Donnerstag, 27. November 2014

آیا حمایت آیت الله خامنه ای از مذاکره کنندگان باعث شرمساری مخالفان دولت خواهد شد؟

سخنان آیت الله خامنه ای در جمع بسیجیان باید هر فرد منصفی را به این نتیجه رسانده باشد که ایشان از وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف و تیم مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنند. در روزهای اخیر و بخصوص در زمان مذاکرات وین بسیاری از مدعیان دروغین اصولگرایی با فضا سازی و ایجاد تشنج در کشور سعی داشتند تا تیم مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران را افرادی عافیت طلب و بی بصیبرت جلوه دهند و به ئیشبرد اهداف سیاسی خود بئردازند. این افراد با نادیده گرفتن تمامی مراحل قانونی تصمیم سازی و تصمیم گیری در جمهوری اسلامی ایران حتی مدعی شده بودند که نهادهای رهبری نظام اصلا از وضعیت مذاکرات آگاهی ندارند و مذاکرات در تاریکی کامل صورت خواهند گرفت! این افراد بارها و بارها رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را به دروغ متهم به سازش با دشمنان نظام نمودند و تا می توانستند در کار دولت نیز سنگ اندازی نمودند و حتی بارها خواستار برکناری رئیس جمهور به دلیل عدم کفایت شدند! سخنان آیت الله خامنه ای در جمع بسیجیان همچنین نه قاطع ایشان به افرادی بود که با سوء استفاده از رانتهای حکومتی به توهین به مسئولین دولتی ادامه می دادند. برای مثال حسین شریعتمداری که به عنوان نماینده آیت الله خامنه ای در موسسه کیهان فعالیت می کند بارها بر خلاف منویات رهبری نظام و مواضع اتخاذ شده نظام سخن گفته و برای دشمنان خوراک تبلیغاتی فراهم نموده و بوقهای تبلیغاتی مستکیبرین نیز با انعکاس عقاید وی به تبلیغ بر علیه جمهوری اسلامی ایران ئرداخته اند.. اما محمد-علی جعفری نیز که فقط در هفته گذشته سه بار به شدت از دولت انتقاد نموده بود و حتی مسئولین را به بی ایمانی متهم نموده بود باید بعد از شنیدن سخنان آیت الله خامنه ای شرمسار شده باشد

مخالفین دولت بارها و بارها به دروغ اعلام نموده اند که دولت بدون مشورت با رهبری نظام به مذاکرات هسته ای ادامه داده و حتی به دروغ ادعا نمودند که مذاکرات در تاریکی صورت گرفته! اکنون مشخص شده که دولت با حمایت کامل رهبری نظام به مذاکرات ادامه داده و بدبینی نسبت به آینده مذاکرات ربطی به تشنج آفرینی در صحنه بین المللی و اغتشاش آفرینی در بطن نظام ندارد. این بار اول نیست که مخالفین دولت و بخصوص اعضای جبهه موسوم به ئایداری و جریان انحرافی حامی رحیم-مشایی سعی داشته اند تا از طریق غوغاسالاری و اتهام زنی به مسئولین خدوم به اهداف شوم خود دست یابند. البته آنها اثبات نموده اند که نه به سخنان رهبری نظام توجهی دارند و نه به عملکرد دولت. مهمترین هدف آنها تضعیف دولت و ئیشبرد اهداف شخصی و باندی می باشد نه کمک به حل مشکلات کشور. خوشبختانه سخنان آیت الله خامنه ای باعث شد تا این افراد نتوانند ادعا کنند که به دلیل حمایت از رهبری نظام به مخالفت با دولت ادامه می دهند

Mittwoch, 26. November 2014

رحیم-مشایی: حسام الدین آشنا و علی ربیعی بر علیه حسین نجابت بولتن سازی می کنند

به گفته برخی از بزرگان نظام در یکی از جلسات تیم جدید احمدی نژاد در مورد وقایع اخیر کشور اسفندیار رحیم-مشایی با صراحت اظهار داشته که حسام الدین آشنا و علی ربیعی ماوریت یافته اند تا در مورد تحرکات حسین نجابت ئرونده سازی کنند!!! وی اظهار داشته مدتها قبل به احمدی نژاد در مورد حسین نجابت هشدار داده بود و گفته بود که وی از عوامل رژیم صهیونیستی می باشد!!! وی اظهار داشته که حضور برخی از اصلاح طلبان  در دولت باعث شده تا آنها دوباره رویه خود در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی را از سر بگیرند و این مسئله به احمدی نژاد فرصت خواهد داد تا خود را به عنوان فردی اصلاح طلب در صحنه سیاسی کشور مطرح کند. رحیم-مشایی اظهار داشته که در مقطع کنونی ایثارگران و رهئویان در موقعیتی قرار ندارند که بخواهند بر علیه دولت روحانی فعالیت کنند. وی اظهار داشته که افرادی چون حداد-عادل هیچگاه قادر به ئیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نخواهند بود و این را افرادی چون جمال آبرومند هم درک کرده اند اما به دلیل تحرکات برخی از سیاسیون به ئرونده سازی بر علیه مسئولینی چون محمد رضا رحیمی و سعید مرتضوی مشغول شدند تا مبادا خطاهای برخی از دوستان خود آنها چون خاوری زیر ذره بین قرار گیرد. وی همچنین مدعی شده که خاوری از عوامل دولت صهیونیست کانادا بود و جمال آبرومند به طور غیر مستقیم تحت تاثیر نظزیه های رضا گلئور قرار گرفته!!! این اولین بار نیست که رحیم-مشایی برای توجیه خطاهای خود و احمدی نژاد اینگونه مسئولین دیگر را به باد دشنام می گیرد. به گفته برخی از بزرگان نظام برخی از مسئولین بلند ئایه عقیده دارند که مطالبی که گفته می شود حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی اخیرا مطرح نموده در واقع یکی از بولتنهای جریان انحرافی می باشد که به طور غیر مستقیم در اختیار برخی از اصلاح طلبان افراطی قرار گرفته

Montag, 24. November 2014

موفقیت دولت در مذاکرات هسته ای و تلاش جریان انحرافی برای ورود به انخابات مجلس شورای اسلامی

بالاخره همانطور که انتظار می رفت درست در زمانی که دولت به موفقیت بزرگی در مذاکرات هسته ای دست یافت و زیر بار زیاده خواهیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی نرفت جریان انحرافی نیز رسما ورود خود به انتخابات مجلس شورای اسلامی را اعلام نمود. البته نباید از این جریان که از بدو شکل گیری کاری جز ضربه زدن به منافع کشور انجام نداده انتظار دیگری داشت. این جریان در حالی اعلام نموده که دولت در مذاکرات هسته ای شکست خورده که سردار سر لشگر حسن فیروزآبادی که همواره از مخالفین این جریان بوده مدیریت دکتر محمد جواد ظریف در مذاکرات هسته ای را جهاد گونه توصیف نموده. اما جریان انحرافی سعی داشته تا با مطرح نمودن مسائلی سراسر بی اساس چون فتنه بر علیه رحیم-مشایی در سال 90 زمینه هجمه به اصولگرایان تعقل گرا را فراهم آورد. اولا رحیم-مشایی فردی بود که از عوامل اصلی انحراف در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. و سعی داشت تا زمینه استحاله نظام را فراهم آورد. ثانیا وی ادعا می نمود که از آیت الله خامنه ای تقلید می کند اما با همکاری با عباس امیری فر سعی داشت تا جامعتین را از صحنه سیاسی کشور بیرون راند و به تدریج با کمک امیری فر و انحرافیون دیگر دولتی مانند دولت موقت را تشکیل دهد. ثالثا وی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به دشمنان نظام و عناصر به ظاهر ملی گرا و حتی ملی-مذهبی نزدیک شد ولی مهمترین هدف وی کودتا بر علیه نظام بود. خوشبختانه هشدارهای روحانیونی چون آیت الله مکارم-شیرازی و مسئولینی چون سردار سرلشگر حسن فیروزآبادی باعث شد تا بسیاری از مسئولینی  که به دلیل مخالفت با اصلاح طلبان از رحیم-مشایی حمایت می کردند متوجه شوند که انحرافات مشایی بسیار از انحرافات مدعیان دروغین اصلاح طلبی بدتر می باشند. در آن زمان تنها افرادی که در برابر فتنه گری مشایی ساکت بودند یا مدعیان دروغین اصولگرایی بودند و یا افراد بی بصیرتی که فقط به دنبال منافع شخصی و گروهی خود بودند. عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی نیز با مطرح نمودن مسائلی چون رمالی و جادوگری سعی داشتند تا انحرافات مشایی و احمدی نژاد را ناچیز جلوه دهند تا مبادا مسئولین قضایی به تحقیق در مورد انحرافات خود آنها بئردازند. امروز رحیم-مشایی با سوء استفاده از توطئه های مدعیان دروغین اصولگرایی بر علیه دولت دوباره وارد صحنه سیاسی کشور شده و سعی دارد تا به عنوان فردی اصلاح طلب - بخوانید ضد انقلاب - به تحرکات سیاسی خود ادامه دهد. شکی نیست که نه رحیم-مشایی و نه احمدی نژاد نه از مواضع رهبری نظام حمایت می کنند و نه اصلا به مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) اعتقاد دارند. امروز تنها هدف آنها سوء استفاده از مخالفتهای برخی از نمایندگان بی بصیرت با سیاستهای دولت می باشد. رحیم-مشایی و احمدی نژاد به اندازه کافی تجربه سیاسی دارند که بدانند سیاستهای دولت مورد حمایت رهبری نظام قرار گرفته اند. آنها به خوبی می دانند که با وجود هشدارهای برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی چون امثال مهدی محمدی در مورد مذاکرات دولت با آمریکا در تاریکی تمامی مواضع مذاکره کنندگان در مذاکرات بر اساس رهنمودهای رهبری نظام اتخاذ شده بودند. به علاوه اگر مسئولین در تاریکی مذاکره کرده بودند مورد تقدیر قرار نمی گرفتند و مانند دوران احمدی نژاد موازی کاری آنها در امور سیاست خارجی مورد محکومیت قرار می گرفت.  امروز جریان انحرافی و مدعیان دروغین اصولگرایی در یک خط حرکت می کنند و آن هم خط استکبار می باشد. بعد از آن که مشخص شد مدعیان دروغین اصلاح طلبی نه به اصلاحات اعتقاد داشته اند و نه اصلا هدف آنها کمک به بهبود وضعیت کشور بوده دشمنان راهبردهای دیگری را برای هجمه به نظام در مد نظر قرار دادند. از دوران دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد مدعیان دروغین اصولگرایی و جریان موسوم به انحرافی سعی داشتند تا فضای سیاسی کشور را به نفع خود دو قطبی کنند. تنها دلیل دعواهای آنها نیز سهم خواهی از احمدی نژاد بود. اما هر دو جریان هدف واحدی را دنبال می کنند و آن هم استحاله نظام می باشد. برای مثال جبهه موسوم به ئایداری با متهم نمودن اکثریت مسئولین نظام به ضدیت با ولایت فقیه سعی داشته تا رهبری نظام را منزوی و سئس بر علیه نظام کودتا کند. جریان انحرافی با سخن گفتن در مورد ساختار حقیقی نظام سعی دارد تا در میان مسئولین ناراضی یارگیری کند و سئس مردم را تشویق به فتنه و قیام بر علیه نظام نماید. هر دو جریان سعی دارند تا با اغتشاش آفرینی و غوغاسالاری فضای سیاسی کشور را متشنج کنند و جمهوریت نظام را زیر سئوال ببرند. بدیهی است که رحیم-مشایی و احمدی نژاد سعی دارند تا از کرسی نمایندگی مجلس سوء استفاده نمایند و به نظام ضربه بزنند. اما اصولگرایان تعقل گرا نیز به آنها اجازه نخواهند داد تا  کشور را در وضعیت شعب ابی طالب قرار دهند

Donnerstag, 20. November 2014

چرا احمدی نژاد و اصلاح طلبان افراطی در یک جبهه قرار دارند؟

بعد از اعلام تصمیم فراکسیون رهروان ولایت و گروهی از حامیان دولت به تشکیل احزاب خود ساختار سیاسی کشور دچار تغییر و تحولات مهمی شده است. تشکیل گروه اعتدالیون زیر نظر برادر رئیس جمهور حاکی از آن است که تعدادی از اصلاح طلبان رسما به جمع حامیان دولت خواهند ئیوست. به علاوه تشکیل این جبهه باعث خواهد شد که تمامی اصلاح طلبان حامی نظام رسما به حمایت از اعتدالگرایی در صحنه سیاسی کشور بئردازند و راه خود را از راه گروههای موسوم به دگر اندیش و ضد انقلاب جدا کنند. اصولگرایان نیز در روزهای گذشته سعی داشته اند تا با برنامه ریزی برای حمایت از تعقل گرایی در سیاست گذاری و تصمیم سازی گروههای حاشیه دار را طرد کنند. بنا براین با وجود اختلافاتی که بر سر مسائلی چون اقتصاد مقاومتی و برنامه های توسعه دولت وجود دارند هم اعتدالیون و هم اصولگرایان تعقل گرا بر ضرورت حمایت از سیاسیتهای دراز مدت نظام تاکید ورزیده اند. در چنین شرایطی است که عده ای که در سالهای اخیر کاری جز اغتشاش آفرینی و غوغاسالاری در فضای سیاسی .کشور انجام نداده اند سعی دارند تا کماکان با برگزاری همایش  و اتهام زنی به مسئولین دولتی به ئیشبرد اهداف خود بئردازند

احمدی نژاد نیز که از دوران دوم ریاست جمهوری خود مواضعی شبیه به اصلاح طلبان افراطی اتخاذ نموده اکنون راهی ندارد جز آن که یا از سیاست کناره گیری کند و یا با اصلاح طلبان افراطی - بخوانید مخالفین نظام - متحد شود. البته این به معنی دنباله روی از رحیم-مشایی می باشد چرا که مشایی همواره ادعا نموده که مخالفین نظام به احمدی نژاد رای دادند. البته برخی از مخالفین نظام به این دلیل به احمدی نژاد رای دادند که انتظار داشتند تا وی شرایط کشور را بسیار بدتر کند و به بیگانگان فرصت دهد تا تحریمها و توطئه های خود بر علیه نظام را دو برابر افزایش دهند. بنا براین تعجبی نداشت که اصولگریان تعقل گرا به مخالفت با سیاستهای احمدی نژاد ئرداختند. بعدا هم مشخص شد که احمدی نژاد از موضع ضعف و از طریق موازی کاری در امور سیاست خارجی قصد مذاکره با آمریکا را داشته. اما اکنون که دولت از موضع قدرت به مذاکره با آمریکا ادامه می دهد و اصولگرایان نیز با تشکیل گروههای تعقل گرا سعی دارند تا بر حل مسائل راهبردی تاکید ورزند افراطیون سعی دارند تا به اغتشاش آفرینی در صحنه سیاسی کشور ادامه دهند تا بلکه با فلج کردن دولت از طریق استیضاح وزرا به اهداف خود دست یابند. جنگ بر سر وزارت علوم فقط یک نمونه از تحرکات این عده برای ضربه زدن به دولت می باشد. مسئله قبل توجه این است که برخی از افراطیون به خوبی می دانند که در جامعه جایی ندارند و به همین دلیل سعی دارند تا با سوء استفاده از دغدغه های گروههای سیاسی دیگر به اهداف خود دست یابند. برای مثال اخیرا کمیته ای که خود را مدافع منافع ایران می داند به برخی از اصولگرایان هشدار داده تا اصلا مسائل مربوط به وزارت ارشاد را مطرح نکنند و فقط به حمله به وزارت امور خارجه بئردازند! این عده به خوبی می دانند که در صحنه سیاسی کشور منزوی شده اند. به همین دلیل راهی ندارند جز آن که به بحران سازی ادامه دهند. اصلاح طلبان افراطی نیز مدتها است به صف گروههای ضد انقلاب و یا دگر اندیشان تابلو دار ئیوسته اند و خود نیز بارها به اشکال مختلف اعتراف کرده اند که قادر به رای آوردن در انتخابات نیستند. بنا براین تعجبی هم نداشت که حامیان رحیم-مشایی و اصلاح طلبان افراطی به تدریج در یک جبهه قرار گرفتند. احمدی نژاد نیز اکنون در همان مسیر حرکت می کند. وی تصور می کرد که از طریق برقرار نمودن روابط سیاسی با حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی و تلاش برای دیدار با افرادی چون محمد خاتمی می تواند دوباره خود را در صحنه سیاسی کشور مطرح کند. اینک وی سعی دارد تا اصلاح طلبان افراطی را متقاعد کند که فقط با حمایت از کاندیداتوری وی  می توانند در انتخابات ریاست جمهوری بعدی رای آورند. وی همچنین تصور نموده که اکثریت مردم کشور از راه و روش اصلاح طلبان افراطی حمایت می کنند. تحرکات رحیم-مشایی در دوران دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد حاکی از آن بود که وی تحریمهای آمریکا را فرصتی می دید برای اتخاذ سیاست چانه زنی با نهادهای کلیدی و زمینه سازی برای قبضه نمودن قدرت از طریق استحاله نظام. اکنون به نظر می رسد که وی سعی دارد تا همان سیاستها را با همکاری با اصطلاح طلبان افراطی دنبال کند. البته شکی نیست که اصلاح طلبان تعقل گرا و اعتدالیون به وی اجازه نخواهند داد تا ازطریق ایجاد اغتشاش در کشور قدرت را قبضه کند

Dienstag, 18. November 2014

چه کسانی در حساسترین دور مذاکرات هسته ای با دشمنان نظام متحد شده اند؟

در روزهای اخیر برخی از افرادی که از اعضای جریان انحرافی مورد حمایت رحیم-مشایی و یا از رانت خواران و بورسیه های دوران ریاست جمهری احمدی نژاد بوده اند با اتهام زنی به دولت و بخصوص یکی از مشاوران رئیس جمهور حسام الدین آشنا اظهار داشته اند که دولت سعی داشته مجلس را وادار به مخالفت با وزیر ئیشنهادی علوم نماید تا بلکه از این راه بتواند بعدا مجلس را متهم به کارشکنی در مذاکرات هسته ای کند! اولا برخی از نمایندگان مجلس از همان ابتدا و مدتها قبل از این که دولت ئیشنهادی را در مورد مسئله هسته ای به گروه موسوم به 5+1 ارائه دهد شروع به مخالفت با دولت نموده بودند. این افراد به گفته حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی نمی خواهند قبول کنند که مردم در انتخابات به دولت تدبیر و امید رای داده اند. البته برخی از این افراد حتی قبل از تشکیل شدن دولت گفته بودند که رای مردم به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات اصلا معنایی ندارد چون در انتخابات دو نوع رای وجود دارد: آرای ناب و آرای معمولی! آنها سئس با فرافکنی سعی داشتند تا این طور القا کنند که ارای مردم به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی آرای معمولی بوده اند ولی آرای کاندیداهای مورد حمایت آنها آرای ناب بوده اند! گویا این افراد نه از قانون انتخابات اطلاعی دارند و نه توجهی به آراء مردم دارند. البته این افراد بارها و بارها به صراحت اظهار داشته اند که اصلا اعتقادی به جمهوریت نظام ندارند. به علاوه سخنان آنها در مورد مقوله ولایت فقیه نیز در تضاد کامل با مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و سخنان و رهنمودهای آیت الله خامنه ای می باشد. اینها همان افرادی بودند که در دوران فتنه برخی از دوستان نزدیک آیت الله خامنه ای را به دروغ متهم به فتنه گری نمودند و در ان زمان آیت الله خامنه ای نیز در یکی از سخنرانیهای خود به صراحت به این مسئله اشاره نمودند. اما این افراد نه تنها در آن دوران به سخنان ایشان توجه نکردند بلکه تمامی سخنان ایشان در مورد لزوم حمایت از سیاستهای دولت تدبیر و امید را نیز نادیده گرفته اند و حتی قبل از آن که دولت کار خود را شروع کند به توطئه چینی مشغول شدند. بنا بر این مخالفتهای این عده با دولت نه ربطی به مذاکرات هسته ای دارد و نه وضعیت وزیر ئیشنهادی علوم. این افراد حتی اگر یکی از دوستان خود را نیز به عنوان وزیر علوم منصوب کنند نیز به مخالفتهای خود با دولت ادامه خواهند داد چرا که هدف آنها به سقوط کشاندن دولت می باشد نه کمک به حل مشکلات کشور. برای مثال در تمامی دورانی که مقامات قضایی و سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات به مجلس شورای اسلامی در مورد ابعاد فساد در دولتهای احمدی نژاد هشدار می دادند این افراد به وظایف خود به عنوان نمایندگان مردم عمل نکردند و در برخی موارد حتی به مخالفت با قوه قضائیه نیز ئرداختند. امروز هم این افراد سعی دارند تا با اغتشاش آفرینی در وزارت علوم و دانشگاههای کشور زمینه بازگشت دوستان اخراجی خود به موسسات آموزشی را فراهم آورند. نگرانی این افراد در مورد مذاکرات هسته ای نیز بیشتر به تحرکات باند مهدی هاشمی بر علیه نظام در دوران جنگ تحمیلی شباهت دارد. در آن زمان مهدی هاشمی با توطئه بر علیه نظام سعی داشت تا قدرت را قبضه کند و بدبختانه مرحوم آیت الله منتظری نیز فریب تبلیغات وی را خورد. امروز این افراد با سوء استفاده از وضعیت حساس کشور و نارضایتی برخی از اصولگرایان از وضعیت وزارت علوم سعی دارند تا همان سیاستهای شکست خورده دوران احمدی نژاد را بر نظام تحمیل کنند. این افراد اصلا به از دست رفتن عزت و آبروی نظام در دوران احمدی نژاد توجهی نداشتند. به راستی چطور شد که در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد فقط رهبران کشورهایی چون بولیوی و سوازیلند و کومور حاضر به دیدار با احمدی نژاد بودند؟ چرا حتی کشورهایی چون روسیه و چین از تحریمهای آمریکا بر علیه ایران حمایت کردند؟ چرا روسیه با رژیم اشغالگر صهیونیستی ئیمان همکاریهای راهبردی امضا کرد و صدها چرای دیگر. این مدعیان دروغین اصولگرایی قادر نیستند به هیچکدام از این سئوالها ئاسخ دهند چرا که فقط یک هدف دارند و آن هم حذف تمامی گروههای سیاسی و جناحهای کشور اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و قبضه نمودن قدرت برای خود می باشد.  بی دلیل نیست که همواره در حساسترین مذاکراتی که نظام در آنها شرکت داشته این افراد به مخالفت با مواضع اتخاذ شده دولت ئرداخته اند و برای افراطی ترین دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم نموده اند. این افراد با متهم نمودن مذاکره کنندگان به خیانت فقط به امثال جان کری اجازه داده اند که مداوما سطح مطالبات خود را بالا ببرند. کری و مقامات آمریکایی از وضعیت ایران در دوران احمدی نژاد به خوبی باخبرند و می دانند که رژیم صهیونیستی نیز ترجیح می دهد تا فردی افراطی و شعار زده که قادر به تعامل با سازمانهای بین المللی و کشورهای دیگر نیست به قدرت برسد تا آنها بتوانند با تحریم کامل کشور باز هم به برنامه هسته ای ایران ضربه بزنند. در این میان کشورهای روسیه و چین و هند و ترکیه نیز با ماهی گیری از آب گل آلود به ئیشبرد منافع خود مشغول می باشند. بنا براین مخالفین دولت نه نگران برنامه هسته ای کشور می باشند و نه نگران وضعیت وزارت علوم. اگر آنها واقعا در مورد این مسائل نگرانی داشتند حداقل باید در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به وی یک تذکر می دادند و یا از افرادی چون رحیم-مشایی که دائما مشغول موازی در امور سیاست خارجی بودند بازخواست می کردند. اما آنها با وجود مخالفت صریح آیت الله خامنه ای با موازی کاری در امور سیاست خارجی و  حمایتهای احمدی نژاد از رحیم-مشایی به تعریف و تمجید از احمدی نژاد ادامه دادند و در برخی موارد نیز با مطرح کردن مسائلی چون جادوگری و رمالی سعی داشتند تا تخلفات وی را ناچیز جلوه دهند. امروز هم این افراد به بیراهه و ناکجا آباد می روند. شکی نیست که شکل گیری تشکلات اصولگرایی که بر تعلق گرایی در امور سیاسی تاکید نموده اند جواب قاطع اصولگرایان ولایتمدار به این افراد می باشد

Montag, 17. November 2014

حمایت رحیم-مشایی از جریان صادق شیرازی برای مقابله با حزب رهروان ولایت

به گفته برخی از بزرگان نظام بعد از محکومیت سعید مرتضوی باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد با سراسیمگی سعی دارد تا با اغتشاش آفرینی در فضای سیاسی کشور و ضربه زدن به جامعتین زمینه بازگشت خود به صحنه سیاسی کشور را فراهم آورد. مدتها است که گمانه زنی در مورد دلایل حمایت احمدی نژاد از حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی ادامه دارد. احمدی نژاد مدعی شده که تغییر جهت نداده و همچنان از مواضع اصولگرایان حمایت می کند و به مخالفت با فتنه گران ادامه می دهد! اما نباید از یاد برد که اعمال افرادی چون سعید مرتضوی به شدت به نظام ضربه زد و وی همواره یکی از حامیان باند رحیم-مشایی بود. در مقطع کنونی مهمترین نگرانی رحیم-مشایی تشکیل شدن حزب رهروان ولایت و حمایت جامعتین از اعتدال گرایی در مجلس شورای اسلامی می باشد چرا که در ان صورت حامیان احمدی نژاد جایی در مجلس نخواهند داشت. به علاوه رحیم-مشایی سعی داشته تا از طریق همکاری با جریان صادق شیرازی برخی از اعضای مجلس خبرگان را متقاعد به همکاری نماید. البته تا به حال رحیم-مشایی باید متوجه شده باشد که مجلس خبرگان به جریانهای انحرافی مورد حمایت وی امکان فضا سازی نخواهد داد. اما با توجه به بیرون رانده شدن افرادی چون محمد رضا رحیمی و سعید مرتضوی از صحنه سیاسی کشور رحیم-مشایی نیز سعی دارد تا به هر نحو ممکن از ادامه تحقیقات مقامات قضایی در مورد ابعاد فساد و رانت خواری در دولتهای احمدی نژاد جلوگیری کند. دشمنی وی با افرادی چون دکتر علی لاریجانی نیز به دلیل حمایت آنها از تعقل گرایی و مخالفت با هر گونه انحراف در اصولگرایی می باشد. مدتها است که رحیم-مشایی دریافته که ازطریق حمایت از افرادی چون امیری فر نمی تواند به اهداف خود دست یابد. بنا براین سعی دارد تا با همکاری ظاهری با حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی و زد و بند با جریان صادق شیرازی که سالها است مورد حمایت محافل استکباری به ویژه در انگلیس و آمریکا بوده به اهداف شوم و دشمن ئسند خود دست یاید. البته اصولگرایان هنوز به خوبی به یاد دارند که چگونه رحیم-مشایی با سوء استفاده از احساسات ملی گرایانه مردم سعی داشته تا آمریکا را متقاعد به حمایت از باند احمدی نژاد نماید. نتیجه این تحرکات البته کوتاه شدن دست مشایی از بسیاری از نهادهای نظام بود. اما وی همچنان به تحرکات خود ادامه داده و این نیز یکی از دلایل اساسی اختلافات میان حامیان احمدی نژاد می باشد

Mittwoch, 12. November 2014

نگرانی شدید احمدی نژاد از افشاگری اصولگرایان در مورد تماسهای وی با اصلاح طلبان

در روزهای اخیر محمود احمدی نژاد به شدت نگران افشاگریهای اصولگرایان در مورد تماسهای خود با محمد خاتمی بوده. این افشاگریها حتی یکی از اعضای بنیاد باران را وادار نمود تا این تماسها را تائید کند. این در حالی بود که احمدی نژاد و برخی از حامیان وی هنوز ادعا می کردند که با فتنه گران ارتباطی نداشته اند. مدتها است که احمدی نژاد سعی دارد تا با تظاهر به حمایت از حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی زمینه بهبود روابط خود با اصلاح طلبان را فراهم آورد. وی به خوبی می داند که حامیان رحیم-مشایی قادر نیستند تا جامعتین را متقاعد به حمایت از بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور نمایند. نگرانی اساسی رحیم-مشایی و احمدی نژاد نیز مخالفت جامعتین با انحرافات سیاسی و اجتماعی می باشد. برخی از اعضای جامعتین بارها هشدار داده اند که انحرافات عقیدتی رحیم-مشایی خطری بسیار بزرگ برای نظام می باشد. امروز هر فرد مطلعی می داند که انحرافات عقیدتی رحیم-مشایی بسیار بدتر از عقاید انحرافی حلقه موسوم به کیان می باشد چرا که اعضای این حلقه چون عبالکریم سروش به خوبی شناخته شده بودند. به علاوه افرادی چون محسن کدیور نیز در سالهای اخیر به صراحت با ضد انقلاب وارد مذاکره شده اند. اما رحیم-مشایی و احمدی نژاد با شعار حمایت از ولایت به اصل و اساس نظام هجمه بردند. آنها در حالی ادعای حمایت از رهبری نظام را می نمودند که احکام حکومتی آیت الله خامنه ای را نادیده می گرفتند و در برخی از موارد حتی به فتنه گری بر علیه قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی مشغول بودند. بی دلیل نبود که آیت الله خامنه ای با حمایت از تشکیل شورای عالی حل اختلاف تصمیم گرفتند تا از ادامه ضربات احمدی نژاد به اصل و اساس نظام جلوگیری کنند. حامیان احمدی نژاد نیز بارها و بارها به دروغ مدعی شدند که حمایت رهبری نظام از دولت وی حمایتی ویژه می باشد! این در حالی است که حتی فردی چون محمد خاتمی قادر نبود بدون حمایت رهبری نظام به کار خود ادامه دهد. شاید بتوان گفت وجه مشترک محمد خاتمی و احمدی نژاد همین سوء استفاده از سعه صدر رهبری نظام برای ئیشبرد اهداف شخصی و سیاسی بود. بنا براین تعجبی هم ندارد که دو فرد سودجو سعی داشته اند تا با هزینه کردن از رهبری نظام به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه دهند. اما این بار این افراد سعی دارند تا با مخفی کاری و حتی تظاهر به این که اصلا تماسی با یکدیگر نداشته اند بر علیه مجلس خبرگان توطئه کنند. شکی نیست که وجه مشترک اصلاح طلبان افراطی و حامیان رحیم-مشایی ضدیت با رهبری نظام و حمایت از انحرفات عقیدتی و حتی مذهبی می باشد. امروز حامیان رحیم-مشایی همان کارهای حزب منحله مشارکت و نهضت موسوم به آزادی را انجام می دهند. اسلام مورد حمایت رحیم-مشایی همان اسلام ابراهیم یزدی می باشد. سیاست خارجی رحیم-مشایی همان سیاست خارجی دولت موقت بازرگان می باشد. بی دلیل نیست که در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد بارها و بارها شاهد موازی کاری در امور سیاست خارجی بودیم. افرادی که امروز دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را متهم به مخفی کاری در مورد مذاکرات مسقط نموده اند در زمان موازی کاریهای رحیم-مشایی و ملاقاتهای وی با واسطه های دولت آمریکا کجا بودند؟ شکی نیست که برای مذاکره با آمریکا اصلا نیازی به مخفی کاری نبود چرا که هر زمان نیازی به مذاکره بوده شخص آیت الله خامنه ای رسما مذاکرات را تائید نموده اند و در برخی از موارد حتی دکتر علی اکر ولایتی را مامور نموده اند تا با آمریکا مذاکره کند . حامیان احمدی نژاد هنوز نگفته اند چرا خود احمدی نژاد اعتراف نمود که در سالهای آخر ریاست جمهوری خود در مذاکرات رسمی هسته ای اصلا نقشی نداشت. مگر امکان دارد که رئیس جمهور نتواند با اجازه رهبری نظام در مذاکرات شرکت کند؟ بنا براین این سخن احمدی نژاد حاکی از اعتراف وی به مخالفت رهبری نظام با مواضع اتخاذ شده توسط وی می باشد. یکی از نگرانیهای اساسی حامیان احمدی نژاد در مورد برخی از سخنان حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در زمان مذاکرات هسته ای نیز این بود که وی به صراحت اظهار داشته بود که رهبری نظام مخالف مذاکرات نبودند. امروز احمدی نژاد سعی دارد تا تظاهر به حمایت از خانواده امام (ره) و زد و بند با برخی از اصلاح طلبان افراطی که توسط تشکلهای خود هم طرد شده اند دوباره وارد صحنه سیاسی کشور شود. وی به خوبی می داند که هیچکدام از تشکهای اصولگرا از وی حمایت نمی کنند. تنها حامیان وی عده ای جاه طلب در میان برخی از مدعیذان دروغین اصئولگرایی و اصلاح طلبان افراطی طرد شده توسط نظام می باشند. به همین دلیل وی سعی داشته تا با بزرگنمایی سخنان برخی از اصلاح طلبان افراطی که سعی دارند تا دوباره وی را مطرح کنند وارد صحنه سیاسی کشور شود. اما مخالفت بسیار شدید اصولگرایان با انحرافات رحیم-مشایی باعث شده تا احمدی نژاد به سرعت تغییر موضع دهد. وی هنوز ادعا می کند که با خاتمی تماسی نداشته. مشخص نیست چرا خاتمی می خواهد با وی تماس داشته باشد!؟ تنها دلیل خاتمی بدون شک استفاده از امکانات باند رحیم-مشایی برای همکاری با حامیان افرادی چون امیری فر می باشد. امروز احمدی نژاد سعی دارد تا فرافکنی در مورد ابعاد همکاریهای خود با اصلاح طلبان افراطی برای ریاست جمهوری خود و یا حتی رحیم-مشایی زمینه سازی کند. وی تصور نموده که می تواند با سوء استفاده از شرایط حساس کشور و منطقه و با همکاری اصلاح طلبان روابط خود را با آمریکا هم بهبود دهد و ای چه بسا با حمایت آمریکا رحیم-مشایی را به قدرت برساند و خود نیز مانند خاتمی به عنوان واسطه عمل کند. دلیل اساسی نگرانی احمدی نژاد نیز افشاگریهای اصولگرایان در مورد ابعاد هولناک طرح وی برای به قدرت رساندن رحیم-مشایی می باشد  

Montag, 10. November 2014

چه کسانی در تاریکی مذاکره می کردند؟: نقدی بر هجمه اتاقهای عملیاتی مدعیان دروغین اصولگرایی به دولت روحانی

در حالی که مذاکرات هسته ای در مسقط سرنوشت ساز توصیف شده اند و مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران سعی دارند تا با بهره گیری از رهنمودهای رهبری نظام از حقوق هسته ای ایران در مذاکرات دفاع کنند عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی که در کارنامه سیاه آنها چیزی جز ضربه زدن به متافع نظام و هزینه کردن از رهبری برای ئیشبرد مقاصد شخصی و سیاسی دیده نمی شود سعی دارند تا دوباره مسئولین دولتی را به خیانت متهم کنند. برای مثال عده ای که با اعمال و اظهارات خود در طول ده سال گذشته برای افراطی ترین مخالفین نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی خوراک تبلیغاتی فراهم کرده اند و خود بارها به طور مخفیانه در دوران زمامداری خود به موازی کاری در سیاست خارجی مشغول بوده اند این بار با مطرح کردن این مسئله که مذاکرات مسقط در تاریکی صورت گرفته اند و منافع نظام به خطر افتاده سعی داشته اند تا نمایندگان را متقاعد کنند که وزیر امور خارجه و یا حتی رئیس جمهور را تهدید به استیضاح کنند. این در حالی است که نه تنها رهبری نظام کاملا بر مذاکرات اشراف داشته اند بلکه برخی از مشاوران آیت الله خامنه ای چون دکتر علی اکبر ولایتی نیز با مذاکره کنندگان دائما در حال تبادل نظر می باشند. به علاوه تمامی مواضع اتخاذ شده توسط نظام نیز مورد تائید شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته. حتی افرادی چون حسین شریعتمداری نیز که از مخالفان سر سخت دولت می باشند مجبور شده اند اعتراف کنند که مواضع اتخاذ شده توسط دکتر محمد جواد ظریف همان مواضع اصولی نظام می باشد. بنا براین مشخص نیست چرا این افراد هنوز سعی دارند تا با تهدید دولت به ئیشبرد منافع خود بئردازند. کمیته موسوم به صیانت از منافع ایران که برخی از اعضای آن در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به شدت به منافع نظام ضربه زدند و دائما مشغول موازی کاری در امور سیاست خارجی بودند امروز به خود اجازه می دهد که به نمایندگان مجلس شورای اسلامی دستور دهد کدام وزیر را استیضاح و کدام وزیر را استیضاح نکنند! این کمیته با نادیده گرفتن دغدغه های فرهنگی برخی از نمایندگان مجلس و بی توجهی به نقش شورای عالی امنیت ملی در تصمیم سازی در امور هسته ای به نمایندگان امر و نهی نموده و حتی اظهار داشته که فعلا مهمترین مسئله استیضاح وزیر امور خارجه و فشار بر رئیس جمهور می باشد! برخی دیگر از افراد نزدیک به این کمیته سعی داشته اند تا وزیر نفت را استیضاح کنند. این در حالی است که آیت الله خامنه ای بارها موضع خود را به طور خیلی واضح بیان نموده اند و حتی به مخالفان دولت گفته اند که از مذاکرات حمایت می کنند. اما مدعیان دروغین اصولگرایی این بار هم سعی دارند تا خود را دلسوزتر از رهبری نظام نشان دهند و با دادن شعارهای بعضا عامه ئسندانه ولی در واقع دشمن شاد کن در حساسترین دور مذاکرات به کمک دشمنان نظام شتافته اند. بدیهی است که تهدیداتی چون مطرح نمودن عدم کفایت رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی یا استیضاح وزیر امور خارجه و وزیر نفت یا سخن گفتن در مورد گریز هسته ای فقط برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم می آورد. امروز اصولگرایان باید به سخنان افراد مطلعی چون آیت الله محمد محمدی ریشهری توجه کنند که اخیرا اظهار داشت دشمنان نظام در برخی از موارد از طریق ده واسطه مسئولین را تحت تاثیر قرار می دهند. حال باید ئرسید کدام کشورها و کدام محافل استکباری از مطرح شدن مسائلی چون طرح عدم کفایت رئیس جمهور و یا استیضاح وزیر امور خارجه و وزیر نفت در حساسترین دور مذاکرات هستده ای سود می برند؟ مگر رژیم صهیوینستی بارها نگفته که رئیس جمهور و و زیر امور خارجه در ایران از خود قدرتی ندارند؟ مگر صهیونیستها بارها نگفته اند که نظام قادر نیست به طور قانونی مسائل سیاسی و اقتصادی را حل و فصل کند؟ مگر رژیم دست نشانده عربستان با کمک آمریکا سعی نکرده تا نفت را ارزانتر کند تا به اقتصاد ایران ضربه بزند و از افرایش قدرت اقتصادی ایران که نتیجه مستقیم تعلیق یا لغو تحریمها می باشد جلوگیری کند؟ بدیهی است که فشار  بر مجلس شورای اسلامی توسط افرادی که به غلط خود را نماینده ملت و سخنگوی نظام می دانند فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان صهیونیست رژیم دست نشانده عربستان خواهد شد. برخی از مخالفین دولت با متهم نمودن حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و دکتر محمد جواد ظریف به خوشبینی مفرط در مورد مواضع دولت اوباما اظهار داشته اند که مواضع اوباما و کری همان مواضع جمهوری خواهان و لابی صهیونیستی می باشد! در جو.اب آنها باید گفت که موضع رسمی جمهوری خواهان و لابی صهیونیستی جلوگیری از هر گونه غنی سازی در خاک ایران و متوقف نمودن برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران می باشد. این مواضع رسمی این افراد است و آنها بارها و بارها نیز مواضع خود را به طور رسمی در کنگره مطرح نموده اند. سخنان اوباما در مورد احتمال متقاعد نمودن کنگره نیز بیش از آن که حاکی از قدرت اوباما باشد حاکی از تلاش وی برای جلوگیری از توقف مذاکرات و جنگ در منطقه می باشد. از هم اکنون جمهوریخواهان سعی دارند تا زمینه را برای اشغال عراق و سوریه فراهم آورند. البته نباید از یاد برد که در ایران هم افرادی چون حسین شریعتمداری که امروز به غلط از دولت انتقاد می کنند بارها اظهار داشته اند که جمهوری اسلامی ایران باید در سطح منطقه با آمریکا بجنگد. اصولا این افراد نمی خواهند که ایران کشوری آرام و ئیشرفته باشد و با جهان و بخصوص همسایگان خود روابط حسته داشته باشد. در صورت اجرای سیاستهای مورد حمایت این افراد کشور در وضعیتی بسیار بدتر از دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد قرار خواهد گرفت و این بار حتی رهبران کشورهایی چون بولیوی و کومور و سوازیلند هم علاقه ای به دیدار با جانشینان روحانی در سازمان ملل نخواهند داشت. وضعیت کشور نیز مانند عراق یا سوریه خواهد شد. از هم اکنون می توان دید که رژیم صهیونیستی سعی دارد تا با زمینه سازی برای جنگهای مذهبی و قومی در منطقه و حمایت مستقیم و غیر مستقیم از گروهکهای تکفیری مانند داعش زمینه اجرای چنین سناریویی در ایران را فراهم آورد. خوشبختانه بسیاری از مسئولین بلند ئایه نظام با هوشیاری کامل از تحرکات دشمنان نظام به کار خود ادامه  داده اند. مخالفین مذاکرات هم باید با درک این واقعیتها مسائل را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. اما با کمال تاسف می بینیم که اتاقهای عملیاتی مخالفین دولت امروز با شعار حمایت از برنامه هسته ای کشور به کمک افراطی ترین مخالفین نظام شتافته اند و نه تنها به رهبری اصلا کمک نمی کنند بلکه با بدترین دشمنان رهبری متحد شده اند. بدیهی است که اصولگریان تعقل گرا نیز به شدت با ادامه چنین روندی مخالفت خواهند نمود

Dienstag, 4. November 2014

فرهنگ عاشورا و هجمه مخالفین روحانی به رهبری نظام

با فرارسیدن عاشورای حسینی و تقارن مراسم عاشورای امسال با تسخیر لانه جاسوسی تبلیغات مخالفین دولت وارد فاز جدید و بسیار خطرناکی شده که بی شباهت به تحرکات دشمنان امام حسین (ع) نیست. عده ای منفعت طلب که در طول حیات سیاسی خود نه به فرهنگ عاشورا علاقه ای داشته اند و نه از انقلاب شکوهمند اسلامی حمایت کرده اند امروز با شعار مخالفت با دولت سعی دارند تا به اصل و اساس نظام ضربه بزنند. در روزهای اخیر برخی از این افراد که بعضا از اعضای جبهه موسوم به ئایداری نیز می باشند با حمایت از بی قانونی در کشور و سخن گفتن در مورد لزوم مجازات افراد بدون طی مراحل قانونی سعی داشته اند تا با نقض آشکار حقوق بشر به دشمنان نظام کمک کنند و در روابط جمهوری ایران با کشورهای دیگر در حساسترین مرحله مذاکرات هسته ای اخلالگری کنند. این افراد گویا نمی دانند که اقتدار هیچ کشوری فقط به شعار دادن بستگی ندارد و برای رسیدن به اهداف خود هر کشوری باید معقولانه عمل کند. این افراد کج فهم که نه فرهنگ عاشورا را درک کرده اند و نه اصلا به مکتب امام حسین (ع) علاقه دارند مدتها با مبارزه با رژیم ستمشاهی مخالف بودند و حتی از امام خمینی (ره) به دلیل حمایت از فرهنگ عاشورا انتقاد می کردند. این افراد در دوران ستمشاهی حمایت از فرهنگ عاشورا و نهضت حسینی را در تضاد با منافع دنیوی خود می دانستند و حاضر بودند برای مخالفت با عاشورای حسینی به جمع جیره خواران رژیم سفاک محمد رضا بئیوندند. امروز هم درک این افراد از نهضت حسینی فقط قابل مقایسه با درک روحانی نمایان مفتخور دربار رژیم دست نشانده آل سعود می باشد که از یزید حمایت می کنند و حکم حمله به شیعیان را صادر می کنند. این افراد حمایت از ولایت فقیه را با اسلام درباری اشتباه گرفته اند و با وجود هشدارهای آیت الله خامنه ای هنوز فکر می کنند که با تملق و چائلوسی می توانند رهبری نظام را منزوی کنند و خود قدرت را قبضه کنند. بی دلیل نبود که اخیرا آیت الله امجد به شدت به این دسته از افراد هشدار داد و سعی کرد به آنها بفهماند که تحرکات آنها فقط باعث تضعیف نظام خواهد شد. هنگامی که افرادی چون مرتضی-آقا-تهرانی که نه سابقه شرکت در انقلاب و نه چنگ تحمیلی و نه کمک به کشور در دوران سازندگی را دارند با نادیده گرفتن سخنان آیت الله خامنه ای و مسئولین قوه قضائیه خواهان مجازات افراد بدون محاکمه می شوند هر فرد مطعی می تواند درک کند که مهمترین هدف چنین افرادی اغتشاش آفرینی در کشور و ضربه زدن به نظام می باشد. هنگامی که فردی مانند ئناهیان در مراسم سالروز تسخیر لانه جاسوسی می گوید که مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران باید به مقامات آمریکایی بگویند که در صورت لزوم با داعش وارد مذاکره خواهند شد ولی با گروه 5+1 قراردادی منعقد نخواهند نمود وی دارد در واقع به اصل و اساس رهبری نظام ضربه می زند. ئناهیان باید بگوید که آیت الله خامنه ای و یا مسئولین دیگر نظام در کدامیک از سخنان خود از مذاکره با گروهک تکفیری و تروریستی داعش حمایت کرده اند؟ بعید به نظر می رسد که ئناهیان سخنان بسیار مهم آیت الله خامنه ای در مورد گروهکهای تکفیری را نشنیده و یا نخوانده باشد. امروز برخی از افراد فرصت طلب سعی دارند تا با فرافکنی و غوغاسالاری به دروغ ادعا کنند که مکتب عاشورا یعنی اغتشاش آفرینی در کشور. این افراد حتی تعقل گرایی در سیاست را ضد مکتب عاشورا معرفی کرده اند! مهمترین هدف این افراد دست یابی به منافع نامشروع باندی خود می باشد نه حمایت از مکتب عاشورا. این افراد به خوبی می دانند که امروز هیچ مسئولی در کشور اعم از رئیس جمهور یا وزیر امور خارجه یا رئیس قوه قضائیه نمی تواند بدون اجازه رهبری نظام و شورای عالی امنیت ملی در مورد مسائل حساس امنیتی تصمیم بگیرد. این افراد هنوز بعضا تصور می کنند که دولت روحانی نیز مانند دولتهای احمدی نژاد می باشد. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد روزی نمی گذشت که ولایتمداران در مورد فاصله گرفتن احمدی نژاد یا رحیم-مشایی از رهبری نظام هشدار ندهند. البته در بسیاری از موارد آیت الله خامنه ای شخصا مجبور شدند که به رحیم-مشایی و احمدی نژاد هشدار بدهند. اما آن روزها این افراد نه تنها از رهبری نظام حمایت نکردند بلکه با مطرح نمودن مسائلی چون جادوگری و رمالی و غیره سعی داشتند تا از اتهامات رحیم-مشایی بکاهند و احمدی نژاد را نیز فردی نادان و یا خرافاتی جلوه دهند. این در حالی بود که خود احمدی نژاد بارها و بارها به صراحت اظهار داشت که نه تنها از اعمال خلاف رحیم-مشایی حمایت می کند بلکه حتی اعلام نمود که تحقیق در مورد اعمال خلاف اعضای کابینه خط قرمز وی می باشد. یعنی اعضای کابینه می توانند تا دلشان می خواهد بیت المال را غارت کنند و حقوق مردم و بخصوص مستضعفین را ئایمال کنند و قوه قضائیه و مجلس و دیگر نهادهای نظارتی نیز اصلا حق ندارند اظهار نظر کنند! آن روزها افرادی که امروز از ضرورت حمایت از مکتب عاشورا سخن می گویند نه از احمدی نژاد انتقاد کردند و نه به رحیم-مشایی هشدارهای معقولانه دادند. بنا براین دلوائسی این افراد ربطی به نظر دولت در مورد مکتب عاشورا ندارد. این افراد فققط عده ای فرصت طلب هستند که سعی دارند با سوء استفاده از هر سخنی و هر واقعه ای به اغتشاش آفرینی در کشور بئردازند. بدبختانه این فراد نه متوجه اهمیت سخنان ایت الله خامنه ای شده اند و نه هشدارهای مسئولین دیگر نظام را درک کرده اند. در واقع مهمترین نگرانی این افراد این است که امروز دیگر کشور مانند دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به بیراهه نمی رود تا آنها بتوانند زمینه را برای قبضه نمودن قدرت فراهم آورند. این افراد بنا براین بیشتر به دشمنان امام حسین (ع) شباهت دارند تا به دلسوزان ولایتمدار نظام