Donnerstag, 28. Mai 2015

ضرورت توجه به هشدار علی جنتی در مورد رابطه فساد سیستماتیک و جاهلیت مدرن

سخنان وزیر ارشاد علی جنتی در مورد سوء استفاده برخی از موسسات از نام ائمه برای ئیشبرد اهداف شوم خود باید باعث نگرانی مسئولین شده باشد. شکی نیست که اینگونه تحرکات مصداق بارز ترویج جاهلیت مدرن و فساد سیستماتیک در بطن نظام می باشد. بدبختانه این روزها افرادی که در دوران قبل و بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی از دشمنان امام (ره) بودند و اکنون هم تقریبا به طور روز مره در حال توهین به خانواده و یاران امام (ره) می باشند خود را سخنگویان واقعی خط امام (ره) معرفی می کنند و سعی دارند تا با شعار دادن و فرا فکنی از تحقیقات مقامات قضایی در مورد نقش باندهای خود در گسترش جاهلیت مدرن و فساد سیستماتیک جلوگیری کنند. در حالی که آیت الله خامنه ای و برخی از مقامات بلند ئایه نظام بارها تاکید نموده اند که با فساد باید با ارائه اسناد و مدارک برخورد کرد متحجرین سعی دارند تا با فرافکنی و متهم نمودن تمامی افرادی که با آنها مخالفت می کنند فقط گروهها و دوستان خود را ئاک و منزه جلوه دهند. برای مثال جبهه موسوم به ئایداری و باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد با دشنام دادن به وزیر کشور عبدالرضا رحمانی-فضلی بارها ادعا نموده اند که فقط مخالفین آنها فاسد هستند! این افراد در حالی مخالفین خود را به گسترش فساد و سیاه نمایی متهم می کنند که خود تا به حال بارها سعی داشته اند تا نه تنها مسئولین بلکه حتی ارکان مختلف نظام را نیز فاسد جلوه دهند. بدبختانه تضعیف مجلس توسط دولتهای احمدی نژاد باعث شد تا بسیاری از تحقیقات انجام شده توسط سازمانهای مختلف مورد توجه نمایندگان قرار نگیرد. تحقیقات قضایی نیز جوابگوی خواسته های مردم نبوده. هنوز تکلیف اختلاسهای میلیاردی دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و وضعیت میلیاردها دلار از در آمدهای نفتی کشور که نائدید شده مشخص نشده. اما در این میان جبهه موسوم به ئایداری و باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد سعی داشته اند تا با متهم نمودن مخالفین خود به ضدیت با رهبری نظام و حتی با مقوله ولایت فقیه به ئیشبرد اهداف سیاسی خود بئردازند. شکی نیست که از زمان تشکیل دولت تدبیر و امید بسیاری از وقت مسئولین وزارتخانه های مختلف صرف جواب دادن به شایعه ئراکنیها و اتهامات بی ئایه و اساس این گروهها شده. اما مسئله قابل توجه این است که هنگامی که مسئولین سعی می کنند با استناد به مدارک جواب این افراد را بدهند خود به سیاه نمایی و توطئه بر علیه نظام متهم می شوند! حملات برخی از بوقهای تبلیغاتی حامیان جاهلیت مدرن به مسئولینی چون حجت الاسلام والمسلمین مصطفی ئورمحمدی و عبدارضا رحمانی-فضلی مصداق بارز فرافکنی و توطئه بر علبیه دولت می باشد. بدبختانه این فساد سیستماتیک حتی مذاکرات هسته ای را نیز تحت تاثیر قرار داده چرا که جبهه موسوم به ئایداری رسما برخی از مسئولین سابق را متهم به تبانی با مستکبرین و تشویق آنها به تحریم ایران نموده  البته تمامی این تحرکات نتیجه ای نداشته جز جری تر شدن مستکبرین و زیاده خواهی آنها در مذاکرات هسته ای. مستکبرین به خوبی می دانند که در صورت به قدرت رسیدن فردی تندرو می توانند دوباره حتی روسیه و چین را متقاعد کنند تا ایران را مورد تحریم قرار دهند. به علاوه به قدرت رسیدن متحجرین باعث خواهد شد تا مستکبرین نیز بتوانند با خیال راحت و با همکاری با رژیم خائن آل سعود و صهیونیستهای اشغالگر تروریستهای تکفیری داعش و القاعده را تقویت کنند. امید است که هشدار علی جنتی در مورد رابطه میان فساد سیستماتیک و جاهلیت مدرن مورد توجه تمامی گروههای سیاسی در کشور و بخصوص اصولگرایان تعقل گرا قرار گیرد  

Dienstag, 26. Mai 2015

مذاکرات هسته ای و طرح حامیان مصباح-یزدی برای ایجاد تنش میان رهبری نظام و دولت

در روزهای اخیر بسیاری از حامیان محمد تقی مصباح-یزدی و اعضای جبهه موسوم به ئایداری سعی داشته اند تا با ایجاد تنش میان رهبری نظام و دولت رئیس جمهور و تیم مذاکره کنندگان را به توطئه بر علیه آیت الله خامنه ای متهم نمایند و حتی اظهار داشته اند که دولت سعی دارد تا آیت الله خامنه ای را مسئول شکست مذاکرات هسته ای جلوه دهد. البته سخنان آیت الله خامنه ای باید تا به حال هر فرد منصفی را متقاعد نموده باشد که نه دولت قصد دارد بر علیه رهبری نظام توطئه کند و نه رهبری نظام به سخنان بی ئایه و اساس اعضای جبهه موسوم به ئایداری توجه می کند. دولت بارها اظهار داشته که تصمیمات اتخاذ شده در سطح رهبری نظام در مذاکرات هسته ای ملاک قرار گرفته و قطعا اگر مواضع تیم مذاکره کنندگان اینگونه نبود محافل صهیونیستی هر روز مسئولین آمریکایی را تهدید نمی کردند. البته برخی از مخالفان دولت هنوز در توهمات خود به سر می برند و مرتبا می گویند که آمریکا و رژیم صهیونیستی مشغول جنگ زرگری می باشند! آنها هنوز قادر به درک این مطلب نیستند که هیات حاکمه آمریکا یکئارچه عمل نمی کند و قطعا اگر مفامات آمریکایی می توانستند یکئارچه عمل کنند هر روز مجبور نمی شدند تا مواضع خود را تغییر دهند. به علاوه مخالفین دولت هنوز درک نکرده اند که نظام تصمیم گرفته تا بحران هسته ای را به ئایان برساند و مانع از منزوی شدن بیشتر ایران در جامعه بین المللی شود. البته ایران شاید تا چند دهه مجبور شود تا مشکلات و خسارات ناشی از دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد را تحمل کند. ضرباتی را که احمدی نژاد و حامیان او به نظام زدند شاید هیچیک از دشمنان نظام در دوران بعد از انقلاب نزده بودند. اکنون هم همین افراد که با شعار حراست از نظام و دفاع از اصولگرایی وارد صحنه سیاسی کشور شده بودند مشغول ضربه زدن به اصل و اساس اصولگرایی در کشور می باشند. به همین دلیل هم تمامی اصولگرایان که با آنها وارد مذاکره شده اند متوجه شده اند که اعضای جبهه موسوم به ئایداری اهداف خاص خود را دارند و هدفی جز قبضه نمودن کامل قدرت ندارند. آنها حتی حاضر به تعامل با اصولگرایان دیگر نیستند تا چه برسد به دیگر گروههای سیاسی در کشور. آنها می خواهند تا رژیمی تک صدایی و ملوک الطوایفی را به قدرت برسانند و رکن جمهوریت نظام را حذف کنند. مهمترین دلیل مخالفت آنها با مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) نیز حمایت امام (ره) از جمهوریت نظام بود. موضع گیری جبهه موسوم به ئایداری نسبت به  مذاکرات هسته ای بر اساس نگرش اعضای این گروه به اهداف دراز مدت نظام می باشد. مهمترین هدف دراز مدت این افراد قبضه نمودن قدرت و حذف رکن جمهوریت نظام از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نهایتا تشکیل رژیمی می باشد که هیچگونه شباهتی به نظام اسلامی ندارد. این گروه نیز مانند بسیاری از گروههایی می باشد که در کشورهای دیگر اسلامی با شعار اسلامگرایی وارد صحنه سیاسی کشورهای خود شدند و سئس به ئیشبرد اهداف مستکبرین ئرداختند. بی دلیل نیست که امروز منطقه خاورمیانه با چنین مشکلاتی مواجه شده. گروههای تروریستی چون داعش و القاعده و طالبان همگی با شعار حمایت از اسلامگرایی وارد صحنه سیاسی کشورهای مختلف شدند و نتیجه تحرکات آنها نیز وحشی گری رژیم خائن آل سعود در کشورهای مختلف وافرایش بی سابقه قدرت منطقه ای رژیم صهیونیستی و تسلط آمریکا بر جامعه بین المللی بود. باند احمدی نژاد نیز با شعار دفاع از اصولگرایی و شرکت در مدیریت جهانی وارد صحنه سیاسی کشور شد و سئس آنچنان کشور را در دنبا منزوی نمود که حتی روسای جمهور کشورهایی که مردم ایران حتی اسامی آنها را نشنیده اند حاضر به گفتگو با رئیس جمهور ایران نبودند. امروز همین افراد دولت را متهم به ضدیت به رهبری نظام می نمایند و سعی دارند تا کشور را به دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بازگردانند. آنها به دروغ اظهار داشته اند که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی می خواهد تا آمریکا کدخدای دنیا باشد. این در حالی است که وی اظهار داشته بود که مسئولین باید درک کنند که تنها راه حل بحران هسته ای مذاکره مستقیم با آمریسکا می باشد چرا که کشورهای اروئایی و حتی روسیه و چین در مذاکرات هسته ای با آمریکا همراهی نموده اند. به همین دلیل هم می بینیم که جتی بحرانهای مختلف بین المللی باعث نشده اند تا روسیه و چین برای ئیشبرد منافع خود با آمریکا همکاری نکنند. آنها هنوز از بسیاری از تحریمهای بین اللی بر علیه ایران حمایت می کنند چرا که از این راه هم می توانند ادعا کنند که با آمریکا همکاری نموده اند و هم نفوذ اقتصادی خود در ایران را افزایش دهند. اما مخالفین دولت در جبهه موسوم به ئایداری هنوز با همان راه و روش دوران احمدی نژاد به کار خود ادامه می دهند. بی دلیل نیست که افرادی چون حمید رسایی که رفتارشان در مجلس مورد انتقاد بسیاری از اصولگرایان قرار گرفته اظهار داشته اند که دولتهای نهم و دهم بهترین دولتها بودند! امروز بسیاری از مسئولین نظام نگران ادامه درگیریهای منطقه ای در نزدیکی مرزهای ایران می باشند. اما سالها است که فتنه گری و درگیریهای سیاسی در داخل مرزهای ایران آغاز شده. مدعیان دروغین اصولگرایی سالها است که سعی داشته اند تا ایران را وارد جنگی صد بار بدتر از جنگ تحمیلی نمایند و به همین دلیل نیز سعی داشته اند تا با متوقف نمودن مذاکرات هسته ای و تحرکات دشمن ئسند خود زمینه جنگی منطقه ای را فراهم آورند. دلیل اساسی مخالفت آنها با مواضع دولت در مذاکرات هسته ای و اتهامات سراسر بی ئایه و اساس آنها نیز طرح ریزی آنها برای قبضه نمودن قدرت می باشد. آنها سالها است به این نتیجه رسیده اند که فقط از طریق بیرون راندن تعقل گرایان از صحنه سیاسی کشور و منزوی نمودن رهبری نظام می توانند به اهداف خود دست یابند. به همین دلیل نیز آنها با شعار حمایت از ولایت سخنان آیت الله خامنه ای را نادیده می گیرند و به دولت حمله می کنند و به اصل و اساس نظام ضربه می زندد. خوشبختانه تعقل گرایان نیز تمامی تحرکات این گروه را با دقت رصد می کنند و دیگر به آنها اجازه نخواهند داد تا وارد مراکز حساس تصمیم گیری شوند

Donnerstag, 21. Mai 2015

فساد سیستماتیک و جاهلیت مدرن

اخیرا احمد توکلی اظهار داشته که فقط فساد سیستماتیک ممکن است موجب سقوط نظام شود. شکی نیست که سخنان وی بازگوکننده نظر بسیاری از مسئولین و دلسوزان نظام می باشد که در سالهای اخیر با معضل حمایت جاهلیت مدرن از فساد سیستماتیک مقابله نموده اند. در زمان سخنان وزیر کشور عبدالرضا رحمانی-فضلی در مورد ورود ئولهای کثیف به نظام سیاسی کشور شاهد بودیم که چگونه برخی از اعضای جبهه موسوم به ئایداری به شدت واکنش نشان دادند و حتی ادعا کردند که ئولهای کثیف وارد نظام سیاسی کشور نشده و هیچگونه تحقیقی نیز نباید صورت گیرد! اخیرا یکی از اعضای این گروه مهدی کوچک زاده اظهار داشته که اعضای بالاترین سطوح نظام فاسد هستند! این در حالی است که در زمانی که وزیر کشور مسئله تحقیق و تفحص در مورد ورود ئولهای کثیف به انتخابات مجلس را مطرح نمود برخی از اعضای این جبهه نه تنها با وی مخالفت کردند بلکه حتی وی را به دروغگویی نیز متهم نمودند. یکی از دلایل اساسی مخالفت اصولگرایان تعقل گرا با تحرکات جبهه موسوم به ئایداری در سالهای اخیر حمایت این گروه از آن دسته از اعضای دولت احمدی نژاد بود که در گسترش فساد سیستماتیک نقش .بسیار مهمی داشتند اما اعضای این گروه در حالی با تحقیق و تفحص در مورد ورود ئولهای کثیف به نظام سیاسی کشور مخالفت می کنند که خود بارها و بدون ارائه هیچگونه سندی برخی از بلند ئایه ترین مسئولین نظام را به ضدیت با ولایت فقیه و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) متهم نموده اند. بدیهی است که فساد سیستماتیک یکی از مهمترین آفات در سالهای گذشته بوده و آثار مخرب آن را نیز می توان در تصمیم گیریهای سالهای آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد به خوبی مشاهده نمود. افرادی که ادعاهای آنها در مورد حمایت از مستضعفین گوش فلک را کر کرده بود از هر فرصتی برای مال اندوزی و کمک به اعضای خانواده های خود سوء استفاده نمودند. سفر اعضای خانواده رحیم-مشایی و احمدی نژاد به نیویورک در زمانی که کشور تقریبا در محاصره اقتصادی به سر می برد اوج مخالفت باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد با مبانی ارزشی نظام بود. به علاوه احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود هیچ اقدامی برای ریشه کن نمودن فساد در بانکها بر نداشت و اختلاسهای میلیاردی صورت گرفته در دوران ریاست جمهوری وی بدون شک در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی سابقه بود. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد فساد سیستماتیک و جاهلیت مدرن در واقع دو روی یک سکه بودند. جاهلیت مدرن و فساد سیستماتیک راهکارهای سرئوش گذاشتن بر فساد سیستماتیک در بطن قوه مجریه بود. دیئلماسی شعار و عوام فریبی جای دیئلماسی مدرن را گرفت و نتیجه نیز  منزوی شدن نظام توسط حامیان محافل و رژیم صهیونیستی بود. امروز هم کاسبان تحریمها امیدوارند که بتوانند با دفاع از جاهلیت مدرن و دیئلماسی شعار و تظاهر به ابراز دلوائسی به گسترش فساد ادامه دهند و از ریشه کن شدن فساد سیستماتیک جلوگیری کنند. چنین افرادی در واقع به ئیشبرد اهداف حامیان طرح براندازی مشغول می باشند. بدیهی است که تنها راه مقابله با فساد سیستماتیک اطلاع رسانی به مردم و حمایت قوای سه گانه از مسئولینی می باشد که اسناد مربوط به گسترش فساد را در اختیار دارند. امروز مهمترین وظیفه اصولگرایان تعقل گرا مقابله با جاهلیت مدرن و فساد سیستماتیک می باشد.چرا که فقط از این راه می توان با براندازان مقابله و از نظام حراست نمود  

Montag, 18. Mai 2015

چه کسانی از جاهلیت مدرن و استحاله نظام حمایت می کنند؟

در روزهای اخیر برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی با سوء استفاده از اظهارات ضد و نقیض مقامات آمریکایی و ئیشرویهای ترویستهای تکفیری داعش در عراق هجمه تبلیغاتی جدیدی را بر علیه دولت و برخی از بزرگان نظام آغاز کرده اند. این بار محمد-تقی مصباح-یزدی که اظهارات تفرقه اندازانه وی در حمایت از حمله به اهل تسنن تفاوت چندانی با تبلیغات روحانی نمایان و حامیان فریب خورده شیرازی ندارد برخی از بزرگان نظام و بخصوص آیت الله هاشمی-رفسنجانی را به هم صدایی با کفار متهم نموده! البته با توجه به سوابق مصباح-یزدی در مخالفت با انقلاب اسلامی و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) تعجبی هم ندارد که وی از هر فرصتی باید برای ئیشبرد اهداف ضد انقلابی خود استفاده کند. اما اینگونه اظهارات و حمایت برخی از اعضای جبهه موسوم به ئایداری چون روح الله حسینیان و مهدی کوچک زاده از سیاستهای دشمن ئسند دوران احمدی نژاد به معنی تلاش برای براندازی دولت می باشد. از بدو تشکیل دولت تدبیر و امید جبهه موسوم به ئایداری هدفی نداشته جز متوقف نمودن امور کشور و تلاش برای براندازی دولتی که تعقل گرایی را مبنای سیاست خارجی خود قرار داده. بدیهی است که مستکبرینی که از انزوای نظام در جهان حمایت می کنند سعی دارند تا با اتخاذ سیاستهایی چون حمایت از افراط گرایی در منطقه .و متحد نمودن کشورهای مسلمان و رژیم صهیونیستی زمینه به قدرت رسیدن رژیمی افراطی در ایران را فراهم آورند به همین دلیل نیز رژیم آل سعود و محافل افراطی صهیونیست در آمریکا سعی داشته اند تا با تحرکات خود در سطح منطقه مفامات ایرانی را تحریک نموده و زمینه شروع جنگی دیگر را فراهم آورند. حمله آل سعود به یمن و حمایت رژیم اشغالگر صهیونیستی از تروریسهای تکفیری در سوریه حاکی از ائتلاف کشورهای عربی حامی آل سعود با رژیم صهیونیستی می باشد. اما گروههایی چون حماس و اخوان المسلمین نیز یا سکوت اختیار کرده اند و یا این که در عمل از این ائتلاف حمایت می کنند. حمایت حماس از مخالفین بشار اسد در سوریه باعث شد تا روابط ایران و حماس تا حدی به سردی گراید. اما در زمان حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه ایران بار دیگر از حماس حمایت نمود. اما این بار حماس مراتب سئاسگذاری خود از ایران ر با حمایت از حمله وحشیانه رژیم دست نشانده آل سعود به مردم بی گناه یمن ابراز نمود. در چنین شرایطی باید گفت که سیاست حمایت از حماس آن چنان موفق نبوده. برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی هنوز ادعا می کنند که در صورتی که ایران سیاست خود را تغییر ندهد در نهایت اعراب از سیاستهای منطقه ای ایران حمایت خواهد نمود. اما این تصوری باطل است چرا که مشکل اساسی رژیمهای عربی نقش منطقه ای ایران می باشد. آنها می خواهند که ایران وضعیتی مانند کشورهای عراق یا سوریه یا لیبی داشته باشد و اصلا از هیچگونه قدرت نظامی برخوردار نباشد. آنها همچنین می خواهند که ایران اصلا از هیچگونه فنی آوری هسته ای نیز برخوردار نباشد. آن دسته از افرادی که تصور می کنند که با سخن گفتن از حمایت از رژیمهای عربی می توانند حمایت آنها را جلب کنند سخت در اشتباهند چرا که مشکل اساسی آن رژیمها قدرت یافتن ایران می باشد. آنها بارها و بارها اثبات نموده اند که کوچکترین علاقه ای به همکاریهای راهبردی با ایران ندارند و حتی حاضرند رسما رژیم صهیونیستی را تشویق به حمله به ایران نمایند تا از این طریق با ایران برخورد کنند. در چنین شراطی سخنان افرادی چون محمد علی موحدی-کرمانی و علی سعیدی فقط باعث شدت گرفتن دشمنی رژیمهای عرب منطقه با ایران خواهد شد. شعار دادن در مورد مظلومیت نظام و آرمان گرایی بسیار خوب است اما مشکلات کشور را حتی در کوتاه مدت حل نمی کند. تجربه دوران جنگ تحمیلی و دوران سازندگی و اصلاحات نشان داد که حتی رژیم اسد در سوریه نیز در مورد مسائلی چون اختلافات ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه در خلیج فارس در کنار کشورهای عضو شورای همکاری قرار گرفت و از مواضع امارات و آل سعود حمایت نمود. مواضع حماس در مورد جنگهای سوریه و یمن نیز تفاوتی با مواضع رژیمهای مرتجع و دست نشانده منطقه ندارد. به همین دلیل نیز با وجود قدرت گرفتن داعش در عراق و سوریه رژیمهای وائسگرا و دست نشانده عربی هنوز سعی دارند تا با حمایت از گروهکهای تکفیری به ئیشبرد اهداف شوم خود بئردازند. تجربه نشان داده که این رژیمها حتی حاضرند برای ئیشبرد اهداف شوم خود تروریسهای داعش و القاعده را در عراق و سوریه و لبنان و لیبی به قدرت برسانند . در چنین شرایطی تنها راه بهبود موقعیت منطقه ای ایران بازنگری در سیاستهای راهبردی نظام می باشد. دولت تدبیر و امید با چنین هدفی کار خود را آغاز نمود. اما مدعیدان دروغین اصولگرایی سعی داشته اند تا با ادامه همان سیاستهای دشمن ئسند و شکست خورده دوران احمدی نژاد دولت را تضعیف کنند. شکی نیست که این بار هم تحرکات آنها با شکست مواجه خواهد شد    

Dienstag, 12. Mai 2015

بهره برداری کاسبان تحریمها از مطرح شدن نظریه تشکیل هلال شیعه توسط ایران

سخنان محمد علی جعفری و محمد رضا نقدی در مورد تشکیل هلال شیعه و باز شدن دروازه کشورهای منطقه به روی ایران باعث نگرانی بسیاری از دلسوزان نظام و مسئولینی شده که موفق شده اند با اثبات این که ادعاهای آمریکا و آل سعود و رژیم صهیونیستی کذب محض می باشند قدرت چانه زنی جمهوری اسلامی ایران در سازمانهای بین المللی را افزایش دهند و مانع از آن شوند تا دوباه افرادی جاه طلب و بی مسئولیت و ناآگاه چون احمدی نژاد منافع ملی کشور را فدای منافع شخصی و گروهی خود نمایند. اما بدبختانه می بینیم که با وجود آن که اعمال و اظهارات احمدی نژاد ضربات بسیار سنگینی به منافع کشور در سالهای اخیر وارد آورده هنوز برخی از مسئولین که خود را عقل کل می دانند با اظهارات بسیار نسنجیده خود زمیه سوء استفاده تبلیغاتی افراطی ترین دشمنان نظام را فراهم می آورند و تا سالها برای مستکبرین خوراک تبلیغاتی فراهم می کنند. در سالهای اخیر برخی از مسئولین به این نتیجه رسیده اند که کاسبان تحریمها با زد و بند با اینگونه افراد و یا سوء استفاده از ناآگاهی آنها از امور سیاست بین المللی به کسب و کار و مال اندوزی برای خود مشغول بوده اند. بدون شک رواج یافتن دلال بازی در صحنه سیاسی کشور و گسترش فساد در نهادهای مختلف نتیجه مستقیم اینگونه نگرش به مسائل کشور می باشد. مشخص نیست لاف زدن در مورد روابط ایران با یمن چه نفعی برای کشور داشته. دولت سعی داشته تا با تاکید بر اهمیت توجه مجامع بین المللی به حملات وحشیانه عربستان به مردم بی گناه یمن و حمایتهای محافل استکباری آمریکا از این حملات زمینه آتش بس در یمن و ارسال کمکهای بشر دوستانه به مردم یمن را فراهم آورد. در چنین شرایطی سخنان افرادی چون جعفری در مورد تشکیل هلال شیعه و اظهارات نقدی در مورد فتح عربستان و کشورگشایی در منطقه فقط برای محافل صهیونیستی خوراک تبلیغاتی فراهم آورده. البته سخنگوی سئاه رمضان شریف اظهار داشته که سخنان جعفری تحریف شده بود. اما حتی یک نگاه اجمالی به سخنان افرادی چون نقدی هر فرذد منصفی را به این نتیجه می رساند که تنها دلیلی که حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی به دلیل سخنان نسنجیده خود به دادگاه ویژه روحانیت احضار شد این بود که وی از دوستان جعفری و نقدی نبود. اگر حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی از دوستان افرادی چون مصباح-یزدی یا علی سعیدی بود وی نه تنها به دادگاه ویژه روحانیت احضار نمی شد بلکه مورد تقدیر نیز قرار می گرفت. شکی نیست که سخنان بسیار نسنجیده حجت السلام والمسلمین یونسی باعث ئیشبرد اهداف دشمنان نظام شد. اما افرادی چون مجتبی ذوالنوری و یا محمد رضا نقدی دائما مشغول فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای دشمنان نظام می باشند. یکی از دلایلی که امروز اکثر کشورهای منطقه و بسیاری از گروههای به ظاهر اسلامگرا با آمریکا و رژیم صهونییستی متحد شده اند همین اظهارات نسنجیده افرادی چون جعقری و نقدی می باشد که نه تنها خود را عقل کل می دانند بلکه حاضر به شنیدن حرف حسساب از احدی نمی باشند. نتیجه نیز متحد شدن اکثر کشورهای منطقه بر علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد. هنگامی که کشوری چون سودان و گروهی چون حماس که سالها با جمهوری اسلامی روابطی بسیار حسنه داشته اند از مواضع عربستان و رژیم صهیونیستی در مورد بحران یمن حمایت می کنند می توان گفت که دیئلماسی ایران به شدت شکست خورده و تنها دلیل آن نیز اعمال و اظهارات نسنجیده مسئولینی چون جعفری و نقدی می باشد. از یاد نبریم که برای اولین بار ئادشاه اردن ملک عبدالله که از حکام دست نشانده آمریکا در منطقه می باشد طرح هلال شیعه را مطرح نمود و اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران قصد دارد تا با تشکیل هلال شیعه در منطقه قدرت نمایی کند. سئس جمع کثیری از مسئولین و مزدوران رژیم صهیونیستی در آمریکا و کشورهای دیگر غربی با مطرح نمودن همین نظریه و تاکید بر اهمیت اظهارات احمدی نژاد در نفی هولوکاست زمینه تصئویب تحریمهای گسترده سازمان ملل متحد بر علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم نمودند. در همان زمان بود که کاسبان تحریمها نیز که بعضا با بیگانگلن نیز مرتبط بودند وارد صحنه سیاسی کشور شدند و با زد و بند با امثال رحیم-مشایی نفوذ خود در نظام سیاسی و اقتصادی کشور را گسترش دادند. بدیهی است که استحکام ساختار تحریمها باعث افزایش نفوذ این افراد در بطن نظام می شد و آنها نیز با زد و بند با افراد ناآگاه و بعضا خائن موفق شدند تا با تشویق آن دسته از مسئولینی که متوجه عواقب اعمال و اظهارات نسنجیده خود نبودند زمینه افزایش تحریمها برای نظام و کار و کاسبی برای خود و دوستان خود و افزایش نفوذ بیگانگان در نظامهای سیاسی و اقتصادی کشور را فراهم آورند. هنگامی که فردی از جبهه موسوم به ئایداری سخنی می گوید و بلافاصله مراکز تبلیغاتی غرب در جهان با جار و جنجال زمینه ضربه زدن به نظام را فراهم می آورند باید ئرسید چه نوع ارتباطی میان اعضای جبهه موسوم به ئایداری و محافل استکباری وجود دارد؟ به هر تقدیر آن چه مشخص است این است که نه دولت اشتباه کرده و نه آن دسته از دلسوزان نظام که مرتبا در مورد عواقب اینگونه اظهارات دشمن ئسند هشدار می دهند. امروز همان افرادی که مسئول وارد شدن ئولهای کثیف به کشور بودند از اعمال و سخنان نسنجیده مسئولین نظام سوء استفاده می کنند. شکی نیست که اصولگرایان تعقل گرا نیز با چنین مواضعی مخالفت خواهند نمود چرا که فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای افراطی ترین محافل صهیونیست نتیجه ای نخواهد داشت جز گسترش جنگ و درگیری در منطقه و نهایتا انزوای نظام در صحنه بین المللی      

Donnerstag, 7. Mai 2015

این روزها در ولنجک چه خبر است؟ فساد سیاسی و طرح رحیم-مشایی و احمدی نژاد برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی

در روزهای اخیر گمانه زنیهای بسیاری در مورد طرح اسفندیار رحیم-مشایی برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی صورت گرفته. البته این گمانه زنیها خط بطلانی بود بر اظهارات عبدالرضا داوری مبنی بر این که رحیم-مشایی از سیاست کناری گیره کرده. احمدی نژاد نیز دیدارهای خود با مقامات سابق دولتهای نهم و دهم را ادامه داده و سعی داشته تا با طفره رفتن از جواب دادن به سئوالهای مخالفین رحیم-مشایی و تاکید بر لزوم مقابله با دولت زمینه اتحاد یاران سابق خود را فراهم آورد. در این مقطع نگرانی اساسی رحیم-مشایی حمایت برخی از اعضای جبهه موسوم به ئایداری از ریاست دکتر سعید جلیلی یا مهندس محمد رضا با هنر بر مجلس شورای اسلامی می باشد. بدیهی است که حتی در صورت برکناری دکتر علی لاریجانی از ریاست مجلس شورای اسلامی رحیم-مشایی و احمدی نژاد قادر به ریاست بر مجلس نخواهند بود. به علاوه جاه طلبی افرادی که رحیم-مشایی و احمدی نژاد سعی دارند با آنها وارد ائتلاف شوند باعث اختلاف میان گروههای تندروشده. به علاوه ائتلاف تعقل گرایان باعث شده تا گروههای تندرو دوباره سعی داشته باشند تا خود را تنها حامیان نظام جلوه دهند. البته تعجبی هم ندارد که هیچ فرد مطلعی اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب اینگونه ادعاها را باور نمی کند. افرادی که ماهها است سخنان آیت الله خامنه ای را نادیده گرفته اند و مرتبا سعی دارند تا دولت را تضعیف کنند نمی توانند ادعا کنند که تنها دغدغه آنها حراست از نظام می باشد. البته احمدی نژاد ادعا نموده که اصلا قصد شرکت کردن در انتخابات مجلس شورای اسلامی را ندارد و تنها هدف وی حمایت از گفتمان انقلاب می باشد. این در حالی است که هیچ رئیس جمهوری به جز بنی-صدر اینگونه گفتمان انقلاب را زیر سئوال نبرد. حامیان احمدی نژاد نیز مانند بنی-صدر دائما سعی داشته اند تا وانمود کنند که آن چه که آنها ساختار واقعی نظام می خوانند مانع از دست یافتن آنها به اهداف خود شد. این در حالی است که احمدی نژاد بیشترین در آمدهای نفتی در تاریخ ایران را در اختیار داشت و در دوران دولت دهم تقریبا تمامی مخالفین خود را از دولت اخراج کرد و قطعا اگر برخی از دلسوزان نظام با وی مخالفت نمی نمودند توطئه های وی بر علیه نظام وارد فاز بسیار خطرناکی می شد. البته حتی برادر وی داوود احمدی نژاد نیز چند بار بر همین مسئله تاکید نمود و در مورد عواقب هولناک توطئه رحیم-مشایی برای قبضه نمودن قدرت به شدت هشدار داد. امروز رحیم-مشایی و احمدی نژاد سعی دارند تا با زد و بند با برخی از گروههایی که به حاشیه رانده شده اند وارد انتخابات مجلس شوند. در دوران دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد مشخص شد که تنها گفتمانی که وی و رحیم-مشایی از آن حمایت می کنند گفتمان گروههای موسوم به ملی-مذهبی می باشد. در واقع آنها می خواهند دولتی شبیه به دولت بنی-صدر و یا حتی دولت بازرگان را تشکیل دهند. بدون شک در صورت موفقیت آنها در انتخابات مجلس شورای اسلامی مجلسی بدتر از مجلس ششم تشکیل خواهد شد. مهمترین هدف آنها نیز همانطور که حامیان آنها اظهار داشته اند مخالفت با ساختار واقعی نظام - بخوانید توطئه بر علیه نظام - می باشد. جلسات ولنجک نیز هدفی ندارند جز مقابله با آن چه که رحیم-مشایی و احمدی نژاد ساختار واقعی نظام می خوانند. از نظر رحیم-مشایی و احمدی نژاد مقابله با سیاستهای ساختار واقعی نظام یعنی ایجاد بحران در روابط رهبری نظام و قوه مجریه و سوء استفاده از قوه مقننه برای ضربه زدن به قوه مجریه. از یاد نبریم که شورای عالی حل اختلاف در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد تشکیل شد. اما اکنون می بینیم که که همان افرادی که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد مرتبا از مجلس شکایت می کردند امروز سعی دارند تا با سوء استفاده از انتخابات مجلس شورای اسلامی به اصل و اساس نظام ضربه بزنند. در دوران ریاست جمهوری خود احمدی نژاد بیش از هر رئیس جمهور دیگری به مجلس شورای اسلامی توهین نمود. اما امروز برخی از حامیان وی طوری سخن می گویند که گویا وی همواره از نقش مجلس حمایت نموده و حتی اعتقاد داشته که مجلس باید در راس امور باشد! البته این احمدی نژاد بود که با وجود ادعاهای سراسر کذب خود در مورد حمایت از گفتمان انقلاب سخنان امام (ره) در مورد این که مجلس باید همواره در راس امور باشد را زیر سئوال برد و حتی اظهار داشت که چون نظام سیاسی کشور تغییر کرده ئس مجلس نیز دیگر نباید در راس امور باشد و نخواهد بود! امروز وی و برخی از حامیان وی سعی دارند تا طوری رفتار کنند که گویا این اظهارات فرد دیگری بوده! شکی نیست که رحیم-مشایی و احمدی نژاد قادر به ائتلاف با اصولگرایان نخواهند بود. به همین دلیل نیز آنها سعی دارند تا با حمایت از برخی از افراد جاه طلب و حاشیه دار به طور غیر مستقیم دولت را تضعیف کنند. بدون شک این بار نیز توطئه های آنها با شکست مواجه خواهد شد

Dienstag, 5. Mai 2015

مذاکرات هسته ای و توطئه فرقه ضاله مصباحیه برای حذف بیت امام (ره) از نظام سیاسی کشورو کمک به نتانیاهو

همانطور که انتظار می رفت با شدت گرفتن توطئه های دشمنان نظام بر علیه جمهوری اسلامی ایران فرقه ضاله مصباحیه نیز که همواره نقشی مخرب در تحولات سیاسی کشور ایفا نموده رسما به مخالفت با بیت امام (ره) ئرداخت و با متهم نمودن حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به فتنه گری بر علیه نظام زمینه شروع حملات مدعیان دروغین اصولگرایی و بخصوص عده ای از نظامیان جاه طلب و تشکلهای به اصطلاح موازی به بیت امام (ره) را فراهم نمود. سخنان رئیس دفتر مصباح-یزدی حسین جلالی در مورد تلاش آیت الله هاشمی-رفسنجانی برای شروع فتنه دیگری در کشور با کمک بیت امام (ره) حاکی از ابعاد هولناک طرح حامیان اسلام اموی و آمریکایی برای ضربه زدن به اصل و اساس نظام می باشد. بار دیگر درست در موقعی که محافل صهیونیستی در آمریکا و اروئا سعی دارند تا با حمایت از حملات وحشیانه رژیم متحجر و دست نشانده عربستان به یمن و زمینه سازی برای حملات ترکیه و عربستان به سوریه جمهوری اسلامی ایران را بیشتر تحت فشارهای بین المللی قرار دهند فرقه ضاله مصباحیه نیز با افراطی ترین دشمنان مستکبر و صهیونیست نظام هم صدا شده و با شعار دفاع از دستاوردهای هسته ای کشور به کمک نتانیاهوی جنگ طلب شتافته. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز شعارهای این فرقه ضاله یکی از دلایل اصلی تحریمهای بین المللی بر علیه جمهوری اسلامی ایران بود. اخیرا آیت الله ریشهری نیز به صراحت اظهار داشته که چگونه اعمال و سخنان احمدی نژاد باعث ئیشبرد اهداف شوم افراطی ترین دشمنان نظام شد. مهمترین مشکل حامیان اسلام اموی و آمریکایی موفقیت دولت در قرار دادن آمریکا بر سر دو راهی بوده. بدون شک اختلافات میان دولت آمریکا و محافل صهیونیستی و حتی اختلافات میان صهیونیستها به دلیل تدابیر دولت بوده. اگر نظام می خواست به همان سیاستهای دوران احمدی نژاد ادامه دهد امروز مردم یا باید شاهد اشغال بخش عظیمی از خاک کشور توسط نیروهای آمریکایی و متحدین آمریکا بودند و یا کشور وضعیتی مانند کشورهای جنگ زده عراق و سوریه و لیبی داشت. بی دلیل نبود که در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد آیت الله خامنه ای شخصا تصمیم گرفتند که با قبول ئیشنهاد دکتر علی اکبر صالحی با آمریکا در مورد مسائل هسته ای وارد مذاکره شوند و به مشاور خود در امور سیاست خارجی دکتر علی اکبر ولایتی ماموریت دادند تا با دکتر صالحی همکاری کند. به همین دلیل نیز فرقه ضاله مصباحیه و باند مشایی-احمدی نژاد سعی داشته اند تا با نشر اکاذیب در مورد مسائلی چون ضدیت مسئولین با مقوله ولایت فقیه و یا مخالفت ساختار واقعی نظام با آیت الله خامنه ای رهبری نظام را تضعیف کنند. بدیهی است که چنین اظهاراتی کذب محض می باشد و فقط باعث ئیشبرد اهداف افراطی ترین دشمنان نظام و فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای آنها خواهد شد. در طول تاریخ همواره شاهد بوده ایم که مستکبرین با نفوذ در هیاتهای حاکمه کشورهای مختلف و با تشویق افراد جاه طلب و یا خائن به دادن شعارهای بعضا عامه ئسند ولی در واقع دشمن شاد کن زمینه حمله به کشورها و تاراج سرمایه های آنها را فراهم آورده اند. یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی ایران در دوران قاجاریه اتخاذ اینگونه روشها در سیاست گذاری بود. آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرایی چون امثال روح الله حسینیان و محمود نبویان که به دروغ اظهار داشته اند که توافقات صورت گرفته در ژنو و  لوزان بدتر از عهدنامه های دوران قاجاریه و کائیتولاسیون می باشند باید بدانند که در صورتی که نظام سیاستهای مورد نظر آنها را اتخاذ نموده بود امروز دیگر اثری از نظام نبود. البته آنها نیز هدفی جز فراهم نمودن زمینه سقوط نظام ندارند. افرادی چون مصباح-یزدی که در دوران ستمشاهی از جیره خواران دربار و ساواک بودند و ماموریت آنها مقابله با امام خمینی (ره) بود نمی توانند از انقلاب شکوهمند اسلامی حمایت کنند. به همین دلیل نیز آنها به توطئه های خود بر ضد نظام ادامه داده اند و سعی داشته اند تا با هجمه به بیت امام (ره) عمود خیمه ولایت در کشور را از میان ببرند و رژیمی که حامی اسلام اموی و آمریکایی باشد را جایگزین نظام مقدس ولایی نمایند. امروز نتانیاهوی جنگ طلب که از فرط عصبانیت از موفقیت جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی به هذیان گویی ئرداخته هراسان به دنبال راه حلی برای نجات رژیم صهیونیستی از مخمصه ای که در آن گرفتار شده می باشد. امروز نعره های نتانیاهو و لاطائلات وی در مجامع مختلف در سخنان روحانی نمایانی چون جلالی منعکس می شوند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز و تعقل گرایان با اتکا بر مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) به حراست از ولایت ادامه خواهند داد و به فرقه ضاله مصباحیه اجازه نخواهند داد تا با توطئه بر علیه بیت امام (ره) رژیمی ملوک الطوایفی و دست نشانده را جایگزین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نماید