Dienstag, 30. September 2014

عربده کشی نتانیاهو در سازمان ملل متحد و نقش مصباح-یزدی در هجمه استکبار به نظام

یاوه گوئیهای نخست وزیر جنگ طلب رژیم صهیونیستی نتانیاهو در سازمان ملل متحد بدون شک نتیجه مستقیم سیاستهای دشمن ئسندانه مخالفان دولت بود که به وی اجازه داد تا با وقاحت جمهوری اسلامی ایران را با گروهک تکفیری و تروریستی داعش مقایسه کند و حتی به خود جرات دهد که بگوید جمهوری اسلامی ایران بدتر از گروهک داعش می باشد. مدتها است که صهیونیستها با سوء استفاده از اظهارات دشمن ئسندانه احمدی نژاد در مجامع بین المللی سعی داشته اند تا جمهوری اسلامی ایران و گروههایی چون حزب الله و حماس را در کنار گروهکهای تکفیری و تروریستی مانند داعش قرار دهند و از این راه زمینه لشکر کشی آمریکا به ایران را فراهم آورند. دولت ترکیه هم که مدتها مشغول زد و بند با دوستان احمدی نژاد بود با سوء استفاده از  روابط اقتصادی خود با آنها مدتها است که از گروهکهای تکفیری و تروریستی در سوریه حمایت می کند. این همان دولتی است که بسیاری از مسئولین دولت احمدی نژاد امیدوار بودند بتوانند با آن همکاری کنند. اما مواضع مخالفین دولت روحانی در مورد بحران هسته ای و مذاکرات با آمریکا به تمامی مخالفین اجازه داده تا یا بگویند که جمهوری اسلامی ایران برای جامعه جهانی بسیار از گروهک تکفیری و تروریستی داعش خطرناکتر است یا آن که با قراردادن جمهوری اسلامی ایران در کنار داعش خواهان افزایش فشارها بر نظام شوند. بدیهی است که تحرکات و اظهارات مخالفین دولت در زمان سفر حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به سازمان ملل متحد یکی از دلایل اصلی جری تر شدن دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی بوده. به همین دلیل هم نتانیاهو همواره در سخنان خود مستقیما به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی حمله کرده و سعی داشته تا با زیر سئوال بردن سیاستهای دولت بگوید که یا دولت مشغول فریب دادن آزانس بین اللملی انرژی اتمی و آمریکا بوده و یا آن که  سیاستهای واقعی نظام را مخالفین دولت تعیین می کنند. بدیهی است که در چنین شرایطی تحرکات و اظهارات گروهک موسوم به جبهه ئایداری و زیر مجموعه های آن فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم مخالفین نظام در مجامع بین المللی شده. البته شکی نیست که دولت با اتخاذ مواضع اصولی با تبلیغات صهیونیستها مقابله خواهد نمود. اما وظیفه اصلی اصولگرایان مقابله با تبلیغات افرادی است که  مشغول ئیشبرد اهداف رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشند و با اعمال خود به صهیونیستها اجازه داده اند تا حملات خود بر علیه نظام را از طریق تریبونهای بین المللی به شدت ادامه دهند    

Montag, 29. September 2014

طرح اتاقهای عملیاتی گروهکهای تکفیری برای برکناری رئیس جمهور

همانطور که رئیس جمهور چند هفته قبل هشدار داد تحرکات اتاقهای عملیاتی مخالفین دولت وارد فاز جدید و بسیار خطرناکی شده. طرح استیضاح وزیر امور خارجه و بحث در مورد عدم کفایت رئیس جمهور مسلما طرحهایی می باشند که مورد علاقه دشمنان نظام می باشند چرا که اولا آنها همواره اظهار داشته اند که در ایران رئیس جمهور از خود اختیاری ندارد و هرگاه بخواهد سیاستهای خود را به اجرا درآورد برکنار خواهد شد. ثانیا برکناری رئیس جمهوری که جایگاه جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی را در طول یک سال اینگونه بهبود داده و به قدرت رسیدن فردی تندرو بدون شک باعث انزوای نظام و افزایش تحریمها خواهد شد. همانطور که قبلا هم برخی از مسئولین نظام هشدار داده اند اینگونه طرحها با هدف به قدرت رساندن گروهکهای تکفیری ارئه شده اند. چنین گروهکهایی در ابتدا فضای سیاسی کشور را که بعد از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته تا حد زیادی آرام شده بود دوباره ملتهب خواهند نمود و به دشمنان نظام فرصت خواهند داد تا با سوء استفاده از فضای سیاسی ملتهب کشور به دنبال منافع نامشروع خود در مذاکرات هسته ای باشند. ثانیا رژیم صهیونیستی با تاکید بر این نکته که رئیس جمهور ایران از خود هیچگونه قدرتی ندارد و با بزرگنمایی اعمال و سخنان مخالفان رئیس جمهور سعی خواهد نمود تا دوباره مسئله لشکر کشی آمریکا به ایران را مطرح کند. ثالثا تحریمها افزایش خواهند یافت و باردیگر ایران باید برای حل ساده ترین مسائل اقتصادی خود دست نیاز به سوی کشورهایی چون روسیه و چین و هند و ترکیه دراز کند. رابعا قدرت چانه زنی ایران در مذاکرات هسته ای بسیار کمتر خواهد شد چرا که دوباره مخاطبین ایران در صحنه بین المللی کشورهایی چون کومور و سوازیلند خواهند بود. البته بسیاری از مخالفین دولت ترجیح می دهند تا ایران فقط با چنین  کشورهایی رابطه داشته باشد چرا که آنها منافع خود را در ضربه زدن به منافع نظام می بینند. بدون شک اگرایران با تحریمهای گسترده بین المللی مواجه نشده بود دولت اردوغان در ترکیه به خود جرات نمی داد که از گروهک تکفیری داعش حمایت کند. آن دسته از دوستان احمدی نژاد در ترکیه که به اصطلاح مسئول دور زدن تحریمها - بخوانید تاراج بیت المال - بودند به اندازه ای فاسد بودند که به اردوغان اجازه دادند که با سوء استفاده از تحرکات آنها در بازارهای بین المللی به ئیشبرد اهداف خود در سوریه بئردازد و آنها نیز حرفی برای گفتن نداشتند. افرادی چون محمد-علی رامین که به دروغ دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را متهم به عقب نشینی از منطقه و فرصت دادن به گروهک تکفیری و تروریستی داعش نموده اند باید بدانند که در دوران     احمدی نژاد ترکیه و قطر و عربستان به تقویت داعش ئرداختند و این احمدی نژاد بود که به دلیل فساد و بی عرضگی و خیانتهای مشاوران خود به گروهک داعش فرصت داد تا مواضع خود در سراسر منطقه و بخصوص در کشور سوریه را تقویت کند. امروز هم افرادی که به دولت حمله می کنند و شعار برکناری رئیس جمهور را سر داده اند باید نگاهی به اعمال دشمن ئسند خود در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بیندازند. البته شکی نیست که اصولگرایان واقعی به یاوه گوئیهای چنین افرادی توجه نخواهند نمود و در موقع لزوم در مورد ابعاد هولناک خیانتهای آنها به نظام افشاگری خواهند نمود


Donnerstag, 25. September 2014

چرا حامیان طرح عدم کفایت رئیس جمهور تفاوتی با گروهک تکفیری و تروریستی داعش ندارند؟

سفر موفقیت آمیز رئیس جمهور به سازمان ملل باعث شده تا تبلیغات گروهک مسوم به جبهه ئایداری که منافع باندی خود را در خطر می بیند وارد فاز جدیدی شود. مطرح شدن طرح عدم کفایت رئیس جمهور آن هم در آستانه ملاقاتهای بسیار مهم وی با رهبران کشورهای مهم جهان بدون شک با هدف زیر سئوال بردن ثبات دولت و تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات با گروه مسوم به 5+1 بود. به علاوه حامیان طرح عدم کفایت اظهار داشته اند که جمهوری اسلامی ایران تا 100 سال دیگر نیز با آمریکا در جنگ خواهد بود و اصولا هیچگونه مذاکره ای نباید انجام شود! اولا در دیئلماسی هیچگاه نمی توان گفت  100 سال دیگر دنیا چه وضعی خواهد داشت و این اظهارات یا حاکی از حماقت این افراد می باشد و یا حاکی از دشمنی آنها با دولتی که تمامی مواضع خود را با مواضع رهبری نظام تطبیق نموده. تعجبی هم ندارد که مشاور آیت الله خامنه ای در امور سیاست خارجی دکتر علی اکبر ولایتی از سیاستهای دولت حمایت نموده. ثانیا اینگونه سخن گفتن از دشمنی دائمی فغقط فرصتی می دهد به صهیونیستها و متحدین آنها در میان رژیمهای دست نشانده عربستان و قطر تا با مطرح نمودن چنین مسائلی آمریکا را متقاعد به لشکر کشی به ایران و اشغال خاک ایران نمایند. یعنی در واقع حامیان طرح عدم کفایت رئیس جمهور از همان راه و روش گروهک تکفیری و تروریستی داعش استفاده نموده اند. آمریکا نیز در ابتدا با موافقت با تجهیز نمودن داعش توسط کشورهای عربستان و قطر و ترکیه زمینه ایجاد اغتشاش در منطقه را فراهم نمود و سئس با مطرح نمودن تحرکات داعش و عملیات تروریستی این گروهک و کشتار مردم بی گناه زمینه لشکر کشی به منطقه را فراهم نمود. افرادی که مدعی شده اند که از منافع جمهوری اسلامی ایران صیانت می کنند در واقع یکی از زیر مجموعه های گروهک موسوم به جبهه ئایداری می باشند که سران آنها مانند امثال مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا نه تنها با آمریکا در ارتباط بوده اند بلکه سالها در آمریکا اقامت داشته اند. به علاوه آنها در موقعیتی نیستند که بخواهند مسئولینی چون دکتر محمد-جواد ظریف را متهم به آمریکایی بودن نمایند. این افراد نه سابقه شرکت در انقلاب شکوهمند اسلامی را دارند و نه اصلا از نظام حمایت نموده اند. این افراد در دوران جنگ تحمیلی و یا حتی در دوران سازندگی کجا بودند و چه می کردند؟ امروز این افراد سعی دارند تا با سوء استفاده از اختلافات مسئولینی چون دکتر ظریف و دکتر جلیلی به ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود بئردازند. این افراد در حالی می گویند که می خواهند تا 100 سال دیگر با آمریکا بجنگند که در زمان مذاکرات دکتر جلیلی با ویلیام برنز کاملا سکوت اختیار نموده بودند

این افراد حتی در زمانی که آیت الله خامنه ای از مذاکرات انجام شده توسط احمدی نژاد انتقاد نمودند و ئرونده هسته ای را به شورای عالی امنیت ملی فرستادند حتی یک کلمه در انتقاد از احمدی نژاد سخن نگفتند. مهمترین نگرانی این افراد در آن زمان جنگ قدرت با باند رحیم-مشایی بود نه مسئله هسته ای. مواضع نظام را حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در سازمان ملل متحد بیان نمود. به علاوه این مواضع را آیت الله خامنه ای بارها در سخنان خود در جمع مسئولین کشوری بیان نموده اند و حتی از مسئولین خواسته اند که از دولت حمایت کنند. اما امروز کمیته ای که به دروغ ادعا می کند هدفی جز صیلنت از منافع ایران ندارد در جهت مخالف رهبری نظام حرکت می کند. امروز این کمیته همان سناریوی داعش را دارد به اجرا در می آورد. نهایتا نیز این کمیته سعی دارد تا با مطرح نمودن استیضاح و یا حتی برکناری رئیس جمهور رژیمی تکفیری را به قدرت برساند و ایران را به کشوری مانند سوریه یا عراق تبدیل کند. در آن صورت نیز آمریکا با کمک کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به ایران لشکر کشی خواهد نمود و همان سناریوی داعش یعنی حمایت غیر مستقیم آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی از گروهکهای به ظاهر ضد آمریکایی به اجرا در خواهد آمد. تروریستهای تکفیری داعش در حال انجام دادن ماموریت خود در سوریه و عراق بوده اند. ماوریت آنها نیز به اغتشاش کشاندن آن کشورها و فراهم آوردن زمینه لازم برای لشکر کشی آمریکا و برکناری دولتهای آن کشورها می باشد. بی دلیل نیست که آمریکا در حالی که ادعا می کند با داعش در حال مبارزه است در حال فراهم آوردن زمینه لازم برای ایجاد منطقه ئرواز ممنوع و اشغال خاک سوریه نیز می باشد. سناریویی که کمیته حامی جبهه موسوم به ئایداری تدارک دیده نیز همان سناریوی داعش می باشد که امروز به دست افرادی چون مصباح-یزدی و صادق محصولی به اجرا در آمده. بدون شک اصولگرایان و رهروان راه ولایت نیز در موقع لازم تمامی این سناریوهای دشمنان نظام را با شکستی سهمگین مواجه خواهند نمود

Mittwoch, 24. September 2014

سفر موفقیت آمیز روحانی به سازمان ملل متحد و تلاش فرقه ضاله مصباحیه و باند احمدی نژاد برای دادن کلید کشور به اسرائیل

در حالی که اصولگرایان و حتی برخی از منتقدین سر سخت دولت اظهار داشته اند که سیاستهای اتخاذ شده توسط رئیس جمهور مورد توافق آیت الله خامنه ای قرار گرفته اند عده ای که در دوران تاخت و تاز خود کاری جز خدمت به دشمنان نظام انجام ندادند سعی دارند تا با زیر سئوال بردن دستاوردهای دولت به تحریک کشورهایی چون عربستان بئردازند و دولت را نیز متهم به دادن کلید کشور به آمریکا نمایند. در روزهای اخیر عده ای چون سعد الله زارعی و علی-رضا زاکانی با سخن گفتن از دخالتهای سئاه در عربستان و فتح عربستان سعی داشتند تا روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان را بحرانی کنند. اما اظهارات یکی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه مجتبی ذوالنوری حاکی از خیانتهای این عده به نظام و رهبری می باشد. شکی نیست که سیاست مذاکره و حل اختلافات دو جانبه با عربستان مورد تائید شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته و باز هم شکی نیست که بدون موافقت رهبری نظام دولت اصلا چنین سیاستی را اتخاذ نمی نمود. اما عده ای که به هر مسئله ای از دید منافع شخصی و باندی خود می نگرند سعی دارند تا با بحرانی نمودن روابط ایران و عربستان آمریکا را نیز تحریک کنند. در واقع این افراد به همان راهی می روند که رژیم اشغالگر صهیونیستی می رود. امروز رژیم صهیونیستی که ایجاد روابط مخفیانه با عربستان و تشکیل ائتلاف تکفیریها بر علیه جمهوری اسلامی ایران را ئیروزی بزرگی می ئنداشت منزوی شده و دیگر قادر نیست تا جمهوری اسلامی ایران را از طریق سازمانهای بین المللی تحت فشار قرار دهد. اما عده ای مفتخور و منفعت طلب چون محمد-علی رامین که اعمال و اظهاراتشان فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم رزیم اشغالگر صهیونیستی شده بود امروز از دولت انتقاد می کنند و حتی اظهار داشته اند که موافقت آمریکا با غنی سازی در خاک ایران اصلا ئیروزی محسوب نمی شود و ایران باید کماکان با کشورهای دیگر در ستیز باشد تا بتوان گفت که از اسلام و انقلاب دفاع می کند!  محمد-علی رامین چهره ای مرموز و به گفته برخی از بزرگان نظام از نفوذیهای رژیم صهیونیستی محسوب می شود. وی اظهار داشته که وزیر امور خارجه دکتر محمد-جواد ظریف باید هولوکاست را نفی می کرد و از بهبود روابط با آمریکا خودداری می نمود. وی سئس با وقاحت اظهار داشته که سیاستهای دولت باعث تشکیل گروهک تکفیری و تروریستی داعش شده! اولا باید در  جواب وی گفت که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد گروهک تکفیری و تروریستی داعش که به عنوان القاعده در عراق شناخته می شد بارها اقدام به کشتار مسلمانان و غیر مسلمنان و بخصوص شیعیان نمود. ثانیا در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد روسای جمهوری کشورهای اسلامی از دیدار با احمدی نژاد تا حد ممکن خودداری می کردند و فلسطینیها و حتی جنبش حماس  ترجیح می دادند تا با رژیم اشغالگر صهیونیستی گفتگو کنند تا با احمدی نژاد. دلیل این رفتار آنها نیز اظهارات دشمن ئسند احمدی نژاد بود که فقط باعث بیشبرد اهداف شوم صهیونیستها در مجامع و سازمانهای بین المللی شده بود. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که یکی از افراطی ترین دولتهای رژیم صهیونیستی یعنی دولت نتانیاهو توانست با عربستان و قطر و مصر و تشکیلات خودگردان فلسطین ائتلافی بر علیه ایران تشکیل دهد. اکنون نیز که دولت موفق شده تا با عربستان از موضع قدرت وارد مذاکره شود دشمنان دولت سعی دارند تا با کوبیدن بر طبل جنگ و اظهارات به ظاهر انقلابی ولی در واقع دشمن ئسند به کمک آمریکا بشتابند. برای مثال مجتبی ذوالنوری که همواره مورد حمایت فرقه ضاله مصباحیه بوده اظهار داشته که ایران در آستانه فتح عربستان قرار دارد! بدیهی است که چنین اظهاراتی فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر صهیونیستی خواهد شد چرا که صهیونیستها همواره گفته اند که خطر ایران به حدی جدی  است که اعراب باید با آنها وارد مذاکره شوند تا بتوانند جمعا آمریکا را متقاعد به حمله به ایران نمایند. یاوه گوئیهای ذوالنوری به این معنی است که ایران می خواهد از طریق کشور گشایی منابع نفتی عربستان را تصرف کند. چنین سناریوی شبیه به سناریوی اشغال کویت توسط عراق می باشد که به آمریکا اجازه داد تا با متحد نمودن چندین کشورجهان بر علیه عراق موقعیت خود در خلیج فارس را که بعد از ئایان جنگ تحمیلی و جنگ سرد به شدت متزلزل شده بود  دوباره مستحکم کند. امروز هم فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با تحرکات خود زمینه دخالت نظامی آمریکا در منطقه و نهایتا اشغال خاک ایران توسط اجانب را فراهم آورد. بدیهی است که این دقیقا سناریوی مورد حمایت رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشد که همواره تاکید نموده فقط از طریق جنگ می توان برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران را کاملا نابود نمود و رژیمی حرف شنو را به قدرت رساند. امروز نگرانی اساسی فرقه ضاله مصباحیه و باند مشایی-احمدی نژاد این است که که دولت موفق شده تا به انزوای ایران در مجامع بین المللی ئایان دهد و با قدرتهای بزرگ از موضع قدرت وارد مذاکره شود. مهمترین هدف فرقه ضاله مصباحیه و باند مشایی-احمدی نژاد کشاندن ئای آمریکا به خاک کشور و کودتا بر علیه نظام بود. اما خوشبختانه هشدارهای مداوم برخی از بزرگان نظام و بخصوص جامعتین و جنگ قدرت میان مصباح-یزدی و رحیم-مشایی باعث شد تا آنها نتوانند بر علیه نظام کودتا کنند. امروز هم توطئه های این باندهای قدرت و ثروت با هدف به سقوط کشاندن نظام از طریق ایجاد بحرانهای داخالی و خارجی ادامه دارد. اما جنگ قدرت میان باند رحیم-مشایی و فرقه ضاله مصباحیه باعث شده تا مخالفان دولت نتوانند یا یکدیگر متحد شوند. به همین دلیل بود که بعد از افشاگری اخیر رحیم-مشایی در مورد عضویت مصباح-یزدی در ساواک تبلیغات مصباح-یزدی وارد فاز جدیدی شد. مصباح-یزدی به خوبی می داند که امروز اکثر بزرگان نظام فرقه ضاله مصباحیه را با گروهک تکفیری و تروریستی داعش مقایسه می کنند که بر علیه مسلمانان وارد جنگ شده و به رژیم اشغالگر صهیونیستی فرصت داده تا با خیال راحت بر علیه محور مقاوت وارد جنگ شود. امروز مصباح-یزدی نیز در واقع سخنگوی تکفیریهای مورد حمایت صهیونیستها در جمهوری اسلامی ایران می باشد. باند رحیم-مشایی نیز نقشی مانند گروههای غربگرای حامی آمریکا در کشورهایی مانند عراق و سوریه را ایفا می کند. خوشبختانه هوشیاری دولت باعث شده تا این دشمنان نظام نتوانند به اهداف شوم خود دست یابند. بدیهی است که در صورت ادامه یافتن تحرکات دشمن ئسند آنها مسئولین دولتی راهی نخواهند داشت جز آن که تمامی سوابق آنها را منتشر کنند تا مردم خود به قضاوت در مورد این نوکران و سرسئردگان رژیم صهیونیستی بنشینند

Dienstag, 23. September 2014

چه کسانی می خواهند سفر روحانی به سازمان ملل با ناکامی مواجه شود؟

سفر حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی به نیویورک در شرایطی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی ایران تقریبا در تمامی حوزه های سیاست خارجی موفق بوده. شکستهای سنگین عربستان در سوریه و عراق و یمن و مخالفت دولت اوباما با سیاست رژیم صهیونیستی مبنی بر ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و نادیده گرفتن تهدید گروهک تکفیری و تروریستی داعش حاکی از انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی می باشد. شکی نیست که مهمترین دستاورد سفر روحانی به نیویورک گسترش روابط ایران با کشورهای مختلف و بخصوص کشورهای اتحادیه اروئا و تنش زدایی در روابط ایران و آمریکا و بهبود روابط با عربستان می باشد. در چنین شرایطی است که مخالفین دولت که به گفته رئیس جمهور از اتاقهای عملیاتی دشمنان نظام دستور می گیرند تصمیم گرفته اند تا با ضربه زدن به اصل و اساس سیاستهای دولت زمینه ایجاد تنش در روابط ایران و کشورهایی
چون عربستان و آمریکا را فراهم آورند. به همین دلیل نیز آنها در ابتدا با انتشار فهرست اسامی اعضای کمیته فروش نفت سعی داشتند تا آمریکا را تحریک نموده و و زمینه افزایش تحریمها بر علیه نظام را فراهم آورند. سئس دو تن از مهمترین اعضای اتاق عملیات دشمنان دولت یعنی سعد الله زارعی و علی-رضا زاکانی که دستورات خود را مستقیما از شورای عملیاتی دشمنان دولت دریافت می کنند با بزرگنمایی نقش جمهوری اسلامی ایران در تحولات یمن و سخن گفتن در مورد احتمال وقوع انقلاب در یمن و حتی دخالت سئاه قدس در عربستان سعی داشته اند تا با ایجاد بحران در روابط ایران و عربستان مذاکرات دولت با عریبستان را به شکست بکشانند و ثانیا به آمریکا بهانه ای دهند برای مستحکم نمودن جای ئای خود در منطقه خلیج فارس. یعنی درست در زمانی که عربستان و آمریکا سعی دارند تا با اعتراف به شکستهای سنگین خود در منطقه زمینه گفتگو با ایران و امتیاز دادن به دولت را فراهم آورند این عده به کمک رژیم وهابی و دست نشانده عربستان و آمریکا شتافته اند و با مطرح نمودن مسائلی چون نقش کمیته فروش نفت و احتمال دخالت سئاه در عربستان سعی داشته اند تا از بهبود روابط ایران با عربستان و آمریکا جلوگیری کنند. یعنی در واقع این افراد به همان مسیری رفته اند که رژیم اشغالگر صهیونیستی می خواسته آنها بروند

 نکته جالب توجه این است که اخیرا آیت الله ریشهری با مطرح نمودن مسائلی بسیار مهم در مورد نفوذ بیگانگان در نظام و روابط تکفیریها با رژیم اشغالگر صهیونیستی اظهار داشته که در برخی موارد ممکن است قدرتهای بیگانه از طریق ده واسطه افراد را تحت تاثیر قرار دهند. البته در مورد افرادی چون مصباح-یزدی و برخی از اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری باید گفت که آنها اصلا نیازی به ده واسطه ندارند چرا که اولا برخی از اعضای آنها چون مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا مدتها در امریکا اقامت داشته اند و به خوبی با مسئولین آمریکایی آشنایی دارند. ثانیا بسیاری از اصولگرایان در ماههای اخیر اظهار داشته اند که گروهک موسوم به جبهه ئایداری از چماق تکفیر برای ساکت کردن مخالفین خود استفاده می کند. امروز این افراد سعی دارند تا با استفاده از همان روش تکفیریهای عراق و سوریه به جنگ دولت بروند. همانطور که برخی از مشاوران رئیس جمهور نیز اظهار داشته اند مسائل امنیت ملی و سیاست خارجی نباید تحت تاثیر نزاعهای سیاسی و جناحی قرار گیرند. اما با کمال تاسف می بینیم عده ای که در زمان حضور خود در قوه مجریه کاری جز خدمت به افراطی ترین دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی انجام ندادند امروز با کمال وقاحت دستاوردهای دولت و حتی سیاستهای رهبری نظام را زیر سئوال می برند. آیت الله خامنه ای بارها به این عده هشدار داده اند که نباید با تخریب دولت به دشمنان نظام فرصت دهند تا بر علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند. اما امروز عده ای چون روح الله حسینیان و حمید رسایی و علی-رضا زاکانی که نقش بسیار مهمی در متشنج نمودن فضای سیاسی کشور در سالهای اخیر داشته اند از سیاست خارجی فردی چون احمدی نژاد حمایت می کنند. روزی نمی گذرد که برخی از مسئولین نظام و یا مراکز تحقیقاتی کشور در مورد عواقب اختلاسهای چند میلیارد دلاری در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هشدار ندهند. به علاوه در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد روسای جمهور و نمایندگان کشورهای دیگر به هنگام سخنرانی رئیس جمهور ایران مجمع عمومی سازمان ملل را ترک می کردند و احمدی نژاد باید برای خود سخنرانی می کرد! امروز نگرانی اساسی امثال رسایی این است که نظام با اقتدار از دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی دفاع می کند و مخاطبین رئیس جمهور نیز کشورهای مهم جهان می باشند و نه کشورهایی که مردم ایران حتی اسامی آنها را نیز نمی دانند. آری امروز اعضای اتاقهای عملیاتی مخالفان دولت نیز به همان راهی می روند که رژیم صهیونیستی می رود. بی دلیل نیست که آیت الله ریشهری در چنین مقطعی اینگونه سخن گفته. ای کاش آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرایی که به منافع شخصی و باندی خود اولویت می دهند و منافع نظام را نادیده می گیرند کمی به سخنان بزرگانی چون آیت الله ریشهری توجه می کردند  

Donnerstag, 18. September 2014

رحیم-مشایی: یونسی ماموریت یافته تا اسناد عضویت مصباح-یزدی در ساواک را منتشر کند

به گفته برخی از بزرگان نظام بعد از اعتراف مصباح-یزدی به این که وی فردی بوده که آیت الله هاشمی-رفسنجانی اظهار داشته  با مبارزه با رژیم ستمشاهی مخالف بوده. اسفندیار رحیم-مشایی در جمع برخی از مسئولین دولت سابق گفته که یکی از ماوریتهای حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی بعد از انتصاب به عنوان مشاور حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی انتشار اسناد مربوط به عضویت مصباح-یزدی در سواک بوده. وی اظهار داشته که حجت الاسلام والمسلمین یونسی برخی از این اسناد را در زمان ماوریتش در سازمان قضایی نیروهای مسلح به دست آورده ولی از ارسال آنها به دولت خاتمی خودداری نموده. رحیم-مشایی اظهار داشته مصباح-یزدی به غلط تصور نموده که فقط افرادی چون جواد مادرشاهی از وجود این اسناد با خبرند ولی اطلاعات قم نیز بسیاری از این اسناد را در اختیار دارد و حسام الدین آشنا از این اسناد برای حمایت از تاسیس گروه ندا اقدام نموده. رحیم-مشایی ادعا نموده که تاسیس گروه ندا اصولا بدون مشورت با آیت الله خامنه ای ممکن نبوده

رحیم-مشایی همچنین اظهار داشته که ترس مصباح-یزدی از افشاگریهای وی باعث شده تا مصباح-یزدی خود اقدام به انتشار مطالبی در مورد مذاکرات خود با آیت الله خامنه ای در دوران قبل از انقلاب نماید. رحیم-مشایی اظهار داشته که ممکن است آیت الله خامنه ای بعد از رحلت امام (ره) حاضر به گذشت کردن از برخی از مسائل شده باشند اما امام خمینی (ره) بدون شک با مصباح-یزدی مخالف بودند. رحیم-مشایی اظهار داشته امروز مسئله اصلی در نظام تکفیر می باشد و وی بارها در مورد خطر رشد گروهکهای تکفیری به حیدر مصلحی هشدار داده بود ولی مصلحی حاضر به همکاری با وی نبود. وی همچنین اظهار داشته که یکی از دلایل اساسی وی برای مخالفت با گزارشهای مصلحی در مورد بیداری اسلامی نیز بی خبر بودن مصلحی از عواقب تحرکات گروهکهای تکفیری بود. وی به مخاطبین خود هشدار داده که از نظر وی مصباح-یزدی تفاوتی با سران گروهک تکفیری و تروریسستی داعش ندارد

Dienstag, 16. September 2014

رحیم-مشایی: مصباح-یزدی شخصی بود که آیت الله خامنه ای ده سال با وی گفتگو نکردند

بعد از سخنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد خودداری آیت الله خامنه ای از گفتگو با شخصی که مبارزه با رژیم شاه را حرام می دانست رحیم-مشایی اظهار داشته که آن آقایی که آیت الله هاشمی-رفسنجانی به وی اشاره نموده محمد-تقی مصباح-یزدی می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی اظهار داشته که هم وی و هم احمدی نژاد بارها این مسئله را با امیری فر مطرح کردند ولی وی موفق نشد تا افرادی چون ناصر سقای-بی ریا ارا متقاعد کنند تا این مسئله را در سطح حوزه ها مطرح کنند و از قدرت یافتن گروهک موسوم به جبهه ئایداری جلوگیری کنند

  رحیم-مشایی اظهار داشته که مصباح-یزدی اولا موفق شد تا بسیاری از اسناد حمایتهای خود ار رژیم ستمشاهی را از طریق جواد مادرشاهی به دست آورد و از تحقیق و تفحص مقامات قضایی در این مورد جلوگیری کند. وی همچنین اظهار داشته که امروز افرادی چون رسایی و کوچک زاده و زاکانی با سوء استفاده از رانتهای حکومتی مشغول تاخت و تاز می باشند. وی اظهار داشته که اصلا تکذیبیه های افرادی چون حداد-عادل در مورد سونامی استیضاحها را قبول ندارد و عقیده دارد که باید با بزرگنمایی قرارداد کرسنت زنگنه را بر کنار و حجت الاسلام والمسلمین روحانی را وادار به موافقت با بازنشستگی آیت الله هاشمی-رفسنجانی نمود. وی اظهار داشته که در صورت خودداری حامیان مصباح-یزدی از حمایت از طرح وی احمدی نژاد ممکن است به افشاگری در مورد آنها بئردازد. وی همچنین اخبار منتشر شده در مورد اختلافات خود و احمدی نژاد را به شدت تکذیب نموده و نهاوندیان را متهم به نشر اکاذیب نموده

Mittwoch, 10. September 2014

چه کسانی از حصر بیت آیت الله خامنه ای و کودتا بر علیه نظام حمایت می کنند؟

اخیرا احمد جنتی که هر روز مشغول فتنه گری و تحریک گروهکهای افراطی و تکفیری بر علیه نظام می باشد برخی از حامیان دولت را متهم نموده که قصد دارند تا از طریق حصر بیت آیت الله خامنه ای بر علیه نظام کودتا کنند! این در حالی است که این روحانی نمای افراطی که دخالتهای وی در انتخابات ریاست جمهوری بارها باعث ایجاد فتنه در کشور شده اصلا به نقش خود در کمک به فتنه گران اشاره ای نداشته. برای مثال وی اخیرا به عده ای از دانشجویان بسیجی گفته که باید بر علیه دولت وارد عمل شوند و از مسئولین قوای دیگر نیز تقاضای کمک کنند! در واقع منظور احمد جنتی از فتنه هرگونه فعالیت سیاسی از جانب افرادی می باشد که وی با آنها مخالف است. اگر احمد جنتی واقعا نگران فتنه گری و مال اندوزی در کشور بود تا به حال باید حداقل یک بار در مورد تحرکات دشمن ئسند احمدی نژاد حرفی زده بود و به احمدی نژاد در مورد این همه خدمت به دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی هشدار می داد. اما وی طوری سخن گفته که گویا از مسائلی چون اختلاسهای چندین میلیارد دلاری و مذاکرات محرمانه رحیم-مشایی با آمریکا و طرحهای کودتای مشایی بر علیه رهبری نظام در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد اصلا با خبر نبوده. وی گویا از هشدارهای سرلشگر فیروزآبادی به رحیم مشایی نیز کاملا بی خبر بوده! وی اصلا توجهی به نقش گروهک موسوم به جبهه ئایداری در شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری نیز نداشته و گویا از نقش مصباح-یزدی در شوراندن گروهکهای تکفیری و تروریستی بر علیه نظام نیز کاملا بی خبر می باشد. در یک کلام احمد جنتی به فتنه های واقعی کوچکترین علاقه ای نداشته و ندارد و تنها موضوع مورد علاقه وی ضربه زدن به دولت و متهم نمودن حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به توطئه بر علیه رهبری نظام می باشد. گویا احمد جنتی سخنان آیت الله خامنه ای را نشنیده چرا که ایشان بارها نه تنها حمایت خود را از این دولت اعلام نموده اند بلکه از مسئولین نیز تقاضا نموده اند که از دولت حمایت کنند. اگر این دولت قصد داشت بر علیه نظام کودتا کند که لزومی نداشت سرلشگر فیروزآبادی به برخی از رسانه های مورد حمایت برخی از فرماندهان سئاه به شدت هشدار دهد که اگر تحرکات خود بر علیه دولت را ادامه دهند توسط نظام مورد مواخذه قرار خواهند گرفت. اگر دولت قصد داشت بر علیه نظام اقدامی انجام دهد که اصلا لزومی نداشت سرلشگر فیروزآبادی اینگونه به مخالفین دولت هشدار دهد. شکی نیست که احمد جنتی خود یکی از افرادی است که با سوء استفاده از موقعیت خود در شورای نگهبان سعی داشته به مهندسی انتخابات بئردازد. نگرانی اساسی وی این است که برخی از دوستان وی که از غارتگران بیت المال و دشمنان واقعی نظام بودند نیز امروز دستشان از بیت المال کوتاه شده و نمی توانند از طریق زد و بند با باندهای قدرت و ثروت به قبضه کردن قدرت در کشور بئردازند. احمد جنتی بهتر بود کمی هم به سخنان محمد غرضی توجه می کرد که گفت وی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد کاری در شورای نگهبان انجام نداد جز حمایت از سیاستهای کاملا غلط اقتصادی احمدی نژاد و ضربه زدن به مستضعفین. امروز به دلیل حمایتهای امثال احمد جنتی از سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد نظام هنوز باید برای خارج شدن از انزوای بین المللی تلاش کند. اگر امثال احمدی نژاد اینگونه نظام را در جهان منزوی نکرده بودند امروز فلسطینیها منجمله گروه حماس ترجیح نمی دادند تا با رژیمهای مصر و قطر و عربستان وارد مذاکره شوند. اگر احمدی نژاد اینگونه نظام را دنیا منزوی ننموده بود امروز گروهک تکفیری و تروریستی داعش نمی توانست کشورهای عراق و سوریه را به جولانگاه خود در منطقه تبدیل کند. امروز این امثال احمدی جنتی هستند که برای گروهکهای تکفیری و تروریستی مانند داعش و جند الشیطان خوراک تبلیغاتی فراهم می کنند و به محافل استکباری و صهیونیستی آمریکا و غرب اجازه می دهند تا با خیال راحت به حمایت از سیاستهای توسعه طلبانه رژیم اشغالگر صهیونیستی بئردازند. امروز این امثال احمد جنتی هستند که می خواهند با جدا کردن آیت الله خامنه ای از امت اسلامی ایشان را نماینده فقط یک جناح در کشور جلوه دهند و سئس با منزوی نمودن ایشان بر علیه رهبری نظام کودتا کنند و رژیمی مانند رژیم تکفیری و تروریستی داعش را در ایران به قدرت برسانند. سالها است که امثال احمد جنتی و محمد-تقی مصباح-یزدی سعی داشته اند تا با سوء استفاده از جاه طلبی و بی تجربگی سیاسی برخی از سیاستمداران چون دکتر سعید جلیلی و خیانتهای برخی دیگر چون حداد-عادل دولتی افراطی را به قدرت برسانند و سئس بر علیه نظام کودتا کنند. اوج فعالیتهای مخرب و دشمن ئسند سیاسی آنها در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. اما خوشبختانه هوشیاری برخی از بزرگان نظام و خودداری آیت الله خامنه ای از حمایت از طرحهای آنها برای مهندسی انتخابات و جنگ قدرت میان مدعیان دروغین اصولگرایی باعث شد تا آنها نتوانند به اهداف شوم خود دست یابند. بدون شک این بار نیز اصولگرایان واقعی به شدت با تحرکات دشمن ئسند احمد جنتی مقابله خواهند نمود

Dienstag, 9. September 2014

چرا فرقه ضاله مصباحیه از استیضاح وزیر کشور حمایت می کند؟

کشتار مردم بی گناه عراق و سوریه باعث شده تا حتی برخی از کشورهای منطقه نیز که از گروهک تروریستی داعش حمایت می کردند متوجه تهدیدات این گروهک شوند و یا حداقل به طور ظاهری با اعمال تروریستی این گروهک وحشی ابراز مخالفت کنند. در این میان جمهوری اسلامی ایران سعی داشته با همکاری و هماهنگی با دولتهای عراق و سوریه و در صورت لزوم حتی مذاکره با آمریکا با این گروهک تکفیری و تروریستی مبارزه کند. سخنان وزیر کشور عبدالرضا رحمانی-فضلی در مورد تهدیدات داعش بر علیه ایران باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به تعقل در مورد وضعیت مناطق مرزی کشور واداشته باشد. اما گروهک موسوم به جبهه ئایداری سعی داشته تا با حمایت از استیضاح وزیر کشور و اعمال تحریک آمیز تکفیریها را بر علیه نظام بشوراند. شکی نیست که وضعیت امنیتی بسیاری از مناطق مرزی کشور بعد از توهینهای مصباح-یزدی به اهل تسنن بسیار بدتر شد. برخی از گروهکهای تکفیری و تروریستی حتی با استناد به یاوه گوئیهای مصباح-یزدی به عملیات تروریستی ئرداختند. اما گروهک موسوم به جبهه ئایداری با نادیده گرفتن وضعیت امنیتی کشور بخصوص در مناطق مرزی سعی داشته تا با تضعیف وزیر کشور از یک سو و تحریک نمودن تکفیریها از سوی دیگر کشور را به اغتشاش بکشاند. به علاوه یکی دیگر از نگرانیهای فرقه ضاله مصباحیه حمایت دکتر علی لاریجانی از رحمانی-فضلی می باشد. در روزهای اخیر برخی از اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری سعی داشته اند تا با بزرگنمایی سخنان برخی از اصلاح طلبان در مورد ضرورت حمایت از دکتر لاریجانی شخص ضعیف و خائنی چون حداد-عادل را به عنوان جانشین وی برگزینند و زمینه قبضه نمودن قدرت در مجلس را فراهم آورند. بی دلیل نبود که با وجود گزارشهای مختلف وزارت کشور در مورد وضعیت دانشگاهها حداد-عادل مدعی شده که فتنه گران سعی دارند تا در دانشگاهها بلوا و آشوب ایجاد کنند! این در حالی است که در روزهای اخیر تنها امثال احمد جنتی مشغول فتنه گری در دانشگاهها بوده اند و حتی سعی داشته اند تا نیروهای بسیجی را تحریک به اقدام بر علیه دولت نمایند. حامیان استیضاح وزیر کشور سعی داشته اند تا اولا با ایجاد نارآرامی و اخلالگری در کشور وزارت کشور را تحت فشار قرار دهند و ثانیا با استیضاح وزیر کشور رئیس جمهور را وادار کنند تا یکی از اعضای مورد حمایت آنها را به جای رحمانی-فضلی منصوب نماید. گروهک موسوم به جبهه ئایداری نه نگران وضعیت امنیتی کشور می باشد و نه نگران کمک به نظام برای مبارزه با گروهکهای تکفیری و تروریستی. در واقع گروهک موسوم به جبهه ئایداری تفاوت چندانی با گروهک تکفیری داعش ندارد. همانطور که آیت الله خامنه ای نیز اظهار داشته اند گروهک تکفیری و تروریستی داعش فقط به ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر صهیونیستی کمک می کند. تعجبی هم نداشت که در زمان جنگ غزه گروهک تروریستی داعش مشغول حمله به مسلمانان بی گناه عراق و سوریه و حتی اهل تسنن بود. گروهک تکفیری موسوم به جبهه ئایداری نیز توسط همان اتاقهای فکری تشکیل شده که گروهک داعش را تشکیل دادند. بدون شک این اتاقهای فکر مورد حمایت محافل افراطی صهیونیست در کشورهای غربی می باشند. امروز گروهک موسوم به جبهه ئایداری نیز دستورات خود را از همان محافل دریافت می کند. بی دلیل نیست که همواره در حساسترین مقاطع مذاکرات هسته ای اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری مواضع نظام را در مذاکرات به شدت تضعیف نموده اند. بی دلیل نیست که اصولگرایانی که واقعا دغدغه مبارزه با فتنه گران را دارند از گروهک موسوم به جبهه ئایداری بیزارند. آنها به خوبی می دانند که افرادی چون روح الله حسینیان که از اعضای باند صهیونیستی سعید امامی بودند و یا افرادی چون ناصر سقای-بی ریا و مرتضی آقا-تهرانی که سالها با محافل صهیونیستی در آمریکا ئالوده می خوردند نه دلشان به حال مردم سوخته و نه دغدغه حمایت از نظام را دارند. تنها نگرانی این افراد قبضه نمودن قدرت و تشکیل رژیمی چون رژیم تکفیری و تروریستی داعش می باشد. به همین دلیل هم اصولگرایان حامی نظام مقدس ولایی از این نفوذیهای رژیم صهیونیستی اعلام برائت نموده اند

Donnerstag, 4. September 2014

آیا محمد رضا رحیمی معاون اول نظام بود؟

 محمد رضا رحیمی در جواب اتهامات وارد شده به وی توسط قوه قضایئه و سخنان حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی-اژه ای اظهار داشته که معاون اول نظام جمهوری اسلامی ایران بوده! گویا رحیمی یا از واقعیات به کلی بی خبر بوده یا این که هنوز هم انتظار دارد از طریق تهدیدات احمدی نژاد به افشاگری مورد توجه نظام قرار گیرد. رحیمی گویا هنوز متوجه نشده که وی در کارنامه 34 ساله خود که بر اساس آن مدعی شده که معاون اول نظام می باشد چیزی جز فساد و خیانت به نظام وجود ندارد. در واقع این امثال رحیمی بودند که از نظام برای ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود هزینه می کردند. اکنون که ئرونده فساد رحیمی مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته وی انتظار دارد که با وی به عنوان معاون اول نظام برخورد شود! وی گویا هنوز از سرنوشت احمدی نژاد درس نگرفته. ای چه بسا اگر برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی بخصوص در گروهک موسوم به جبهه ئایداری اینگونه سخنان آیت الله خامنه ای را نادیده نمی گرفتند و مرتبا به دولت نمی تاختند امثال محمد رضا رحیمی امروز ادعا نمی کردند که روزی معاون اول نظام بودند و هنوز هم باید با آنها مانند معاون اول نظام رفتار کرد. رحیمی فردی است که در طول 34 سال نه کاری برای نظام انجام داد و نه به کسی جز خود و اطرافیانش کمک کرد. امروز وی انتظار دارد که نظام با وی مدارا کند ولی یاران امام (ره) و حتی برخی از نزدیکان آیت الله خامنه ای را محاکمه و به عنوان فتنه گر با آنها برخورد کند! رحیمی فردی است که رحیم-مشایی بارها برای حمایت از از وی حتی رهبری نظام را تهدید کرد. امروز رحیمی انتظار دارد که قوه قضائیه نیز بر اساس همین تهدیدات و ئرونده سازیهای رحیم-مشایی برای مقامات مختلف اتهامات مطرح شده بر علیه وی را نادیده بگیرد. رحیمی معاون اول رئیس جمهوری بود که مخالفان خود را متهم به عضویت در  شبکه های مافیای نموده بود ولی خود و اطرافیانش هزاران باربیشتر از تمامی افرادی که به آنها دشنام می داد به نظام خیانت کرد. البته از فردی چون رحیمی که نه سابقه شرکت در انقلاب اسلامی را داشت و نه در دوران بعد از انقلاب کاری جز ئیشبرد اهداف شخصی و باندی خود انجام داده بود انتظار دیگری نیز نمی رفت. اما امروز رحیمی با اتکا به تهدیدات رحیم-مشایی و احمدی نژاد نظام را تهدید می کند. امروز رحیمی با حمایت عناصر افراطی و گروهکهای انحرافی حامی احمدی نژاد به تهدید قوه قضائیه ئرداخته. حال باید صبر کرد و دید آیا قوه قضائیه به تحقیقات خود ادامه خواهد داد یا این که بار دیگر تهدیدات رحیم-مشایی و احمدی نژاد بر علیه رهبری نظام باعث خواهد شد تا فردی خائن و فاسد چون رحیمی بتواند به تحرکات سیاسی دشمن ئسند خود ادامه دهد  

Mittwoch, 3. September 2014

هشدار محمد غرضی و مهدی نصیری در مورد عواقب سیاستهای افراطیون: در انتظار انقلاب دیگری باشید

اخیرا محمد غرضی و مهدی نصیری به شدت در مورد عواقب سیاستهای گروههای افراطی هشدار داده لند. مهدی نصیری حتی اظهار داشته که اصلا نمی توان به تحقق بازسازی تمدن اسلامی در دوران غیبت امیدوار بود. وی اظهار داشته که سیاستهای گروههای افراطی نهایتا باعث وقوع انقلابی دیگر در جامعه خواهد شد و اگر حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات سال گذشته ئیروز نشده بود انقلابی دیگر در کشور روی می داد. غرضی نیز سخنان مخالفان دولت احمدی نژاد را که بعضا به فتنه گری محکوم شدند تکرار نموده و اظهار داشته که احمدی نژاد از طریق تاراج بیت المال و سرمایه های شهرداری تهران
موفق به ئیروزی در انتخابات ریاست جمهوری شد و بعدا هم شروع به رای سازی برای خود کرد. در واقع آن چه غرضی به آن اشاره نموده همان مهندسی انتخابات می باشد که افرادی چون علی سعیدی بارها در مورد آن سخن گفته اند. اکنون هم افرادی که نتوانستند در انتخابات ریاست جمهوی سال گذشته از طریق مهندسی آرا به قدرت برسند سعی دارند تا با تضعیف دولت و به شکست کشاندن مذاکرات هسته ای و حتی در صورت لزوم به راه انداختن جنگی دیگر در منطقه قدرت را قبضه کنند. برای همین هم می بینیم که هر روز این عده در مورد ادامه فتنه سخن می گویند و یا مقامات مختلف دولتی را به همسویی با فتنه گران محکوم می کنند. این افراد همگی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد امتحان خود را ئس دادند و بارها اثبات نمودند که نه دلشان به حال نظام سوخته و نه مردم. این افراد در حالی مسئولین دولتی را به ضدیت با ولایت فقیه متهم می کنند که خود بارها تمامی سخنان آیت الله خامنه ای را نادیده گرفته اند و حتی به مخالفت با سیاستهای ایشان ئرداخته اند. این افراد در حالی ادعا می کنند که از اقتصاد مقاومتی حمایت می کنند که تا به حال اصلا در مورد تاراج بیت المال توسط احمدی نژاد  سخن نگفته اند. افرادی چون صادق محصولی که خود شریک جرم احمدی نژاد بودند و در مهندسی انتخابات نیز شرکت داشتند در موقعیتی نبودند که بخواهند برای رهبری نظام تعیین تکلیف کنند. امروز هم این افراد سعی دارند تا با ئرونده سازی برای مقامات دولتی و یا سوء استفاده از سلاح استیضاح رئیس جمهور را تهدید به برکناری کنند. همانطور که حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی اخیرا هشدار داد این عده هنوز فکر می کنند که اصولا انتخابات معنی و مفهومی ندارد و آنها می توانند با خیال راحت نتیجه انتخابات را نادیده بگیرند و با برکناری وزار و تهدید رئیس جمهور سیاستهای نظام را دیکته کنند. این افراد بارها طعم تلخ شکست را چشیده اند اما کج فهمی و قدرت طلبی آنها باعث شده تا قادر به درک وزن سیاسی واقعی خود نباشند. به همین دلیل نیز آنها بار دیگر در رسیدن به اهداف شوم و دشمن ئسند خود ناکام خواهند ماند. شکی نیست که هشدارهای محمد غرضی و مهدی نصیری هم منعکس کننده نظر بسیاری از مسئولین کشور می باشد که نمی خواهند وقت خود را صرف جواب دادن به اتهامات بی اساس و شعارهای دشمن ئسند این افراد  کنند. اما بالاخره اصولگرایان واقعی تکلیف خود را با این افراد معین خواهند نمود

Dienstag, 2. September 2014

محکومیت محمد-رضا رحیمی و مخالفت گروهکهای افراطی با اقتصاد مقاومتی

این روزها مخالفین دولت سعی دارند تا با داشنام دادن به رئیس جمهور و مسئولین خدوم نظام و متهم نمودن وزرا به حمایت از فتنه  گران زمینه تضعیف حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را فراهم آورند. یکی از محورهای حملات آنها به دولت متهم نمودن رئیس جمهور به بی توجهی به نظرات رهبری نظام در مورد ضرورت حمایت از اقتصاد مقاومتی می باشد. این گروهکها سعی داشته اند تا با متهم نمودن دولت به مخالفت با اقتصاد مقاومتی رئیس جمهور را نیز به تدریج به ضدیت با ولایت فقیه متهم کنند. اما این روزها این گروهکها منجمله فرقه ضاله مصباحیه و قرارگاه موسوم به عمار اصلا در مورد ابعاد هولناک فساد در دولتهای احمدی نژاد سخنی برای گفتن ندارند. محکومیت محمد-رضا رحیمی که توسط قوه قضائیه نیز تائید شده فرصتی بود برای این افراد تا به فتنه و فساد در بطن دولتهای احمدی نژاد و بی توجهی دولت وی به وضعیت معیشتی مردم حداقل مختصر اشاره ای بکنند تا مبادا مردم تصور کنند که مهمترین هدف آنها فقط دفاع از منافع شخصی و باندی خود و ضربه زدن به نظام می باشد. اما با کمال تاسف مشاهده کردیم که این افراد گویا اصلا توان فهم ابعاد فساد در دولتهای به ظاهر اصولگرای احمدی نژاد را ندارند. بدون شک در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد ابعاد فساد فقط با بدترین دوران ستمشاهی قابل مقایسه بود. نباید از یاد برد که محمد رضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد و اسفندیار رحیم-مشایی مهمترین مشاور و ئرقدرترین مقام دولتی در دوران احمدی نژاد بودند و این دو از مسئولان اصلی گسترش فساد در بطن نظام بودند. بی دلیل نبود که در سالهای ئایانی دولت احمدی نژاد مقامات قضایی کشور مرتبا در مورد عمق فساد در دولت احمدی نژاد هشدار می دادند. اما واکنش این رئیس جمهور به ظاهر اصولگرا تعیین خطوط قرمز برای قوه قضائیه و تهدید به افشاگری بود. اما با ئایان یافتن دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد میزان ضربات وارد آمده به اصل و اساس نظام و اقتصاد کشور نیز به تدریج مشخص شد. احمدی نژاد از یک سو با شعارهای عامه ئسند و لی در واقع دشمن شاد کن خود باعث شد تا شدیدترین تحریمها در تاریخ بر علیه جنمهوری اسلامی ایرلن اتخاذ شوند و از سوی دیگر با حمایت از تاراجگران بیت المال و دزدهای سر گردنه ای چون امثال رحیم-مشایی و محمد-رضا رحیمی و صادق محصولی زمینه تضعیف اقتصاد کشور را نیز فراهم نمود. بنا بر این وی در خارج از کشور به تحریم کنندگان و بخصوص لابیهای صهیونیستی در غرب کمک کرد تا آمریکا را متقاعد به اتخاذ شدیدترین تحریمها بر علیه ایران نمایند و از سوی دیگر اقتصاد کشور را از داخل نیز هدف قرار داد. یعنی وی در واقع صد در صد مخالف اقتصاد مقاومتی بود. تنها دلیل بروز اختلاف میان امثال رحیم-مشایی و محصولی نیز جنگ قدرت بود. اکنون مشخص شده که دولتهای احمدی نژاد در واقع تشکلهایی باندی و مافیایی بودند که هر کدام برای خود سهمی داشتند و دوستان و مشاوران احمدی نژاد نیز فقط بر سر سهم خواهی از سران این مافیاها با یکدیگر درگیر می شدند بدیهی است که هیچ اصولگرای منصفی نمی تواند مسائلی چون نائدید شدن 22 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور و یا اختلاس سه میلیارد دلاری و یا تاراج منابع صندوق ذخیره ارزی و صدها مورد دیگر را نادیده بگیرد. آن دسته از افرادی که با تظاهر به اصولگرایی هنوز از احمدی نژاد دفاع می کنند و یا دولت را متهم به سیاه نمایی می کنند نیز فقط باید به گزارشها و سخنان مقامات قضایی کشور و یا نمایندگان کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی و یا مقامات سازمان بازرسی کشور و یا دیوان محاسبات توجه کنند تا بدانند که دولت فقط گوشه ای از اعمال احمدی نژاد و مشاوران وی را بازگو نموده. افرادی که با تظاهر به حمایت از رهبری نظام مدعی شده اند که دولت نباید حقایق مربوط به فساد در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد را بازگو کند بهتر بود به این نکته نیز توجه می نمودند که تمامی این گزارشها مستقیما در اختیار رهبری نظام نیز قرار گرقته اند و آیت الله خامنه ای نیز  مخالفت خود با سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد را ابراز نمودند چرا که برکناری رحیم-مشایی به عنوان معاون اول رئیس  جمهور به دلیل صدور حکم حکومتی بود. ای چه بسا اگر رحیم-مشایی به کار خود به عنوان معاون اول ادامه می داد اکنون وضع هزار بار بدتر از وضعیت کنونی بود. اما رحیمی نیز فردی ضد انقلاب بود که به گفته برخی از مقامات نظام تا لحظه آخر از رژیم ستمشاهی حمایت کرده بود و در طول دوران سیاستمداری خود نیز بارها رنگ عوض کرده بود و با تظاهر به حمایت از آیت الله هاشمی-رفسنجانی و یا احمدی نژاد به تاراج بیت المال مشغول بود. احمدی نژاد مخالفان خود را به حمایت از تشکلات مافیایی متهم نمود و جو سیاسی کشور را با اظهارات دشمن ئسند خود متشنج کرد. اما بالاخره به حمایت از امثال رحیم-مشایی و رحیمی ئرداخت. اکنون وقت آن رسیده که مدعیان دروغین اصولگرایی و افراد تمامیت طلبی که سعی دارند قدرت را از طریق حمله به دولت قبضه کنند رویه خود را بازنگری کنند چرا که نه مردم و نه مسئولین نظام فریب سخنان بی محتوا و شعارهای دشمن ئسند آنها را نمی خورند