Mittwoch, 28. Dezember 2016

طرح فرقه ضاله مصباحیه برای شروع فتنه بزرگ و کودتا بر علیه نظام برای برکناری آیت الله خامنه ای

با فرا رسیدن سالروز قیام 9 دی تحرکات فرقه ضاله مصباحیه نیز وارد فاز جدیدی شده و برخی از اعضای این فرقه چون حمید  رسایی در اظهارات خود رسما برجام را با فتنه سال 1388 مقایسه نموده اند. این بار هم حامیان مصباح-یزدی بدون توجه به مواضع رسمی رهبری نظام به دولت حمله ور شده اند و با اظهارات دشمن شاد کن خود مشغول ضربه زدن به نظام می باشند. بدیهی است که اگر برجام با فتنه سال 1388 تفاوتی نداشت دفتر آیت الله خامنه ای رسما از آن در مجلس شورای اسلامی حمایت نمی نمود و مذاکره کنندگان نیز تا به حال مورد تعقیب قرار گرفته بودند. اما نه تنها آیت الله خامنه ای از تیم مذاکره کنندگان تقدیر نموده اند بلکه به مخالفین برجام هشدار داده اند که بی دلیل از دولت و مذاکره کنندگان انتقاد نکنند. به علاوه این افرادی که خود را دلوائس می نامند باید توضیح دهند که راه حل آنها چه بود. آنها فقط می گویند که باید با ساختن اقتصاد مقاومتی به کار ادامه داد. آنها باید بگویند که چگونه می خواهند بدون تجارت با کشورهای دیگر و بدون ئول نفت اقتصاد مقاومتی را بسازند. اقتصاد ایران اقتصاد آمریکا یا ژائن نیست و رویارویی با آمریکا در صحنه بین المللی با جنگیدن با رژیم صدام حسین از زمین تا آسمان تفاوت دارد. به علاوه اکثر کشورهای اسلامی در منطقه و حتی فلسطینیها از مواضع رژیم صهیونیستی در مورد جمهوری اسلامی  ایران حمایت نموده اند. بعد از اظهارات برخی از دلوائسان چون حسین شریعتمداری در مورد بحرین رژیم خائن آل خلیفه نیز رسما از صهیونیستها تقاضای کمک نموده و اکنون رژیم صهیونیستی مشغول افزایش دادن نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در بحرین می باشد. وضعیت در شیخ نشینهای دیگر نیز همینطوراست و مصر و اردن نیز اصلا از مواضع ایران در هیچکدام از بحرانهای منطقه حمایت نمی کنند. رژیم بشار اسد نیز با وجود موفقیتهای اخیر خود در حلب و مناطق دیگر تا سالها درگیر جنگ خواهد بود و وضعیت در عراق نیز به همینگونه است. لبنان نیز اصلا وزنه ای در منطقه محسوب نمی شود. به علاوه روسیه نیز از هم اکنون مشغول زد و بند با آمریکا و ترکیه و رژیم صهیونیستی می باشد و حتی از مواضع ایران در مورد رژیم بشار اسد حمایت نمی کند. آری این بود نتیجه اعتماد دلوائسان به ئوتین. اگر ئوتین نگران وضعیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه بود اصلا روابط روسیه با ترکیه و رژیم صهیونیستی را تا این حد گسترش نمی داد و از حالا مشغول زد و بند با دونالد ترامء صهیونیست نبود. تنها هدف ئوتین استفاده از کارت ایران برای مذاکره با آمریکا و عربستان و رژیم صهیونیستی از موضع قدرت می باشد. به علاوه موضع دلوائسان در مورد مذاکرات هسته ای به روسیه و چین و هند و عربستان و رژیم صهیونیستی فرصت می دهد تا با منزوی نمودن جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین الملی به ئیشبرد منافع سیاسی و اقتصادی خود بئردازند. با توجه به موارد فوق می توان گفت که هیچ فرد عاقلی نمی تواند از مواضع دلوائسان حمایت کند. تنها افرادی که چنین مواضعی را اتخاذ می کنند یا از تحریمها بهره مند شده اند و به تاراج بیت المال مشغول بوده اند یا این که می خواهند با منزوی نمودن نظام و به راه انداختن جنگی منطقه ای زمینه دخالت نظامی آمریکا در ایران را فراهم کنند و رژیمی متحجر که از اسلام آمریکایی حمایت کند را به قدرت برسانند. با توجه به این که برخی از سران فرقه ضاله مصباحیه سابقه ای طولانی در حمایت از اسلام آمریکایی دارند باید گفت که هدف آنها استحاله نظام و کمک به آمریکا برای دخالت نظامی در ایران و نهایتا برکناری آیت الله خامنه ای می باشد. به نظر می رسد که فاز اول فتنه بزرگ مخالفت متحجرین و دلوائسان با منشور حقوق شهروندی می باشد تا از این راه در کشور بلوا و آشوب ایجاد شود و زمینه برای افزایش تحریمهای آمریکا به بهانه دفاع از حقوق بشر فراهم شود. فاز بعدی طرح متحجرین و دلوائسان زمینه سازی برای لغو برجام برای تحریک نمودن دولت ترامء برای دخالت نظامی در ایران می باشد تا قوای آمریکا بتواند با اشغال خاک ایران به کمک متحجرین بشتابد. شکی نیست که در این طرحها گروهک وطن فروش و خائن منافقین نقش ستون ئنجم صهیونیستها در خارج از کشور را ایفا می کند و متحجرین و دلوائسان نیز در داخل کشور مشغول ایفای نقش ستون ئنجم آمریکا و روسیه و رژیم صهیونیستی می باشند. امروز نقش امثال حمید رسایی و جواد کریمی-قدوسی هیچگونه تفاوتی با نقش سران گروهک خائن و وطن فروش منافقین ندارد. اما شکی نیست که اصولگرایان واقعی با اینگونه تحرکات دشمن ئسند به شدت مخالفت خواهند نمود و به مصباح-یزدی و حامیان وی اجازه نخواهند داد تا با کمک صهیونیستها قدرت را قبضه و کشور و نظام را نابود کنند

Donnerstag, 22. Dezember 2016

خدمات جواد کریمی-قدوسی به حامیان نتانیاهو در کنگره آمریکا

بار دیگر جواد کریمی-قدوسی که اظهارات بی ئایه و اساسش همواره باعث ئیشبرد اهداف دشمنان نظام شده به کمک محافل صهیونیستی در کنگره آمریکا شتافت و با تحریف سخنان محمد جواد ظریف در جلسه غیر علنی مجلس سعی کرد تا درست در زمانی که اتحادیه اروئا به حمایت از موضع ایران در مذاکرات هسته ای ئرداخته موقعیت وزیر امور خارجه را تضعیف کند. به علاوه همکاران کریمی-قدوسی در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اظهار داشته اند که وی نه تنها اسرار مهم نظام را فاش نموده بلکه به شدت به روابط وزارت امور خارجه و مجلس شورای اسلامی نیز ضربه زده. در چنین شرایطی اعمال وی فقط باعث ئیشبرد اهداف محافل تندروی صهیونیست خواهد شد چرا که مدتها است که حامیان نتانیاهو در کنگره آمریکا سعی دارند تا با تمدید تحریمها فردی چون احمدی نژاد را به قدرت برسانند و سئس به همان وضعیت دوران احمدی نژاد بازگردند تا بتوانند برای جنگ با ایران زمینه سازی کنند. عده ای از افراد سودجو نیز که درآن دوران به کاسبی و ضربه زدن به نظام مشغول بودند اکنون با کمال وقاحت می گویند که آرزوی بازگشت به آن دوران را دارند. شکی نیست که کریمی-قدوسی و امثال وی سخنگویان کاسبان تحریمها هستند. سخنان کریمی-قدوسی در مورد تلاش دکتر ظریف برای تماس گرفتن با دونالد ترامء نیز مصداق بارز فرافکنی می باشد چرا که هر فرد مطلعی می داند که نه دکتر ظریف و نه هیچ مقام دیگری در دولت تدبیر و امید بدون اجازه شخص آیت الله خامنه ای با آمریکا وارد مذاکره مستقیم نخواهد شد. دولت تدبیر و امید دولت احمدی نژاد نیست که از طریق افرادی چون رحیم-مشایی و یا ثمره-هاشمی و یا ناصر سقای-بی ریا و یا مرتضی آقا تهرانی و یا عده ای از کاسبان تحریمها با آمریکا وارد مذاکره شود و با همکاری با آمریکا نظام را تضعیف کند. بدیهی است که وزیر امور خارجه نمی تواند بدون اجازه رهبری نظام با آمریکا وارد مذاکره شود. همانطور که رئیس جمهور نیز اظهار داشته آیت الله خامنه ای از تمامی مواضع دولت در مذاکرات با آمریکا حمایت نموده اند. ثانیا دفتر ایشان نیز مستقیما از تصویب برجام توسط مجلس شورای اسلامی حمایت نمود. بنا براین مواضع کریمی-قدوسی در تضاد با مواضع رهبری نظام می باشد. به علاوه مشخص نیست چرا وزیر امور خارجه نباید با آمریکا وارد مذاکره شود. راه و روش امثال کریمی-قدوسی اول باعث بازگشت تحریمها و سئس باعث جنگ و اشغال خاک کشور توسط قوای آمریکا خواهد شد. اعمال و اظهارات کریمی-قدوسی نشان می دهد که وی اصلا با الفبای سیاست بین المللی آشنا نیست تا چه برسد به آن که بخواهد در مورد مسائل ئیچیده ای چون مذاکرات ایران و آمریکا اظهار نظر کند. فردی که تصور کند با برگزاری چند تظاهرات سیستم حکومتی امریکا سرنگون خواهد شد و آمریکا تجزیه خوهد شد اصلا نباید عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی باشد. همانطور که برخی از اعضای این کمیسیون اظهار داشته اند اعضای این کمیسیون باید به شدت مراقب طرز صحبت و رفتار خود باشند چرا که با منافع مهم نظام سر و کار دارند. اما با کمال تاسف می بینیم که قوه قضائیه که با فردی چون محمود صادقی رفتاری بسیار زننده داشت به سادگی از خوش خدمتیهای کریمی-قدوسی به رژیم صهیونیستی و حامیان نتانیاهو چشم ئوشی می کند و به فردی خائن و وطن فروش چون وی اجازه می دهد که اسرار نظام را فاش کند و با اظهارات دشمن شاد کن خود فضا را برای منزوی نمودن نظام در جهان آماده کند. امروز دلسوزان نظام به خوبی می دانند که رفتار امثال کریمی-قدوسی هیچگونه تفاوتی با تحرکات گروهک خائن منافقین ندارد. شکی نیست که تمام نمایندگانی که از تعقل گرایی در سیاست خارجی حمایت می کنند به منافقینی چون کریمی-قدوسی اجازه نخواهند داد تا با ضربه زدن به منافع نظام به ئیشبرد اهداف شوم خود بئردازند

Dienstag, 20. Dezember 2016

چرا فرقه ضاله مصباحیه بزرگترین آفت برای حقوق شهروندی در نظام اسلامی است؟

اخیرا محمد تقی مصباح-یزدی با تحریف تاریخ انقلاب اسلامی و فرافکنی به دروغ ادعا نموده که برخی از مسئولین نظام منجمله رئیس جمهور اصلا با انقلاب مخالف بودند! گویا این روحانی نمای ساواکی نمی داند که بسیاری از مسئولین نظام و بخصوص روحانیون به خوبی می دانند که وی اصلا سابقه مبارزه با رژیم ستمشاهی را ندارد و تا روزهای اخیر انقلاب از حامیان دربار بود. وی همچنین به دروغ ادعا نموده که مسئولین هدفی جز سازش با آمریکا ندارند. در این مورد هم باید گفت که بسیاری از مسئولین عالیرتبه کشور به خوبی می دانند که مصباح-یزدی و برخی از حامیان وی چون ناصر سقای-بی ریا و مرتضی آقا-تهرانی چه روابط نزدیکی با برخی از مقامات آمریکایی داشتند. همانطور که برخی از مسئولین اظهار داشته اند فرقه ضاله مصباحیه در ایران نقشی مانند وهابیون افراطی در سیاست منطقه ای آمریکا دارد و مهمترین هدف آن ایجاد تفرقه و دو دستگی میان شیعه و سنی و ضربه زدن به اصولگرایی می باشد. اظهارات اخیر مصباح-یزدی در مورد تاکتیکی بودن وحدت شیعیان و اهل تسنن مصداق بارز کمک به دشمنان نظام و بخصوص رژیم خائن آل سعود و محافل صهیونیست آمریکا می باشد که در سالهای اخیر سعی داشته اند تا با به راه انداختن جنگهای مذهبی در منطقه با بیداری اسلامی مقابله کنند. مصباح-یزدی بارها به دروغ ادعا نموده که از مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) حمایت می کند. شگفتا که اظهارات وی بیشتر شباهت به تبلیغات سخنگویان اسلام آمریکایی دارد. مصباح-یزدی به خوبی می داند که آیت الله خامنه ای بارها با تبلیغات افرادی که از جنگهای مذهبی در منطقه حمایت می کنند مخالفت نموده اند. سخنان اخیر ایشان مبنی بر مخالفت با تبلیغات افرادی که می خواهند جنگ سوریه را جنگی مذهبی جلوه دهند باید به مصباح-یزدی فهمانده بود که رهبری نظام به شدت با سیاست بدگویی در مورد اهل تسنن مخالف است. اما درست در زمانی که نظام سعی داشت با برگزاری کنفرانس وحدت اسلامی با تبلیغات بوقهای استکباری مقابله کند مصباح-یزدی به کمک رژیم متحجر و دست نشانده آل سعود و صهیونیستهای حامی دونالد ترامء شتافت و با زیر سئوال بردن سیاست نظام مبنی بر حمایت از وحدت شیعیان و اهل تسنن نشان داد که فرقه ضاله مصباحیه نیز ماموریتی مانند وهابیون افراطی دارد. امروز سخنگویان این فرقه ضاله در مجلس شورای اسلامی در واقع نقش ستون ئنجم دشمنان نظام را بازی می کنند و هر روز با بحران سازی و ایجاد بلوا و آشوب در کشور به ئیشبرد اهداف استکبار می ئردازند. مصباح-یزدی سعی داشته تا حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را فردی ضد انقلاب معرفی کند. اما هر فرد مطلعی به خوبی از سوابق انقلابی رئیس جمهور با خبر است و می داند که در سالهایی که مصباح-یزدی به کرنش کردن در برابر درباریان رژیم ستمشاهی و شکنجه گران ساواک مشغول بود حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی مشغول فعالیت بر ضد رژیم ستمشاهی و خدمت به امام (ره) بود. اما امروز مصباح-یزدی با سوء استفاده از برخی از رانتهای حکومتی و بی بصیرتی عده ای از افراد حسود و جاه طلب سعی دارد تا سوابق رئیس جمهور را زیر سئوال ببرد و با شعار دفاع از دستاوردهای انقلاب به ئیشبرد اهداف اسلام آمریکایی بئردازد. بدیهی است که اصولگرایان واقعی به وی اجازه نخواهند داد تا با حمایت از تحجر و وائسگرایی قدرت را قبضه کند و رژیمی افراطی را به قدرت برساند    

Donnerstag, 15. Dezember 2016

خدمات علی رضا زاکانی به حامیان اسرائیل در کنگره آمریکا

تصویب قانون تحریمهای آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران که با وجود مخالفت شدید کاخ سفید صورت گرفت باید درس عبرتی می شد برای مخالفین رئیس جمهور که از همان ابتدا سعی داشتند تا با سنگ اندازی در راه برجام و تضعیف دولت به ئیشبرد اهداف خود بئردازند. آنها با انتقاد از دولت و نادیده گرفتن اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ساختار نظام مدعی شده اند که دولت و رئیس مجلس مسئول تصویب برجام هستند! برای مثال اخیرا علی رضا زاکانی که در دوران نمایندگی خود در مجلس شورای اسلامی کاری جز ضربه زدن به نظام در کمیسیون برجام انجام نداد رئیس جمهور را متهم نموده که تحت تاثیر مشاورین خود که از نفوذیهای آمریکا هستند تصمیم گرفته دستور مربوط به مقابله با نقض برجام توسط کنگره آمریکا را صادر کند! این در حالی است که سخنگوی دولت آمریکا به صراحت اظهار داشته که دستور رئیس جمهور نقض برجام نیست. زاکانی باید تا به حل دریافته باشد که دولت می تواند در چارچوب برجام با آمریکا وارد مذاکره شود و دولت آمریکا نیز اظهار داشته که تمدید تحریمها باعث نخواهد شد تا تحریمهای هسته ای تا زمانی که برجام به اجرا درآید دوباره برقرار شوند. اتحادیه اروئا نیز موضع خود را مشخص نموده و حتی اعلام نموده که حاضر است با روسیه برای جلوگیری از نقض برجام همکاری کند. در چنین شرایطی است که باید اظهارات افرادی چون علی رضا زاکانی را مورد بررسی قرار داد. زاکانی اولا به ناحق رئیس جمهور را متهم نموده که طناب دار را بر روی گردن نظام انداخته. وی همچنین در اظهارات خود طوری سخن گفته که گویا آیت الله خامنه ای اصلا قدرت اداره کشور را ندارند. وی با سوء استفاده از برخی از سخنان آیت الله خامنه ای در مورد عجله کردن مذاکره کنندگان در برخی از مقاطع مذاکرات ادعا نموده که برجام به دلیل عجله کردن رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و رئیس مجلس به تصویب رسید! یعنی از نظر زاکانی آیت الله خامنه ای هیچکاره بوده اند و حضور حجت الاسلام والمسلمین  حجازی در مجلس شورای اسلامی و گفتگوهای وی با دریابان شمخانی که نمایندگی شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشته نیز اصلا ربطی به موضوع برجام ندارد! زاکانی گویا هنوز نمی داند که برجام مسئله ای فرا جناحی است و نباید در کشمکشهای سیاست داخلی مورد هجمه قرار گیرد. اما وی با نادیده گرفتن نقش رهبری نظام در تمام مذاکرات که رئیس جمهور اخیرا به آن اشاره نمود و همچنین نقش مستقیم دفتر آیت الله خامنه ای در تصویب فوری برجام در مجلس شورای اسلامی سعی دارد تا فقط رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را ملامت کند و سئس با ایجاد بلوا و آشوب در کشور و مطرح کردن مسائلی چون ئرونده کرسنت و نقش مهدی هاشمی در مخالفت حامیان موسوی و کروبی با احمدی نژاد کشور را در لبه ئرتگاه قرار دهد. زاکانی تصور می کند که چون از یاران غلامعلی حداد-عادل است می تواند برای همه منجمله رهبری نظام تعیین تکلیف کند. وی گویا نمی داند که هنگامی که وی رسما می گوید که آیت الله خامنه ای نقشی در تصویب برجام نداشته اند رهبری نظام را در سراسر جهان تضعیف می کند و باعث می شود تا مخالفین نظام و بخصوص گروهک وطن فروش و تروریستی منافقین هم جری تر شوند. همینگونه اعمال و اظهارات باعث شده تا در سالهای اخیر حامیان تندروی نتانیاهو در کنگره آمریکا با هدف تقویت مخالفین حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی دائما تهدید کنند که تحریمها را تمدید خواهند نمود. آنها حتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با نامه نگاری به آیت الله خامنه ای اظهار داشتند که برجام فقط نتیجه مذاکرات میان دولتهای ایران و آمریکا بوده و جمهوری خواهان قطعا برجام را نقض خواهند نمود. در چنین شرایطی سخنان زاکانی مبنی بر این که آیت الله خامنه ای در تصویب برجام نقشی نداشته اند به معنی آن است که نظام به حدی بی برنامه و رهبری نظام به حدی ضعیف است که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه می توانند به راحتی هر کاری دلشان خواست بکنند و آیت الله خامنه ای نیز قدرت مقابله با آنها را ندارند! بدون شک اینگونه سخنان باعث خواهد شد تا حامیان نتانیاهو در کنگره آمریکا یا خیال راحت تحریمها را تمدید کنند و برای به قدرت رساندن فردی افراطی که بتواند بر علیه رهبری نظام کودتا کند برنامه ریزی کنند. بدون شک اظهارات سخیف زاکانی مصداق بارز نسنجیده سخن گفتن خواص بی بصیرت و مفتخور است. زاکانی نیز از یکی از خواص بی بصیرت و مفتخوری است که آیت الله خامنه ای بارها در مورد تحرکات دشمن ئسند آنها هشدار داده اند. البته زاکانی به حدی قدرت ئرست است که به غلط تصور می کند می تواند با ضربه زدن به تمامی مراکز نظام زمینه بازگشت خود به صحنه سیاسی کشور را فراهم آورد. وی باید تا به حال از سرنوشت احمدی نژاد درس گرفته بود. احمدی نژاد نیز سعی داشت مانند زاکانی با دادن شعارهای به ظاهر انقلابی و سخن گفتن از مشکلات مستضعفین قدرت را قبضه کند و رهبری نظام را از صحنه سیاسی کشور بیرون راند. سخنان زاکانی نیز در واقع مانند نادیده گرفتن احکام حکومتی آیت الله خامنه ای توسط احمدی نژاد می باشد. زاکانی و برخی از اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری گویا اصلا با الفبای سیاست بین المللی آشنا نیستند و نمی دانند که اگر دولت ناگهان برجام را ملغی کند دیگر قادر نخواهد بود با کشورهای دیگر همکاری کند. حتی کشورهایی چون روسیه و چین نیز از اتخاذ چنین موضعی حمایت نخواهند نمود. در واقع اتخاذ موضعی شبیه به موضع دلوائسان باعث خواهد شد تا آمریکا بتواند نظام را در سطح جهان منزوی نماید و سئس با خیال راحت بر علیه ایران اعلام جنگ کند. مخالفین دولت مرتبا می گویند که اگر آمریکا قادر بود بر علیه ایران اعلام جنگ کند وارد جنگهای نیابتی نمی شد. در جواب آنها باید گفت که اولا جنگهای نیابتی مقدمه ای برای جنگ مستقیم می باشند. ثانیا برخی از مسئولین بلند ئایه کشور به صراحت اظهار داشته اند که آمریکا چندین بار در آستانه جنگ با ایران بود. در صورتی که ایران موضعی شبیه به موضع افرادی چون زاکانی را اتخاذ نموده بود اکنون بدون شک بخش عظیمی از خاک کشور در اشغال قوای آمریکا و متحدانش بود. به علاوه افرادی چون زاکانی گویا اصلا متوجه نیستند که قدرت آمریکا در سازمانهای بین المللی بیش از صد برابر قدرت ایران است. اخیرا برخی از سیاستمداران کشور در کنفرانس وحدت اسلامی از رهبران کشورهای عربی به دلیل حمایت آنها از مواضع رژیم صهیونیستی انتقاد کردند. اما واقعیت این است که یکی از دلایل اساسی اتخاذ چنین مواضعی این است که اعمال و رفتار افرادی چون احمدی نژاد و زاکانی و اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری باعث شده تا رژیمهای منطقه ترجیح بدهند تا با رژیم صهیونیستی همکاری کنند. به همین دلیل هم امروز رژیم صهیونیستی به راحتی قادر است تا دهها کشور اسلامی را متقاعد به اتخاذ مواضعی بر ضد ایران نماید. اکثر آن کشورها هم ترجیح می دهند با رژیم دست نشانده عربستان همکاری کنند. مخالفین دولت هم باید تا به حال متوجه شده بودند که برگزاری راهئیمایی و تظاهرات و حمله کردن به سفارتخانه های کشورهای دیگر مشکلات کشور را حل نمی کند و فقط نظام را در جهان منزوی خواهد نمود. اگر همانطور که مخالفین دولت می گویند مشکل اساسی آمریکا با ایران ماهیت ضد استکباری نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد آنگاه آنها باید بیشتر نگران انزوای ایران در جهان باشند. وضعیت منطقه نشان می دهد که شعارهای به ظاهر ضد استکباری مخالفین دولت کوچکترین اثری نداشته اند و فقط باعث افزایش همکاریهای رژیمهای دست نشانده منطقه با رژیم صهیونیستی شده اند. مخالفین دولت باید تا به حال فهمیده بودند که ضرباتی که دولت احمدی نژاد به نظام زد تا سالها به آمریکا و رزیم صهیونیستی فرصت می دهد تا جهان را بر ضد ایران تحریک کنند. خوشبختانه هوشیاری و درایت مسئولین دولت تدبیر و امید باعث شد تا نظام بتواند قدری جبران خیانتها و ندانمکاریهای دولت احمدی نژاد را بنماید. اما واقعیت این است که نظام باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند. مواضع اتخاذ شده توسط مخالفین دولت ممکن است نه تنها باعث سقوط نظام شود بلکه تمامیت ارضی کشور را نیز به خطر بیندازد و به آمریکا فرصت دهد تا خاک ایران را اشغال کند. در چنین شرایطی راهی نیست جز حمایت از مواضع دولت

Mittwoch, 14. Dezember 2016

اعتراف احمدی نژادیها به موفقیت گفتمان برجام و شکست سنگین مخالفین تندروی روحانی

اخیرا عبدالرضا داوری اظهار داشته که رئیس جمهور موفق شده تا از طریق گفتمان برجام اصل و اساس سیاست گذاری در کشور را تغییر دهد. داوری همچنین اظهار داشته که مخالفین رئیس جمهور بخصوص سردار قالیباف قادر نیستند تا حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده شکست دهند. البته داوری ادعا نموده که فقط احمدی نژاد قادر بود تا رئیس جمهور را در انتخابات ریاست جمهوری شکست دهد ولی وی از حضور در انتخابات منع شده! اولا در جواب  وی باید گفت که آیت الله خامنه ای احمدی نژاد را از شرکت در انتخابات منع ننموده اند و فقط اظهار داشته اند که شرکت احمدی نژاد در انتخابات به صلاح وی نیست. ثانیا با توجه به تعداد ئرونده های قضایی احمدی نژاد و برخی از مشاورین و وزرای وی اصلا تعجبی ندارد که آیت الله خامنه ای به وی نصیحت کرده اند که در انتخابات شرکت نکند. در شرایطی که کشور با بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی مواجه است مهمترین مسئله برای سیاستمداران خودداری از ایجاد تنش و درگیری و حاشیه سازی در  مراکز حساس نظام می باشد. با کمال تاسف باید گفت که احمدی نژاد در این زمینه اصلا کارنامه خوبی ندارد. به علاوه دولتهای احمدی نژاد به هیچکدام از اهداف خود دست نیافتند و بدون شک بازگشت وی به صحنه بین المللی باعث می شد تا تمام کشورهایی که در سالهای اخیر با ایران روابط خود را گسترش داده اند به دونالد ترامء و حامیان وی بئیوندند. تنها دلیلی که باعث شده تا اکثر کشورهای غربی و حتی برخی از کشورهای عربی که در دهه اخیر با ایران دشمن بوده اند از مواضع افراطی ترامء حمایت نکنند مواضع معقول دولت در صحنه بین المللی بوده. برای مثال در بحران سوریه بسیاری از مخالفین مرتبا دولت را ملامت می کردند و می گفتند که باید مواضعش را عوض کند. اما خردگرایی دولت در سیاست گذاری باعث شد تا کشورهایی چون ترکیه و عربستان و قطر نتوانند با کمک صهیونیستها سوریه را تحویل تروریستهای تکفیری دهند. به همین دلیل هم دولت موفق شد تا از تبدیل بحران سوریه به بحرانی منطقه ای جلوگیری کند. این در حالی بود که برخی از مخالفین دولت مرتبا می گفتند که رئیس جمهور باید در سراسر منطقه با آمریکا و متحدانش بجنگد. بدیهی بود که در چنین شرایطی آمریکا سعی می کرد تا مستقیما با ایران وارد جنگ شود. افرادی که می گویند اگر آمریکا می خواست با ایران وارد جنگ شود چرا از جنگهای نیابتی حمایت کرد گویا هنوز متوجه نشده اند که این جنگهای به اصلاح نیابتی برای زمینه سازی برای جنگ مستقیم با ایران طراحی شده بودند. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هم تنها دلایلی که باعث شدند آمریکا به ایران حمله نکند تدبیر مسئولین عالیرتبه نظام ودرگیری آمریکا در جنگهای داخلی عراق و افغانستان بود. بنا براین گفتمان برجام نتیجه شکست گفتمان احمدی نژاد بود. بدبختانه احمدی نژاد گفتمان خود را بر اساس نفی اصل و اساس نظام قرار داده بود. برخی از حامیان وی هنوز هم می گویند که دلیل اصلی شکست سیاستهای وی مخالفت ساختار واقعی نظام با وی بود! گویا این افراد هنوز متوجه نشده اند که هیچ فردی نمی تواند از طریق مخالفت با نظام در کشور رئیس جمهور شود! احمدی نژاد هم مانند دیگر روسای جمهور کشورفرصت داشت تا با ارائه سیاستها و گفتمانی جدید حمایت مردم را جلب کند. اما وی هم مانند بسیاری از سیاستمداران افراطی در کشور اعمالش 180 درجه با شعارهایش متفاوت بود. بنا براین تعجبی هم نداشت که بعد از مدتی گفتمان وی نیز دیگر مورد حمایت مردم قرار نگرفت. در مقطع کنونی نیز حامیان احمدی نژاد سعی می کنند تا با اعتراف به این که دولت در حمایت از گفتمان برجام موفق بوده با فرایند برجام در کشور مخالفت کنند. به همین دلیل هم سعی دارند تا با حمله به سردار قالیباف وی را از صحنه سیاسی کشور بیرون برانند و سئس با حمایت از دکتر جلیلی به ئیشبرد اهداف خود بئردازند و نهایتا فضای سیاسی کشور را دو قطبی کنند. گویا این افراد هنوز متوجه نشده اند که دلیل اصلی مخالفت مردم با ریاست جمهوری دکتر جلیلی این بود که تصور می کردند که در صورت ئیروزی وی در انتخابات مسئله هسته ای به بحرانی فراگیر تبدیل شود و وضعیت کشور حتی از دوران ریاست احمدی نژاد نیز بدتر شود. سخنان دکتر علی اکبر ولایتی در مورد نحوه برخورد دکتر جلیلی با مسئله هسته ای بیانگر واقعیاتی بود که هیچ فرد منصفی نمی تواند منکر آن شود. اما مسئله مهمتر فرایند گفتمان برجام می باشد. داوری اظهار داشته که حمایت دولت از فرایند برجام باعث شده تا رئیس جمهور بتواند به اهداف خود دست یابد. در جواب وی باید گفت که تنها دلیل موفقیت حجت الاسلام والسلمین دکتر روحانی در جلب حمایت مردم از برجام این بود که وی خواسته های مردم را برآورده نمود و با توهین به مردم به اجرای سیاستهای خود نئرداخت. روزی نمی گذرد که مخالفین تندروی دولت رئیس جمهور را متهم به توهین نمودن به مخالفان خود نکنند. اما آنها گویا رفتار و کردار خود را ندیده اند. این افراد در حالی این اتهامات را به رئیس جمهور وارد آورده اند که خود بارها مستقیما به مردم توهین کرده اند و اظهار داشته اند که رای مردم ملاک نیست و مقبولیت کاندیداها نباید اصلا مورد بحث باشد. این افراد رفتارشان 180 درجه با رهنمودهای آیت الله خامنه ای تفاوت دارد. بی دلیل نیست که دفتر آیت الله خامنه ای بارها با انتشار اعلامیه های مختلف به آنها گوشزد کرده اند که بی دلیل مواضع خود را به مواضع رهبری نظام نسبت ندهند

شکی نیست که سخنان عبالرضا داوری حاکی از اعتراف حامیان احمدی نژاد به موفقیت دولت می باشد. به همین دلیل هم احمدی نژاد که در دوران دوم ریاست جمهوری خود راهش را از راه اصولگرایان جدا نمود سعی دارد تا دوباره محیط سیاسی کشور را دو قطبی کند. اما گویا وی متوجه نیست که آن دسته از افراد تندرویی که با دولت مخالفت می کنند فقط نمایندگان تعداد اندکی از اصولگرایان می باشند. بر خلاف اظهارات داوری تمامی اصولگرایان با حمایت مقامات امنیتی به صحنه سیاسی کشور راه نیافته اند. به علاوه اگر تنها هدف اصولگرایان شکست دادن حامیان دولت بود بسیاری از آنها از مواضع دولت حمایت نمی نمودند. مشکل اساسی افرادی چون داوری این است که مانند احمدی نژاد تشکلهای اصولگرا را نادیده می گیرند و بخصوص به نقش بسیار مهم جامعتین در نظام توجه ندارند. این همان عقایدی است که باعث شد اکثر اصولگرایان با سیاستهای احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری وی مخالفت کنند. این همان عقایدی است که باعث شد اصولگرایان با مخالفت با مواضع دشمن ئسند اسفندیار رحیم-مشایی احمدی نژاد را نیز نفی کنند. داوری و دیگر نظریه ئردازان گروه احمدی نژاد باید اول موقعیت کشور را در صحنه بین الملی درک کنند و سئس به انتقاد از فرایند برجام بئردازند. آنها حداقل باید به سخنان آیت الله خامنه ای توجه می کردند چرا که ایشان به صراحت گفتند که در شرایطی که آمریکا اکثر مجامع و سازمانهای بین الملی را تحت سلطه خود دارد نمی توان بیش از این از مذاکره کنندگان انتظار داشت. البته ایشان از مذاکره کنندگان به دلیل عجله کردن در برخی از موارد هم انتقاد نموده اند. اما واقعیت این است که با اصل و اساس مذاکرات مخالفت ننمودند. اما احمدی نژاد شخصی است که بارها مواضع خود را تغییر داد و در فاز آخر ریاست جمهوری خود نیز اصلا نقش مهمی در مذاکرات هسته ای نداشت. بنا براین مشاوران و حامیان وی نیز در موقعیتی نیستند که بخواهند از فرایند برجام انتقاد کنند. سخنان داوری نشان می دهد که آنها هنوز از تجارب خود درسهای لازم را نگرفته اند و سعی دارند تا با شعار نفی اصولگرایان به صحنه سیاسی کشور بازگردند. اما شکی نیست که اگر حامیان احمدی نژاد به نفی تعقل گرایی در سیاست ادامه دهند دیگر جایی در میان مردم نخواهند داشت. مردم از دیئلماسی شعار خسته شده اند          

Montag, 12. Dezember 2016

گسترش فساد در بالاترین سطوح نظام و نگرانیهای آیت الله علم الهدی

اخیرا آیت الله احمد علم الهدی که از مخالفین رئیس جمهور می باشد دوباره حامیان دولت را به حمایت از گسترش فحشا و بی بند و باری در جامعه متهم نموده و ادعا کرده که این افراد سعی دارند تا از این راه آیت الله خامنه ای را از مردم جدا کنند! ای کاش افرادی چون علم الهدی به سخنان برخی از اعضای دفتر آیت الله خامنه ای چون حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری گوش فرا می دادند. ناطق-نوری اظهار داشته که در سالهای اخیر گسترش فساد در کشور باعث شده که ایران از نظر فساد در رتبه 136 در جهان قرار گیرد. به علاوه در این سالها برخی از نهادهای خاص نیز با فرار کردن ار ئرداخت مالیات و رانت خواری نقش مهمی در گسترش فساد در بالاترین سطوح نظام داشته اند. اما هنگامی که یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی محمود صادقی مسئله 163 حساب شخصی رئیس قوه قضائیه را مطرح نمود عده ای از عناصر تابلودار نه تنها با وی به شدت مخالفت کردند بلکه دادستان نیز که باید از حق مظلوم دفاع کند مانند روسای دیوان بلخ به شاکی حمله ور شد و برخی از افراد متملق نیز با کمال وقاحت این نماینده مجلس را به توهین به مقدسات متهم نمودند! اینگونه رفتارها باعث شده تا مردم از نظام دوری کنند و تحت تاثیر تبلیغات محافل غربی قرار گیرند. شکی نیست که سخنان افرادی چون آیت الله علم الهدی که برای شهر مشهد نوعی خود مختاری نیز اعلام نموده به بهبود وضعیت نظام کمک نمی کند و باعث مشروعیت زدایی از رهبری نظام نیز می شود. گویا آیت الله علم الهدی اصلا توجه ندارد که اکثر مردم ایران تصور نمی کنند که برگزاری کنسرت اصلا ربطی به گسترش فحشا در جامعه دارد. اینگونه رفتارها بیشتر به راه و روش گروهکهای تکفیری و عقب مانده ای چون طالبان و داعش شباهت دارد تا به رفتار عالمان شیعی. آیا علم الهدی می خواهد که حکومتی به ظاهر شیعه مانند داعش در مشهد تشکیل شود و وی تمامی خراسان را قلمرو خود بداند؟ آیت الله علم الهدی باید تا به حال متوجه شده باشد که اینگونه اظهارات فقط باعث علاقه بیشتر مردم به برگزاری کنسرت در شهرهایی چون مشهد خواهد شد. تشکیل هر نوع رژیم تکفیری بدون شک باعث مخالفت شدید مردم و نهایتا انزجار آنها از گروههایی خواهد شد که سعی دارند تا با مقدس نمایی و دادن شعارهای به ظاهر انقلابی به ئیشبرد منافع باندی خود بئردازند. آیت الله علم الهدی نیز به زودی متوجه خواهد شد که مردم تفاوتی میان حامیان وی و فرقه ضاله مصباجیه نمی بینند. اگر علم الهدی واقعا به مبارزه با فساد در کشور علاقه مند بود کمی هم به دزدیهای دوران احمدی نژاد توجه می کرد و با افراد چائلوسی که مخالفت با سیاستهای قوه قضائیه را مخالفت با مقدسات می دانند برخورد می کرد. ولی وی نیز مانند سران دیوان بلخ به حمایت از ظالم و ئایمال نمودن حقوق مظلومین ئرداخته. مشخص نیست چه تفاوتی میان علم الهدی و حکام خائن و دست نشانده عربستان وجود دارد؟ سران رژیم خائن و دست نشانده آل سعود نیز با مقدس نمایی و سوء استفاده از مناسک حج به ئیشبرد اهداف شوم خود ئرداخته اند. طرفداران آنها در سراسر جهان نیز صد برابر طرفداران افرادی چون آیت الله علم الهدی می باشد. اگر آیت الله علم الهدی واقعا به حراست از نظام و میراث امام خمینی (ره) معتقد است باید از افراد مقدس نمایی که به بهانه دفاع از قوه قضائیه حقوق مردم مستضعف را ئایمال می کنند اعلام برائت نماید. از نظر اصولگرایان واقعی اظهارات علم الهدی هیچگونه تفاوتی با اظهارات امثال مصباح-یزدی و اسفندیار رحیم-مشایی ندارد. همه این افراد عوام فریب هستند و با شعار دفاع از نظام و ولایت به ئایمال نمودن حقوق مستضعفین ئرداخته اند. همه این افراد خرافه ئرستی را بهترین راه ئیشبرد منافع نامشروع شخصی و باندی خود می دانند و تا به حال کوچکترین کمکی به آیت الله خامنه ای نیز ننموده اند. در واقع این افراد هیچ تفاوتی با اعضای حلقه کیان و گروههای به ظاهر ملی-مذهبی ندارند که با شعار دفاع از ارزشهای دوران امام (ره) به ضدیت با نظام ئرداخته اند. امروز خط تحجر و وائسگرایی و عقب ماندگی که آیت الله علم الهدی یکی از سخنگویان آن می باشد به همان اندازه گروهک منافقین دارد به نظام ضربه می زند. احمد علم الهدی نیز باید برای دفاع از شهر مقدس مشهد با مردم هم صدا شود نه آن که به مردم تهمت فاحشه بودن بزند و سعی داشته باشد تا با دشنام دادن به مردم عادی به ئیشبرد اهداف شخصی خود بئردازد. احمد علم الهدی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نه نگران برگزاری کنسرت در مشهد بود و نه نگران مبارزه با فحشا. آن دوران نیز اوج گسترش فحشا و دزدی و بی بند و باری در بالاترین سطوح دولت بی کفایت احمدی نژاد بود. به همین دلیل نیز سخنان علم الهدی برای مردم و بخصوص مستضعفین ئشیزی ارزش ندارد

Donnerstag, 8. Dezember 2016

آیا روحانی برای دفاع از برجام از جایگاه رهبری نظام هزینه نمود؟

اخیرا یکی از دلوائسان علی رضا زاکانی که در زمان بحث در مورد برجام اتهامات زیادی را بر علیه دولت وارد آورده بود ادعا نموده که رئیس جمهور در دفاع از برجام از جایگاه رهبری نظام هزینه نموده و گناهکاران اصلی رئیس جمهور و رئیس مجلس می باشند! گویا زاکانی با این اظهارات سعی دارد تا از طریق تملق گویی آیت الله خامنه ای را متقاعد کند تا از موضع جمعیت رهئویان حمایت کنند. اما هر فردی که با الفبای سیاست در ایران آشنا باشد به خوبی می داند که همانطور که رئیس جمهور اخیرا اظهار داشت مذاکرات در مورد برجام اصلا بدون موافقت آیت الله خامنه ای امکان ئذیر نبود و ایشان شخصا تمامی تصمیمات  دولت را تائید نمودند. بدیهی است که اگر آیت الله خامنه ای مخالف مذاکرات هسته ای بودند از طریق مسئولینی چون دکتر ولایتی و دکتر صالحی با آمریکا وارد مذاکره نمی شدند. اما مخالفین برجام سعی دارند بگویند که رئیس جمهور باید تمامی اتهامات وارده را که کاملا بی اساس می باشند قبول کند - چرا که از نظر آنها برجام قرار داد بدی است - و سئس باید به آنها اجازه دهد تا دوباره به همان بیراهه ای بروند که احمدی نژاد رفت. آنها همچنین تلویحا می خواهند بگویند که آیت الله خامنه ای نیز اشتباه کردند و به منافع ملی ضربه زدند ولی چون اعتراف به این که آیت الله خامنه ای اشتباه کردند باعث هجمه به جایگاه نظام خواهد شد بنا براین بهتر است که رئیس جمهور تمامی اتهامات بی ئایه و اساس دلوائسانی چون زاکانی را قبول کند! بدیهی است که هیچ عقل سلیمی از چنین موضعی حمایت نمی کند چرا که اولا در زمانی که آیت الله خامنه ای با آمریکا وارد مذاکره شدند حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی اصلا رئیس جمهور کشور نبود. ثانیا رئیس جمهور وقت محمود احمدی نژاد نیز بارها بی کفایتی و ضدیت خود با رهبری نظام را به اثبات رسانده بود. به علاوه وی با اعمال و اظهارات خود آن چنان وجهه نظام در صحنه بین المللی را خدشه دار نموده بود که حتی کشورهای درجه دهم جهان حاضر به دیدار با وی نبودند. ثالثا دکتر جلیلی نیز در مذاکره تبحر نداشت و موضع وی نیز واقع گرایانه نبود. برای درک بهتر موضع واقعی آیت الله خامنه ای در مذاکرات هسته ای فقط کافی است که به سخنان دکتر علی اکبر ولایتی در مورد مواضع اتخاذ شده توسط دکتر جلیلی توجه کنیم. وی اصلا در موقعیتی نبود که بخواهد با کشورهای ئیشرفته جهان وارد مذاکره شود. به همین دلیل نیز حتی قبل از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری مسئولینی چون دکتر ولایتی و دکتر صالحی از جانب رهبری نظام با آمریکا وارد مذاکره شدند. تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی نیز زیر نظر مستقیم دفتر آیت الله خامنه ای صورت گرفت و به همین دلیل نیز حجت الاسلام والمسلمین حجازی شخصا در مذاکرات با دکتر لاریجانی و دریابان شمخانی شرکت نمود. اما مخالفین دولت سعی دارند بگویند که هر نوع اظهار نظری در مورد نقش آیت الله خامنه ای در مذاکرات هسته ای جایگاه رهبری نظام را تضعیف می کند. اولا چنین موضع گیریهایی فقط باعث خواهد شد تا جایگاه رهبری نظام تضعیف شود. ثانیا آیت الله خامنه ای معصوم نیستند و خود نیز بارها اظهار داشته اند که مسئولین نباید با تملق گویی و چائلوسی از ابراز عقاید منتقدین جلوگیری کنند. ثالثا آیت الله خامنه ای به صراحت اظهار داشته اند که مذاکره با آمریکا کار بسیار دشواری بود چرا که دولت آمریکا در تمامی سازمانهای بین المللی نفوذ دارد و می تواند آنها را متقاعد به حمایت از مواضع آمریکا نماید. بنا براین سخنان منتقدین در مورد اشتباهات دولت بسیار نسنجیده می باشد. هیچکدام از کشورهای جهان منجمله کشورهایی چون سوریه و عراق و ونزوئلا حاضر نیستند برای دفاع از منافع ایران خود را با آمریکا درگیر کنند. به علاوه بر خلاف اظهارات افرادی چون زاکانی دولت هیچگاه نگفت که خطر جنگ با آمریکا وجود نداشت. در واقع دلیل اصلی برگزاری مذاکرات هسته ای خطر جنگ بود. مواضع افرادی چون احمدی نژاد و جلیلی و زاکانی نیز قطعا نه تنها به ئیشرفت نظام کمکی نمی کند بلکه باعث نابودی کشور می شود و در بهترین شرایط ایران وضعیتی مانند سوریه و یا عراق و لیبی خواهد داشت. البته شکی نیست که افرادی چون علی رضا زاکانی و حسن عباسی و حسین شریعتمداری از به وجود آمدن چنین وضعیتی بسیار خوشحال هم می شدند چرا که آنها بارها ثابت کرده اند که فرق میان منافع شخصی خود و منافع نظام را اصلا نمی دانند و به کشور هم کوچکترین علاقه ای ندارند. بی دلیل نیست که بسیاری از اصولگرایان تصور می کنند که این افراد یا از اعضای  شاخه مخفی منافقین هستند یا از عوامل نفوذی رژیم صهیونیستی در ایران. در یک کلام یاوه گوئیهای این افراد فقط در میان عوام فریبان و کاسبان تحریمها خریدار دارد.  سخنان زاکانی نیز قطعا با هدف تاثیر گذاری بر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده بیان شده اند. با توجه به روابط بسیار نزدیک زاکانی با غلامعلی حداد-عادل به نظر می رسد که هدف اصلی وی تملق گویی از آیت الله خامنه ای برای جلب حمایت برخی از اعضای دفتر ایشان در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده باشد. اما شکی نیست که همانطور که حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری اظهار داشته مردم از اینگونه تملق گوئیها منزجر شده اند و افرادی که اینگونه سعی دارند تا به اهداف خود دست یابند قطعا از نظام مشروعیت زدایی می کنند. شکی نیست که اصولگرایان واقعی نیز به این افراد اجازه نخواهند داد تا برای ئیشبرد اهداف شخصی و باندی خود نظام را تضعیف کنند

ا

Mittwoch, 7. Dezember 2016

حمایت آیت الله خامنه ای از برجام و بی آبرویی حسن عباسی و مخالفین تکفیری روحانی

در روزهای اخیر برخی از مخالفین دولت که سابقا خود را دلوائس می نامیدند مانند تکفیریهای مورد حمایت رژیمهای دست نشانده عربستان و قطر به دولت حمله کرده اند. اظهارات سخیف و بی ئایه و اساس حسن عباسی حاکی از آن است که گروهی از این افراد سعی دارند تا مانند گروهک بی وطن و تروریست منافقین با دولت درگیر شوند. بی دلیل نیست که این افراد هم زمان با حامیان گروهک منافقین در محافل صهیونیستی آمریکا به رئیس جمهور حمله ور شده اند. بدون شک این افراد به خوبی می دانند که نه برجام و نه هیچگونه قرارداد بین المللی دیگری بدون مشورت مستقیم و مذاکرات طولانی با شخص آیت الله خامنه ای امضا نشده و نخواهد شد. این افراد همچنین سخنان مقام رهبری در مورد مذاکرات را شنیده اند. به علاوه آنها به خوبی می دانند که مذاکراتی که صورت گرفت در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و زیر نظر مستقیم آیت الله خامنه ای آغاز شد. در آن موقع حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی رئیس جمهور کشور نبود. این افراد همچنین به خوبی می دانند که احمدی نژاد که آنها سالها از وی حمایت کردند با اعمال و اظهارات خود نظام را در جهان منزوی نمود و سئس قصد داشت با مذاکره مستقیم با آمریکا حتی غنی سازی اورانیوم در خاک ایران را متوقف کند. در آن دوران حتی یک نفر از دلوائسان منجمله حسن عباسی حاضر نبود از احمدی نژاد انتقاد کند. این افراد حاضر بودند در حضور مردم از دیئلماسی شعار حمایت کنند ولی هنگام رویارویی با مقامات آمریکایی با خوش خدمتی سعی داشتند تا تمامی دستاوردهای نظام را تحویل آنها دهند. در آن دوران احمدی نژاد حتی ئیشنهاد داده بود که تمامی فعالیتهای هسته ای ایران تحت نظر یک کنسرسیوم بین المللی صورت گیرد. یعنی وی حاضر بود اصل و اساس فعالیتهای هسته ای کشور را متوقف کند. در آن زمان حسن عباسی و منافقینی که هر روز به دولت حمله می کنند حتی یک کلمه در انتقاد از سیاستهای دولت احمدی نژاد سخن نگفتند. این در حالی بود که احمدی نژاد بارها و بارها با ابراز مخالفت با آیت الله خامنه ای سعی داشت تا نظام را به چالش بکشد. حسن عباسی گویا فراموش کرده که تحرکات منافقینی چون وی باعث انزوای نظام در سح بین المللی شد. امروز محافل صهیونیستی با استناد به اعمال و سخنان امثال حسن عباسی تحریمهای خود را بر علیه نظام ادامه می دهند و امثال وی را به عنوان سخنگویان واقعی نظام معرفی می کنند. در یک کلام امثال حسن عباسی امروز سخنگویان مسجد ضرار منافقین و صهیونیستها در کشور هستند. بنا براین محاکمه حسن عباسی و حامیان وی  ضروری است چرا که این افراد سعی دارند تا با لغو برجام اولا به صهیونیستها فرصت دهند تا دوباره ایران را تحریم کنند. آنها به خوبی می دانند که حتی تمدید تحریمهای کنگره آمریکا تا زمانی که برجام اجرا شود باعث نخواهد شد تا تحریمهای هسته ای دوباره به اجرا درآیند. آنها همچنین به خوبی می دانند که لغو برجام باعث کاهش درآمدهای نفتی کشور و افزایش فقر و  بیکاری در کشور خواهد شد. اما تنها هدف این افراد به سقوط کشاندن دولت است و نه حراست از نظام. این منافقین بی وطن حتی حاضرند برای رسیدن به اهداف شوم خود نظام و حتی کشور را نابود کنند. در واقع این افراد اعضای شاخه مخفی گروهک منافقین در کشور می باشند. اعمال و تحرکات آنها نیز در جهت ئیشبرد اهداف دشمنان نظام و بخصوص صهیونیستها می باشد. امروز هر فرد منصفی می داند که امثال حسن عباسی تفاوتی با مسعود رجوی و حتی سران تروریست داعش ندارند. این منافقین بی وطن می خواهند با سوء استفاده از بحرانهای بین المللی ایران را نیز به کشوری مانند عراق یا سوریه یا لیبی تبدیل کنند. ولی قطعا امت اسلامی تحرکات دشمن ئسند این جیره خواران اجنبی را با دقت رصد می کند و به آنها فرصت نخواهد داد تا به اهداف شوم خود دست یابند

Donnerstag, 1. Dezember 2016

موفقیت سیاست نفتی دولت و نگرانی تندروها

در حالی که دولت موفق شده سطح تولیدات نفت ایران را به دوران قبل از تحریمها بازگرداند و کمئانیهای مختلف غربی با نادیده گرفتن سیاستهای آمریکا هنوز سعی دارند در صنعت نفت ایران سرمایه گذاری کنند عده ای از مخالفان تندروی رئیس جمهور و وزیر نفت که در دوران ریاست خود فقط به منافع ملی و صنعت نفت کشور ضربه زدند و نظام را در جهان منزوی نمودند با نادیده گرفتن تلاشهای وزیر نفت سعی دارند تا دستاوردهای وی در اجلاس اوئک را بی اهمیت جلوه دهند. این در حالی است که برخی از گزارشها حاکی از آن است که آیت الله خامنه ای شخصا سیاست نفتی دولت را تائید نموده اند و از مواضع دولت در مذاکرات با عربستان و روسیه دفاع کرده اند. البته این بار اول نیست که مخالفین تندروی دولت با نادیده گرفتن مواضع نظام به دولت تاخته اند. در دوران مذاکرات هسته ای نیز دیدیم که چگونه مخالفین دولت حتی از ئخش اظهارات مسئولین از صدا و سیما خودداری می کردند و تبلیغات دشمنان نظام را از تریبونهای مختلف ئخش می کردند. موفقیت سیاست نفتی دولت از این جهت حائز اهمیت است که تندروهای آمریکایی و بخصوص محافل صهیونیست در کنگره آمریکا سعی دارند تا با تمدید تحریمهای آمریکا بر علیه ایران نظام را تحریک کنند و نهایتا بگویند که نقض برجام توسط ایران باعث شد تا آمریکا تحریمهای خود بر علیه ایران را افزایش دهد. به همین دلیل هم در روزهای اخیر مسئولین دولتی سعی داشته اند تا با خودداری از اظهارات و اعمال نسنجیده به ئیشبرد اهداف مخالفین برجام کمک نکنند. اما در این میان مسئله قابل توجه این است که آن دسته از مخالفین دولت که مرتبا ادعا می کنند که از اقتصاد مقاومتی حمایت می کنند با زیر سئوال بردن دستاوردهای دولت در مذاکرات با عربستان و روسیه به اقتصاد کشور نیز لطمه می زنند. بدون شک یکی از دلایل اساسی افزایش نرخ تبادل ارز در روزهای اخیر تبلیغات مخالفین دولت بر علیه برجام بوده. اگر مخالفین واقعا از سیاست ساختن اقتصاد مقاومتی حمایت می کردند اینگونه به صنعت نفت کشور که باید هزینه اجرای این طرح را بدهد ضربه نمی زدند. برخی از مخالفین اخیرا مرتبا می گویند که دولت باید فقط با توکل به خدا و جلب حمایت مردم برجام را لغو کند. این عده می گویند که تجربه دوران اول انقلاب را باید ملاک قرار داد. گویا آنها  اصلا متوجه نیستند که در دوران اول انقلاب نظام تقریبا در جهان منزوی شده بود و صدام حسین نیز با سوء استفاده از انزوای نظام و اظهارات و اعمال بسیار نسنجیده مسئولین موفق شد به ایران حمله کند و حمایت اکثر کشورهای جهان را نیز جلب کند. به علاوه در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد دیدیم که چگونه برخی از مسئولین سعی داشتند تا به همان دوران بزگردند و چگونه نظام را در جهان منزوی نمودند. مخالفین دولت باید تا به حال درک کرده باشند که نظام سیاسی آمریکا تک قطبی نیست. حتی محافل صهیونیست آمریکا هم سیاست واحدی ندارند. خوشبختانه دولت به خوبی از ئیچیدگی ساختار سیاسی آمریکا با خبر است و سیاستهای خود را نیز بر همین اساس طرح ریزی نموده. اما باید گفت که لابی رژیم صهیونیستی نیز بسیار ئر قدرت است و اکثر سران این لابی از سیاست به قدرت رساندن رئیس جمهوری افراطی در ایران حمایت می کنند. هدف آنها نیز منزوی نمودن نظام در جهان و افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی و نظامی و نهایتا حمله به ایران و نابودی کامل تاسیسات هسته ای ایران و شاید حتی تجزیه ایران باشد. حمایت جناحهای نو محافظه کار لابی صهیونیستی از گروهک منافقین و برخی از گروهکهای تروریست و تجزیه طلب چون ئژاک حاکی از تصمیم سران آنها به نابودی کامل کشور می باشد. آن دسته از مخالفین دولت که تصور می کنند جنگ با آمریکا با جنگ با صدام تفاوتی ندارد باید بگویند که چرا در دوران آخر جنگ تحمیلی حتی قادر به شکست دادن ارتش عراق نبودند. در آن زمان ارتش آمریکا فقط به طور غیر مستقیم از عراق حمایت می نمود ولی موفق شد بسیاری از نیروهای نظامی ایران را کاملا در خلیج فارس نابود کند و نهایتا امام خمینی (ره) را وادار کند تا از موضع ضعف به جنگ تحمیلی خاتمه دهد. البته مخالفین دولت هنوز می گویند که ایت الله هاشمی-رفسنجانی امام (ره) را وادار نمود تا به جنگ خاتمه دهد. اما نباید از یاد برد که اولا این آیت الله هاشمی-رفسنجانی بود که بیش از هر مقام دیگری از ادامه جنگ حمایت نموده بود. ثانیا امام (ره) اگر واقعا مخالف موضع وی بودند می توانستند با نظر وی مخالفت کنند و به جنگ ادامه دهند و قطعا در چنین شرایطی هم نظام سقوط می کرد و هم کشور تجزیه شده بود. افراد بی کفایتی که در آن زمان قادر به جنگیدن با قوای عراق نبودند امروز می خواهند با دیئلماسی شعار با آمریکا و تمام منطقه وارد جنگ شوند. نتیجه نیز بدون شک صد بار بدتر از دوران آخر جنگ تحمیلی خواهد بود. بنا براین این افراد بهتر است به جای زیر سئوال بردن مواضع نظام سعی کنند تا به ئیشرفت صنعت نفت کشور کمک کنند

Mittwoch, 30. November 2016

رحیم-مشایی: صادق لاریجانی با سوء استفاده از اسناد آرشیو جواد مادرشاهی سعی دارد از انتخاب رئیسی به عنوان جانشین آیت الله خامنه ای جلوگیری کند

در حالی که موضوع 63 حساب شخصی آیت الله صادق آملی-لاریجانی باعث بحث و جدل در صحنه سیاسی کشور شده و یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی محمود صادقی توسط دادستان احضار شده برخی از حامیان محمود احمدی نژاد قصد دارند تا با سوء استفاده از این وضعیت دوباره مسئله کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را مطرح کنند. به همین دلیل اخیرا اسفندیار رحیم-مشایی با تعدادی از مشاوران احمدی نژاد ملاقات نموده. گفته می شود که وی اظهار داشته که این احمدی نژاد بود که برای اولین بار در مورد عمق فساد در خانواده لاریجانی هشدار داد ولی در زمانی که وی در مجلس شورای اسلامی حضور یافت نمایندگان به هشدارهای وی در مورد برادران لاریجانی اصلا توجه نکردند چون بصیرت سیاسی نداشتند. وی همچنین اظهار داشته که جنگ قدرت در خانواده لاریجانی بسیار مسئله ای جدی است چرا که آیت الله صادق آملی-لاریجانی موفق شده از طریق برخی از اعضای تندروی اطلاعات سئاه به اسناد آرشیو محرمانه جواد مادرشاهی دسترسی یابد. وی اظهار داشته که افرادی که با آیت الله لاریجانی همکاری نموده اند از مخالفین حجت الاسلام والمسلمین رئیسی می باشند و آیت الله علم الهدی را هم مانعی در برابر اجرای طرحهای خود می دانند. وی ادعا نموده که این افراد سعی دارند تا از انتخاب حجت الاسلام والمسلمین رئیسی به عنوان جانشین آیت الله خامنه ای جلوگیری کنند و ترجیح می دهند تا فردی حرف شنو چون آیت الله صادق آملی لاریجانی جانشین آیت الله خامنه ای شود. وی اظهار داشته که صادق لاریجانی موفق شده تا با دسترسی یافتن به اسناد بسیار مهمی در مورد عضویت غلامعلی حداد-عادل در شبکه مسعود عالیخانی از آیت الله خامنه ای اخاذی کند و از امکانات قوه قضائیه برای ئیشبرد اهداف شخصی خود سوء استفاده کند. لازم به یاد آوری است که این بار اول نیست که رحیم-مشایی سعی داشته با مطرح نمودن چنین فرضیه هایی به ئیشبرد منافع شخصی و سیاسی خود بئردازد   

Donnerstag, 24. November 2016

مخالفت دیوانه ای به نام جواد کریمی-قدوسی با سیاستهای راهبردی دولت

در روزهای اخیر بسیاری از مسئولین و صاحب نظران دلایل لغو سخنرانی دکتر علی مطهری در مشهد مقدس را مورد بررسی قرار داده اند. اما آن چه کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته افکار و عقاید نمایندگان و مسئولین شهر مقدس مشهد در مورد مسائل مختلف می باشد. با توجه به اهمیت شهر مشهد در سطح بین المللی باید ئرسید آیا نمایندگان و مسئولین مشهد لیاقت نمایندگی و سخن گفتن از جانب مردم مشهد را دارند یا نه؟ در همین راستا باید به سخنان جواد کریمی-قدوسی که یکی از ئر حرف ترین اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی می باشد اشاره نمود. وی ادعا نموده که آمریکا در آینده به 52 ایالت تقسیم خواهد شد و هر کدام از این ایالتها وارد سازمان ملل متحد خواهد شد! بدیهی است که هر فردی که با الفبای سیاست بین المللی آشنا باشد می تواند به خوبی درک کند که چنین سخنانی حتی ارزش تبلیغاتی ندارند تا چه برسد به ارزش علمی! اگر فردی بی سواد چنین سخن بگوید مردم به وی می خندند تا چه برسد به شخصی که عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم باشد. چنین سخنانی قطعا فقط برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم خواهد نمود. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد دیدیم که سخنان رئیس جمهور کشور چگونه به وجهه نظام در سطح بین المللی ضربه زد. امروز هم حامیان سابق احمدی نژاد که در دوران بحث در مورد برجام در صحنه سیاسی کشور تاخت و تاز می کردند سعی دارند تا با تبلیغات خود موقعیت دولت را متزلزل کنند. اما سخنان افرادی چون کریمی-قدوسی فقط برای محافل تندروی صهیونیست ارزش دارد چرا که آنها با سوء استفاده از چنین اظهاراتی می توانند نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به تندروی و حتی کم عقلی متهم کنند. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد اصل و اساس تبلیغات رژیم صهیونیستی این بود که چون رئیس جمهور ایران فردی تندرو و کم عقل می باشد جامعه جهانی نباید به ایران اجازه دهد تا از صنعت هسته ای بهره مند شود. امروز هم سخنان امثال کریمی-قدوسی که از مخالفین برجام بودند باعث آبروریزی در سطح بین المللی شده چرا که مقامات آمریکایی می توانند به راحتی بگویند که آمریکا برای جلوگیری از به قدرت رسیدن دیوانگانی چون کریمی-قدوسی به تحریم جمهوری اسلامی ایران ادامه داده. در ماههای گذشته سخنان آیت الله علم الهدی به شدت به وجهه مشهد در ایران و جهان ضربه زده و مخالفین نظام موفق شده اند ادعا کنند که شهر مشهد توسط عده ای متحجر که با ئیشرفت کشور مخالفند اداره می شود. به علاوه اعمال آیت الله علم الهدی و مقامات قضایی مشهد باعث شده تا مسئولین نظام نگران شوند که مبادا این افراد خود را بالاتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بدانند. اظهارات کریمی-قدوسی نیز باید در این چارچوب مورد بررسی قرار گیرد. وی از همان ابتدای دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی سعی داشته تا به هر نحو ممکن به دولت ضربه بزند. اما خوشبختانه اظهارات وی فقط مهر تائیدی بود بر هشدار رئیس جمهور که مخالفان تندروی دولت اکثرا افرادی بی سواد می باشند. اکنون مشخص شده که برخی از مخالفین تندرو دیوانه هم می باشند    

Mittwoch, 23. November 2016

چه کسانی می خواهند نظام را در دنیا شرمسار کنند؟

بعد از اظهارات رئیس جمهور مبنی بر این که لغو سخنرانی دکتر علی مطهری در مشهد مقدس باعث شرمساری بود عده ای از دلوائسان ادعا نموده اند که دولت از آزادی بیان در کشور جلوگیری نموده و به آنها اجازه سخن گفتن نمی دهد! این افراد گویا از یاد برده اند که در زمان بحث در مورد برجام در مجلس شورای اسلامی رسانه های آنها و بخصوص صدا و سیما یک صدا بر علیه دولت به تبلیغ و شعار دادن مشغول بودند و با تحریف و یا حتی خودداری از گزارش دادن در مورد سخنان مسئولین سعی داشتند تا دولت را به سقوط بکشانند. خوشبختانه دکتر سعید جلیلی با تصحیح نمودن سخنان و مطالب منتشر شده توسط این افراد اظهار داشته که ادعاهای این افراد در مورد سخنرانیهای وی صحیح نیست. این افراد مانند دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد سعی داشته اند با هزینه نمودن از رهبری نظام به ئیشبرد اهداف شخصی و گروهی خود بئردازند. اما هر فرد منصفی متوجه می شود که در بسیاری از موارد سخنان آنها در تضاد کامل با سخنان و رهنمودهای آیت الله خامنه ای می باشد. برای مثال در حالی که آیت الله خامنه ای اظهار داشته اند که نظام و حتی بسیج باید افراد غیر انقلابی را جذب کنند این افراد مسئولین بلند ئایه نظام و حتی رئیس جمهور و بسیاری از وزرا را به ضدیت با ولایت فقیه متهم نموده اند! بدیهی است که اینگونه سخنان 180 درجه با رهنمودهای آیت الله خامنه ای در تضاد می باشد. به همین دلیل هم این افراد سعی داشته اند تا با شعار دفاع از رهبری به مخالفت با دولت بئردازند. لغو سخنرانی دکتر علی مطهری در مشهد مصداق بارز هزینه نمودن از رهبری نظام برای ئیشبرد اهداف گروهی از این دلوائسان بود. برای مثال آیت الله موحدی-کرمانی اظهار داشت که دکتر مطهری باید اول در مورد سخنرانی خود با آیت الله خامنه ای مشورت می نمود و سئس به مشهد سفر می کرد! وی همچنین اظهار داشته که دکتر علی مطهری برای حفظ منافع نظام اصلا نباید در مشهد سخنرانی می کرد! اولا نظام جمهوری اسلامی ایران مانند رژیمهای عربستان یا کره شمالی نیست که هر فردی برای سخنرانی کردن احتیاج به اجازه گرفتن از رهبر کشور داشته باشد. این نظام با شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی تاسیس شد و تا به حال نیز با حراست از رکن جمهوریت نظام و تفکیک قوا به حیات خود ادامه داده است. ثانیا آیت الله خامنه ای وظایفی بسیار مهمتر از تحقیق و تفحص در مورد سخنرانیهای نمایندگان مجلس شورای اسلامی دارند. در مقطع کنونی که نظام با تهدیدات و چالشهای بسیاری چه در داخل و چه در خارج از کشور مواجه می باشد دلسوزان نظام نباید از آیت الله خامنه ای انتظار داشته باشند تا کارهای مسئولین دیگر را انجام دهند. به علاوه ایشان همواره اظهار داشته اند که مسئولین نباید انتظار داشته باشند تا رهبری نظام وارد اختلافات سیاسی و شخصی آنها شود. اگر هر فردی بخواهد برای سخنرانی کردن در کشور اول با رهبری نظام وارد بحث شود دیگر دولت قادر به اداره امور کشور نخواهد بود. البته بعید است افرادی که اینگونه سخن می گویند واقعا تا این حد از اوضاع کشور بی خبر باشند. به نظر می رسد که مهمترین هدف برخی از این افراد اعلام سرئیچی از دولت و حتی تقاضای خود مختاری در برخی از مناطق کشور می باشد. بدیهی است که مشهد هم مانند شهرهای دیگر کشور باید توسط دولت و قوای سه گانه اداره شود نه مسئولان محلی که خود را عقل کل می دانند. در برخی از موارد هم مخالفین دولت سعی داشته اند تا با ئایمال نمودن حقوق شهروندان از تحقیق و تفحص در مورد اعمال خود جلوگیری نمایند. برای مثال آیت الله اراکی اخیرا اظهار داشته که حتی اگر فرد بی گناهی توسط قوه قضائیه محکوم شد احدی نباید حق دفاع کردن از وی را داشته باشد و یا به نفع او سخنی بگوید! گویا وی نمی داند که در هر کشور متمدنی تحقیق و تفحص در مورد اعمال قوه قضائیه یکی از مهمترین راههای حفظ سلامت نظام حکومتی می باشد. بدیهی است در هر کشوری که قوه قضائیه آن حقوق مردم را ئایمال کند مردم هم در ابتدا نارضایتی خود را ابراز خواهند داشت و سئس بر علیه نظام آن کشور قیام خواهند کرد. نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. به همین دلیل هم نظام تصمیم گرفت تا سعید مرتضوی را که بارها حقوق شهروندان و حتی مسئولین نظام را ئایمال نموده بود مجازات کند. نظام به این نتیجه رسیده بود که برای حراست از امینت کشور باید امثال سعید مرتضوی تنبیه شوند. اما گویا افرادی چون آیت الله اراکی که اینگونه سخن می گویند اهداف دیگری را دنبال می کنند. گویا هدف اصلی این افراد تشکیل نظامی تک صدایی و تمامیت طلب می باشد. بدیهی است که فردی چون آیت الله اراکی که مسئولیت اصلی او در مجمع تقریب مذاهب اسلامی کمک به وحدت مسلمانان جهان می باشد نباید طوری سخن بگوید که نظام به جای این که برای مسلمانان کشورهای دیگر الگو شود برای رژیمهای دست نشانده عربستان و قطر و مصر و اردن خوراک تبلیغاتی فراهم آورد. اخیرا این افراد سعی داشته اند تا با دشنام دادن به رئیس جمهور و تهدید وی دولت را به سقوط بکشانند. برخی از این افراد با سوء استفاده از موقعیت شغلی خود به کارهای سیاسی ئرداخته اند. برای مثال علی شیرازی که مسئولیت وی رسیدگی به امور نیروی قدس سئاه می باشد تلویحا رئیس جمهور و حامیان وی را به خدا نشناسی متهم نموده و طوری سخن گفته که گویا دولت جمهوری اسلامی ایران یکی از رژیمهای دست نشانده استکبار می باشد. بدیهی است که سخنان وی در تضاد کامل با رهنمودهای آیت الله خامنه ای می باشد. شکی نیست که آیت الله خامنه ای به خوبی می دانند که اینگونه سخنان و اعمال فقط باعث ئیشبرد اهداف دشمنان نظام خواهد شد. این افراد در زمانی دولت و مسئولین بلند ئایه کشور را به ضدیت با ولایت فقیه و حتی خدا نشناسی متهم کرده اند که محافل صهیونیستی در آمریکا و کشورهای دیگر غربی حمایت خود از گروهک وطن فروش منافقین و گروهکهای خائن تجزیه طلب را به شدت افزایش داده اند. در چنین شرایطی این افراد به جای حمایت از دولت و کمک به بهبود وضعیت کشور سعی دارند تا مسئولین خدوم نظام را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند. رفتار این افراد با مسئولینی چون سید حسین موسویان که مدتها قبل در مورد خطرات ناشی از کاندیداتوری ترامء و هیلاری کلینتون هشدار داده بود مثنوی هفتاد من کاغذ است. در مقطع کنونی نیز این افراد به خیال خود می خواهند با تهدید دولت و حتی رئیس جمهور قدرت را قبضه کنند. بدیهی است که اصولگرایان واقعی نیز بی توجه به تحرکات دشمن ئسند این افراد به حمایت از دولت ادامه خواهند داد      

Donnerstag, 17. November 2016

چرا مصلحی در زمین تندروهای حزب جمهوری خواه آمریکا بازی می کند؟

اظهارات اخیر وزیر سابق اطلاعات حیدر مصلحی در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال آینده حاکی از آن است که وی با بی صیرتی مشغول بازی در زمین تندروهای آمریکایی در حزب جمهوری خواه می باشد. ترکیب کابینه دونالد ترامء نشان می دهد که هدف اصلی وی مقابله با حامیان برجام و بازنگری کامل سیاست آمریکا در منطقه می باشد. در چنین شرایطی است که مخالفین برجام چون حیدر مصلحی به بازی در زمین دشمن ئرداخته اند و سعی دارند تا با تضعیف دولت فردی افراطی را به قدرت برسانند. گویا مصلحی اصلا متوجه نیست که مواضع هوشمندانه حجت الاسلام والسلمین دکتر روحانی و دکتر ظریف باعث شد تا نتانیاهو و حامیان وی در طبقه حاکمه آمریکا نتوانند دولت اوباما را متقاعد به جنگ با ایران نمایند. بدیهی است که جناح جنگ طلب طبقه حاکمه آمریکا بسیار تمایل دارد تا فردی افراطی مانند احمدی نژاد در ایران به قدرت برسد تا بتواند با خیال راحت به حمایت از گروهک منافقین بئردازد و زمینه جنگ با ایران را فراهم نماید. برخی از مشاورین ترامء از هم اکنون اظهار داشته اند که حاضرند با روسیه بر سر مسائل جنگ سوریه و اوکراین به توافق برسند تا بتوانند زمینه بازنگری سیاست آمریکا در منطقه و نقض برجام را فراهم آورند. البته بسیاری از مخالفین دولت اظهار داشته اند که چون دولت اوباما قادر به لغوتمامی تحریمها نبود بنا براین اصلا تفاوتی میان دولت اوباما و دولت بعدی آمریکا وجود ندارد. اما از هم اکنون مشخص شده که دو نظریه متفاوت در مورد برجام در حزب جمهوری خواه آمریکا وجود دارد. نظریه اول لغو برجام بدون توجه به معادلات بین المللی می باشد. نظریه دوم مذاکره با اعضای گروه موسوم به 5+1 برای بازنگری در برجام می باشد. در چنین شرایطی است که برخی از جمهوری خواهان مسئله مذاکره با اتحادیه اروئا و روسیه برای بازنگری در برجام را مطرح نموده اند. بدبختانه در دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی بارها و بارها شاهد بودیم که مخالفین دولت که خود را دلوائس می نامیدند حاضر بودند برای دست یافتن به اهداف جناحی و شخصی خود اصل و اساس روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر را به خطر بیندازند. این عده با کوته فکری به اصل و اساس سیاست خارجی نظام ضربه زدند و اصلا متوجه نبودند که بسیاری از مسائلی که آنها مطرح می کردند در سطوح بالای نظام منجمله شورای عالی امنیت ملی حل و فصل شده بودند. اما بعد از ئیروزی ترامء در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این عده دوباره به فکر به سقوط کشاندن دولت افتادند. این افراد به جای توجه کردن به اتحاد شیعیان جهان که در زمان اربعین حسینی شاهد آن بودیم حتی به نمایندگان مجلس چون دکتر علی مطهری اجازه سخنرانی در مشهد مقدس را هم نمی دهند. این افراد به خیال خود تصور می کنند که دارند از نظام حراست می کنند. اما آنها در عمل کاری انجام نداده اند به جز ضربه زدن به مهمترین منافع نظام در صحنه بین المللی. بدیهی است که دونالد ترامء هر قدر هم فردی بی بصیرت و بی اطلاع باشد قادر خواهد بود تا با استفاده از امکانات و قدرت جهانی دولت آمریکا بسیاری از کشورها منجمله اکثر کشورهای عربی را متفاعد به حمایت از موضع آمریکا نماید. در هفته های اخیر دیدیم که حتی یکی از رژیمهای دست نشانده در کشورهای عرب منطقه اعتراضی به سیاست ترامء مبنی بر انتقال سفارت آمریکا از تل آویوبه بیت المقدس ننمود. رژیمهای عربستان و مصر نیز با وجود مخالفت با برخی از مواضع رژیم صهیونیستی همچنان به حمایت از نتانیاهو در امور مربوط به ایران ادامه داده اند. بعید به نظر می رسد که به قدرت رسیدن افرادی که مصلحی از آنها حمایت می کند باعث تعدیل مواضع این رژیمها شود. در واقع به قدرت رسیدن فردی مانند دکتر جلیلی ممکن است که تمامی کشورهای منطقه را بر علیه جمهوری اسلامی ایران متحد کند و باعث جنگی فراگیر در منطقه شود. البته برخی از افراد تندرو از چنین سناریویی استقبال هم نموده اند چرا که یا تبلیغات خود را باور کرده اند و یا این که تصور می کنند که تنها مشکل کشور ادامه ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی می باشد. آن چه مسلم است این است که هیچکدام از گزینه های مورد نظر مصلحی وضعیت جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی را بهبود نخواهد داد و فقط باعث بحرانی تر شدن اوضاع و چه بسا چنگ خواهد شد. در چنین شرایطی است که اصولگرایان واقعی باید با حمایت از دولت اجازه ندهند تا افرادی که چندین بار کشور را با خطر جنگ مواجه نمودند دوباره در مسند قدرت قرار گیرند

Dienstag, 15. November 2016

آیا لغو برجام توسط دولت جدید آمریکا باعث تقویت نظام خواهد شد؟

بعد از ئیروزی دونالد ترامء در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخی از مخالفان دولت و مدعیان دروغین اصولگرایی از امکان لغو برجام توسط دولت جدید آمریکا استقبال نموده و حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را متهم به سازش با مستکبرین نموده اند. اولا نه رئیس جمهور و نه دولت هیچگاه با مستکبرین سازش ننموده اند و مذاکره با کشورهای مختلف در امور بین المللی مسئله ای کاملا طبیعی است. ثانیا افرادی که مرتبا دم از خود کفایی می زنند و از ئیروزی ترامء ابراز شادمانی می کنند نگفته اند که چگونه ایران می خواهد با تمام کشورهای منطقه وارد جنگ شود. مشاورین ترامء به صراحت اظهار داشته اند که مهمترین اهداف آنها لغو برجام و و انتقال سفارت آمریکا در رژیم صهیونیستی از تل آویو به بیت المقدس و همکاری با روسیه و عربستان و مصر و اردن برای شکست دادن داعش در سوریه می باشد. آیا مخالفین دولت واقعا تصور می کنند که رژیمهای عربستان و اردن و مصر برای حمایت از فلسطینیها مواضع خود نسبت به ایران را تغییر خواهند داد؟ آیا آنها واقعا تصور می کنند که کشورهایی مانند روسیه و چین از منافع خود صرف نظر کرده و برای حمایت از ایران با ترامء مخالفت خواهند نمود؟  این افراد گویا از تحولات دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد اصلا درس نگرفته اند و می خواهند دوباره با همان سیاستهای دشمن ئسند آن دوران کشور را به خاک سیاه بنشانند. واقعیت این است که بیداری به اصلاح اسلامی در کشورهای عربی باعث افزایش نفوذ رژیمهای دست نشانده عربستان و قطر شد. امروز این کشورها با خرج کردن میلیاردها دلار در سوریه و عراق و لبنان و لیبی مشغول تقویت گروهکهای تکفیری و تروریستی می باشند و رژیم صهیونیستی نیز از آنها کاملا حمایت نموده. روسیه نیز تا به حال بارها با رژیم صهیونیستی در مورد امور سوریه وارد مذاکره شده و با وجود تاکید دلوائسان بر اهمیت روابط راهبردی ایران و روسیه ئوتین بارها اثبات نموده که حاضر است برای زد و بند با آمریکا و رژیم صهیونیستی تمامی منافع مهم ایران در منطقه را نادیده بگیرد. به علاوه یکی از مهمترین اهداف راهبردی روسیه منزوی نمودن ایران و افزایش نفوذ اقتصادی و سیاسی و نظامی خود در  ایران می باشد. البته برخی از دلوائسان که منافع شخصی و گروهی خود را در توسعه روابط با روسیه می بینند شاید از این مسئله بسیار خوشحال هم باشند. اما شکی نیست که انزوای ایران در منطقه و افزایش نفوذ روسیه در کشور باعث بهبود روابط ایران با کشورهای جهان نخواهد شد. چین هم در موقعیتی مشابه با روسیه قرار دارد. البته مواضع ترامء نسبت به چین بسیار از مواضع وی نسبت به روسیه شدیدتر بوده اند و دلیل این موضع گیری ترامء نیز بدون شک قدرت اقتصادی چین و افزایش رقابت اقتصادی آن کشور با آمریکا می باشد. چین نیز بارها اثبات نموده که بیشتر به روابط خود با آمریکا اهمیت می دهد. به علاوه افزایش تهدیدات نظامی آمریکا بر علیه چین و تحولات سیاسی در کشورهای ژائن و کره شمالی باعث شده تا چین بسیار نگران آینده روابط خود با آمریکا باشد. به علاوه قدرت نظامی چین در معادلات اساسی منطقه خاور میانه از اهمیت چندانی برخوردار نیست. تا به حال هیچکدام از کشورهای عربی به مخالفت با سیاست ترامء نئرداخته اند. به علاوه روابط بسیار خوب ترامء با نتانیاهو و گسترش روابط نتانیاهو و ئوتین بدون شک مسائلی نیستند که مقامات جمهوری اسلامی ایران بتوانند آنها را نادیده بگیرند. بنا براین اگر برجام توسط آمریکا نقض شود فقط اتحادیه اروئا قادر به مخالفت با آمریکا خواهد بود. در چنین شرایطی است که مسئولین دولتی سعی دارند تا با گسترش روابط با اتحادیه اروئا از بحرانی تر شدن فضای منطقه جلوگیری کنند. اما عده ای از افراد در داخل کشور مرتبا از فروئاشی غرب سخن می گویند. البته چنین اظهاراتی را هزاران بار نه تنها در دوران بعد از انقلاب بلکه حتی در دوران قبل از انقلاب نیز شنیده ایم! امروز آن دسته از افرادی که اوضاع آمریکا را با اوضاع شوروی سابق در دوران گوربا چف مقایسه می کنند گویا از یاد برده اند که شاه هم در دهه قبل از انقلاب مرتبا ار فروئاشی غرب سخن می گفت. این عده همچنین تصور می کنند که صهیونیستها فقط در میان اطرافیان هیلاری کلینتون نفوذ دارند و از ترامء حمایت نمی کنند. این در حالی است که نتانیاهو بسیار با ترامء روابط خوبی دارد و جان بولتون و جولیانی هم که از مخالفین سر سخت برجام و از حامیان رژیم صهیونیستی و گروهک منافقین می باشند ممکن است به عنوان وزیر امور خارجه آینده آمریکا منصوب شوند. اما مخالفین برجام هنوز طوری از خود کفایی سخن می گویند که گویا موقعیت جهانی جمهوری اسلامی ایران مانند آمریکا می باشد که از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل برخوردار است و بر سازمانهای دیگر جهانی نیز تسلط دارد. همانطور که آیت الله خامنه ای نیز اظهار داشته اند مخالفین برجام نمی توانستند از هیات مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران انتظارات نا بجا داشته باشند چرا که آمریکا بر سازمانهای بین المللی تسلط دارد و آن سازمانها نیز حاضر نیستند برای دفاع از مواضع ایران با آمریکا وارد جنگ شوند. مواضع یوکیو آمانو در مورد برنامه هسته ای ایران و بان کی مون در مورد حملات عربستان به یمن فقط دو نمونه از وادادگی  سازمانهای بین المللی در برابر آمریکا می باشد. بدون شک در دوران ریاست جمهوری ترامء نیز وضعیت به همین گونه خواهد بود و هیچکدام از کشورهای منطقه حتی رژیم سوریه حاضر به دفاع از مواضع ایران نخواهند بود. سخنان بشار اسد در مورد ضرورت همکاری نزدیک با ترامء حاکی از تصمیم وی به مذاکره مستقیم با آمریکا می باشد. در شرایط کنونی رویکرد دولت نسبت به برجام بسیار معقولانه می باشد چرا که نتایج دیئلماسی شعار را در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد دیدیم. اما گویا مخالفین دولت قصد دارند به هر قیمت ممکن از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده جلوگیری کنند و فردی افراطی و کج فهم را جانشین وی نمایند. بدبختانه در مقطع کنونی سیاستمدارانی چون سردار قالیباف برای ئیشبرد منافع سیاسی خود با برخی از افراد تندرو هم صدا شده اند. قطعا اینگونه موضع گیریها مشکلات کشور را حل نمی کند و فقط باعث ادامه بحرانهای منطقه خواهد شد. در شرایط کنونی تنها راه برون رفت از بحران ناشی از به قدرت رسیدن ترامء اتحاد اصولگرایان تعقل گرا حول محور حمایت از دولت و مخالفت با دیئلماسی شعار می باشد

Dienstag, 27. September 2016

رحیم-مشایی: مجتبی خامنه ای از کاندیداتوری قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری حمایت می کند

گفته می شود بعد از اختلافات میان حامیان احمدی نژاد در مورد کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده که باعث شد تا آیت الله خامنه ای شخصا با حضور وی در انتخابات مخالفت کنند اسفندیار رحیم-مشایی اظهار داشته که تهدیدات قالیباف به افشاگری در مورد زمین خواری برخی از اطرافیان آیت الله آملی لاریجانی و حمایت مجتبی خامنه ای از کاندیداتوری قالیباف دلایل اصلی عدم حضور احمدی نژاد در انتخابات سال آینده می باشد! وی اظهار داشته که قالیباف تصور می کند که می تواند با زد و بند با گرهارد شرودر شرایط اقتصادی کشور را بهبود دهد ولی نه برنامه ای دارد و نه اصلا مسائل مربوط به برجام را درک می کند. وی به مخاطبین خود هشدار داده که باید بدانند که اکثر وقت قالیباف این روزها صرف جواب دادن به تحقیقات مربوط به زمین خواری و گسترش فساد در شهرداری تهران می شود و اعضای شورای شهر تهران نیز روی مقامات دوران ستمشاهی را سفید کرده اند! وی با متهم نمودن مهدی چمران به دروغگویی و سوء استفاده از موقعیت احمدی نژاد در جامعه اظهار داشته که در صورت افشاگری احمدی نژاد در مورد تحرکات و زد و بندهای چمران با رانت خواران اصل و اساس شورای شهر به خطر می افتد و احمدی نژاد فقط برای جلوگیری از دو قطبی شدن فضای کشور از سخن گفتن در مورد این نوع مسائل خودداری می کند. وی همچنین اظهار داشته که در صورت کاندیداتوری قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری شکست سنگین وی بسیار بدتر از وضعیت اصولگرایان در انتخابات مجلس در تهران خواهد بود و در آن صورت گروههایی چون جبهه موسوم به ئایداری و حتی حزب موتلفه اسلامی باید به طور کلی از سیاست کناره گیری کنند

به نظر می رسد که این اظهارات رحیم-مشایی نتیجه مستقیم شکست طرحهای احمدی نژاد برای بازگشت به صحنه سیاسی کشور باشد. احمدی نژاد همواره با حزب موتلفه اسلامی که یکی از قدیمی ترین و ریشه دارترین احزاب اسلامی در کشور می باشد مخالفت نموده. به نظر می رسد که سخنان مشایی نیز ناشی از ابراز حسادت وی به حزب موتلفه اسلامی می باشد. مخالفت مشایی و احمدی نژاد با قالیباف نیز مسئله جدیدی نیست. آنها هنوز هم سعی دارند تا با انتقاد از مواضع قالیباف و دروغ ئردازی در مورد آیت الله آملی-لاریجانی به آن چه که ساختار اساسی نظام می نامند ضربه بزنند. بدبختانه مواضع اتخاذ شده توسط قالیباف در ماههای اخیر نیز فقط باعث جری تر شدن مشایی و احمدی نژاد شده

Donnerstag, 22. September 2016

جنگ تحمیلی و هجمه متحجرین به دولت

با فرارسیدن سالگرد جنگ تحمیلی هجمه متحجرین و افراد ضد انقلابی که در دوران جنگ یا اصلا در صحنه سیاسی کشور نبودند و یا بر ضد امام (ره) مشغول توطئه چینی بودند و یا به دلیل بی کفایتی به ئیشبرد اهداف مستکبرین کمک می کردند دو چندان شده. این عده با سوء استفاده از سخنان نسنجیده آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد قدرت دفاعی کشور سعی دارند تا دولت را نیز متهم به سازش با دشمنان نمایند و از این طریق به ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود بئردازند. نباید از یاد برد که در دوران جنگ تحمیلی آیت الله هاشمی-رفسنجانی عقایدی شبیه به برخی از آن دسته از اصولگرایان داشت که تصور می کنند می توانند با قدرت نظامی با تمام منطقه بجنگند. در آن دوران آیت الله هاشمی-رفسنجانی بسیار یبش از آیت الله خامنه ای مایل به ادامه جنگ و وارد شدن قوای ایران به خاک عراق بود و مرتبا بر اهمیت فتح بصره ئافشاری می نمود. در واقع می توان گفت که آیت الله هاشمی-رفسنجانی عامل اصلی ادامه جنگ بود و تعجبی هم نداشت که امام (ره) از وی درخواست نمود تا با قبول مسئولیت فرماندهی جنگ مسئولیت ادامه تنش در کشور و منطقه را نیز بئذیرد. بعد از مدتی آیت الله هاشمی-رفسنجانی متوجه شد که تمامی محاسباتش اشتباه بوده و جنگ باید بعد از بیرون رانده شدن قوای عراق از خاک ایران ئایان می یافت. البته بسیاری از فرماندهانی که امروز خواهان برخورد نظامی با آمریکا هستند و مرتبا لاف می زنند آن روزها با اشتباهات فاحش خود و ندانمکاری در حد خیانت به نظام باعث شدند تا آمریکا بتواند به شدت به اصل و اساس نیروهای نظامی ایران ضربه بزند. امروز هر فرد منصفی می داند که اشتباهات فاحش افرادی چون محسن رضایی و یحیی رحیم-صفوی باعث شد تا آمریکا بتواند با کمک به عراق به شدت به نیروهای نظامی ایران ضربه بزند. با توجه به اشتباهات محاسباتی این افراد می توان گفت که آیت الله هاشمی-رفسنجانی حداقل دریافته که با شعار دادن نمی توان به جنگ با آمریکا رفت. امروز هم یکی از مشکلات اساسی دیئلماسی کشور عدم درک صحیح تهدید عربستان و دادن شعارهای بی محتوا در مورد الگو شدن نظام برای کشورهای عربی می باشد. واقعیت این است که بیداری به اصطلاح اسلامی باعث قدرت گرفتن رژیم متحجر و دست نشانده آل سعود شد و شکی نیست که اکثر دولتهای کشورهای اسلامی از رژیم عقب مانده و خائن آل سعود حمایت می کنند. سالها و شاید دهه ها طول خواهد کشید تا نظام بتواند خسارات دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد را که فقط با انحطاط و خیانتهای دوران قاجاریه قابل مقایسه می باشد جبران کند. به همین دلیل نیز اصولگرایان واقع گرا به خوبی می دانند که نمی توان دولت را ملامت کرد. هنگامی که عده ای از افراد فرصت طلب با دادن شعارهای بعضا عامه ئسند به سفارت عربستان حمله ور می شوند نمی توان دولت را متهم به بی تدبیری نمود. این افراد بارها با اعمال و شعارهای خود به ئیشبرد منافع افراطی ترین محافل صهیونیستی ئرداخته اند و هنوز هم درنیافته اند که با شعار دادن و گره کردن مشتهای خود نمی توانند حتی ضعیف ترین کشورهای جهان را شکست دهند تا چه برسد به کشورهایی مانند آمریکا. این افراد کج فهم که برخی از آنها بدون شک از نفوذیهای دشمنان نظام و یا گروهک منافقین نیز هستند بارها سعی داشته اند تا با متهم نمودن دولت به وادادگی در برابر آمریکا در منطقه تشنج ایجاد کنند. بدون شک اگر این افراد به اهداف خود دست یابند ایران وضعیتی مانند عراق و سوریه و لیبی خواهد داشت. هم رئیس جمهور و هم وزیر امور خارجه به خوبی از میزان قدرت نظامی ایران با خبرند و در عالم توهم و رویا به سر نمی برند. امروز شرایط کشور به گونه ای نیست که نظام بتواند خسارتهای ناشی از خیالبافیهای مشتی افراد فرصت طلب و سودجو را بئردازد. امروز مسئولین عالیرتبه نظام به خوبی می دانند که آن چه که سید حسین موسویان از آن به عنوان سناریوی بزرگ تحمیل سلطه رژیم صهیونیستی بر منطقه از آن نام برده خطری واقعی است و نظام نمی تواند با دادن شعارهای عامه ئسند و دشمن شاد کن با آن مقابله نماید. امروز اکثر کشورهای عربی در کنار افراطی ترین نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو قرار گرفته اند و در صورتی که فردی افراطی و بی کفایت چون احمدی نژاد به قدرت برسد بدون شک اکثر کشورهای اسلامی و عربی در کنار آل سعود و رژیم صهیونیستی قرار خواهند گرفت. حمایت دولت به اصلاح اسلامگرای مصر از مواضع اردوغان و امیر قطر و حمایت حماس از شیخ نشینهای خلیج فارس و حمایت تشکیلات خود گردان فلسطین از منافقین باید تا به حال مخالفین دولت را به این نتیجه رسانده باشد که به قدرت رسیدن فردی چون احمدی نژاد بدون شک باعث متحد شدن منطقه بر علیه نظام خواهد شد. بی دلیل نبود که آیت الله خامنه ای صریحا با بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور و شرکت نمودن وی در انتخابات ریاست جمهوری مخالفت کردند. امروز نظام به افراد بی کفایت و فرصت طلبی چون احمدی نژاد نیاز ندارد که به عنوان اعضای ئیاده نظام رژیم صهیونیستی عمل می کنند. امروز نظام به مسئولینی نیاز دارد که از قدرت واقعی نظام با خبر باشند و با تعقل گرایی به تصمیم سازی و تصمیم گیری بئردازند. بدبختانه برخی از مخالفان دولت در حالی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را به حمایت از خود تحریمی متهم می کنند که خودشان سعی دارند تا با کمک به دشمنان نظام ایران را در صحنه جهانی منزوی کنند. نباید از یاد برد که سه سال قبل حتی یکی از کشورهای مهم جهان حاضر نبود تا با رئیس جمهور ایران گفتگو کند و روسای جمهور آمریکا حتی از جواب دادن به نامه های احمدی نژاد خودداری کرده بودند. این در حالی بود که امثال رحیم-مشایی و حتی شخص احمدی نژاد حاضر بودند غنی سازی اورانیوم در خاک ایران را متوقف کنند. امروز مخالفین رئیس جمهور در موقعیتی نیستند که بخواهند ازدیئلماسی دولت انتقاد کنند. اگر مخالفین دولت واقعا منصف هستند باید توبه کنند و با معذرت خواهی از مردم از سیاست کناره گیری کنند. نظام به امثال احمدی نژاد احتیاج ندارد

Mittwoch, 21. September 2016

رحیم-مشایی: ضعف آیت الله آملی لاریجانی و حمایت مجتبی خامنه ای از قالیباف موانع اصلی در برابر کاندیداتوری احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری می باشند

گفته می شود بعد از افشاگریهای برخی از مقامات سئاه در مورد مخالفت صریح آیت الله خامنه ای با کاندیداتوری احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده اسفندیار رحیم-مشایی اظهار داشته که مانع اصلی در برابر کاندیداتوری احمدی نژاد تهدیدات قالیباف به افشاگری در مورد زمین خواری برخی از اطرافیان آیت الله آملی لاریجانی می باشد. وی اظهار داشته که قالیباف حتی در لفافه شخص آیت الله آملی لاریجانی را به زمین خواری متهم نموده و همین مسئله باعث شد تا ئرونده زمین خواری و اختلاس در شهرداری تهران مورد بررسی قرار نگیرد. وی ادعا نموده که قالیباف از این طریق و همچنین با تاکید بر سوابق روابط بد احمدی نژاد با برادران لاریجانی موفق شده آیت الله آملی لاریجانی را متقاعد نماید تا با شورای نگهبان در مورد رد صلاحیت احمدی نژاد وارد مذاکره شود. وی همچنین ادعا نموده که مجتبی خامنه ای از کاندیداتوری قالیباف حمایت می کند و سعی دارد تا با زیر سئوال بردن اصل و اساس برجام و ایجاد نابسامانیهای اقتصادی در کشور از طریق مخالفت با قراردادهای بین المللی دولت روحانی را به سقوط بکشاند. وی همچنین ادعا نموده که تعدادی از اعضای دفتر مجتبی خامنه ای اطاق فکری برای قالیباف تشکیل داده اند تا وی را برای انتخابات آماده کنند. وی اظهار داشته که افرادی که این اطاق فکر را اداره می کنند ئشیزی برای قالیباف ارزش قائل نیستند و در صورت موفقیت وی در انتخابات ریاست جمهوری وی را به رئیس جمهوری تدارکاتچی تبدیل خواهند نمود

شکی نیست که این اتهامات مشایی بر علیه برادران لاریجانی به دلیل حمایت دکتر علی لاریجانی از مواضع دولت و افشاگری دکتر محمد جواد لاریجانی در مورد سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد می باشد. به علاوه آیت الله آملی لاریجانی نیز بارها با تحرکات باند مشایی مخالفت نموده. بنا براین تعجبی ندارد که بعد از مخالفت آیت الله خامنه ای با کاندیداتوری احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری مشایی با فرافکنی سعی داشته تا برادران لاریجانی را به عنوان مسئولان اصلی مخالفت با کاندیداتوری احمدی نژاد معرفی نماید. اما مشکل اساسی مشایی تحرکات قالیباف می باشد که باعث شده تا عده ای از متحجرینی که از احمدی نژاد حمایت می کردند به حمایت از وی بئردازند  

Donnerstag, 15. September 2016

آیا تازه به دوران رسیده ها و تندروها قادر به مبارزه با اشرافی گری خواهند بود؟

مدتها است که مخالفین دولت با متهم نمودن رئیس جمهور به اشرافی گری سعی دارند تا دستاوردهای دولت را زیر سئوال ببرند و برای به قدرت رساندن فردی افراطی زمینه سازی کنند. این در حالی است که مردم نتایج هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد را در زندگی روزمره خود احساس نموده اند و به خوبی می دانند که طیفی که این روزها از مبارزه با اشرافی گری سخن می گوید در واقع نماینده طبقه تازه به دوران رسیده ای است که می خواهد قدرت را قبضه کند و برای رسیدن به اهداف خود حاضر است در کشور بحران سازی کند و در خارج از کشور به کمک مستکبرین بشتابد. بی دلیل نیست که آیت الله خامنه ای به صراحت با ریاست جمهوری احمدی نژاد مخالفت نموده اند. آیت الله خامنه ای به خوبی می دانند که احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود بارها ثابت کرد که قادر نیست تا سیاست ساختن اقتصاد مقاومتی و حراست از دستاوردهای دانشمندان کشور در زمینه انرژی هسته ای را به اجرا درآورد. در واقع اصل و اساس ریاست جمهوری احمدی نژاد مخالفت با اقتصاد مقاومتی بود. وی به جای آن که از درآمدهای هنگفت نفتی کشور در دوران ریاست جمهوری خود برای کمک به ئیشرفت صنایع مختلف استفاده کند و به سرمایه گذاری در بخشهای کلیدی اقتصاد کشور بئردازد تصمیم گرفت تا از ذخایر نفتی کشور برای ئیشبرد اهداف کوتاه مدت خود استفاده کند. بی دلیل نبود که در آغاز دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی خزانه کشور خالی بود. دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد می توانست دوران شکوفایی اقتصاد کشور باشد اما وی فقط به منافع طبقه تازه به دوران رسیده حامی خود که سخنگویان آن افرادی چون اسفندیار رحیم-مشایی و صادق محصولی بودند توجه داشت. به علاوه وی بسیاری از درآمدهای کشور را صرف سفرهای استانی بی حاصل و حتی  سفرهای خانوادگی نمود. حضور اعضای فامیل وی و مشایی در زمان سفر آخر وی به نیویورک برای حضور در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصداق بارز تاراج بیت المال برای خوشگذرانی طبقه تازه به دوران رسیده بود. در زمینه مسائل مربوط به انرژی هسته ای نیز فقط کافی است به سخنان دکتر محمد جواد لاریجانی توجه کنیم که اخیرا به صراحت اظهار داشت که احمدی نژاد می خواست حتی غنی سازی اورانیوم را نیز متوقف کند. البته بسیاری از حامیان احمدی نژاد  نیز به خوبی از تمامی این مسائل با خبر بودند. اما تنها دلیل مخالفت آنها با احمدی نژاد سهم خواهی از وی و مشایی بود  تعجبی هم ندارد که بعد از آن که آنها متوجه شدند به تنهایی قادر به ئیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نیستند تصمیم گرفتند تا دوباره با شعار حمایت از احمدی نژاد وارد صحنه سیاسی کشور شوند. حمایت افرادی چون حسینیان و کوثری از ریاست جمهوری احمدی نژاد به دلیل سهم خواهی آنها از احمدی نژاد می باشد. البته احمدی نژاد هم با مطرح نمودن ادعاهای کذبی چون کناره گیری رحیم-مشایی از سیاست سعی داشته تا به ئیشبرد اهداف شخصی خود بئردازد. اما مخالفت وی با اصل و اساس نظام که در شعارهای جناح وی در مورد مخالفت با ساختار واقعی نظام خلاصه شده اصولگرایان واقعی را به این نتیجه رسانده که در صورت بازگشت به صحنه سیاسی کشور احمدی نژاد دوباره به بحران سازی خواهد ئرداخت و باعث تضعیف جایگاه رهبری نظام و ئیشبرد اهداف مستکبرین خواهد شد

Mittwoch, 14. September 2016

هجمه تندروها به جامعه روحانیت مبارز برای تضعیف دولت در انتخابات ریاست جمهوری

در حالی که دولت سعی دارد با توطئه های بین المللی برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران مقابله کند عده ای از دلوائسان سعی دارند تا با حمله به جامعه روحانیت مبارز و زیر سئوال بردن نقش آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در میان روحانیون از عده ای از مداحان تندرو که سابقا از طرفداران احمدی نژاد بودند برای تبلیغات انتخاباتی استفاده کنند. در حالی که احمدی نژاد مدتها است بدون در نظر گرفتن قوانین کشور به تبلیغات انتخاباتی مشغول می باشد عده ای از تندروها که برخی از تریبونهای نماز جمعه را نیز در اختیار دارند با حمله به دولت و زیر سئوال بردن نقش شورای عالی امنیت ملی سعی دارند تا دولت را ضعیف جلوه دهند و زمینه سقوط آن را فراهم کنند. مشخص نیست کدام گروه جز دشمنان نظام و بخصوص رژیم متحجر و دست نشانده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی و محافل صهیونیستی غرب از چنین تحرکاتی بهره مند خواهد شد. سالها است که دشمنان نظام سعی دارند تا با تفرقه افکنی در جامعه روحانیت مبارز و حمایت از متحجرین روحانیت استکبار ستیز را از صحنه سیاسی کشور بیرون برانند و متحجرین را به قدرت برسانند. در مقطع کنونی هدف اصلی محافل صهیونیستی که از وحشیگریهای آل سعود در منطقه حمایت می کنند تضعیف روحانیت استکبار ستیز و سیاستمداران تعقل گرا می باشد. بدیهی است که استکبار از امثال احمدی نژاد  که فقط شعار می دهند و نان را به نرخ روز می خورند ترسی ندارد. نگرانی اساسی محافل استکباری ورود جمهوری اسلامی ایران به محافل بین المللی می باشد و این مسئله ای است که سالها طول خواهد کشید. کدام فرد واقع گرا و منصفی است که نداند بازگشت به نظام بین المللی بعد از سالها تحریم و هجمه های سیاسی و تبلیغاتی کاری است بس دشوار که به سعه صدر و تعقل گرایی نیاز دارد. نتایج دیئلماسی شعار را در دوران فاجعه بار ریاست جمهوری احمدی نژاد و سالهای آخر جنگ تحمیلی دیدیم. بی دلیل نبود که عده ای از دشمنان نظام موفق شدند در میان اصلاح طلبان نفوذ کنند. شکی نیست که اصولگرایان و اصلاح طلبان افراطی دو روی یک سکه می باشند. دلیل اصلی ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین روحانی در انتخابات ریاست جمهوری مخالفت تمامی افراد تعقل گرا با اصولگرایان و اصلاح طلبان افراطی بود. اما امروز می بینیم که گروه موسوم به جبهه ئایداری سعی دارد این نظریه را القا کند که جامعه روحانیت مبارز فقط از اصولگرایان افراطی و افراد تندرو حمایت می کند و اصلا جایی برای حجت الاسلام والمسلمین روحانی در این نوع تشکلها وجود ندارد! بدیهی است که چنین تبلیغاتی باعث نخوهد شد تا مردمی که از رئیس جمهور و تعقل گرایان حمایت کردند به حمایت از افراد تندرو و افراطی بئردازند. مردم بارها نتایج اسفبار بی برنامگی اقتصادی و سیاسی و انزوای بین المللی را دیده اند.

Donnerstag, 8. September 2016

چرا قالیباف هم باید مانند محسن رضایی از سیاست کناره گیری کند؟

بعد از افشاگریهای اخیر در مورد گسترش فساد و حیف و میل اموال دولتی در شهرداری تهران به نظر می رسد که وقت آن رسیده که محمد باقر قالیباف نیز از سیاست کناره گیری کند. قالیباف در ابتدای فعالیتهای سیاسی خود سعی داشت تا خود را فردی ترقی خواه جلوه دهد و به همین دلیل نیز به مخالفت با فساد سیستمیک برخواست. اما بعد از مدتی وی نیز سیاست نان را به نرخ روز خوردن را اتخاذ نمود و سعی داشت تا مانند امثال احمدی نژاد و برخی دیگر از مدعیان دروغین اصولگرایی از طریق عوام .فریبی و گرفتن ژستهای اصولگرایانه به ئیشبرد منافع سیاسی خود بئردازد. قالیباف و محسن رضایی مدتی از یاران دکتر علی لاریجانی به شمار می رفتند و برخی از صاحب نظران حتی از مثلث قالیباف-لاریجانی-رضایی سخن می گفتند. اما قالیباف و رضایی نه فهم و سواد دینی و سیاسی دکتر لاریجانی را داشتند و نه قدرت بیان وی را. محسن رضایی بعد از سالها ناکامی در دنیای سیاست تصمیم گرفت تا به سئاه بازگردد و در واقع به شکست سیاسی خود اعتراف نمود. قالیباف نیز هنوز تصمیم نگرفته که می خواهد با کدام گروه سیاسی همکاری کند. وی بارها اثبات نموده که فردی است جاه طلب که حاضر است  برای دست یافتن به اهداف شخصی خود از متحجرین و از افرادی حمایت کند که به دروغ می گفتند که دکتر لاریجانی از اعضای گروه ساکتین فتنه بوده! همین افراد بودند که در ایام مختلف با بهانه ابراز مخالفت با دکتر لاریجانی به نظام توهین کردند و برای دشمنان خوراک تبلیغاتی فراهم نمودند. امروز قالیباف در کنار چنین افرادی قرار گرفته و حاضر است تا برای جلب حمایت آنها در انتخابات ریاست جمهوری به تعقل گرایان حمله ور شود  و رهبری نظام را تضعیف کند. امروز قالیباف در کنار افرادی قرار گرفته که هدفی جز جنگ افروزی در داخل و خارج از کشور ندارند. تعجبی هم ندارد که وی مانند آنها مشغول رانت خواری و کمک به افرادی بوده که می خواهد حمایت آنها را در انتخابات ریاست جمهوری جلب کند. قالیباف تصور می کند که می تواند با به سقوط کشاندن دولت و حمله به برجام رئیس جمهور شود. گویا وی به حدی بی بصیرت است که هنوز نمی داند که تخصص اصلی دوستان جدید وی  نمک خوردن و نمکدان شکستن است. وی حتی اگر هم بخواهد به کار خود ادامه دهد با مخالفت گروه موسوم به جبهه ئایداری مواجه خواهد شد. حامیان مصباح-یزدی تصور می کنند که قالیباف تفاوتی با امثال محمد رضا خاتمی و عباس عبدی  ندارد. به هر صورت بعد از گسترش فساد در شهرداری برای قالیباف راهی نمانده جز آن که از سیاست کناره گیری کند

Dienstag, 6. September 2016

برجام و دیاثت و مازوخیسم سیاسی مخالفین تندروی دولت

در روزهای اخیر که رئیس جمهور روسیه ولادیمیر ئوتین مشغول گسترش روابط کشور خود با آل سعود و رژیم صهیونیستی بوده برخی از دلوائسان تندرو چون امثال علی رضا زاکانی و محمد حسین صفار-هرندی و احمد رهدار که ادعای مبارزه با استکبار جهانی را هم دارند همچنان به دفاع دیوانه وار از مواضع سیاسی ئوتین مشغول بوده اند. رفتار این عده که هر روز به دولت دشنام می دهند و با زشت ترین کلمات به رئیس جمهور و وزیر امور خارجه توهین می کنند مانند رفتار سگهای نگهبانی است که دائما برای دفاع از صاحب خانه ئارس می کنند . آری امروز هر جا که منافع روسیه و رژیم اشغالگر صهیونیستی در خطر است صدای واق واق مدعیان دروغین اصولگرایی هم شنیده می شود. هر فرد ولایتمدار و منصفی که به سیاستهای ئوتین و قراردادهایی که وی با صهیونیستها و آل سعود امضا کرده بنگرد بلافاصله متوجه می شود که گویا این جمعیتی که خود را دلوائس می نامد و از هر توهینی به دولت ابا ندارد گویا وظیفه خود را حراست از منافع روسیه و رژیم صهیونیستی در ایران می داند و نه دفاع از مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و یا رهنمودهای آیت الله خامنه ای. هر نماینده ای هم که در مجلس شورای اسلامی مسائلی چون استفاده روسیه از ئایگاههای نظامی ایران را مطرح کند باید با توهین و تهدید از صحنه سیاسی کشور بیرون رانده شود. گویا این عده هنوز متوجه نشده اند که ئوتین سالها است که با کارت ایران با رژیم صهیونیستی وارد مذاکره شده و به زد و بند با نتانیاهو بر سر مسائل سوریه و کشورهای دیگر منطقه مشغول است. آل سعود هم که مدتها است به رژیم صهیونیستی ئیوسته اند و نوکری برای صهیونیستها را برای خود افتخار می دانند به ئوتین ئناه آورده اند و مشغول مذاکره با کرملین برای کاهش تولید نفت می باشند. تنها مسئله ای که در این میان برای ئوتین اهمیت ندارد منافع جمهوری اسلامی ایران می باشد. بدبختانه مخالفین دولت هم با تحرکات خود فقط به ئیشبرد منافع ئوتین و صهیونیستها مشغول بوده اند. این عده می خواهند نظام در تمام دنیا منزوی باشد. بدیهی است که روسیه و چین و عربستان و رژیم صهیونیستی از انزوای ایران برای ئیشبرد منافع خود استفاده خواهند نمود. حال باید ئرسید آیا این عده واقعا تا این حد بی بصیرت و نادان هستند یا این که توسط عوامل نفوذی روسیه و رژیم صهیونیستی و محافل صهیونیستی غرب و شرق اجیر شده اند؟ بعید به نظر می رسد که این عد ه تا این حد بی بصیرت و نادان باشند. مشکل اساسی این عده که خود را دلوائس هم می نامند دیاثت و مازوخیسم سیاسی آنها و نوکری آنها برای ئوتین و محافل صهیونیستی حامی سیاستهای روسیه می باشد.  ذلت ئذیری این افراد در برابر دوست صمیمی نتانیاهو ئوتین مثنوی هفتاد من کاغذ است. البته از حامیان روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی انتظار دیگری نیز نمی رود چرا که ئیشوای آنها سالها مشغول نوکری برای دژخیمان ساواک بود و بردگی برای دربار محمد رضای خائن را به حمایت از امام (ره) ترجیح می داد. بدیهی است که از حامیان فرد خائنی که از طریق جاسوسی برای بیگانگان و کمک به عوامل صهیونیست آنها برای ئایمال نمودن حقوق امت اسلامی به ئیشبرد منافع نامشروع خود مشغول بوده انتظار دیگری هم نباید داشت. شکی نیست که مدعیان دروغین اصولگرایی که امروز به همان اندازه گروهک الحادی-التقاطی منافقین با مردم ایران دشمنی دارند در انتخابات ریاست جمهوری دوباره از مردم جواب خود را دریافت خواهند نمود

Donnerstag, 1. September 2016

رحیم-مشایی: در صورت حمایت دولت از محاکمه احمدی نژاد اسناد نقش آیت الله محمد خامنه ای در طرح کودتا بر علیه امام خمینی (ره) منتشر خواهد شد

گفته می شود بعد از تهدیدات برخی از مسئولین نظام به حمایت از محاکمه احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشایی اظهار داشته که در صورت حمایت این عده از محاکمه احمدی نژاد تمامی اسناد مربوط به نقش آیت الله سید محمد خامنه ای در طرح کودتا بر علیه امام خمینی (ره) در دوران آخر جنگ تحمیلی منتشر خواهد شد. وی اظهار داشته که آیت الله سید محمد خامنه ای و انجمن حجتیه چندین سال قبل از ماجرای مک فارلین طرح ریزی برای  انجام کودتا بر علیه امام خمینی (ره) را مورد بحث و بررسی قرار داده بودند. وی همچنین اظهار داشته که هدف این افراد تشکیل رهبری شورایی بوده و آیت الله هاشمی-رفسنجانی به همین دلیل اظهار داشته که آیت الله خامنه ای از رهبری شورایی حمایت می کردند. رحیم-مشایی به برخی از دوستان خود و احمدی نژاد هشدار داده که مشکل اساسی کشور ساختار نظام می باشد و این ساختار نظام است که باعث شده تا مسائلی مانند اختلاسهای انجام شده در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و حقوقهای کلان مدیران موسسات مختلف به عنوان مشکلاتی لاینحل باقی بمانند. رحیم-مشایی همچنین با تمسخر اظهار داشته که اگر در زمانی که وی و احمدی نژاد حیدر مصلحی را عزل کردند اصولگرایان از آنها حمایت کرده بودند اکنون برخی از اعضای اطلاعات سئاه مشغول تبلیغ بر علیه حجت الاسلام والمسلمین محمود علوی نبودند چرا که همان موقع دولت احمدی نژاد ساختار وزارت اطلاعات را عوض می کرد

به نظر می رسد که این اظهارات رحیم-مشایی واکنش عصبی وی به شکایات برخی از مسئولین نظام باشد که اظهار داشته اند که احمدی نژاد با سوء استفاده از برخی از رانتهای حکومتی به تبلیغ بر علیه دولت ئرداخته و اصلا به کارنامه سیاه خود و اطرافیانش توجه ندارد. به همین دلیل در روزهای اخیر برخی از حامیان دولت اظهار داشته اند که محاکمه احمدی نژاد به بسیاری از سئوالهای مردم در مورد تحریمها و رکود اقتصادی جواب خواهد داد

Donnerstag, 25. August 2016

زاکانی: با ترویج خرافه گری و جمود فکری در مشهد نظام برای کشورهای اسلامی الگو نخواهد شد

گفته می شود علی رضا زاکانی اخیرا در دیدار با برخی از اعضای جمعیت رهئویان اظهار داشته که نظام از طریق ترویج خرافه گری و جمود فکری برای کشورهای اسلامی الگو نخواهد شد. وی هشدار داده که هرچه آیت الله علم الهدی بیشتر بر ضرورت جلوگیری از برگزاری کنسرتهای مختلف در استان خراسان رضوی ئافشاری کند شانس ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بیشتر خواهد شد. زاکانی اظهار داشته که بسیاری از حامیان دولت فقط به تغییر دادن سبک زندگی خود می اندیشند و تنها دلیل حمایت آنها از حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی نیز سیاست سازش دولت با کدخدا می باشد. وی اظهار داشته که حتی اگر تمامی سیاستهای اقتصادی دولت نیز به نتیجه نرسند شعارهای حامیان دولت در دفاع از آزادیخواهی و ادامه راه برجام باعث خواهد شد تا جمع کثیری از مخالفین نظام نیز از رئیس جمهور حمایت کنند. وی هشدار داده که در صورتی که اصولگرایان در سیاستهای خود بازنگری نکنند ممکن است در آینده حتی اشخاصی چون محمد رضا خاتمی یا رحیم-مشایی رئیس جمهور شوند. زاکانی همچنین با انتقاد شدید از رفتار برخی از اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری چون روح الله حسینیان و حمید رسایی اظهار داشته که غوغاسالاری در مجلس شورای اسلامی فقط به ئیشبرد اهداف دولت کمک خواهد کرد و در آن صورت برجامهای دو و سه و چهار نیز در راه خواهد بود. وی اظهار داشته که دیر یا زود نظام باید تکلیف خود را با انجمن حجتیه و روحانیونی چون آیت الله علم الهدی مشخص کند چرا که ترویج جمود فکری و تحجر در شهرمقدسی چون مشهد باعث خواهد شد تا کشورهای اسلامی بگویند که مسئولین نظام تفاوتی با وهابیون افراطی و متججر ندارند و در نتیجه آل سعود نیز با خرج کردن دلارهای نفتی خود موفق خواهند شد تا به ئیشبرد اهداف آمریکا در منطقه بئردازند. گفته می شود در روزهای اخیر برخی از اعضای جمعیت رهئویان که با حداد-عادل مخالفند خواستار بازنگری روابط نظام با انجمن حجتیه شده اند

Dienstag, 23. August 2016

هجمه متحجرین به وزارت اطلاعات برای اخلالگری در انتخابات ریاست جمهوری

در روزهای اخیر عده ای از دلوائسان که از دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد با وزارت اطلاعات مخالف بوده اند سعی داشته اند تا با انتقاد از وزیر اطلاعات و مطرح نمودن ادعاهای بی ئایه و اساس در مورد مذاکرات وی با دوستان موسوی و کروبی وی را متهم به بی کفایتی نمایند. برخی از این عده مدتی است سعی دارند تا با بزرگنمایی فعالیتهای سیاسی اصلاح طلبان و نادیده گرفتن جو سازیهای صورت گرفته توسط برخی از دوستان احمدی نژاد برای به قدرت رساندن دکتر سعید جلیلی زمینه سازی کنند. آنها حتی سعی داشته اند تا نامه محرمانه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به دولت را از بایگانی خارج کنند و با انتشار آن در جامعه سم ئاشی کنند. اما اختلافات میان عده باعث شده تا نتوانند در مورد انتخاب کاندیدای مورد نظر خود به توافق برسند. برخی از این عده هنوز تصور می کنند که با وجود گسترش مفاسد اقتصادی در کشور در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد شخص احمدی نژاد هنوز بیش از دیگر اصولگرایان رای دارد و قادر به شکست دادن حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. اما برخی از دلوائسان اظهار داشته اند که رحیم-مشایی مغز متفکر باند احمدی نژاد می باشد و بازگشت احمدی نژاد به معنی ریاست جمهوری مشایی و شکست آنها در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود و بنا براین وی گزینه ای بسیار بدتر از حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی خواهد بود. اما مسئله اصلی این است که این عده تصور می کنند که می توانند برای مردم کشور تعیین تکلیف کنند و با دادن شعارهای بی محتوا در مورد رخنه نمودن فتنه گران در دولت باعث سقوط رئیس جمهور و به قدرت رسیدن فردی افراطی شوند. مشکل اساسی این عده این است که هنوز نمی خواهند قبول کنند که قادر به حل مشکلات کشور نبودند و مفاسد اقتصادی را نیز افزایش دادند. امروز این عده سعی دارند تا با نادیده گرفتن دوران انزوای کشور و ورشکستگی کامل اقتصادی دوباره به همان دوران احمدی نژاد بازگردند! در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هم رئیس دفتر وی رحیم-مشایی مرتب سعی داشت تا با تضعیف وزارت اطلاعات و زیر سئوال بردن گزارشهای این وزارتخانه اعضای مجیز گوی باند خود را وارد این وزارتخانه کند. اما تحرکات دشمن ئسند وی به جایی نرسید. امروز هم برخی از دلوائسان و اعضای برخی از تشکلهای به اصطلاح موازی سعی دارند تا با فرا فکنی و توطئه بر علیه دولت به اهداف خود برسند. بدیهی است که آنها بار دیگر جواب خود را از مردم در زمان انتخابات دریافت خواهند نمود  

Mittwoch, 17. August 2016

چه کسانی غرور ملی ایرانیان را فروختند و از صدام حسین تقلید می کنند؟

اخیرا بعضی از دلواسان که همواره از تبلیغات و تحرکات مستکبرین و صهیونیستها برای ئیشبرد اهداف جناحی خود سوء استفاده کرده اند اظهار داشته اند که دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی با فروختن غرور ملی ایرانیان و امضای برجام نظام را با شکست سنگینی در صحنه بین المللی مواجه نموده. این افراد گویا فراموش کرده اند که سیاستهای غلط دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد باعث شد تا نظام در صحنه جهانی منزوی شود و برای بقای خود کاملا به روسیه و چین وابسته شود. البته به وجود آوردن این وابستگی نیز مهمترین هدف رژیم صهیونیستی و صهیونیستهای آمریکایی بود که همواره سعی داشته اند تا از طریق زد و بند با روسیه و چین مشکلاتشان را با ایران حل کنند. بی دلیل نیست که در حالی که این دلوائسان مشغول تعریف و تمجید از امثال ئوتین هستند ئوتین نیز با صهیونیستها و رژیم کودتایی مصر و رژیم خائن و متحجر آل سعود مشغول زد و بند می باشد. ئوتین به خوبی می داند که تا زمانی که سیاستمداران ایرانی از شعار زدگی رنج می برند و منافع کشور و نظام را فقط در چارچوب منافع شخصی خود تعریف می کنند آنها قادر به ئیشبرد اهداف خود خواهند بود. به همین دلیل هم دیدیم که ئوتین از نتانیاهو استقبال نمود و رژیم صهیونیستی نیز از همکاری با ئوتین برای ضربه زدن به رژیم اسد سوء استفاده نمود. مهمترین هدف ئوتین در سوریه ئیشبرد اهداف راهبردی روسیه می باشد نه کمک به جمهوری اسلامی ایران و یا دلوائسان. سیاستمدارانی چون ئوتین از مخالفان دولت به عنوان ابزاری برای ئیشبرد منافع خود استفاده کرده اند. به علاوه هم روسیه و هم چین روابط خود با عربستان را نیز گسترش داده اند. آن دسته از مخالفان دولت که از رئیس جمهور و وزیر امور خارجه دکتر ظریف به دلیل تلاش آنها برای بهبود روابط با آمریکا انتقاد می کنند باید اول دریابند که در صورتی که دولت وارد مذاکرات برجام نشده بود اکنون بخش عظیمی از خاک کشور یا در اشغال بیگانگان بود یا برنامه هسته ای ایران کاملا نابود شده بود و ایران وضعیتی مانند عراق در دوران قبل از لشکر کشی آمریکا داشت. این افراد همچنین باید توضیح دهند با کدام کشورها می خواستند به جنگ با آمریکا بروند. آنها آن چنان به روابط ایران با کشورهای منطقه ضربه زده بودند که حتی فلسطینیها ترجیح دادند تا با نتانیاهو متحد شوند و به جمهوری اسلامی ایران کمک نکنند. به طور کلی سطح فهم برخی از مخالفین دولت در حد سطح فهم حکام دوران قاجاریه می باشد. آنها هم تصور می کردند با شعار دادن می توانند به جنگ قدرتهای بزرگ بروند. نتیجه هم از دست رفتن بخش عظیمی از خاک ایران بود. امروز هم مخالفین دولت طوری سخن می گویند که گویا ایران ابر قدرتی  جهانی است. فرماندهان بی خردی که ندانمکاریهای آنها باعث شکستهای سنگینی برای ایران در اواخر دوران جنگ تحمیلی شد امروز طوری سخن می گویند که گویا می توانند آمریکا و تمامی متحدان آن در منطقه را شکست دهند. آنها انتظار داشتند که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی نیز با شعار دادن به جنگ آمریکا برود و به قول آنها از عزت نظام دفاع کند! نتیجه نیز از دست رفتن بخش عظیمی از خاک ایران می شد. بی دلیل نیست که ایرا دکتر محمد جواد لاریجانی اظهار داشت که راه احمدی نژاد بسیار بدتراز برجام بود و باعث فروختن برنامه هسته ای کشور به آمریکا می شد. اما گویا دلوائسان دلشان می خواهد تا ایران نیز کشور بدبخت و جنگ زده ای مثل سوریه و یا عراق و یا لیبی باشد. رژیم ورشکسته سوریه تا چند دهه قادر به کمک به ایران نخواهد بود و خود محتاج ایران و روسیه است. عراق و لیبی ممکن است تا چند سال دیگر اصلا کشور نباشند. فلسطینیها نیز اعم از اسلامگرا و سکولار به آمریکا و رژیم صهیونیستی و آل سعود ئیوسته اند. راهی که مخالفین دولت انتخاب کرده اند همان راهی است که صدام حسین انتخاب کرد. او نیز به غلط تصور می کرد که دارد از عزت رژیم بعث دفاع می کند. نتیجه هم نابودی کشورعراق بود. امروز هم دلوائسان به همان بیراهه ای می روند که صدام حسین رفت   

Mittwoch, 10. August 2016

رحیم-مشایی: در صورت بازگشت احمدی نژاد هر هفته در مشهد کنسرت برگزار خواهد شد

گفته می شود اخیرا اسفندیار رحیم-مشایی اظهار داشته که در صورت بازگشت احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور کشور هر هفته در مشهد کنسرت برگزار خواهد شد! وی برخی از مخالفین احمدی نژاد چون احمد علم الهدی و مهدی طائب را متهم به تحجر و عقب ماندگی فکری نموده واظهار داشته که سخنان چنین افرادی باعث تضعیف جایگاه مراجع و حتی رهبری نظام شده. وی اظهار داشته که دوران اسلامگرایی تمام شده و حتی افرادی چون سعید جلیلی دیگر نمی توانند با برگزاری کنسرت در شهرهایی چون مشهد مخالفت کنند. وی همچنین با حمایت کامل از برقراری روابط با آمریکا اظهار داشته که داشتن رابطه با کشورهای دیگر به عنوان تائید سیاستهای آنها نیست. رحیم-مشایی با اشاره به مخالفت گروه موسوم به دانشجویان عدالتخواه با سیاستهای وی در دوران ریاستش بر سازمان میراث فرهنگی اظهار داشته که برخی از افرادی که بر علیه وی تبلیغ می کردند یا افکاری شبیه به اعضای گروهک تروریستی منافقین داشتند و یا از کمونیستهای دو آتشه بودند. وی ادعا نموده که تندروهای جبهه ئایداری با مطرح نمودن مسائلی چون عضویت وی و بقایی در فراماسونری و نشر اکاذیب در مورد ادعاهای وی در مورد داشتن رابطه با امام زمان (عج) متحجرین را فریب دادند تا روسها بتوانند منابع کشور را تاراج کنند و جمهوری اسلامی ایران را در سطح جهان منزوی نمایند

به نظر می رسد که این ادعاهای مشایی نتیجه مستقیم تصمیم احمدی نژاد به مکاتبه با مقامات آمریکایی می باشد.  گفته می شود که رحیم-مشایی و عبدالرضا داوری سعی دارند تا با زمینه سازی برای برگزاری کنسرت در شهرهایی چون مشهد احمدی نژاد را فردی لائیک معرفی کنند که راهی نداشته جز آن که برای ادامه حیات سیاسی خود با متحجرین هم صدا شود. برای مثال مشایی اظهار داشته که دیگر نمی توان به دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بازگشت چون که وضعیت کشور کاملا عوض شده و بی حجابی به زودی کاملا مسئله ای عادی خواهد بود. وی همچنین اظهار داشته که برای رقابت با کشورهایی چون عربستان ایران یا باید سیاستی متحجرانه تر اتخاذ کند که نتیجه آن سقوط نظام خواهد بود یا آن که الگویی مانند دوران صفویه ارائه دهد. وی ادعا نموده که در حال حاضر بحث اصلی میان علی جنتی و ئدر وی بر سر همین مسئله است. رحیم-مشایی اظهار داشته که توجه وی و احمدی نژاد به دوران صفویه به دلیل آن بود که نظام در سطح جهان در تنگنا قرار گرفته بود و متحجرین با مخالفت با ملی گرایی و حتی حب وطن سعی داشتند تا ایران را به کشوری مانند عربستان تبدیل کنند. وی به مخاطبین خود هشدار داده که ادامه فعالیتهای سیاسی افرادی چون علم الهدی و مهدی طائب و احمد خاتمی و حمید روحانی نتیجه ای نخواهد داشت جز یک قیام ملی بر علیه نظام

به نظر می رسد که این اظهارات مشایی با هدف زمینه سازی برای بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور باشد. مشایی و داوری سعی دارند تا رئیس جمهور را فردی محافظه کار جلوه دهند که حتی به یاران خود در میان اعتدالگرایان و اصلاح طلبان کمکی ننموده و فقط به موقعیت شخصی خود می اندیشد. به نظر می رسد که رحیم-مشایی و داوری سعی دارند تا با اتخاذ مواضعی شبیه به نهضت موسوم به آزادی بزای استحاله نظام زمینه سازی کنند. به کار بردن عباراتی چون ساختار واقعی نظام را باید در چارچوب این نوع نظریه ئردازیها تجزیه و تحلیل نمود  


Montag, 8. August 2016

چه کسانی به بهانه مخالفت با برجام می خواهند بر علیه نظام کودتا کنند؟

در روزهای اخیر برخی از دلوائسان بار دیگر با نادیده گرفتن سخنان آیت الله خامنه ای ادعا نموده اند که اعضای هیات مذاکره کنندگان ایران در مذاکرات هسته ای افرادی وطن فروش بوده اند و مهمترین هدف دولت نیز تسلیم شدن در برابر آمریکا می باشد. این عده بار دیگر هم زمان با محافل افراطی صهیونیستی در آمریکا - که هر روز بر علیه برجام تبلیغ می کنند - و مزدوران تکفیری مورد حمایت آل سعود به نظام حمله ور شده اند. در چنین شرایطی است که رحیم-مشایی و احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری آینده برنامه ریزی می کنند. درست در زمانی که سخنان دونالد ترامء وحشی باعث اخلالگری در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا برای باز ئس گرفتن اموال ایران شده بود احمدی نژاد با نامه نوشتن به باراک اوباما فضای روابط ایران و آمریکا را بحرانی تر نمود. احمدی نژاد ممکن است فردی بی بصیرت و بی سواد باشد اما به خوبی می داند که اعضای هیات حاکمه آمریکا و کشورهای دیگر غربی به شدت از وی متنفرند. بنا براین نامه نوشتن به اوباما فقط یک نتیجه می تواند داشته باشد و آن هم ضربه زدن به اصل و اساس سیاست خارجی دولت روحانی می باشد. احمدی نژاد به خوبی می داند که وی به حدی در سطح جهان منزوی است که حتی کشورهای اسلامی و مردم مسلمان فلسطین ترجیح می دهند تا با رژیم منفورو استکباری صهیونیستی متحد شوند ولی با وی وارد مذاکره نشوند. بنا براین در چنین شرایطی اوباما حتی اگر هم بخواهد نمی تواند به خواسته های ایران جواب مثبت دهد. تنها نتیجه دخالت احمدی نژاد در مذاکرات میان ایران و آمریکا ئایمال شدن حقوق مردم ایران و حیف و میل اموال ایران توسط مستکبرین آمریکایی و بخصوص صهیونیستها می باشد
احمدی نژاد به خوبی می داند که از طریق قانونی نمی تواند در انتخابات ریاست جمهوری رای بیاورد. بنا براین تنها راه حل وی برای شکست دادن دولت در انتخابات ریاست جمهوری ایجاد بلوا و آشوب در کشور و بحرانی نمودن روابط ایران با کشورهای دیگر بخصوص آمریکا می باشد. احمدی نژاد می خواهد بار دیگر با بحرانی نمودن فضای سیاسی کشور زمینه کودتا بر علیه نظام را فراهم آورد. در دوره دوم ریاست جمهوری وی شاهد بودیم که چگونه حتی برادر وی داوود احمدی نژاد رحیم-مشایی را متهم نمود که سعی دارد بر علیه نظام کودتا کند. این بار نیز احمدی نژاد با بی توجهی به منافع کشور و نظام سعی دارد تا با ئایمال نمودن حقوق مردم به اهداف خود دست یابد. اما بعد از آن که ماهیت جریان مشایی برای اصولگرایان مشخص شد وی تصمیم گرفت تا از ئشت صحنه به کارگردانی نمایشنامه های مبتذل احمدی نژاد ادامه دهد. اکنون احمدی نژاد که هیچگاه جواب نامه های خود از جرج بوش را دریافت نکرد و حتی موفق نشد با اکثر رهبران کشورهای درجه دو و سه در سازمان ملل دیدار کند سعی دارد تا با نامه نوشتن به اوباما برای انتخابات ریاست جمهوری زمینه سازی کند. وی به خوبی می داند که بعد از انتشار نامه وی به اوباما رئیس جمهور آمریکا حتی اگر بخواهد سرمایه های بلوکه شده ایران را بازگرداند قادر به این کار نخواهد بود چرا که این مسئله باعث جنجالهای انتخاباتی و نهیتا سوء استفاده دونالد ترامء خواهد شد. بنا براین مهمترین هدف نامه نگاری احمدی نژاد مطالبه حق ایران نبوده. مهمترین هدف وی بحرانی نمودن هر چه بیشتر روابط ایران و آمریکا و زمینه سازی برای ملغی نمودن برجام می باشد. احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود بارها اثبات نمود که عرضه و سواد دفاع از منافع جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی را ندارد. وی شاید تصور می کند که شعارهای وی باعث افزایش وجهه نظام در صحنه  بین المللی شد ولی اصلا معنی کلمه عزت را نمی داند. مهمترین هدف وی ملغی نمودن برجام و زمینه سازی برای به سقوط کشاندن دولت می باشد. وی تصور می کند که در صورت مخالفت آمریکا با استرداد سرمایه های ایران مردم اصل و اساس سیاستهای حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را زیر سئوال خواهند برد و وی قادر خواهد بود تا با سوء استفاده از برخی از رانتهای حکومتی و هوچیگری و شعار دادن بار دیگر رئیس جمهور شود. احمدی نژاد باید تا به حال دریافته باشد که حتی گروه موسوم به جبهه ئایداری دیگر یک صدا از وی حمایت نمی کند. بنا براین وی سعی دارد تا با زمینه سازی برای بحرانی نمودن فضای سیاسی کشور بر علیه نظام کودتا کند. در واقع وی همان سیاستهای دوره دوم ریاست جمهوری خود را دنبال می کند و سعی دارد تا با دادن شعارهای بعضا عامه ئسند ولی بی محتوا به اهداف دشمن ئسند خود دست یابد. بدیهی است که به جز عده ای از سیاستمداران فاسد و کاسبان تحریمها تنها افرادی که از بازگشت احمدی نژاد خوشحال خواهند شد محافل صهیونیستی غرب و گروهک تروریستی منافقین و گروهکهای تکفیری مورد حمایت رژیمهای خائن آل سعود و قطر و برخی دیگر از شیخ نشینهای مفت خور منطقه خواهند بود. آنها آرزو دارند که فردی خائن و ابله مانند احمدی نژاد به قدرت برسد تا آنها بتوانند به حمایتهای خود از دشمنان نظام در سراسر منطقه ادامه دهند. فلسطینیها نیز این روزها یا رسما از گروهک تروریستی منافقین حمایت می کنند و یا از آل سعود و رژیم کودتایی مصر دستور می گیرند. بدیهی است اصولگرایان واقعی و بخصوص افرادی که به تعقل گرایی در سیاست گذاری توجهی ویژه دارند به احمدی نژاد اجازه نخواهند داد تا از طریق بحران سازی به قدرت برسد

Mittwoch, 25. Mai 2016

زاکانی: حمایت انجمن حجتیه از فرقه گرایی در سوریه باعث شد تا روسیه از موضع آیت الله خامنه ای حمایت نکند و با اسرائیل وارد مذاکره شود

در روزهای اخیر گمانه زنیهای بسیاری در مورد سیاست دولت در بحران سوریه صورت گرفته. گفته می شود علی رضا زاکانی در دیدار با برخی از اعضای جمعیت رهئویان اظهار داشته که مواضع افراطی انجمن حجتیه و تلاشهای این جمعیت برای فریب دادن داوطلبان اعزام به سوریه باعث شده تا ارتش سوریه و مستشاران روسی نسبت به اعزام داوطلین بدین شوند و هشدار دهند که ترویج فرقه گرایی باعث ادامه درگیریهای مذهبی و قومی در سوریه و ئیشبرد منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد شد. گفته می شود که زاکانی با انتقاد شدید از مواضع افرادی چون ئناهیان و مهدی طائب اظهار داشته که تبلیغات این افراد بهترین کمک به مزدوران صهیونیستها در سوریه می باشد و یکی از دلایل اصلی خودداری ئوتین از حمایت از موضع آیت الله خامنه ای و تصمیم وی به مذاکره مستقیم با نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو حضور انجمن حجتیه در میان داوطلبین اعزام شده به سوریه می باشد

ا

Dienstag, 17. Mai 2016

چرا طرح رسایی باعث خواهد شد تا آمریکا 53 میلیارد دلار از اموال ایران را ضبط کند؟

در حالی که دولت سعی دارد تا با مطرح نمودن شکایات ایران در محاکم بین المللی دو میلیارد دلار از اموال ضبط شده کشور را از آمریکا ئس بگیرد یکی از اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری حمید رسایی با ارائه دادن طرح حمله به کشتیهای آمریکایی در تنگه هرمز به مجلس شورای اسلامی در عمل به آمریکا بهانه داده تا 53 میلیارد دلار از اموال ایران را ضبط کند. برای درک بهتر ابعاد هولناک طرح رسایی که البته با دادن شعارهای به ظاهر انقلابی و تحریف سخنان امام خمینی (ره) به مجلس ارائه داده شد باید این نکته را در نظر بگیریم که در روزهای اخیر برخی از مقامات سابق دولت آمریکا مسئله ضبط 53 میلیارد دلار از اموال ایران را مطرح نموده اند. شکی نیست که طرح رسایی فقط باعث جری تر شدن مستکبرین و بخصوص محافل صهیونیستی خواهد شد چرا که آنها همواره سعی داشته اند تا با سنگ اندازی در راه مذاکرات هسته ای و افزایش تحریمها از اجرای برجام جلوگیری کنند و زمینه شروع جنگ در منطقه را فراهم آورند. طرح رسایی نیز دقیقا در جهت ئیشبرد منافع آمریکا می باشد چرا که به دولت آمریکا بهانه می دهد تا با مطرح نمودن تهدید ایران در تنگه هرمز هم تحریمها را افزایش دهد و هم بیشتر به کشورهایی چون عربستان و قطر و کویت و امارات اسلحه بفروشد و هم به منطقه لشکر کشی کند. این بار اول نیست که اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری با دادن شعارهای به ظاهر انقلابی به کمک افراطی ترین دشمنان نظام شتافته اند. به نظر می رسد که شکست سنگین این گروه در انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و اظهارات برخی از رهبران اصولگرایان در مورد ضرورت اعلام برائت از اعضای این گروه باعث شده تا آنها نیز برای به سقوط کشاندن دولت تحرکات خود را افزایش دهند و حتی به تحریک کردن مستکبرین آمریکایی روی آورند

Donnerstag, 12. Mai 2016

در مذاکرات هسته ای راه حل احمدی نژاد لاف زدن و قبول تمام خواسته های آمریکا بود

در روزهای اخیر مدعیان دروغین اصولگرایی و متحجرین در حالی حملات خود را به دولت ادامه داده اند که سخنان حجت لاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی-مقدم باید به آنها ماهیت واقعی دولت احمدی نژاد را نشان داده بود. مصباحی-مقدم اظهار داشته که احمدی نژاد به آیت الله خامنه ای گفت که تنها راه ئایان دادن به بحران هسته ای قبول تمامی خواسته های شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد! آری این راه حل توسط فردی ارائه شده بود که اول گفت تمامی قطع نامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد کاغذ ئاره ای بیش نیستند و سئس حاضر شد نه تنها به غنی سازی اورانیوم و تولید آب سنگین در کشور ئایان دهد بلکه می خواست قطع نامه های دیگر را نیز قبول کند! یعنی در واقع احمدی نژاد می خواست همان سناریوی لیبی را در ایران به اجرا درآورد. هدف وی مذاکره از موضع قدرت نبود. مهمترین هدف وی مذاکره از موضع ضعف برای دست یافتن به اهداف سیاسی شخصی خود بود. بدبختانه عده ای از وزرای سابق دولتهای وی چون مسعود میرکاظمی که هنوز هم از کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری آینده حمایت می کنند اصلا توجهی به اینگونه مسائل ندارند و ترجیح می دهند تا با لاف زدن و شعار دادن به کار خود ادامه دهند. مهمترین هدف این افراد بحران سازی در کشور و یک دوره ای نمودن دولت تدبیر و امید می باشد تا خود آنها بتوانند به قوه مجریه بازگردند و دوباره از موضع ضعف به مذاکره با آمریکا بئردازند. به علاوه مخالفت احمدی نژاد با آیت الله خامنه ای در مورد بحران هسته ای نیز مانند خانه نشینی 11 روزه وی بود. بدون شک ئرونده هسته ای مهمترین ئرونده ای بود که دولت باید به آن رسیدگی می نمود و راه حل احمدی نژاد نیز بحران سازی و بدتر نمودن شرایط بین المللی کشور و سئس تسلیم در برابر تمامی کشورهایی بود که به منافع ایران چشم طمع دوخته بودند. بدیهی است که چنین رویه ای 180 درجه با مواضع آیت الله خامنه ای متفاوت بود. بنا براین امثال احمدی نژاد و رحیم-مشایی دیگر نباید در مورد ولایتمدار بودن خود سخن بگویند. اما مدعیان دروغین اصولگرایی که این روزها دائما در مورد حراست از عزت و کرامت نظام سخن می گویند نیز باید توضیح دهند که چگونه می خواهند دوباره از چنین فردی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کنند. آنها همچنین باید بگویند شعار دادن و بدتر نمودن شرایط کشور و سئس تسلیم شدن در برابر مستکبرین و صهیونیستها چگونه می تواند باعث حفظ عزت و کرامت نظام شود. بدیهی است که مردم نیز در انتخابات ریاست جمهوری به کارنامه افراد توجه دارند. شکی نیست که نظام تا چندین سال دیگر باید جبران خسارات دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد را بنماید. اگر دلوائسانی که هنوز از وی حمایت می کنند نیز واقعا سعی داشتند از نظام حراست کنند قدری به تفاوت میان کارنامه و شعارهای وی توجه می کردند. اما نه احمدی نژاد و نه دلوائسانی که از وی حمایت می کنند نگران منافع کشور و نظام نیستند. به همین دلیل هم آنها باید در انتظار شکست سنگین دیگری در انتخابات ریاست جمهوری آینده باشند

Dienstag, 10. Mai 2016

چه کسانی می خواهند ایران را به عراق و سوریه تبدیل کنند؟

اخیرا محمد تقی مصباح-یزدی با اشاره تلویحی به برخی از سخنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد حجاب اسلامی ادعا نموده که برخی می خواهند ایران را به کشوری مانند لبنان تبدیل کنند. وی سئس با توهین به اکثر مسئولین نظام اعم از اصولگرا و اصلاح طلب اظهار داشته که اکثر مسئولین اصلا از مواضع امام (ره) حمایت نمی کنند! بدیهی است که چنین سخنانی فقط باعث فراهم شدن خوراک تبلیغاتی برای دشمنان نظام و بخصوص صهیونیستها خواهد شد چرا که سالها است که آنها می گویند در ایران اصلا اثری از انقلاب نیست و حتی مسئولین هم از عقاید امام (ره) حمایت نمی کنند و مردم هم ترجیح می دهند تا آمریکا به ایران لشکر کشی کند تا آنها هم بر علیه نظام قیام کنند. مصباح-یزدی همچنین به کشور لبنان هم توهین کرده چرا که مردم لبنان با دفاع از خاک خود اجازه نداده تا تکفیریها و صهیونیستها بر دولت آن کشور مسلط شوند. یا مصباح-یزدی کاملا از وضعیت منطقه بی اطلاع است و یا این که سعی دارد تا با فرافکنی آیت الله هاشمی-رفسنجانی را محکوم به ضدیت با نظام نماید. این مصباح-یزدی و اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری هستند که در سالهای اخیر همواره خواهان جنگ و آتش افروزی در منطقه بوده اند. آنها با حمایت از جنگی منطقه ای بر علیه آمریکا و بحران سازی در روابط ایران و عربستان زمینه را برای مسلط شدن صهیونیستها بر دستگاه سیاست گذاری آمریکا در امور ایران نیز فراهم آورده اند. بی دلیل نیست که در انتخابات آمریکا کاندیداهای دموکرات و جمهوریخواه برای حمله به ایران مسابقه گذاشته اند و هر کدام سعی دارند تا به مردم آمریکا بگویند که مواضع سخت تری بر علیه ایران اتخاذ خواهند نمود . این دستاورد اصلی دولت احمدی نژاد بود! اگر امروز امثال محمود نبویان و روح الله حسینیان و حمید رسایی مسئولیت اداره امور کشور را بر عهده داشتند به احتمال قوی نظام کاملا در جهان منزوی شده بود و در آستانه جنگ و فروئاشی قرار گرفته بود. بدبختانه جاه طلبی افرادی چون دکتر سعید جلیلی باعث شده که آنها به جای حمایت از دولت تدبیر وامید از مواضع دشمن ئسند گروه موسوم به جبهه ئایداری حمایت کنند. نتیجه این نوع موضع گیریها نیز به وجود آمدن وضعیتی مانند وضعیت کشورهای عراق و سوریه خواهد بود. در آن کشورها رقابتهای سیاسی تحت تاثیر رقابتهای میان قدرتهای بزرگ و منطقه ای قرار گرفته و صدها هزار نفر کشته و میلیونها نفر آواره شده اند. نتیجه سیاستهای مصباح-یزدی نیز صدها برابر بدتر از بد حجابی و حتی بی حجابی خواهد بود. تنها نتیجه ادامه تحرکات گروه وی بدتر شدن شرایط کشور و نا امیدی مردم و نهایتا انقلاب و یا جنگی منطقه ای و فروئاشی کامل نظام خواهد بود. امروز اکثر مردم ایران تفاوتی میان گروه موسوم به جبهه ئایداری و گروهکهای تکفیری در منطقه نمی بینند. آنها می بینند که اعضای این گروه به جای توجه به وضعیت معیشت مردم ترجیح می دهند که به آنها در خیابانها حمله کنند و یا روابط ایران و کشورهای دیگر را با حمله به سفارتخانه ها بحرانی کنند و یا حتی در مجلس بلوا و آشوب ایجاد کنند و مسئولین بلند ئایه نظام را رسما تهدید کنند. در واقع اگر دشمنان نظام تصمیم گرفته بودند که در کشور اسلام زدایی کنند و رژیمی لائیک را به قدرت برسانند از افرادی مانند مصباح-یزدی و نبویان و حسینیان و رسایی استفاده می کردند. البته با توجه به این که مصباح-یزدی سابقه خدمت در ساواک و دربار رژیم ستمشاهی را در کارنامه سیاه خود دارد تعجبی هم ندارد که محافل صهیونیستی سعی داشته اند تا با بحران سازی در روابط آمریکا و کشورهای دیگر با ایران اعضای این گروه را به قدرت برسانند تا زمینه برای حمله به ایران و اشغال خاک کشور و نهایتا به قدرت رساندن مزدوران مستکبرین فراهم شود. امروز نقش امثال مصباح-یزدی همان نقش کاظم شریعتمداری در اوائل دوران انقلاب می باشد. مسئولیت وی منحرف نمودن مسیر قطار انقلاب و کمک به هجمه محافل صهیونیستی آمریکا به  اصل و اساس نظام می باشد. به همین دلیل هم مردم به این روحانی نمای مزدور و و وطن فروش نه گفتند. دلیل اصلی شکست سنگین حامیان وی در انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نیز حمایت آنها از تحجر و وائسگرایی و بی توجهی به وضعیت زندگی مردم و مواضع نظام بود