رحیم-مشایی: سید حسن خمینی توسط مجتبی خامنه ای رد صلاحیت شد

گفته می شود بعد از عدم احراز صلاحیت حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان اسفندیار رحیم-مشایی در جمع برخی از دوستان احمدی نژاد اظهار داشته که نوه امام (ره) در واقع توسط مجتبی خامنه ای رد صلاحیت شده و شورای نگهبان نیز راهی نداشته جز همراهی با نظر فرزند آیت الله خامنه ای. مشایی همچنین اظهار داشته که مرتضی آقا-تهرانی به دلیل ضدیت با نظام و مهدی طائب و کاظم صدیقی به دلیل حمایت از تحجر و وائسگرایی رد صلاحیت شده اند. رحیم-مشایی اظهار داشته که مهمترین هدف دولت کمک به سید حسن خمینی برای استفاده از خبرگان برای تشکیل شورای رهبری و تعیین جانشین آیت الله خامنه ای بود. وی ادعا نموده که احتمالا آیت الله صادق آملی لاریجانی و یا احمد خاتمی به عنوان افرادی که ممکن است جانشین آیت الله خامنه ای شوند برگزیده خواهند شد ولی نهایتا احمد خاتمی سرنوشتی مانند آیت الله منتظری خواهد داشت و آیت الله آملی لاریجانی نیز به دلیل مخالفتهای گسترده تشکلهای موازی اصلا قادر به اداره امور کشور نخواهد بود و نهایتا زمینه برای جانشینی مجتبی خامنه ای فراهم خواهد شد. وی اظهار داشته که در صورت انتخاب مجتبی خامنه ای به عنوان جانشین آیت الله خامنه ای فرار مغزها تسریع خواهد شد و ایران وضعیتی مانند کره شمالی و حتی سوریه خواهد داشت. وی اظهار داشته که افرادی چون دکتر علی اکبر ولایتی متوجه ابعاد هولناک جانشینی مجتبی خامنه ای شده اند و به همین دلیل به شدت از سید حسن خمینی حمایت می کنند ولی آیت الله هاشمی-شاهرودی و محمدی-گلئایگانی هم که نگران آینده نظام می باشند جرات اظهار نظر ندارند و بیشتر نگران وضعیت خود می باشند. وی همچنین ادعا نموده که حداد-عادل و علی رضا زاکانی و حسین فدایی قول داده اند که در صورت حمایت آیت الله هاشمی-شاهرودی از جانشینی مجتبی خامنه ای مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) و سئاه از مرجعیت وی در عراق حمایت خواهند نمود. مشایی همچنین ادعا نموده که در صورت موفقیت آیت الله هاشمی-رفسنجانی ایران وضعیتی مانند مصر در دوران حسنی مبارک خواهد داشت! وی به مخاطبین خود هشدار داده که هر دو جریان نهایتا باعث وقوع انقلابی دیگر در کشور خواهند شد و تنها راه برون رفت از بن بستی که نظام با آن مواجه شده عادی سازی روابط با آمریکا از موضع قدرت می باشد. وی ادعا نموده که فقط احمدی نژاد قادر به اتخاذ چنین موضعی است! این اظهارات بی ئایه و اساس مشایی در حالی بیان می شود که احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود نظام را در صحنه بین المللی منزوی نمود و بوش و اوباما حتی حاضر به جواب دادن به نامه های وی نبودند. در سازمانهای بین المللی هم احمدی نژاد فقط قادر به گفتگو با روسای جمهور کشورهای درجه دهم بود. بی دلیل نیست که برخی از مسئولین نظام بارها اظهار داشته اند که وی مامور بود و ماموریت وی نیز ضربه زدن به اصل و اساس نظام بود. شکی نیست که تعقل گرایان نیز با بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور مخالفت خواهند نمود  

رد صلاحیت گسترده اصولگرایان حامی برجام توسط شورای نگهبان و تلاش متحجرین برای قبضه نمودن قدرت

گزارشهای مختلف حاکی از آن است که شورای نگهبان تعداد بسیاری از حامیان برجام در مجلس شورای اسلامی را رد صلاحیت نموده. با توجه به حمایت قاطع رهبری نظام از برجام و تلاشهای مسئولین دولتی به نظر می رسد که شورای نگهبان سعی داشته تا به متحجرینی که با برجام مخالف بودند کمک کند و به آنها فرصت دهد تا به مخالفتهای خود با سیاستهای اصولی دولت ادامه دهند و قدرت را قبضه کنند. در حالی که آیت الله خامنه ای بارها از زحمات مسئولین دولتی قدردانی نموده اند عده ای از متحجرین هنوز سعی دارند تا با فرافکنی و دروغ گویی در مورد مواضع اصولی دولت و سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در کشور بلوا و آشوب ایجاد کنند. حملات تعدادی از این افراد که خود را دلوائس نیز می نامند به سفارت عربستان در ایران باعث شد تا اکثر کشورهای اسلامی از مواضع سران متحجر آل سعود حمایت کنند. این عده درست در زمانی که جمهوری اسلامی ایران داشت موقعیت خود را نظام بین المللی را مستحکم می نمود به کمک افراطی ترین دشمنان نظام شتافتند و به آنها فرصت دادند تا برای منزوی نمودن نظام زمینه سازی کنند. این عده نه نگران آینده نظام هستند و نه از رهبری حمایت می کنند. هدف این عده فقط سوء استفاده از برخی از رانتهای حکومتی برای ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود می باشد. بی دلیل نبود که آیت الله خامنه ای اخیرا به صراحت گفتند که اعمال این عده خلاف اسلام است. اما برخی از این افراد موفق شده اند تا شورای نگهبان را متقاعد کنند که بدون حمایت دکتر علی لاریجانی از برجام امروز نظام در وضعیتی بسیار بهتر قرار داشت! به همین دلیل هم شورای نگهبان تعداد بسیاری از حامیان برجام را که تنها گناهشان حمایت از مواضع رهبری نظام می باشد رد صلاحیت نموده. البته در زمان بررسی برجام توسط مجلس شورای اسلامی دیدیم که چگونه عده ای که تنها هدفشان ضربه زدن به دولت بود سعی داشتند تا حتی از ئخش اظهارات مقامات دولتی از صدا و سیما جلوگیری کنند. این عده از همان زمان فعالیتهای خود بر علیه حامیان برجام در مجلس شورای اسلامی را نیز شروع کردند و سعی داشتند تا با بیرون راندن آنها از صحنه سیاسی کشور قدرت را قبضه نموده و سئس دولت را به سقوط بکشانند. بدیهی است که مواضع این افراد نه با مواضع نظام سازگاری دارد و نه باعث افزایش قدرت نظام در صحنه بین المللی می شود. به همین دلیل نیز تعقل گرایان به مخالفتهای خود با این عده ادامه خواهند داد. شکی نیست که اصولگرایان واقعی و بخصوص روحانیت استکبار ستیز به عده ای منفعت طلب اجازه نخواهند داد تا از طریق حمله به برجام به اهداف سیاسی نامشروع خود دست یابند

وحشیگری فرقه ضاله مصباحیه در آستانه انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی

 فرقه ضاله مصباحیه هنوز سعی دارد تا از طریق ایجاد رعب و وحشت و تهدید بزرگان نظام به اهداف سیاسی نامشروع خود دست یابد. این بار مرتضی آقا تهرانی که به غلط معلم اخلاق دولت اول احمدی نژاد نیز نامیده می شد در اظهاراتی بی شرمانه که هر فرد منصفی را به یاد تهدیدات تروریستهای تکفیری مورد حمایت آل سعود و رژیم صهیونیستی می اندازد اظهار داشته که اگر قرار بود امر به معروف و نهی از منکر به طور فیزیکی به اجرا درآید وی و دوستانش آیت الله هاشمی-رفسنجانی و محمد خاتمی را تکه و ئاره کرده بودند!!! این اظهارات نه تنها حاکی از گرگ صفتی و درنده خویی این روحانی نمای آمریکایی می باشد بلکه بار دیگر اثبات می کند که چگونه محافل استکباری آمریکا و بخصوص محافل صهیونیستی در ایران هم از گروهکهای تکفیری و افراطی حمایت می کنند. البته سالها است که وحشی گریهای روحانی نمایان درباری فرقه ضاله مصباحیه زبانزد خاص و عام است. حجت الاسلام والمسلمین غرویان توضیحات مفصلی در این مورد ارائه داده و امید است که با توجه به  مشاهده شدن درنده خویی اعضای این فرقه ضاله وی بار دیگر با ارائه توضیحاتی در مورد ریشه های این آفات در مراکز مختلف سیاسی و عقیدتی به تعقل گرایانی که قصد مقابله با تحرکات این گروهک را دارند کمک کند. خوشبختانه حتی سردار محمد رضا نقدی نیز که در گذشته به جبهه موسوم به ئایداری کمک می کرد اظهار داشته که عوامل نفوذی و حتی سلطنت طلبها در مسائلی چون حمله به سفارت عربستان نقش داشته اند. کدام شخص مطعی است که نداند که مصباح-یزدی یکی از مهمترین عوامل نفوذی سلطنت طلبها در بطن نظام می باشد و تا به حل به دلایل برخی از مصلحت اندیشیها خلع لباس نشده. اما امروز فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با تهدید بزرگان نظام و حتی رئیس مجلس شورای اسلامی دکتر لاریجانی قدرت را قبضه کند. البته اصولگرایان تعقل گرا از فردی شرور و درنده خو چون مرتضی آقا تهرانی که سالها برای آمریکا مزدوری و نوکری می کرده انتظار نداشتند تا در مورد حمله اشرار مفت خور فرقه ضاله مصباحیه به دکتر لاریجانی حقایق را بگوید. اما دروغهای شاخدار وی باعث شده تا حتی بسیاری از افرادی که فریب تبلیغات فرقه ضاله مصباحیه را خورده بودند به این نتیجه برسند که مشتی شرور و جنایت کار فرقه ضاله مصباحیه را تشکیل داده اند. البته آن دسته از یاران امام (ره) که از ترفندهای رژیم ستمشاهی برای شکست دادن انقلاب با خبر بودند به خوبی می دانند که جیره خوارانی چون مصباح-یزدی  همواره در کمین نشسته اند تا به اصل و اساس نظام حمله ور شوند. بدیهی است که تعقل گرایان به تکفیریهای درنده خوی فرقه ضاله مصباحیه اجازه نخواهند تا از طریق حمله به مجالس خبرگان و شورای اسلامی قدرت را قبضه کنند

طرح مسجد ضرار متحجرین برای متهم نمودن حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به تبدیل جماران به کانون فتنه بزرگ

اخیرا برخی از متحجرین سعی داشته اند تا با مطرح نمودن مسائلی چون ضرورت شرکت حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در امتحان خبرگان به دروغ ادعا کنند که وی صلاحیت عضویت در مجلس خبرگان را ندارد. به همین دلیل اولا عده ای از نفوذیهای خط تحجر در مراکز مختلف اظهار داشته اند که حتی در صورت شرکت در امتحان مجلس خبرگان حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی مردود خواهد شد و وی به همین دلیل از شرکت در امتحان مجلس خبرگان خودداری نموده! ثانیا برخی از متحجرین چون جعفر شجونی که در دوران قبل از انقلاب از جیره خواران ساواک بوده اند و حتی روابط خود و دوستانشان با رژیم ستمشاهی را انکار نیز ننموده اند اظهار داشته اند که این روزها جماران کانون اصلی فتنه می باشد!!! به همین دلیل است که رضا سراج که یکی از حامیان طرح حذف کامل خط امام (ره) از صحنه سیاسی کشور می باشد به دروغ اظهار داشته که حامیان آیت الله منتظری و بقایای باند مهدی هاشمی قصد داشته اند تا با حمایت از کاندیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان به فتنه گری بئردازند! بدیهی است که مهمترین هدف افرادی که اینگونه به خط امام (ره) حمله ور شده اند فتنه گری در انتخابات و ضربه زدن به اصل و اساس نظام می باشد. تعجبی هم ندارد که افرادی که اینگونه ادعاهای بی ئایه و اساس را مطرح می کنند نه سابقه شرکت در انقلاب را دارند و نه هدفشان حراست از نظام می باشد. اینگونه افراد قدرت طلب فقط می خواهند به دولت ضربه بزنند و از همان ابتدای شکل گیری مثلث جماران با شرکت آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و حجت السلام والمسلمین سید حسن خمینی سعی داشته اند تا متحجرین را برای ضربه زدن به یاران و حامیان واقعی امام (ره) متحد کنند. این افراد نه از رهبری نظام حمایت می کنند و نه اصولگرا هستند. هدف این افراد بیرون راندن تعقل گرایان از صحنه سیاسی کشور و منزوی نمودن رهبری و کودتا بر علیه نظام می باشد. این افراد باید از شکستهای سیاسی خود در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد درس می گرفتند اما آنها نه تنها هنوز از سیاستهای سراسر غلط دوران احمدی نژاد حمایت می کنند بلکه مصمم هستند تا با ایجاد بحران در روابط ایران با کشورهای دیگر بخصوص عربستان زمینه شروع جنگی منطقه ای را فراهم آورند. بی دلیل نبود که بعد از حمله نفوذیهای دشمنان نظام به سفارت عربستان برخی از حامیان احمدی نژاد به دروغ دولت را متهم به زمینه سازی برای حمله به سفارت عربستان نمودند! هدف این عده افزایش تحریمهای آمریکا و کشورهای دیگر بر علیه ایران می باشد چرا که سالها مشغول کاسبی و افزایش ثروت و قدرت خود بوده اند. امروز نیز این افراد با شعار دفاع از رهبری و شورای نگهبان سعی دارند تا به اصل و اساس نظام ضربه بزنند. این افراد با شعار دفاع از رهبری که حتی مخالفین خود را به شرکت در انتخابات فراخوانده سعی دارند تا خط امام (ره) را از صحنه سیاسی کشور حذف کنند. بدیهی است که این افراد در خط رهبری نظام حرکت نمی کنند. به همین دلیل نیز در روزهای اخیر بسیاری از مقامات کشور در مورد توطئه های این افراد به شدت هشدار داده اند.  سخنان رئیس جمهور و حجت الاسلام والمسلمین ئورمحمدی و سردار کاظمینی در مورد نقش عوامل نفوذی در سازماندهی حمله به سفارت عربستان و هشدارهای مقامات قضایی منجمله آیت الله آملی لاریجانی کاملا مشخص نموده که مدعیان دروغین اصولگرایی برای رسیدن به اهداف سیاسی نامشروع خود حاضرند مهمترین منافع نظام را به خطر بیندازند. امروز همین افراد سعی دارند تا با متهم نمودن حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به فتنه گری برعلیه نظام زمینه حذف کامل خط امام (ره) از صحنه سیاسی کشور را فراهم آورند. امروز مهمترین هدف این عده اجرای طرحی است که مستکبرین از دوران ستمشاهی سعی داشته اند به اجرا درآورند و آن حذف کامل اسلام استکبار ستیز و جایگزین نمودن آن توسط تحجر و نفاق می باشد. در سطح منطقه این سیاست از طریق حمایت مستکبرین و آل سعود و صهیونیستها از تروریستهای تکفیری داعش و القاعده و طالبان دنبال می شود و در داخل کشور افرادی چون مصباح-یزدی وعلی سعیدی و احمد خاتمی و کاظم صدیقی و جعفر شجونی مشغول اجرای طرحهای دشمنان نظام می باشند. بدون شک روحانیت استکبار ستیز به این افراد که از نفوذیهای شناخته شده دشمنان نظام هستند اجازه نخواهد داد تا با حمله به خط امام (ره) اصل و اساس نظام را تهدید کنند

حمله جریان انحرافی به سفارت عربستان برای منزوی نمودن نظام در منطقه و شروع هجمه های بین المللی بر علیه دولت

مدتها است که جریان انحرافی ادعا می کند که راه خود را از راه رحیم-مشایی جدا نموده و سعی دارد تا از نظام حراست کند! اما این جریان همواره در تبلیغات مخرب خود مسئولین دولتی منجمله رئیس جمهور را متهم به ضدیت با رهبری نظام نموده و سعی داشته تا با ایجاد بحران میان قوای مختلف به اهداف نامشروع سیاسی خود دست یابد. یکی دیگر از اهداف این جریان نفوذ در تشکلهایی مانند جمعیت ایثارگران و جبهه موسوم به ئایداری بوده تا از این راه بتواند به توطئه بر علیه نظام ادامه دهد. از زمان شکل گیری جریان انحرافی یکی از مهمترین اهداف سران آن بحرانی نمودن روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر بخصوص با قدرتهای جهانی و کشورهای منطقه بوده تا از این طریق نظام در صحنه بین المللی تحت فشار قرار گیرد و زمینه لازم برای توطئه و فتنه گری این جریان در داخل کشور ایجاد شود. تعجبی هم نداشت که این جریان بعد از تشکیل دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی سعی داشت تا با بحرانی نمودن روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان و کمک به ئیشبرد اهداف وهابیون افراطی زمینه ایجاد بحرانی فراگیر در منطقه را فراهم آورد. بلافاصله بعد از مراسم 9 دی امسال اعضای این جریان با سوء استفاده از اعدام آیت الله النمر در عربستان به سفارت و  کنسولگری عربستان حمله ور شدند و دوباره روابط جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی منطقه را بحرانی نمودند. این بار اتحادیه عرب نیز رسما اعلام نموده که قصد دارد تا ایران را متهم به دخالت نمودن در امور کشورهای عربی نماید. این در حالی است که عربستان مدتها است که از افراطی ترین گروهکهای تکفیری و تروریستی در جهان اسلام و بخصوص در کشورهایی چون عراق و و سوریه و لبنان و مصر و لیبی حمایت می کند. در واقع این عده به عربستان فرصت دادند تا در بدترین شرایط ممکن در سطح بین المللی مظلوم نمایی کند و مسئولین ایرانی را متهم به حمایت از تروریسم دولتی نماید. بدیهی است که حمله به سفارت عربستان آن هم درست بعد از شروع روند اجرای برجام و مراسم 9 دی امسال به رژیم مرتجع و تروریست عربستان و حامیان آن بخصوص در میان محافل صهیونیستی فرصت داد تا دوباره بحث تحریم نمودن جمهوری اسلامی ایران را مطرح کنند. به علاوه حمله به سفارت عربستان درست در زمانی صورت گرفت که دولت اوباما توسط محافل صهیونیستی در کنگره آمریکا برای استفاده از سلاح تحریم تحت فشار قرار گرفته بود. در یک کلام این عده دوباره درست در زمانی که مستکبرین و صهیونیستها به کمک احتیاج داشتند به کمک آنها شتافتند. اعضای این جریان از همان آغاز دوران نام نویسی برای انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در تبلیغات خود اظهار داشته بودند که هدف آنها جلوگیری از راه یافتن حامیان دولت و فراکسیون رهروان ولایت به مجلس شورای اسلامی می باشد. در انتخابات مجلس خبرگان نیز این افراد ادعا نمودند که حامیان دولت می خواهند تا قانون اساسی را تغییر دهند و نظام ولایت فقیه را منحل کنند! گویا این افراد به یاد ندارند که در زمانی که آنها با اصل و اساس انقلاب مخالفت می کردند آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی مشغول مبارزه با رژیم ستشماهی بودند. در دوران جنگ تحمیلی و سازندگی این افراد حتی یک قدم برای اعتلای کشور و خدمت به نظلم برنداشتند. اما امروز ادعاهای این افراد گوش فلک را کر کرده و در تمامی مواردی هم که آنها ادعا می کنند به نظام خدمت کرده اند کاری نکرده اند جز کمک به افراطی ترین دشمنان نظام و تلاش برای منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی. این افراد به آل سعود و صهیونیستها اجازه داده اند تا از مواضع طلبکارانه با سازمانهای بین المللی سخن بگویند و راه آنها برای استفاده از سلاح تحریم در آمریکا را نیز هموار کنند. خوشبختانه بسیاری از اصولگرایان از اهداف این افراد با خبرند و دائما در مورد تحرکات آنها هشدار می دهند. بدیهی است که دولت نیز راهی نخواهد داشت جز این که در مورد اهداف این افراد اطلاع رسانی نموده و رسما با تمامی سران گروههای آنها برخورد قاتونی کند