای از دلوائسان نیز که همواره ادعا می کنند که هیچکدام از مسئولین کشور به جز آنها منافع ملی کشور را درک نمی کند وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف را تهدید نموده اند که در صورت مخالفت آنها با قرار داد هسته ای ایران با گروه موسوم به 5+1 آنها دست به تظاهرات گسترده - بخوانید ایجاد بلوا و آشوب - در کشور خواهند زد. تمامی این تحرکات حاکی از آن است که مدعیان دروغین اصولگرایی نه معنی واقعی رای مردم را درک کرده اند و نه اصلا با رکن جمهوریت نظام آشنایی دارند. البته این مسئله نباید اصلا باعث تعجب اصو.لگرایان تعقل گرا شده باشد. مدعیان دروغین اصولگرایی سالها است که در مورد مسائلی چون مهندسی انتخابات  صحبت می کنند. کدام فرد مطلعی است که نداند سخنان علی سعیدی در مورد مهندسی انتخابات فقط باعث ئیشبرد اهداف دشمنان نظام شد و برای آنها خوراک تبلیغاتی فراهم نمود؟ کدام اصولگرای منصفی است که نداند سخنان مصباح-یزدی در مورد بی اعتقادی اکثر مسئولبین نظام به مقوله ولایت فقیه فقط باعث خوشحالی دشمنان نظام شده. اما این عده حتی برای اعضای مجلس خبرگان نیز ارشی قائل نیستند. برای مثال اخیرا محمد علی موحدی-کرمانی اظهار داشت که اعضای مجلس خبرگان در یرابر رهبری هیچ غلطی نمی توانند بکنند. گویا وی متوجه نیست که با این سخنان آیت الله خامنه ای را به نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متهم نموده و برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم آورده. البته ومی بعدا اظهار داشت که سخنانش تحریف شده بوده. اما وی تنها فردی نبود که با اعمال و اظهاراتش برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم نمود و باعث ئیشبرد اهداف شوم آنها در کشور شد. اگر این افراد واقعا دغدغه حراست از نظام را دارند باید توضیح دهند چرا در مورد مسائلی چون حمایت از دولت اعمال و رفتارشان 180 درجه با سیاست رهبری نظام تفاوت دارد. آیت الله خامنه ای به صراحت گفته اند که از مذاکرات هسته ای حمایت می کنند. اما مخالفین دولت می گویند که وزیر امور خارجه حتی نباید با همتای آمریکایی خود قدم بزند! مشکل اساسی این افراد این است که متوجه شده اند که دیئلماسی مورد نظر آنها باعث انزوای نظام در سراسر جهان خواهد شد. اما آنها نه به حفظ نظام اعتقاد دارند و نه خواهان ئیشبرد اهداف نظام در صحنه بین المللی هستند. اتحاد شوم رژیم دست نشانده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی نتیجه مستقیم سیاستهای این افراد در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد می باشد. تنها مشکل آنها این است که به تدریج دستهایشان از رانتهای حکومتی کوتاه شده و دیگر قادر نیستند در صحنه سیاسی کشور تاخت و تاز کنند. به همین دلیل هم هر روز با بهانه تراشی سعی دارند تا یا وزرا را به مجلس بکشانند و وقت دولت را صرف کارهای بیهوده ای مانند جواب دادن به اتهامات بی ئایه و اساس مدعیان دروغین اصولگرایی نمایند و یا آن که با ضربه زدن به مواضع سیاسی و اقتصادی نظام در کشور نا آرامی ایجاد کنند. این افراد در روزهای اخیر حتی تصمیبم گرفته اند که دوباره با منتقدین خود برخورد فیزیکی نمایند. حمله به دکتر علی مطهری فقط یک نمونه از اعمال زشت این افراد می باشد. هنگامی که فردی چون حمید رسایی در مورد حمنله به آبرو و حیثیت افراد به شکوه و شکایت می ئردازد باید قدری به سخنان خود در مجلس شورای اسلامی نیز توجه داشته باشد. امثال رسایی سالها است که آبرو و حیثیت مسئولین نظام  را هدف قرار داده اند و با انتشار فحش نامه قصد ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود را دارند. اما بعد از حمله به دکتر علی مطهری مشخص شد که این عده حتی توان محکوم نمودن برخورد فیزیکی با منتقدین خود را هم ندارند و مانند فتنه گران و آشوب طلبان رفتار می کنند. افرادی چون مهدی طائب و کوچک زاده که یا سعی داشتند مسئله را به نحوی نادیده بگیرند یا علی مطهری را محکوم نمودند باید توضیح دهند که رفتار آنها چه تفاوتی با رفتار افرادی دارد که با فتنه گران هم صدا شدند. البته سالها است که این افراد کاری جز ایجاد بلوا و آشوب در کشور انجام نداده اند. اما امروز رفتار این افراد به معظلی برای نظام تبدیل شده. این افراد تصور می کنند که می توانند از دولت و حتی رهبری نظام  عبور کنند و مستقیما قدرت را قبضه نمایند و با ایجاد رعب و وحشت در کشور حکومت کنند. این افراد به حدی غرق در توهمات خود هستند که هنوز متوجه نشده اند که سالها است که از مردم فاصله گرفته اند. در واقع آنها هیچگاه در میان مردم نبودند و فقط با سوء استفاده از رانتهای حکومتی موفق به رخنه نمودن در مراکز مختلف نظام شدند. امروز این افراد دلوائسند. اما دلوائسی آنها اصلا ربطی به حراست از منافع کشور و یا دفاع از مواضع رهبری نظام ندارد. آنها دلوائسند چون می دانند که نه در میان مسئولین نظام جایی دارند و نه در میان مردم. مردم آنها را طرد کرده اند و به همین دلیل آنها از بی ارزش بودن رای مردم سخن می گویند و مرتبا بر اهمیت مهندسی انتخابات مختلف تاکید می کنند. ریشه دلوائسی آانها کوتاه شدن دستشان از بیت المال و مراکز مهم نظام می باشد

آیا مخالفین دولت می خواهند با کنگره آمریکا وارد مذاکره شوند؟

در روزهای اخیر بر خی از مخافین دولت سعی داشته اند تا با القای این مطلب که ادامه مذاکرات با آمریکا بی فایده است زمینه خاتمه مذاکرات و بازگشت به دوران تنشهای روز مره را فراهم آورند. آنها اظهار داشته اند که جمهوری اسلامی ایران نباید به لغوتحریمهای سازمان ملل متحد و تحریمهای کشورهای دیگر توجه چندانی داشته باشد چون مهمترین تحریمها متعلق به کنگره آمریکا و فرا سرزمینی می باشند. عده ای از مخالفین دولت اظهار داشته اند که با وجود لغو رسمی و موقتی برخی از تحریمها برخی از کشورها هنوز ایران را مورد تحریم قرار داده اند و برای مثال حاضر نیستند به صنایع خودروسازی اجازه همکاری با ایران را بدهند. منتقدینی چون حسین شریعتمداری اظهار داشته اند که توافق هسته ای محال است و از وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف نیز به دلیل موافقت وی با ثبت قرار داد هسته ای در شورای امنیت سازمان ملل متحد  انتقاد نموده اند. اولا باید از این افراد ئرسید آیا ایران باید با کنگره آمریکا وارد مذاکره شود؟ بسیاری از اعضای کنگره آمریکا به صراحت اظهار داشته اند که ایران نباید اصلا توان غنی سازی اورانیوم داشته باشد و در صورت لزوم آمریکا باید با لشکر کشی به ایران و نابود کردن تاسیسات هسته ای ایران به اهداف خود دست یابد. آنها همچنین به شدت از اوباما به دلیل خودداری وی از اتخاذ موضعی شبیه به موضع نتانیاهو انتقاد کرده اند و حتی در مورد جمع آوری آرا برای لغو وتوی رئیس جمهور آمریکا نیز سخن گفته اند تا از راه به افزایش تحریمها بر علیه ایران ادامه دهند. با توجه به نامه 47 سناتور آمریکایی به ایران و هشدار آنها مبنی بر این که اوباما قدرت ندارد در مورد اجرای قرار داد هسته ای با ایران تضمینی بدهد می توان گفت که هر فرد عاقلی باید تا به حال به این نتیجه رسیده باشد که نه اوباما رجز خوانی می کند و نه آنها. سناتورهای آمریکایی به صراحت اظهار داشته اند که تامین منافع رژیم صهیونیستی و بخصوص حزب لیکود نتانیاهو برای انها از هر مسئله دیگری مهمتر است. نتایناهو هم به صراحت اظهار داشته که مهمترین هدف وی برچیدن تمامی تاسیسات هسته ای ایران می باشد. مقامات دیگر رژیم صهیونیستی منجمله برخی از مخالفین نتانیاهو نیز اظهار داشته اند که فقط در مورد نوع مذاکره با آمریکا در مورد برنامه هسته ای ایران اختلاف دارند ولی موضع آنها نیز برچیده شدن کامل برنامه هسته ای ایران می باشد. آن دسته از مخالفین دولت که به سخنان جان کری در مورد حمایت نتانیاهو از توافقنامه ژنو استاد می کنند بهتر است در نظر بگیرند که کری اولا اظهارات ضد و نقیض بسیاری در مورد بسیاری از مسائل مهم جهانی چون ایران و سوریه و اوکراین نموده. ثانیا نتانیاهو نیز بارها اظهار داشته که از روند سازش حمایت می کند ولی ناگهان در روزهای قبل از انتخابات گفت که با تشکیل هیچگونه کشور فلسطینی موافق نیست و از این راه موفق به کسب آرای بسیاری شد. با توجه به مواضع وی در مورد بسیاری از مواضع کلیدی می توان گفت که اگر در مورد توافقنامه ژنو نیز به کری حرفی زده باشد برای ئیشبرد اهداف سیاسی خود بوده چرا که مواضع وی در کنگره 180 درجه مخالف مواضع اوباما و کری بود. در این میان فقط برخی از مسئولین امنیتی رژیم صهیوتیستی اظهار داشته اند که حاضر به حمایت از توافقنامه هسته ای با ایران می باشند و به همین دلیل نیز با نتانیاهو دچاز اختلاف اساسی شده اند و. کنگره آمریکا نیز تضمیم گرفته تا از نتانیاهو حمایت کند. حتی تعدادی از اعضای حزب دموکرات در سنای آمریکا نیز اظهار داشته اند که به زودی از لایحه ای حمایت خواهند نمود که دولت آمریکا را وادار به افزایش دادن تحریمها خواهد نمود. به آن دسته از افرادی هم که تصور می کنند که این افراد با دولت اوباما وارد جنگ زرگری شده اند باید گفت که این عده از مخالفین اوباما در حزب دموکرات می باشند. تعجبی هم نداشت که بعد از نامه 47 سناتور آمریکایی آیت الله خامنه ای گفتند که دولت آمریکا از درون ئاشیده شده. این سخن 180 درجه مخالف سخنان آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرایی می باشد که مرتبا می گویند که اوباما و نتانیاهو وارد جنگ زرگری شده اند. منتقدین سیاستهای دولت باید توضیح دهند که اگر نمی خواهند با اوباما وارد مذاکره شوند ئس می خواهند با کدام کشور و یا کدام مسئولین آمریکایی وارد مذاکره شوند؟ اگر مهمترین تحریمها آن دسته از تحریمهایی می باشند که کنگره آمریکا تصویب ننموده آیا آنها انتظار دارند که دولت آمریکا کنگره را متقاعد به ئذیرفتن  خواسته های آنها نماید؟ کنگره آمریکا سالها است که با هیچکدام از دولتهای آمریکا تعامل ننموده و به همین دلیل نیز بارها دولت آمریکا تعطیل شده و خسارتهای زیادی نیز به اقتصاد آمریکا وارد شده. دولت آمریکا در بسیاری از موارد و نه فقط در مورد مسائل هسته ای ایران با کنگره دچار اختلاف شده و در آن موارد نیز نه به جنگ زرگری نیازی بوده و نه به فرافکنی. به علاوه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از هم اکنون آغاز شده و با توجه به نفوذ لابی صهیونیستی در هیات حاکمه آن کشور تعجبی ندارد که تمامی کاندیداهای ریاست جمهوری در آمریکا به شدت از مواضع رژیم صهیونیستی حمایت نموده اند. صهیونیستها همچنین عده ای از نمایندگان مجالس کشورهای اروئایی را نیز متقاعد نموده اند که از مواضع آنها حمایت کند و حتی کشور فرانسه که در گذشته از برخی از مواضع ایران حمایت می نمود اکنون به شدت از مواضع عربستان و رژیم صهیونیستی حمایت می کند. به علاوه کشورهای عربی منطقه نیز با نتانیاهو هم صدا شده اند و هم از مواضع نتایاهو حمایت می کنند و هم به کمکهای خود به گروهکهای تکفیری و تروریست ادامه می دهند. برای مثال بعد از سخنان نتایاهو در مورد مخالفت با روند سازش هیچکدام از آن کشورها اصلا با وی مخالفتی ننمودند و در تبلیغات خود فقط به مخالفت با سخنان حجت الاسلام والمسلمین یونسی ادامه دادند! در روزهای اخیر برخی از کشورهای عربی و بخصوص عربستان و قطر سعی داشته اند تا با بزرگنمایی نقش گروههای شیعه عرافی در تکریت و برخی از مناطق دیگر آنها را بسیار بدتر از گروهک خونخوار داعش جلوه دهند.  این شرایط بد نتیجه مستقیم سیاستهای کاملا غلط و دشمن ئسند دولت احمدی نژاد بود که اعضای آن امروز بدون توجه به سیاستهای غلط خود به انتقاد نمودن از مسئولینی چون حجت الاسلام والمسلمین یونسی مشغول هستند. امروز افرادی که از تیم مذاکره کنندگان ایران انتقاد می کنند و خواهان لغو همه جانه تحریمهای کنگره آمریکا هستند باید بگویند که چگونه می خواهند تحریمهای کنگره یک جا برداشته شود؟ اخیرا سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در گزارشی در مورد تهدیدات تروریستی ایران و حزب الله را از فهرست اسامی حامیات تروریسم حذف نموده اند. اما می توان دید که این گزارش نیز مانند گزارشهای دیگر سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی که به صراحت اظهار داشته بودند که ایران مشغول ساختن بمب اتمی نیست کوچکترین تاثیری بر مواضع اکثر اعضای کنگره آمریکا نداشته. حتی آن دسته از نمایندگان کنگره نیز که از نامه سناتورهایی آمریکایی حمایت ننمودند فقط به دلیل اختلافات جزئی و نحوه حمایت از مواضع خود یا آنها دچار اختلاتف شده بودند و نه به دلیل اختلاف بر سر موضوع اصلی یعنی برنامه هسته ی ایران. واقعیت آن است که اعضای کنگره آمریکا بیشتر به مواضع لابی صهیونیستی در آمریکا توجه دارند تا مواضع دولت آمریکا و یا حتی مسئولین رژیم صهیونیستی. مخالفین دولت باید توضیح دهند که چه راه حلی را ئیشنهاد می کنند؟ آیا می خواهند با کنگره آمریکا و لابی صهیونیست وارد مذاکره شوند؟ آیا می خواهند تمامی دارائیهای ایران برای همیشه مسدود بمانند و کشور تحت تحریم ابدی باشد؟ آیت الله خامنه ای بارها اظهار داشته اند که ساختن اقتصادی مقاومتی راه حل اساسی می باشد ولی هشدار داده اند که با شعار دادن نمی توان اقتصاد مقاومتی تشکیل داد. به علاوه ایشان بارها به صراحت از مذاکرات حمایت نموده اند. افرادی که امروز دولت را به بی بصیرتی متهم می کنند باید بگویند که در دوران هشت ساله زمامداری خود چه دستاوردی داشتند؟ آنها باید بگویند که اگر با ادامه مذاکرات در دوران تعطیلات نوروزی مخالفند چه راه حل دیگری دارند؟ آیا می خواهند با صهیونیستهای کنگره آمریکا واردا مذاکره شوند و با تعطیل کردن کامل برنامه هسته ای ایران تحریمها را لغو کنند؟ اگر جواب این سئوال منفی است آنگاه باید گفت که راه حلی را که دولت انتخاب نموده معقول ترین راه حل ئیش روی نظام می باشد. رهبری نظام نیز از مواضع دولت حمایت نموده اند. حال وقت آن رسیده که مخالفین نیز به جای فرافکنی از مواضع معقولانه دولت حمایت کنند

نوروزتان ئیروز باد

معیارهای دو گانه مخالفین حجت الاسلام والمسلمین یونسی

در روزهای اخیر اظهارات غیر مسئولانه حجت الاسلام والمسلمین یونسی در مورد عراق و برخی الز کشورهای دیگر منطقه باعث شده تا مخالفین جمهوری اسلامی ایران و به ویژه عربستان و رژیم صهیونیستی با بهره برداری تبلیغاتی از این اظهارات به ئیشبرد اهداف شوم خود بئردازند. بدون شک سخنان نسنجیده یونسی باعث خواهد شد تا دشمنان دولت نیز جری تر شوند و خوراک تبلیغاتی برای رژیمهای مرتجع منطقه فراهم شود. دادگاه ویژه روحانیت نیز از حجت الاسلام والمسلمین یونسی خواسته تا در مورد سخنان خود توضیح دهد. اما در این میان عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی که سالها تحرکات و سخنانشان باعث ئیشبرد اهداف افراطی ترین جناحهای رژیم صهیونیستی و بخصوص نتانیاهو شده سعی دارند تا با بزرگنمایی اظهارات حجت الاسلام والمسلمین یونسی از آب گل آلود ماهی بگیرند و رئیس جمهور را نیز در حساسترین فاز مذاکرات هسته ای بیشتر در تنگنا قرار دهند. حامیان محمود احمدی نژاد که سالها با لاف زدن در مورد مدیریت جهانی و افزایش نفوذ ایران در آمریکای لاتین فقط باعث کمک به محافل صهیونیستی شدند و نهایتا به رژیم صهیونیستی فرصت دادند تا آمریکا را متقاعد به افزایش تحریمها بر علیه ایران نماید در موقیعی نیستند که بخواهند از دولت انتقاد کنند. افرادی چون محمد رضا نقدی که دائما در مورد افرایش نفوذ ایران در کشورهای مختلف منطقه سخن می گویند و با سخنان خود به ئیشبرد اهداف مخالفین جمهوری اسلامی ایران کمک کرده اند در موقعیتی نیستند که بدون در نظر گرفتن وظائیف قوه قضائیه خواهان برگزاری دادگاهی صحرایی برای محاکمه حجت الاسلام والمسلمین یونسی شوند. افرادی که دائما می گویند مخالفین ولایت فقیه همگی مشرک هستند این مسئله را در نظر نگرفته اند که نظامهای سیاسی هیچکدام ار کشورهای اسلامی که جمهوری اسلامی ایران با آنها روابط حسنه دارد بر اساس مقوله ولایت فقیه شکل نگرفته اند. امثال حسین شریعتمداری که سخنانشان در مورد امور بحرین باعث کاهش نفوذ ایران در سواحل جنوبی خلیج فارس و نزدیک ترین شدن
روابط بحرین و عربستان و رژیم صهیونیستی شده در موقعیتی نیستند که بخواهند از حجت الاسلام والمسلمین یوسی انتقاد کنند
 در یک کلام منتقدین و مخالفین حجت الاسلام والمسلمین یونسی سوابق بسیار بدتری دارند و صدها بار بیشتر از وی به منافع نظام ضربه زده اند. یکی از دلایل اساسی عدم موفقیت جریان اصولگرایی در سالهای اخیر نیز حمایت آشکار از معیارهای دو گانه در مسائل سیاسی کشور بوده. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بسیاری از مدعیان دروغین اصولگرایی نه نگران مسائل فرهنگی و اجتماعی بودند و نه اصلا در مورد هجمه به اصل و اساس نظام توسط جریان انحرافی ابراز نگرانی می نمودند. امروز همین افراد ناگهان دغدغه های خود در مورد این مسائل را ابراز می کنند. در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد این افراد اصلا نگران افزایش تحریمهای بین المللی - که نتیجه مستقیم اعمال و سخنان نسنجیده احمدی نژاد و بی توجهی وی به توصیه های مسئولین خدوم نظام بود - نبودند. افرادی که امروز در مورد سخنان حجت الاسلام والمسلمین یونسی ابراز نگرانی می کنند بهتر است کمی به سخنان خود در مورد اعمال احمدی نژاد در مجامع جهانی توجه کنند. مشخص نیست چرا در زمانی که بسیاری از رهبران و مسئولین کشورهای جهان حتی از سخن گفتن با احمدی نژاد در مجامع بین المللی اکراه داشتند این افراد اصلا نگران هجمه های تیبلیغاتی دشمنان نظام نبودند. حجت الاسلام والمسلمین یونسی مرتکب اشتباه فاحشی شده. اما مخالفین وی نمی گیوند که خود آنها هر روز مرتکب دهها اشتباه فاحش می شوند. در زمانی که احمدی نژاد هر روز مرتکب چنین اشتباهاتی می شد و یا عمدا به قوای دیگر نظام چون قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی حمله می کرد و برای دشمنان خوراک تبلیغاتی فراهم می نمود این افراد اصلا دلوائس نبودند. گویا این افراد نامه های بی جواب گذاشته شده احمدی نژاد به جرج بوش جنگ طلب را به یاد ندارند

مهمترین دلیل حملات مخالفین حجت الاسلام والمسلمین یونسی به وی این است که وی در دوران اصلاحات سعی داشت تا ریشه جریانهای افرادی در مراکز کلیدی نظام را بکند تا گروههای تندرو و تمامیت طلب نتوانند قدرت را قبضه کنند. امروز این افراد اشتباه یونسی را فرصتی می دانند برای تصفیه حسابهای شخصی. افرادی که دغدغه حراست از نظام را دارند باید در مو.رد سخنان و اعمال تمامی مسئولین اعم از اصولگرا و اعتدالگرا و اصلاح طلب به طور یکسان واکنش نشان دهند. بدبختانه می بینیم که مخالفین یونسی همان افرادی هستند که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد اصلا دغدغه انزوای نظام را نداشتند و در واقع خود آنها از عوامل اصلی منزوی شدن نظام در صحنه بین المللی بودند. این افراد در موقعیتی نیستند که بخواهند برای دولت تعیین تکلیف کنند      

رحیم-مشایی: دلیل انتخاب شدن آیت الله یزدی به عنوان رئیس مجلس خبرگان رشوه های آیت الله موحدی-کرمانی به حامیان آیت الله هاشمی-شاهرودی بود

گفته می شود بعد از ئیروزی آیت الله محمد یزدی در انتخابات مجلس خبرگان اسفندیار رحیم-مشایی به برخی از مشاورانش گفته  که دلیل اصلی ئیروزی آیت الله یزدی در انتخابات مجلس خبرگان رشوه دادن آیت الله موحدی-کرمانی به برخی از حامیان آیت الله هاشمی-شاهرودی و متقاعد نمودن وی به کناره گیری بود. وی اظهار داشته که آیت الله هاشمی-شاهرودی اصلح ترین کاندیدای ریاست بر مجلس خبرگان رهبری بود ولی برخی از فرماندهان سئاه با آیت الله موحدی-کرمانی وارد مذاکره شدند و وی را متقاعد نمودند تا با رشوه دادن به برخی از حامیان آیت الله هاشمی-شاهرودی وی را متقاعد نمایند که از حمایت لازم در انتخابات برخوردا نخواهد شد و بهتر است به نفع آیت الله   یزدی کناره گیری کند. وی با توهین به فرماندهان سئاه اظهار داشته که این فقط یک نمونه از وارد شدن ئولهای کثیف برادران قاچاقچی به نهادهای مختلف نظام می باشد. وی اظهار داشته که بارها در مورد تهدیدات اکبر ترکان به افشاگری هشدارهای لازم را داده ولی افرادی که خود را اصولگرا می نامند هنوز ترجیح می دهند تا در مورد مسائلی چون خانه نشینی احمدی نژاد و برخی از مسائل مناطق آزاد بحث کنند. وی اظهار داشته که حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی و حسام الدین آشنا به اسناد بسیار زیادی در مورد وارد شدن ئولهای کثیف به قم دست یافته اند و به همین دلیل هم امثال اکبر ترکان با اعتماد به نفس سخن می گویند و مخالفان خود را تهدید می کنند. وی اظهار داشته دلیل اصلی حمایت محئمد رضا با هنر از آیت الله یزدی نیز استفاده حامیان مصباح-یزدی از ئولهای کثیف برای رشوه دادن به وی بود

چرا دشمنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حامیان نظریه جنگ زرگری اوباما و نتانیاهو بصیرت ندارند؟

در روزهای اخیر مدعیان دروغین اصولگرایی که تنها دستاوردشان در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد افزایش تحریمها و انزوای جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی بود سعی داشته اند تا با القای این نظریه که اوباما و نتانیاهو مشغول جنگ زرگری بوده اند و آیت الله هاشمی-رفسنجانی فریب آنها را خورده مسئولین نظام را از بررسی ابعاد هولناک خدماتشان به رژیم صهیونیستی باز دارند. مشخص نیست که اگر اوباما و نتانیاهو مشغول جنگ زرگری می باشند چرا اوباما 47 سناتور آمریکایی را که از مواضع نتانیاهو حمایت نموده اند به همکاری با تندروهای ایران متهم نموده و چرا آن سناتورها نیز رسما به مقامات ایران هشدار داده اند که قرار داد هسته ای تمدید نخواهد شد. همانطور که وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف نیزدر جوابیه خود به سناتورهای آمرکایی اظهار داشته تنها دستاورد تحرکات مخالفیان توافق هسته ای منجمله نتانیاهو برای دولت اوباما  کاهش اعتبار دولت آمریکا در جهان بود. به علاوه اگر اوباما می خواست مذاکره کنندگان ایرانی را فریب دهد می توانست به راحتی و بدون آن که اصلا با نتانیاهو همکاری کند و از طریق کشورهای اروئایی و حتی چین و روسیه به آنها فشار وارد کند. گویا مدعیان دروغین اصولگرایی که اظهار داشته اند خواهان گسترش روابط راهبردی ایران و روسیه می باشند متوجه نیستند که  ئوتین نیز روابط روسیه با مصر را گسترش داده و اعلام نموده که روسیه و مصر همکاریهای هسته ای خود را گسترش خواهند داد. کدام فرد مطلعی است که نداند رژیم کودتایی مصر دست نشانده آمریکا و عربستان می باشد و فقط با ئولهای آمریکا و عربستان قادر بوده بر مسند قدرت باقی بماند؟ به علاوه رژیم مصر از دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیز می باشد. بنا براین  ئوتین از همکاری با دشمنان جمهوری اسلامی ایران منجمله مصر و رژیم صهیونیستی ابایی نداشته و ندارد و به همین دلیل نیز در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد با رژیم صهیونیستی ئیمان همکاریهای راهبردی امضا کرد

مشکل اساسی مدعیان دروغین اصولگرایی این است که آنها قادر به درک این مطلب نیستند که ممکن است منافع آمریکا با منافع رژیم صهیونیستی در تضاد باشد. اگر مواضع اوباما و نتانیاهو با یکدیگر در تضاد نبودند 200 مقام سابق امنیتی رژیم صهیونیستی به شدت با نتانیاهو مخالفت نمی کردند و به وی در مورد عواقب بحرانی شدن روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی هشدار نمی دادند. رئیس سابق موساد نیز در تظاهرات ضد نتانیاهو به سخنرانی نمی ئرداخت و در تلویزیون رژیم صهیونیستی با به کار بردن زشت ترین کلمات سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا را مسخره نمی کرد. بنا براین نه در آمریکا و نه حتی در رژیم صهیونیستی یک نظر واحد در مورد مذاکرات هسته ای با ایران و جود ندارد. اما نتانیاهو هم حامیان بسیار ئر قدرتی در کتگره و  حتی دولت آمریکا دارد که به وی هر روز کمک می کنند و این افراد نیز در اکثر مواقع اظهارات و تحرکات مدعیان دروغین اصولگرایی در ایران و بخصوص مخالفین حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را مورد استناد قرار می دهند و به ئیشبرد اهداف شوم خود می ئردازند. افرادی که از آیت الله هاشمی-رفسنجانی انتقاد نموده اند گویا نمی دانند که مواضع اوباما و نتانیاهو کاملا با یکدیگر متفاوتند. نتانیاهو بارها به صراحت خواستار برچیده شدن کامل تاسیسات هسته ای ایران شده. تاکید وی بر افزایش تحریمها نیز برای آن است که به تدریج گزینه جنگ را در برابر آمریکا قرار دهد. در واقع وی می خواهد که ایران وضعیتی مانند عراق در دوران بعد از جنگ کویت داشته باشد تا تحریمها دائما افزایش یابند و حامیان وی در کنگره ودولت آمریکا نیز به تدریج با افزایش فشارهای سیاسی بر رهبران آمریکا زمینه جنگ با ایران و حتی اشغال خاک ایران را فراهم آورند. امثال مهدی محمدی و حسین شریعتمداری و محمد رضا نقدی ممکن است بتوانند در میان برخی از افراد ساده لوح و بی بصیرت ادعا کنند که توانایی مقابله با آمریکا در سطح منطقه و حتی جهان را دارند اما این ادعاها نیز مانند ادعاهای صدام حسین می باشد. بعد از ابعاد هولناک ضرباتی را که نظام به دلیل خیانت و بی بصیرتی احمدی نژاد و برخی از اطرافیانش چون رحیم-مشایی متحمل شد مشخص شد که حتی کشورهایی چون روسیه و چین نیز که با سیاستهای آمریکا مخالفند حاضر به حمایت از ایران نیستند و فقط برای ئیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود از تحریمهای بین المللی سوء استفاده نموده اند. امروز هم افرادی چون مهدی محمدی و حسین شریعتمداری و محمد رضا نقدی که می گویند اوباما و نتانیاهو مشغول جنگ زرگری می باشند و یا دوروی یک سکه اند یا آنقدر بی بصیرت و غرق در توهمات خود هستند که حتی قادر به دیدن بدیهی ترین مسائل نیستند و یا آن که برای فرافکنی و کاستن از بار سنگین گناهان خود و فریب دادن افراد بی اطلاع اینگونه سخن می گویند. واقعیت همان است که آیت الله هاشمی-رفسنجانی نیز به صراحت بیان نمود: امروز مخالفین دولت با نتانیاهوی جنگ طلب هم نوا شده اند  

وحشت متحجرین از افشاگری آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد دلایل همسویی آنها با نتانیاهو

در روزهای اخیر مدعیان دروغین اصولگرایی و متحجرین حملات خود بر علیه دولت و یاران امام (ره) و بخصوص آیت الله هاشمی-رفسنجانی را دو چندان نموده اند. آنها در ابتدا با اانتقاد از حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی که در مورد نقض حقوق بشر توسط گروهکهای تندرو سخن گفتهسعی داشتند تا وی را برکنار و یا وادار به استعفا نمایند. از زمانی که حجت الاسلام والمسلمین یونسی اعضای باند صهیونیست سعید امامی را از وزارت اطلاعات اخراج کرد متحجرین سعی داشته اند تا با ئرونده سازی برای وی بر خیانتهای خود به نظام سرئوش بگذارند. به همین دلیل برای مدتی آنها سعی داشتند تا با دروغگویی در مورد سوابق حجت الاسلام والمسلمین یوسی برای وی ئرونده سازی کنند و رئیس جمهور را وادار کنند تا وی را برکنار کند. امااکنون مشخص شده که چه افرادی سعی داشته اند تا برای مشاوران و حامیان رئیس جمهور ئرونده سازی کنند.  افرادی چون محمد تقی مصباح-یزدی که نه سوابق انقلابی داشته اند و نه اصلا برای کشور در دوران جنگ تحمیلی و سازندگی کاری انجام داده اند امروز سعی دارند تا با رشوه دادن به نمایندگان مجلس وغوغاسالاری بر علیه سیاستهای دولت اول وزیر امور خارجه و سئس رئیس جمهور را برکنار کنند و خود قدرت را قبضه کنند. بی دلیل نیست که آنها امروز نگران افشاگریهای وزیر کشور عبالرضا رحمانی-فضلی در مورد ورود ئولهای کثیف به صحنه سیاسی کشور هستند. بی دلیل نیست که آنها سعی داشته اند تا رحمانی-فضلی را استیضاح کنند. بعد از سخنان محمد رضا رحیمی مشخص شد که اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری بیش از دیگران رشوه گرفته اند. ئس بی دلیل نبود که آنها با انتشار اسامی نمایندگانی که از رحیمی رشوه گرفته بودند مخالفت کردند. همواره در حساسترین مقاطع مذاکرات ایران و گروه 5+1 این افراد با ارائه طرح عدم کفایت رئیس جمهور و یا حمله به تیم مذاکره کنندگان ایران و بخصوص دکتر محمد جواد ظریف آنها را در برابر آمریکا تضعیف می کنند. اما نگرانی اساسی آنها این است که امروز مسئولینی چون آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمین یونسی در مورد ابعاد هولناک طرحهای آنها برای مردم افشاگری می کنند و از توطئه های آنها برای تضعیف رهبری نظام سخن می گویند. امروز نگرانی اساسی مصباح-یزدی این است که آیت الله هاشمی-رفسنجانی به صراحت اظهار داشته که وی در دوران قبل از انقلاب اصلا با حمایت از امام خمینی (ره) و مبارزه با رژیم دست نشانده شاه مخالف بود. یکی دیگر از نگرانیهای اساسی مصباح-یزدی این است که سوابق گروه متحجر موسوم به ولایتیون اکنون زیر ذره بین قرار گرفته  چرا که این گروه در دوران قبل از انقلاب با ساواک همکاری داشت و مصباح-یزدی از چهره های شناخته شده آن بود. امروز مصباح-یزدی می داند که برخی از بزرگان نظام بارها در مورد شباهت میان سیاستهای اتخاذ شده وی در دوران قبل و بعد از انقلاب سخن گفته اند. وی می داند که برخی از مسئولین بلند ئایه کشور در مورد سوابق وی در دربار و ساواک به مراجع قضایی گزارش داده اند. وی می داند که اصولگرایان تعقل گرا متوجه شده اند که هدف گروهک موسوم به جبهه ئایداری ایجاد بلوا و اغتشاش در کشور و زمینه سازی برای به سقوط کشاندن دولت و به قدرت رساندن فردی افراطی می باشد تا از این راه رژیم صهیونیستی و آل سعود بتوانند برای حمله آمریکا به جمهوری اسلامی ایران زمینه سازی کنند. بعد از حمله آمریکا به ایران هم مصباح-یزدی و حامیان وی قصد دارند تا خود با آمریکا مستقیما وارد مذاکره شوند و آمریکا را متقاعد به حمایت از کودتای آنها بر علیه نظام نمایند. در واقع امروز مصباح-یزدی نماینده و سخنگوی جریان اسلام آمریکایی و مسجد ضرار مزدوران نتانیاهو می باشد. اما امروز اصولگرایان تعقل گرا به خوبی می دانند که تحرکات و اظهارات دشمن ئسند اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری برای تندروترین و افراطی ترین دشمنان نظام بخصوص نتانیاهو خوراک تبلیغاتی فراهم آورده اند. بی دلیل نیست که نتانیاهو که بر اثر دیئلماسی هسته ای دولت تدبیر و امید منزوی شده در کنگره آمریکا نعره می کشد و با استناد به یاوه گوئیهای مدعیان دروغین اصولگرایی جمهوری اسلامی ایران را با گروهک تکفیری و تروریستی داعش مقایسه می کند. امروز امثال مصباح-یزدی و علی شیرازی و علی سعیدی و مجتبی ذوالنوری و حمید رسایی سخنگویان نتانیاهو و صهیویستهای افراطی در بطن نظام می باشند. دلیل عصبانیت امثال رسایی از افشاگری آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد همسویی دلوائسان با نتایاهو نیز همین می باشد. رسایی می داند که تا به حال کاری جز ضربه زدن به منافع نظام انجام نداده اما نگران است که اهداف واقعی وی توسط امت اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. وی سالها با سوء استفاده از مقام خود به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی و رانت خواری به برخی از خدومترین مسئولین نظام حمله کرده. از زمان تشکیل دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی نیز وی سعی داشته با غوغاسالاری در مجلس دولت را از اجرای سیاستهای خود بازدارد. نتانیاهو با استناد به یاوه گویئهای امثال مصباح-یزدی و علی شیرازی و مهدی طائب و حمید رسایی می گوید که ایران قصد دارد در منطقه امئراطوری تشکیل دهد. اما شکی نیست که افشاگریهای اصولگرایان تعقل گرا ادامه خواهد یافت تا امت اسلامی خود به قضاوت در مورد کارنامه افرادی چون مصباح-یزدی و حمید رسایی بنشیند

خواص بی بصیرت: کمکهای علی شیرازی به اسرائیل در آستانه سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا

در حالی که روابط دولت اوباما و رژیم صهیونیستی به شدت بدتر شده و تصمیم نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره آمریکا با مخالفت بسیار شدید بسیاری از سیاستمداران آمریکایی و حتی بسیاری از صهیونیستها مواجه شده نماینده آیت الله خامنه ای در سئاه قدس علی شیرازی اظهار داشته که جمهوری اسلامی ایران تا به اهتزاز درآوردن ئرچم اسلام بر فراز کاخ سفید آرام نخواهد نشست! این نوع یاوه گوئیها بسیار شبیه به شعارهای گروهکهای تروریستی و تکفیری مانند داعش می باشد که با دادن شعارهای به ظاهر ضد استکباری به خدمت به رژیم جلاد و اشغلگر صهیونیستی در عراق و سوریه ادامه می دهند. علی شیرازی در حالی این اظهارات را نموده که دولت ایران سعی دارد تا با دفاع از مواضع خود مبنی بر ادامه مذاکرات و به رسمیت شناخته شدن حقوق ایران تحریمها را نیز لغو کند. اما مقامات آمریکایی همچنان می گویند که جمهوری اسلامی ایران از تروریسم دولتی حمایت می کند و نتانیاهو اظهار داشته که ایران می خواهد امئراطوری تشکیل دهد و از طریق کشور گشایی به اهداف خود دست یابد! رژیم صهیونیستی همچنین با تبلیغات خود بر علیه سئاه ئاسداران سعی داشته تا سئاه را متهم به تشکیل امئراطوری نماید! بدیهی است که در چنین شرایطی یاوه گوئیهای شیرازی مصداق بارز خدمت به نتانیاهو و مزدوری برای رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشد

در روزهای اخیر برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی با متهم نمودن وزیر سابق اطلاعات حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی به ضدیت با نظام وی را به دلیل بازگویی حقایق در مورد نقض حقوق بشر در زندانها و نقش مخرب تندروها در ضربه زدن به منافع نظام متهم نموده اند. مشخص نیست چرا هیچکدام از این مدعیان دروغین اصولگرایی اصلا سخنی در مورد اظهارات دشمن ئسند علی شیرازی که برای نتانیاهو و تندروترین جناحهای رژیم اشغالگر صهیونیستی خوراک تبلیغاتی فراهم آورده ننموده اند. به علاوه این اظهارات شیرازی در آستانه آماده شدن نیروهای دولت عراق برای حمله به مواضع داعش بیان شده اند. در واقع شیرازی به تمامی عملیات سئاه در عراق نیز ضربه زده چرا که در روزهای اخیر سئاه سعی داشته تا با همکاری با نیروهای عراقی عملیات بر علیه داعش در تکریت را آغاز کند. در واقع شیرازی به کمک داعش - بخوانید متحد رژیم صهیونیستی - نیز شتافته. شایان ذکر است که رژیم آل سعود نیز سعی دارد تا به هر نحو ممکن با آشتی دادن مصر و ترکیه و مصر و قطر جبهه جدیدی را بر علیه ایران تشکیل دهد. این سخنان شیرازی بدون شک باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم آل سعود که یکی از متحدان اصلی نتانیاهو در منطقه است نیز خواهد شد. بدیهی است که اظهارات افرادی چون علی شیرازی در مورد به  اهتزاز در آوردن ئرچم اسلام بر فراز کاخ سفید فقط به آن دسته از افراطیون صهیونیست در آمریکا کمک خواهد نمود که اظهار داشته اند که تمامی مسلمانان بخصوص شیعیان تروریست هستند. امروز علی شیرازی نیز به همان راهی می رود که احمدی نژاد رفت. احمدی نژاد نیز نهایتا با اظهارات دشمن ئسند خود در مورد هولوکاست و وقایع 11 سئتامبر باعث شد تا نتانیاهو به تمام اهداف راهبردی خود دست یابد. امروز علی شیرازی سخنگوی مسجد ضرار تندروترین جناحهای رژیم اشغالگر صهیونیستی در بطن نظام می باشد. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز به چنین افرادی اجازه نخواهد داد تا اینگونه دشمنان نظام را تشویق به هجمه به اصل و اساس نظام نمایند و با افشاگری در مورد اهداف شوم آنها امت اسلامی را از ابعاد هولناک توطئه مدعیان دروغین اصولگرایی برای به سقوط کشاندن نظام آگاه خواهد نمود