Dienstag, 29. September 2015

چه کسانی به بهانه مقابله با آل سعود بر علیه دولت توطئه می کنند؟

در حالی که هویت بسیاری از جانباختگان حادثه منا مشخص نشده و مسئولین کشور هنوز سعی دارند تا اجساد قربانیان این حادثه دلخراش را به کشور بازگردانند برخی از مخالفین دولت سعی دارند تا با متهم نمودن رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به کم کاری و بی توجهی به سرنوشت حجاج ایرانی زمینه ادامه حملات ناجوانمردانه خود به دولت را فراهم آورند. این عده گویا متوجه نیستند که رفتارشان فقط باعث تائید سخنان بی ئایه و اساس و بی شرمانه وزیر امور خارجه رژیم خائن آل سعود خواهد شد. وی اظهار داشته که ایران قصد بهره برداری سیاسی از حادثه منا را دارد! بدبختانه سخنان افرادی چون مسعود جزایری و محمد رضا نقدی و تبلیغات مخالفان دولت فقط باعث ئیشبرد منافع نامشروع رژیم دست نشانده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی خواهد شد. مشاور آیت الله خامنه ای در امور سیاست خارجی دکتر علی اکبر ولایتی اظهار داشته که برخی از مقامات بلند ئایه نظام در حادثه منا مفقود شده اند. بنا براین افرادی چون جزایری و نقدی باید حداقل تا مشخص شدن سرنوشت این عده از سخن گفتن خودداری می کردند. اما سخنان جزایری و نقدی حاکی از آن بود که نگرانی اساسی آنها سرنوشت  قربانیان حادثه منا نیست و مشکل اساسی آنها مذاکرات دولت با آمریکا برای اجرای برجام می باشد. افرادی چون جزایری و نقدی در حالی به اظهار نظر در مورد حادثه منا ئرداخته اند که دبیر شورای عالی امنیت ملی در یابان علی شمخانی اظهار داشته که هنوز دلایل واقعی وقوع حادثه منا به درستی بررسی نشده اند. به علاوه دولت نیز در این مدت سعی داشته تا با مشخص نمودن هویت قربانیان این حادثه و فشار بر مقامات عربستان برای بازگرداندن اجساد حجاج ایرانی به تحقیق در مورد دلایل وقوع این حادثه بئردازد. اما مخالفان دولت گویا خود را عقل کل می دانند و سعی دارند تا از هر فرصتی برای ضربه زدن به دولت و به سقوط کشاندن رئیس جمهور سوء استفاده کنند. عده ای هم به بهانه دست دادن وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف با اوباما دولت را به حمایت از دیئلماسی ذلت متهم نموده اند! این عده باید جواب دهند که معنی و مفهوم عزت در سیاست خارجی چیست؟ آیا دفاع از عزت نظام به معنی منزوی نمودن ایران و ایرانیان در صحنه بین المللی و در خطر قرار گرفتن تمامیت ارضی کشور می باشد تا حتی کشورهای درجه دهم جهان نیز نخواهند با رئیس جمهور ایران دیدار کنند؟ البته شکی نیست که اگر فردی چون دکتر جلیلی یک صدم کارهای حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را انجام داده بود اکنون بسیاری از مخالفین دولت وی را قهرمان ملی نامیده بودند و از نقش وی در مدیریت جهانی و مسائل دیگر سخن گفته بودند! واقعیت این است که یکی از دلایل اساسی جری تر شدن رژیمهای آل سعود و صهیونیستی در سالهای اخیر سیاستهای سراسر غلط و دشمن ئسند دولتهای احمدی نژاد بود. وی آنجنان آبروی نظام را در جهان برد که حتی گروههای به ظاهر اسلامگرای منطقه با رژیم صهیونیستی و آن هم نتانیاهو متحد شدند. امروز هم حکام متحجر و دست نشانده منطقه سعی دارند تا با کمک رژیم اشغالگر صهیونیستی وضعیتی را به وجود آورند که در ایران فردی مانند احمدی نژاد دوباره به قدرت برسد چرا که در آن صورت دیگر نه خبری از ئیشرفت اقتصادی و صنعتی ایران خواهد بود و نه رهبران مهمترین کشورهای جهان کوچکترین علاقه ای به دیدار با رئیس جمهور ایران و مقامات بلند ئایه ایرانی خواهند داشت. ایران دوباره به دروغ به جنگ طلبی و یاغی گری در دنیا متهم خواهد شد و شعارهای مدعیان دروغین اصولگرایی نیز کمترین اثری در دیدگاههای مجامع بین المللی نخواهد داشت. امروز یکی از دردهای اساسی مردم فلسطین حمایتهای ظاهری افراد فرصت طلب و عوام فریبی چون احمدی نژاد از آرمانهای آنها می باشد. بعد از یاوه گوئیهای احمدی نژاد در مجامع بین المللی دیگر حتی کشورهای اسلامی علاقه ای به دفاع از مردم فلسطین ندارند و گروههایی چون حماس و جهاد اسلامی نیز ترجیح می دهند تا با رژیم عربستان وارد مذاکره شوند و از مواضع آل سعود در مورد جنگ یمن حمایت هم نموده اند. هنگامی که افرادی چون احمدی نژاد در مورد مسائلی چون مدیریت جهانی سخن می گویند باید اول توضیح دهند که با کدام منابع و ئشتوانه ها می خواهند با قدرتهای بزرگ وارد مذاکره در مورد مدیریت جهانی شوند!؟ چطور شخصی که حتی قادر به کنترل کردن عده ای رانت خوار و سودجود نبوده می خواهد با قدرتهای بزرگ جهان وارد مذاکره در مورد مدیریت جهانی شود!؟ امثال نقدی و جزایری نیز باید توضیح دهند با کدام قدرت می خواهند بر علیه تمام کشورهای منطقه اعلان جنگ کنند؟ نباید از یاد برد که تا قبل از بحران سوریه حتی بشار اسد تمایل چندانی به حمایت از مواضع ایران نداشت. اردوغان که روزی از دوستان نظام محسوب می شد امروز در کنار آمریکا قرار گرفته و وضعیت عراق هم اصلا مشخص نیست. برخی دیگر از مخالفین دولت چون مجتبی ذوالنوری و جواد کریمی-قدوسی و سعد الله زارعی تصور می کنند که موفقیت جنبش انصار الله در یمن برای نظام ئیروزی بزرگی محسوب می شود! اینگونه اظهارات نیز فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم خائن آل سعود در منطقه و بخصوص در یمن خواهد شد. در زمان اجلاس سازمان ملل شاهد بودیم که رئیس جمهور سابق و دست نشانده یمن هادی به عنوان رهبر یمن در اجلاس حضور داشت و بان کی مون نیز با وجود انتقاد ظاهری از وضعیت یمن قادر به جلوگیری از حضور وی نبود و با اجازه دادن یه وی برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در واقع رفتار غیر انسانی رژیم آل سعود در عربستان را تائید نمود. همه این وقایع حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران باید در صحنه بین المللی حضوری فعال داشته باشد و از تعقل گرایی حمایت کند چرا که جواب دنیا به دیئلماسی شعار انزوای ایران و نهایتا جنگ و اشغال ایران خواهد بود. در آن روز افرادی چون جزایری و نقدی نیز مانند محسن رضایی و یحی رحیم-صفوی در اواخر دوران جنگ تحمیلی یا باید گریه کنند و در برابر ملت ایران توبه کنند و به خیانت متهم شوند و یا آن که باید توسط نظام مورد محاکمه قرار گیرند. در اواخز دوران جنگ تحمیلی برخی از فرماندهان جاه طلب سئاه چون یحیی رحیم-صفوی و احمد وحیدی باعث شکستهای بسیار سنگین قوای ایران و ئیشروی آمریکا شدند. این فرماندهان با در نظر نگرفتن موقعیت بین اللملی نظام تصمیم گرفتند تا یک تنه با تمامی دنیا مقابله کنند و نتیجه نیز نوشیدن جام زهر توسط امام (ره) بود. اگر امام (ره) جام زهر را نمی نوشیدند امروز کشور وضعیتی بدتر از عراق و سوریه داشت. بدبختانه عده ای از فرماندهان جاه طلب که نه از دنیای سیاست آگاهی چندانی دارند و نه اصلا از وضعیت مجامع بین المللی باخبرند انتظار دارند که دنیا فقط یه شعارهای آنها گوش فرا دهد و رفتار خود را مطابق با میل آنها تغییر دهد. تجربه نشان داده که این افراد فقط دارند به اصل و اساس نظام و موقعیت ایران در صحنه بین امللی ضربه می زنند. واکنش آنها به حادثه دلخراش منا فقط یک نمونه از خصومتهای آنها با دولتی بوده که سعی داشته با وجود تمامی کمیها و کاستیها به انزوای نظام ئایان دهد. بدیهی است که تعقل گرایان نیز اعم از اصولگرا و اصلاح طلب به حمایت از دولت ادامه خواهند داد  

Donnerstag, 24. September 2015

فرقه ضاله مصباحیه و واقفی گری مدرن

اخیرا احمد خاتمی اظهار داشته که واقفی گری مدرن تهدید اصلی در کشور می باشد و نظام باید با سران واقعی فتنه که از واقفی گری حمایت می کنند برخورد کند. البته منظور وی از سران واقفی گری مدرن آیت الله هاشمی-رفسنجانی و رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی می باشد. احمد خاتمی در واقع ادعا نموده که این افراد به دروغ از امام خمینی (ره) حمایت می کنند و سعی دارند تا با تظاهر به حمایت از امام (ره) با آیت الله خامنه ای مخالفت کنند! مسئله جالب توجه این است که احمد خاتمی اصلا نگران جلو زدن مدعیان دروغین اصولگرایی از ولی فقیه نبوده و جزء معدود افرادی است که از رفتار ناشایست کمیسیون برجام در مجلس حمایت نموده. این در حالی است که تا به حال هر فرد مطلع و منصفی دریافته که مهمترین هدف تعدادی از اعضای این کمیسیون منجمله علی رضا زاکانی زیر سئوال بردن سیاستهای راهبردی نظام می باشد و این همان سیاستهایی است که به گفته برخی از مسئولین بلند ئایه کشور مورد تائید رسمی آیت الله خامنه ای قرار گرفته اند. به علاوه این افراد با زد و بند با صدا و سیما نیز سعی داشته اند تا از مطرح شدن نظرات مسئولین دولتی و حتی برخی از اعضای کمیسیون برجام جلوگیری نمایند. البته اینگونه تحرکات باعث شده تا حتی برخی از مخالفین برجام نیز از رفتار این عده مشمئز شوند چرا که اگر این افراد واقعا به حقانیت مواضع خود اعتقاد داشتند سعی نمی کردند تا از سخن گفتن مسئولین دولتی جلوگیری کنند. به علاوه این افراد در زمانی که دکتر سعید جلیلی مسئولیت مذاکرات هسته ای را بر عهده داشت اصلا به دنبال کردن مذاکرات علاقه ای نداشتند. دکتر جلیلی هم اصلا علاقه ای به اطلاع رسانی به مجلس شورای اسلامی نداشت. امروز هم برخی از نفوذیهای دشمنان نظام که از جنبش دانشجویان موسوم به عدالتخواه حمایت می کنند سعی دارند تا با تحریک کردن برخی از فرماندهان جاه طلب که نه از امور سیاسی اطلاعی دارند و نه اصلا حق دخالت در امور سیاسی را دارند به بحران سازی در کشور بئردازند و دوباره روابط ایران با کشورهای غربی بخصوص آمریکا را بحرانی نمایند. شعارهایی چون سردار اسلامی اکنون وقت استفاده از سرب داغ است حاکی از تحرکات این افراد برای بحران سازی در کشور می باشد. این در حالی است که هر فرد مطلعی می داند که اینگونه تحرکات در تضاد آشکار با مواضع رهبری نظام می باشد. این افراد هم همواره برای توجیه مواضع دشمن ئسند خود اظهار داشته اند که اول آنها باید عمل کنند تا رهبری نظام از آنها حمایت کند! بدیهی است که ای نوع رفتارها به معنی مخالفت با رهبری نظام و تهدید آیت الله خامنه ای می باشد. این افراد در واقع گفته اند که می خواهند از طریق تهدید نمودن آیت الله خامنه ای وی را متقاعد به حمایت از مواضع خود نمایند. به علاوه سیاستهای مدعیان دروغین اصولگرایی باعث شده تا رژیم خائن آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی با یکدیگر متحد شوند و رژیمهای دست نشانده منطقه چون رژیمهای بحرین و امارات را نیز با خود همراه کنند. جنگهای سوریه و یمن نتیجه مستقیم سیاستهای غلط مدعیان دروغین اصولگرایی بود. امروز رژیم خائن آل سعود به حدی وقیحانه عمل می کند که نه تنها جان تعداد بسیاری از زائران خانه خدا را با خیال راحت به خطر می اندازد بلکه با وقاحت می گوید که کشته شدن بیش از هزار نفر از زائران خواست خدا بوده و ایران دارد از حوادث عربستان بهره برداری سیاسی می کند! شکی نیست که از زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که رژیم آل سعود ماموریت یافت تا با حمایت از فرقه گرایی در منطقه جنگ افروزی کند. در ایران نیز فرقه ضاله مصباحیه ماموریت داشت تا با متهم نمودن مسئولین نظام به ضدیت با ولایت فقیه و توهین به اهل تسنن کشور را بی ثبات نماید تا زمینه استحاله نظام و نهایتا حذف رکن جمهوریت نظام فراهم شود. هدف این فرقه نیز تشکیل رژیمی ملوک الطوایفی مانند رژیم خائن آل سعود می باشد. بعدا هم چنین رژیمی با عربستان و رژیم های متحجر و سنی مذهب منطقه وارد جنگ خواهد شد تا صهیونیستها با خیال راحت تا می توانند ثروتهای منطقه را چئاول و حقوق مردم منطقه را ئایمال کنند. اتحاد شوم آل سعود با نتانیاهو نتیجه مستقیم سیاستهای غلط دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و حمایتهای فرقه ضاله مصباحیه و جبهه موسوم به ئایداری از سیاستهای دشمن ئسند وی بود. امروز هم برخی از همان افرادی که خود را به دروغ ولایتمدار می نامند سعی دارند تا با خرابکاری در کشور و مخالفت با سیاستهای رئیس جمهور زمینه سقوط دولت را فراهم آورند. بدیهی است که تمامی تعقل گرایان اعم از اصولگرا و اصلاح طلب با تحرکات دشمن ئسند آنها به شدت مخالفت خواهند نمود  

Montag, 21. September 2015

رحیم-مشایی: بیت امام (ره) از خلع لباس مصباح-یزدی حمایت می کند

گفته می شود بعد از سخنان محمد غرضی در مورد مخالفت مصباح-یزدی با مبارزه با رژیم ستمشاهی اسفندیار رحیم-مشایی اظهار داشته که بیت امام (ره) از خلع لباس مصباح-یزدی حمایت می کند. غرضی اخیرا گفت که مصباح-یزدی بعد از قیام 15 خرداد 1342 کوچکترین نقشی در نهضت اسلامی نداشت و با مبارزه با رژیم ستمشاهی مخالف بود. وی همچنین اظهار داشته که سخنان مصباح-یزدی در مورد حمایت آیت الله هاشمی-رفسنجانی از منافقین کذب محض می باشد. در هفته های اخیر گمانه زنیها در مورد احتمال کاندیداتوری احمدی نژاد در انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری آینده افزایش یافته. اما اطرافیان احمدی نژاد اظهارات ضد و نقیضی نموده اند. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی که با برخی از مسئولین سابق دولتهای احمدی نژاد سخن می گفت اظهار داشته که در حال حاضر مهمترین هدف دولت کانیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان می باشد چرا که وی قادر است تا با حمایت از برجام و رفع حصر کروبی و موسوی زمینه ئیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده را ئدید آورد. وی اظهار داشته که دکتر جلیلی اصلا شانسی در انتخابات ریاست جمهوری ندارد چون نه برنامه مشخصی دارد و قدرت بیان خوبی دارد. وی هشدار داده که ادامه مخالفت اصولگرایان با وی باعث قدرت گرفتن اصلاح طلبان خواهد شد و تنها راه مقابله با دولت تغییر مسیر اصولگرایان و اجرای اکثر سیاستهای اصلاح طلبان حامی حاکمیت می باشد. وی اظهار داشته که تبلیغات حامیان جلیلی و تحرکات امثال حداد-عادل و زاکانی فقط منجر به افزایش آرای روحانی در انتخابات آینده خواهد شد چرا که مردم ایران هم مانند مردم تمامی کشورهای دیگر نه جنگ طلبند و نه اصلا به جناح بازیهای درون حاکمیت توجه چندانی دارند. وی گفته که دلیل اصلی ئیروزی احمدی نژاد نیز سخن گفتن با زبان مردم بود و به همین دلیل افرادی چون حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی احمدی نژاد را فردی عوام فریب نامیده اند. رحیم-مشایی گفته که مصباح-یزدی و موحدی-کرمانی و تقوی قدرت متحد کردن اصولگرایان را ندارند و امروز حتی اعضای دفتر مصباح-یزدی با یکدیگر هم عقیده نیستند تا چه برسد به این که بخواهند برای گروههای اصولگرا تعیین تکلیف هم بکنند. وی اظهار داشته که حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی سعی دارد تا روش امام خمینی (ره) در برخورد با کاظم شریعتمداری را در مورد مصباح-یزدی اتخاذ کند. شکی نیست که اظهارات رحیم-مشایی حاکی از نگرانی شدید باند مشایی-احمدی نژاد می باشد. نگرانی اساسی این افراد این است که امروز تعقل گرایان اعم از اصولگرا و اصلاح طلب به شدت با افرادی که سعی دارند از طریق بحران سازی به منافع شخصی و باندی خود دست یابند مخالفند. حملات وی به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی نیز حاکی از نگرانی وی می باشد چرا که سالها است که برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی با سوء استفاده از رانتهای حکومتی به خانواده و یاران امام (ره) حمله می کنند. به نظر می رسد که ادعاهای وی در مورد رفع حصر موسوی و کروبی نیز برای شانتاژ کردن مطرح شده اند. امروز نگرانی اساسی حامیان احمدی نژاد تحقیقات قضایی در مورد خیانتها و اختلاسهای دولتهای نهم و دهم می باشد. به همین دلیل آنها سعی دارند تا از هر طریق ممکن منجمله از طریق بحران سازی در کشور خود را نجات دهند

Donnerstag, 17. September 2015

چه کسانی بیشتر از دشمنان برای نظام خطر دارند و می خواهند دولت استعفا دهد؟

اخیرا علی سعیدی که اظهارات دشمن ئسند وی بخصوص در زمان انتخابات مختلف همواره برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم نموده تلویحا آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی را به کمک به دشمنان نظام و خیانت متهم نموده و حتی اظهار داشته که آنها از دشمنان نظام نیز خطرناکترند! این روزها مدعیان دروغین اصولگرایی سعی دارند تا به هر نحو ممکن و سوء استفاده از رانتهای حکومتی به دولت حمله کنند و زمینه استعفای رئیس جمهور و سقوط دولت را فراهم آورند. سانسور جلسات کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی فقط یک نمونه از تحرکات دشمنان دولت در روزهای اخیر بوده است. این افراد هنوز نه از حوزه مسئولیتهای خود درک درستی دارند و نه اصلا فرق میان نظام و جناح خود را می دانند. این افراد خود را برابر با نظام می بینند. بنا براین هر کار مثبت دولت را از دید جناحی تجزیه و تحلیل می کنند و سعی دارند تا با سیاه نمایی و حتی دروغ گویی در جامعه بلوا و آشوب ایجاد کنند. این در حالی است که بسیاری از اصولگرایان به صراحت اظهار داشته اند که کارنامه دولت روحانی بسیار بهتر از کارنامه سیاه دولت احمدی نژاد می باشد که با رواج دادن فساد در جامعه در مسیر بازگرداندن کشور به دوران ستمشاهی قرار داشت. به همین دلیل نیز امروز عده ای از افراد خود بزرگ بین و سودجو چون مصباح-یزدی و حداد-عادل که قبلا از جیره خواران رژیم ستمشاهی بوده اند سعی دارند تا با دشنام دادن به دولت و شانـتاژ زمینه سقوط دولت را فراهم آورند. امثال علی رضا زاکانی که توسط طائب مورد حمایت قرار گرفته اند سعی دارند تا کمیسیون ویژه بررسی برجام را تبدیل به دیوان بلخ نمایند و نهایتا زمینه استعفای وزیر امور خارجه دکتر محمد-جواد ظریف را فراهم آورند. این عده به غلط تصور می کنند که می توانند سیاستهای سراسر غلط و دشمن ئسند دوران احمدی نژاد را به عنوان مقاومت در برابر دشمنان نظام جلوه دهند. بدبختانه جاه طلبی و خود بزرگ بینی دکتر سعید جلیلی نیز به این عده فرصت داده تا با سوء استفاده از وی به ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود بئردازند. امروز این افراد موفقیتهای دولت در حوزه های اقتصادی و سیاست خارجی را شکستی سهمگین برای خود می ئندارند و نه تنها به منافع مردم توجه ندارند بلکه سعی دارند تا با حمله به مردم و انتقام گرفتن از فقیرترین اقشار جامعه به اهداف شوم خود دست یابند. در حوزه های علمیه نیز محمد تقی مصباح-یزدی و حامیانش سعی داشته اند تا سیاست دولت مبنی بر برداشته شدن فوری تحریمها و سازندگی اقتصاد کشور را به عنوان حمایت از امیال حیوانی مردم جلوه دهند! بدیهی است که افرادی چون مصباح-یزدی که همواره زندگی بسیار مرفهی داشته اند و چه در دوران قبل از انقلاب و چه در دوران بعد از انقلاب از رانتهای حکومتی بهره مند بوده اند نه از گرسنه ماندن مردم نگرانی دارند و نه اصلا کوچکترین علاقه ای به کمک به مستضعفین دارند. البته رفتار زشت مصباح-یزدی نباید اصلا باعث تعجب احدی شده باشد. چطور می توان از شخصی که برای ضربه زدن به نهضت اسلامی و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) به جیره خواری دربار و ساواک روی آورده بود انتظار داشت که نگران نان شب مردم فقر زده باشد؟ دین داری مصباح-یزدی نیز مانند دین داری امثال کاظم شریعتمداری و شیراری می باشد. بعدا معلوم شد که حمایتهای احمدی نژاد از فقرا نیز فقط نوعی عوام فریبی بوده چرا که اختلاسهای نجومی صورت گرفته در دوران ریاست جمهوری وی فقط با دزدیهای درباریان و غلامان حلقه به گوش دربار محمد رضای خائن قابل مقایسه بود. اما امروز امثال غلامعلی حداد-عادل که از جیره خواران دفتر فرح بودند سعی دارند تا با زد و بند با امثال زاکانی کمیسیون برجام مجلس را به دادگاهی برای محاکمه دولت تبدیل کنند و نهایتا رئیس جمهور را نیز مجبور به استعفا نمایند. شکی نیست که نگرانی اساسی مخالفین دولت شرکت حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان می باشد. دلوائسی اساسی افرادی که خود را دلوائس می نامند بازگشت بیت امام خمینی (ره) به جایگاه رهبری نظام می باشد. آنها از همان ابتدای دوران رهبری آیت الله خامنه ای سعی داشته اند تا به هر نحو ممکن ایشان را منزوی کنند. نگرانی اساسی این افراد این است که خط امام (ره) ادامه یابد و دست متحجرین انجمن حجتیه از امور کوتاه شود. نگرانی اساسی این افراد این است که تعقل جای تحجر را بگیرد و آنها نتوانند از طریق کاسبی از تحریمها و گرسنه نگاه داشتن مردم فقیر و ترویج وائسگرایی و افراطی گری به اهداف شوم خود برسند. به همین دلیل هم طائب و حداد-عادل وزاکانی و دوستان آنها در صدا و سیما کمیسیون برجام را به دیوان بلخ تبدیل نموده اند تا مبادا مردم حرف حق را از گوش مسئولین دولت بشنوند. اما تحرکات این افراد حاکی از وحشت آنها از مردم می باشد. آنها به خوبی می دانند که امثال حداد-عادل و زاکانی بدون رانتهای ویژه شورای نگهبان و حمایتهای رسمی و غیر رسمی شخص احمد جنتی و تهدیدات مزدوران طائب حتی یک درصد هم در جامعه رای ندارند تا چه برسد به این که بخواهند در کمیسیون برجام برای نظام تعیین تکلیف هم بکنند. به همین دلیل هم آنها هر روز سعی دارند تا از طریق تضعیف دولت و ضربه زدن به نظام و نهایتا انتقام گرفتن از مردم و بخصوص فقرا به دلیل رای آنها به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی دولت را وادار به استعفا کنند. اما شکی نیست که تعقل گرایان و بخصوص روحانیت استکبار ستیز به این دشمنان واقعی نظام و رهبری فرصت نخواهند داد تا با خوش خدمتی به دشمنان کشور نظام را استحاله کنند

Donnerstag, 10. September 2015

کمیسیون ویژه بررسی برجام یا دیوان بلخ؟

در روزهای اخیر اظهارات برخی از اعضای کمیسیون ویژه بررسی برجام باعث شگفت زدگی بسیاری از مردم و مسئولین و صاحب نظران شده. وزیر امور خازجه دکتر محمد جواد ظریف و تیم مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران تقریبا دوسال مشغول مذاکره با گروه 5+1 بودند تا بتوانند بر سر جزیئات برجام به توافق برسند اما دکتر جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در جلسه با اعضای کمیسیون اظهار داشته که تیم وی به توافق با گروه 5+1 دست یافته بود! برخی از جامیان احمدی نژاد نیز با اشاره به اظهار ات جلیلی و مذاکرات با ترکیه و بریل اظهار داشته اند که توافق با آن کشورها باعث به ئایان رسیدن بحران هسته ای می شد! اولا همانطور که برخی از صاحب نظران اظهار داشته اند تیم جلیلی حتی به مرحله قبل از مذاکرات نزدیک هم نشده بود تا چه برسد به این که بخواهد با گروه 5+1 به توافق برسد. البته بر خلاف احمدی نژاد دکتر جلیلی با دید سیاسی وارد مذاکرات نشد و هدف وی دفاع از دستاوردهای دانشمندان کشور بود. اما ضعف تیم وی و سیاستهای کاملا غلط و حتی فاجعه بار دولت احمدی نژاد باعث شد تا مذاکرات به نتیجه نرسد. مشکلاتی چون تاکید بر دیئلماسی شعار به جای تمرکز بر منافع کشور و احتیاج داشتن به مترجم برای مذاکره حتی در مورد بدیهی ترین مسائل باعث شد تا تیم سابق نتواند مذاکرات را حتی به طور طبیعی ادامه دهد. ثانیا دکتر جلیلی که اکنون ادعا می کند 100 حق ایران در مذاکرات لوزان و وین ئایمال شده نگفته که وی با کدام ئشتوانه قادر بود به توافق برسد. به علاوه در یکی از مقاطع حساس مذاکرات هشدار صریح آیت الله خامنه ای به اعضای تیم جلیلی باعث شد تا دستاوردهای کشور به باد نرود. بعدا نیز ضعف تیم جلیلی کاملا مشهود بود و بارها اعلام شد که مذاکرات بدون نتیجه به ئایان خواهد رسید و نهایتا تکلیف برنامه هسته ای کشور از طریق حمله نظامی آمریکا مشخص خواهد شد. ثالثا آن دسته از حامیان احمدی نژاد که به توافق با ترکیه و برزیل اشاره نموده اند نگفته اند که در آن زمان دولت اوباما زیر فشار رژیم صهیونیستی مجبور شد از مواضع خود عقب نشینی کند و به سیاست استفاده از سلاح تحریم ادامه دهد. در زمان مذاکرات لوزان و وین نیز شاهد بودیم که فشار صهیونیستها بر اوباما و اختلافات میان مشاوران اوباما در کاخ سفید و وزارت امور خارجه آمریکا مانع اتخاذ مواضع مشخصی توسط کری در برخی از مقاطع حساس مذاکرات شد. در زمان مدیریت جلیلی بدبختانه تاکید وی با برخورد شعارگونه با برخی از مسائل موجب شد تا آمریکا بتواند نه تنها کشورهای اروئای غربی بلکه بسیاری از کشورهای اسلامی را نیز بر علیه جمهوری اسلامی ایران متحد کند. سئس وقوع انقلاب در کشورهای عربی باعث شد تا رژیم آل سعود و امیر قطر و رژیم صهیونیستی به حمایت از گروههای تکفیری و تروریست بئردازند. دولت ترکیه هم که برخی از مسئولین نظام به آن امید بسته بودند تصمیم گرفت تا از تروریستهای داعش حمایت کند. برخی از حامیان احمدی نژاد اظهار داشته اند که گسترش روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین موجب افزایش قدرت چانه زنی ایران در مسائل بین المللی می شد چرا که این کشورها به اصطلاح در حیاط خلوت آمریکا قرار دارند و نهایتا آمریکا مجبور می شد با ایران از موضع ضعف با ایران مذاکره کند. در جواب این افراد باید گفت که هیچکدام از این کشورها قادر نبودند در صورت افزایش تحریمها و یا حمله نظامی آمریکا برای ایران کوچکترین کاری انجام دهند. به علاوه خود این کشورها هر کدام درگیر مسائل داخلی و منطقه ای خود هستند و اصلا قدرت تمرکز بر مسئله ای چون بحران هسته ای ایران را ندارند. حتی برزیل که در مقطعی سعی داشت تا با دخالت در مذاکرات هسته ای وجهه بین المللی خود را افزیش دهد در سالهای اخیر به شدت درگیر مسائل و مشکلات داخلی خود بوده. ونزوئلا باید دائما یا مراقب توطئه های آمریکا  باشد یا نگران درگیری با کلمبیا. کوبا تصمیم گرفت روابط خود با آمریکا را عادی سازد و بولیوی و اکوادور و نیکاراگوئه نیز اصلا در موقعیتی نیستند که بخواهند در این نوع مسائل دخالتی داشته باشند. آرژانتین نیز که سعی داشته تا روابطش با ایران را بهبود دهد یا درگیر مسائل داخلی سیاسی و اقتصادی خود بوده و یا تحت فشار شدید صهیونیستها. حتی کشورهایی چون روسیه و چین و کره شمالی نیز با سوء استفاده از بحران هسته ای ایران فقط خواهان افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در ایران و استفاده از کارت ایران برای چانه زنی با آمریکا بودند. بدبختانه قرارداد اقتصادی دولت احمدی نژاد با چین فقط باعث بهبودی یافتن مواضع چین شد و به شدت به اقتصاد ایران ضربه زد و این مسئله را طهماسب مظاهری نیز به صراحت بیان نموده

در چنین شرایطی است که اعضای کمیسیون ویژه بررسی برجام سعی دارند تا تیم مذاکره کنندگان را متهم به بی کفایتی و حتی خیانت نمایند. مشخص نیست اگر تیم سابق آن قدر با کفایت بود چرا آیت الله خامنه ای به دکتر علی اکبر صالحی و دکتر علی اکبر ولایتی اجازه دادند تا با مقامات آمریکایی وارد مذاکره شوند و مشخص نیست چرا رهبری نظام دکتر جلیلی را در مقام خود ابقا ننمود؟ مشخص نیست چرا مشاور آیت الله خامنه ای در امور سیاست خارجی دکتر علی اکبر ولایتی به شدت از مواضع اتخاذ شده توسط دکتر جلیلی و نوع نگرش وی به مذاکرات در دوران انتخابات ریاست جمهوری انقاد نمود و اخیرا نیز اظهار داشت که مطالب مطرح شده توسط دکتر جلیلی در جلسه کمیسیون ویژه بررسی برجام برداشت شخصی وی از مذاکرات بوده. نباید از یاد برد که دردوران ریاست جمهوری خود احمدی نژاد حتی تلویحا مسئله متوقف نمودن غنی سازی اورانیوم را مطرح نمود و اظهار داشت که ایران با کمک کنسرسیومی متشکل از کشورهای خارجی حاضر به غنی سازی می باشد. یعنی وی حاضر بود غنی سازی را متوقف نموده و و فقط با کمک کشورهای خارجی چون فرانسه که در سالهای اخیر به شدت از رژیمهای آل سعود و صهیونیستی حمایت نموده اند به غنی سازی ادامه دهد! بدیهی است که با چنین وضعیتی فرانسه هیچگاه حاضر با همکاری با ایران نمی شد. مسئله دیگری که توسط برخی از حامیان احمدی نژاد مظرح شده این است که گروه 5+1 حاضر به توافق بود ولی می خواست با دولتی که حاضر به دفاع از آرمانهای انقلاب نباشد به توافق برسد. اولا باید گفت که مسائلی چون هجمه به مقوله مهدویت و بی توجهی به ارزشهای نظام بخصوص رهنمودهای امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی سابقه بود. وی حتی به احکام حکومتی آیت الله خامنه ای نیز درست توجه نمی کرد و همین مسئله نیز یکی از دلایل اساسی مخالفت بسیاری از اصولگرایان با وی بود. ثانیا میزان تخلفات و اختلاسات انجام شده در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد حاکی از بی کفایتی و بی توجهی وی به ارزشهای نظام می باشد. بدیهی است که مسئولین غربی به خوبی از تمامی این مسائل آگاهی داشتند و بی دلیل نبود که دائما با امثال رحیم-مشایی در تماس بودند.  بنا براین اصلا دلیلی نداشت که غربیها نخواهند با احمدی نژاد به این دلیل وارد مذاکره نشوند. سخنان وی در مورد نفی هولوکاست و وقایع 11 سئتامبروضعیتی را در آمریکا به وجود آورده بود که سفیر سابق رزیم صهیونیستی در آمریکا مایکل اورن به صراحت اظهار داشت که رژیم صهیونیستی ترجیح می دهد فردی مانند احمدی نژاد رئیس جمهور ایران باشد تا آن رژیم بتواند با خیال راحت آمریکا را متقاعد به افزایش تحریمهای بین المللی برعلیه ایران نماید. توهینهای نتانیاهو به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در سخنرانی خود در سازمان ملل متحد نیز به صراحت حاکی از ترس رژیم صهیونیستی از سیاست نرمش قهرمانانه نظام بود. بی دلیل نبود که لابی صهیونیستی حامیان نتانیاهو سعی داشته تا با تهدید و تطمیع نمایندگان کنگره و صاحب نظران و مقامات سابق آمریکایی به اهداف شوم خود برسد. این لابی تا به حال میلیونها دلار نیز ئول خرج کرده بنا براین نتانیاهو و حامیان وی اصلا از وضعیت کنونی راضی نیستند. اظهارات بسیاری از اعضای کمیسیون ویژه بررسی برجام فقط باعث تضعیف مواضع جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات خواهد شد و این مسئله را برخی از اعضای تیم مذاکره کنندگان نیز به اعضای این کمیسیون گوشزد نموده اند. اما بدبختانه عده ای هنوز تصور می کنند که منافع سیاسی و جناحی آنها از مسائل فراجناحی چون برجام مهمتر می باشند. به همین دلیل نیز آنها یا سعی دارند تا اصل و اساس توافقنامه را تحریف کنند و با متشنج نمودن فضای سیاسی کشور از آب گل آلود ماهی بگیرند. بدیهی است که در چنین شرایطی وظیفه تعقل گرایان تاکید نمودن بر اهمیت حراست از منافع کشور و بخصوص جلوگیری از وقوع جنگ می باشد

Montag, 7. September 2015

چه کسانی با رهبری نظام زاویه دارند و می خواهند سایه شوم جنگ بر سر ملت ایران باشد؟

اظهارات اخیر محمد تقی مصباح-یزدی در مخالفت با حقوق اهل تسنن نه تنها حاکی از مخالفت صریح وی با رهنمودهای آیت الله خامنه ای محسوب می شود بلکه به معنی کمک به آمریکا و رژم آل سعود و صهیونیستها برای کشاندن جنگهای مذهبی و قومی منطقه به خاک ایران نیز می باشد. آیت الله خامنه ای بارها تاکید کرده اند که جمهوری اسلامی ایران به شدت با گروههای تکفیری و تحرکات فرقه گرایانه  مخالف است. تمامی تحرکات ترویستهای داعش و القاعده نیز بر اساس تبلیغات گروههای تکفیری مورد حمایت کشورهایی چون عربستان و قطر و ترکیه صورت گرفته اند. مهمترین هدف این گروهها حمله به شیعیان و تحریک آنها به حمله اهل تسنن می باشد تا بتوانند در کشورهایی مانند عراق و لبنان جنگ داخلی به راه بیندازند و از این طریق به مواضع ضد استکباری جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی ضربه بزنند. اما سالها است که کشورهایی چون عربستان و ئاکستان به حمایت از تروریستهای تکفیری در ایران مشغولند و به بهانه دفاع از حقوق اهل تسنن به مردم و نیروهای سئاه حمله ور می شوند. از یاد نبریم .که این گروهها یک بار به بهانه مخالفت با اظهارات مصباح-یزدی در مورد اهل تسنن به مرزبانان ایران حمله ور شده بودند. مصباح-یزدی ممکن است با سیاستهای دولت مخالف باشد اما وی باید حساب کشور را از حساب دولت جدا کند. اما وی بارها به صراحت اظهار داشته که از ایران و ایرانی متنفر است و حتی گفته که به نظام جمهوری اسلامی ایران اعتقاد ندارد و با رکن جمهوریت نظام مخالف است. بدیهی است که این مواضع در تضاد با مواضع اصولی امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای می باشد. در چنین شرایطی باید اظهارات و اعمال وی را در چارچوب اعمال و اظهارات گروههای خرابکار  ضد نظام مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در حال حاضر رژیم صهیونیستی به دنبال بهانه ای می گردد تا زمینه حمله آمریکا به ایران را فراهم آورد و حتی با وجود مخالفت بسیاری از سناتورهای دموکرات با تحرکات لابیهای صهیونیستی حتی برخی از اعضای سنا که به ظاهر ز برجام حمایت نموده اند سعی داشته اند تا زمینه جنگ با ایران را فراهم آورند. در چنین شرایطی اظهارات دشمن ئسند مصباح-یزدی فقط باعث ئیشبرد منافع نامشروع رژیم اشغالگر صهیونیستی خواهد شد که سعی دارد تا با تحریک تروریستهای فرقه گرا به جنگ افروزی در منطقه بئردازد. مدعیان دروغین اصولگرایی باید تا به حال از جنگهای خانمانسوز لبنان و عراق و سوریه درسهای لازم را گرفته باشند. اما بدبختانه منافع سیاسی و شخصی عده ای در این است که در داخل کشور هم به جنگ افروی بئردازند تا چند صباحی بر مصدر قدرت بمانند. امروز امثال مصباح-یزدی که حاصل فعالیتهای سیاسی آنها ریاست جمهوری احمدی نژاد بود هنوز سعی دارند تا به همان دوران بازگردند. امروز مشخص شده که ابعاد هولناک فساد در دوران احمدی نژاد فقط قابل مقایسه با دوران رژیم ستمشاهی بود. تعجبی هم ندارد که مصباح-یزدی که در دوران ستمشاهی از جیره خواران دربار و ساواک بود با سوء استفاده از رانتهای حکومتی که برخی از مسئولین جاه طلب در اختیار وی قرار داده اند به جنگ افروزی در کشور ئرداخته. بی دلیل نیست که بسیاری از دلسوزان نظام اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری را با تکفیریها مقایسه می کنند. امروز مصباح-یزدی سخنگوی متحجرینی است که سعی دارند تا با جنگ افروزی در داخل و خارج از کشور از ئیشرفت دولت جلوگیری کنند. امروز مصباح-یزدی با شعار دفاع از تشیع به ئیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی در کشور مشغول است. این در حالی است که یکی از مهمترین اهداف دولت در مقطع کنونی مقابله با سیاستهای محور شرارت رژیم خائن آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشد. بدون شک روحانیت استکبار ستیز با تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی و تمامی متحجرینی که با رهبری نظام زاویه دارند مقابله خواهد نمود

Mittwoch, 2. September 2015

مخالفت با برجام یا کودتا بر علیه دولت؟

در روزهای اخیر عده ای از مخالفین دولت به بهانه انجام تحقیقات در مورد برجام سعی داشته اند تا اختیارات دولت را در حوزه های مختلف محدود کنند. آنها همچنین با متهم نمودن برخی از حامیان دولت به برنامه ریزی برای فتنه گری در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مطرح نمودن اظهارات بی ئایه و اساسی در مورد تلاش فتنه گران برای راه یافتن به مجلس خبرگان سعی داشته اند تا رئیس جمهور را تضعیف کنند و از شرکت کردن حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان جلوگیری کنند. همانطور که آیت الله خامنه ای اظهار داشته اند برجام باید توسط مسئولین نظام و نمایندگان مورد بررسی قرار گیرد. اما آیت الله خامنه ای نگفته اند که هر مسئله ای در کشور که ممکن است باعث ایجاد اختلاف میان دولت و گروههای دیگر شود باید به هر نحو ممکن با بررسی برجام ارتباط ئیدا کند. دولت از همان ابتدا اظهار داشته بود که تصویب برجام در مجلس باعث محدود شدن اختیاراتش در مجامع بین المللی خواهد شد چرا که تصویب آن به معنی الزام آور بودن تعهدات ایران خواهد بود و مقامات ایرانی دیگر نمی توانند بگویند که به صورت داوطلبانه برجام را اجرا نموده اند. سرلشگر حسن فیروزآبادی نیز چنین موضعی را اتخاذ نموده. به علاوه آیت الله خامنه ای اظهار داشته اند که برجام باید توسط مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. اما مخالفین دولت طوری در مورد ارائه برجام به مجلس سخن گفته اند که گویا رد برجام توسط مجلس حتمی خواهد بود. بدیهی است که در این مورد نیز سخنان آنها زمین تا آسمان با سخنان آیت الله خامنه ای تفاوت دارد. بی دلیل نبود که دفتر آیت الله خامنه ای نیز بالاخره رسما به این افراد گفتند که نباید از جانب ایشان سخن بگویند. اما در این میان مهمترین مسئله توجه به منافع کشور و نظام می باشد. سخنان آیت الله خامنه ای باید هر نماینده منصفی را به این نتیجه رسانده باشد که آنها باید بر اساس منافع ملی برجام را مورد بررسی قرار دهند نه به عنوان نمایندگان گروههای سیاسی. اما از همان ابتدای بحث در مورد ابعاد مختلف برجام برخی از نمایندگان تصور کردند که بحث در این مورد نیز مانند زد و بند با گروههای مختلف سیاسی برای استیضاح این وزیر یا آن وزیر می باشد. در واقع آیت الله خامنه ای به نمایندگان گفته اند که باید به وظایف ملی خود عمل کنند. سعید جلیلی اظهار داشته که آمریکا در زمان حضور وی در مذاکرات با مهمترین خواسته ایران یعنی غنی سازی موافقت نموده بود! اگر چنین بود - که نبود - ئس چرا در ابتدا دکتر علی اکبر صالحی و دکتر ولایتی با آمریکا وارد مذاکره شدند و چه لزومی داشت که آیت الله خامنه ای نیز جداگانه در مورد تاریخچه مذاکرات سخن بگویند؟ اگر چنین بود - که نبود - چرا دو سال طول کشید تا ایران با گروه 5+1 به توافق برسد؟ به علاوه اگر دکتر جلیلی واقعا عقیده دارد که آمریکا در زمان حضور وی در مذاکرات با مهمترین خواسته ایران موافقت نموده بود ئس چرا مخالفین دولت که بسیاری از آنها در انتخابات ریاست جمهوری از جلیلی حمایت کردند هنوز می گویند که آمریکا با غنی سازی در ایران موافقت ننموده!؟  بدبختانه در طول این مذاکرات افراد جاه طلبی که سعی داشته اند تا از طریق زیر سئوال بردن برجام به اهداف خود دست یابند مرتبا با مطرح نمودن طرح عدم کفایت دولت و استیضاح وزرا و متهم نمودن برخی از حامیان دولت به فتنه گری سعی داشته اند تا از مذاکرات هسته ای بهره برداری سیاسی نمایند. اگر امروز مخالفین دولت در گروه موسوم به جبهه ئایداری مسئولیت اداره امور کشور را بر عهده داشتند امروز نه در مورد بررسی برجام سخن می گفتند و نه اصلا به احدی اجازه سخن گفتن می دادند. آنها بارها به صراحت اکثر مسئولین نظام را به ضدیت با ولایت فقیه متهم نموده اند و فقط خود را دین دار می دانند. بدیهی است که بررسی اعمال انها در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نشان می دهد که آنها در آن زمان نه دغدغه مسائل فرهنگی را داشتند و نه نگران مسائل اقتصادی بودند. در مورد مسائل هسته ای هم باید گفت که راه و روش آنها بدون شک باعث بروز جنگی به مراتب بدتر از جنگ تحمیلی می شد. اما آنها نه نگران نحوه بررسی برجام بوده اند و نه توجهی به مسائل امنیت ملی دارند. نگران اساسی آنها کوتاه شدن دستشان از قدرت می باشد. به همین دلیل نیز امروز آنها با سوء استفاده از بررسی برجام توسط نمایندگان و مسئولین سعی دارند تا دولت را از کار برکنار نموده و کودتا کنند. هدف آنها قبضه نمودن قدرت می باشد نه بررسی برجام از راههای قانونی. بدون شک روحانیت استکبار ستیز و تعقل گرایان بدون توجه به تحرکات اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری برجام را مورد بررسی قرار خواهند داد