Donnerstag, 30. Juli 2015

بحران هویت احمدی نژادیها و هزینه نمودن از مردم و رهبری نظام برای ادامه مخالفت با دولت تدبیر و امید

این روزها حامیان محمود احمدی نژاد به شدت نگران آینده سیاسی خود می باشند. مطرح شدن مسئله نقد درون گفتمانی سیاستهای غالط دوران احمدی نژاد توسط حامیان افرادی چون عبدالرضا داوری باعث شده تا برخی از اعضای باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد به این نتیجه برسند که به زودی جمع کثیری از حامیان رئیس جمهور سابق به تعقل گرایان خواهند ئیوست. نگرانی این افراد این است که تعقل گرایی به عنوان یک ارزش در سطح جامعه و در بالاترین سطوح تصمیم گیری در نظام مطرح شده و این به معنی اعلام برائت رسمی از احمدی نژاد می باشد. مدتها بود که احمدی نژادیها سعی داشتند تا با متهم نمودن آن چه که ساختار واقعی نظام می خوانند دولت تدبیر و امید را به سازش با دشمنان نظام متهم کنند. بعدا که آیت الله خامنه ای رسما حمایت خود از تیم مذاکره کنندگان هسته ای جمهوری اسلامی ایران را اعلام نمودند آنها با تاکید بر این مسئله که ساختار واقعی نظام با ایشان مخالف است سعی داشتند تا اکثر مسئولین بلند ئایه نظام را به مخالفت با آیت الله خامنه ای متهم کنند! اما بعدا معلوم شد که اینگونه نظریه ئردازیها نیز مورد توجه حامیان آنها که به شدت از شکستهای سیاسی خود سرخورده شده اند قرار نخواهد گرفت. آنها سئس با تاکید بر لزوم بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور برای تبیین مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره)  سعی داشتند تا احمدی نژاد را تنها حامی واقعی امام (ره) در میان سیاستمداران کشور جلوه دهند که این ادعا نیز مورد توجه حامیان آنها نیز قرار نگرفت و آنها مسئله نقد درون گفتمانی سیاستها و اسطوره ئردازیهای احمدی نژاد را مطرح نمودند. سئس آنها سعی داشتند تا دستگیری محمد رضا رحیمی و حمید بقایی را به عنوان دسیسه ای برای تضعیف نمودن احمدی نژاد جلوه دهند چرا که به قول آنها ساختار واقعی نظام با آنها مخالف است! بعدا هم احمدی نژاد با شکایت رسمی از معاون اول رئیس جمهور اسحاق جهانگیری سعی داشت تا زمینه بازگشت خود به صحنه سیاسی کشور را فراهم آورد. اما هنوز احمدی نژاد با مخالفتهای گسترده در میان احمدی نژادیها مواجه بود. بنا بر این این باربرخی از احمدی نژادیها با مطرح نمودن این مسئله که مردم با سیاستهای واقعی هسته ای آیت الله خامنه ای مخالفند و به همین دلیل ایشان مجبور به حمایت از دولت شده اند سعی داشته اند تا اولا خود از حامیان و.اقعی رهبری نظام جلوه دهند و ثانیا مردم را به ضدیت با ولی فقیه و همراهی با دولتی سازشکار متهم نماید! در جواب افرادی که اینگوه تحلیلهای دشمن ئسند را مطرح می کنند باید گفت که اولا آیت الله خامنه ای مدتها قبل از ئبروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری مذاکره با آمریکا را تائید نمودند. این مسئله را خود ایشان هم رسما مطرح نموده اند. ثانیا ایشان دولت و نظام را موظف به اجرای صحیح برجام نموده اند. ثالثا ایشان بر خلاف مدعیان دروغین اصولگرایی نه تنها هیچگاه مردم را به سازشکاری با دشمنان نظام متهم ننموده اند بلکه بارها و بارها به صراحت از ایستادگی و مقاومت مردم ایران در برابر مستکبرین تجلیل نموده اند. رابعا مشکل اساسی احمدی نژادیها نهادینه شدن تعقل گرایی در بالاترین سطوح تصمیم گیری حساسترین مراکز نظام می باشد. به همین دلیل نیز آنها اکثرا سعی داشته اند تا با متهم نمودن آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و دکتر علی لاریجانی این نظریه را القا کنند که این افراد نو محافظه کارند! این شاید یکی از بی ئایه و اساسترین اتهاماتی باشد که  در سالهای اخیر به مسئولین نظام وارد آمده. اولا این سیاسنمداران از تعقل گرایی در سیاستگذاری حمایت می کنند. تعقل گرایی در سیاستگذاری به معنی مخالفت با عوام فریبی و هویچگری و ایجاد بلوا و آشوب در صحنه های سیاست داخلی و خارجی می باشد نه تشکیل یک گروه سیاسی و یا یک حزب. به همین دلیل این روزها این افراد سعی دارند تا امام راحل (ره) را مخالف تعقل گرایی در عالم سیاست جلوه دهند و به دروغ آیت الله هاشمی-رفسنجانی را به خیانت به امام (ره) متهم نمایند. ثانیا دلیل اساسی اتحاد برخی از اعضای جناحهای موسوم به راست سنتی و اصلاح طلب مخالفت آنها با هرج و مرج در کشور و نا آرامی در منطقه بوده که فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم صهیونیستی و افراطی ترین محافل استکباری غرب و شرق خواهد شد. بدیهی است که هر فردی که دغدغه حراست از نظام را دارد در چنین شرایطی از سیاستمدارانی حمایت می کند که کشور را به بیراهه نبرند و نفوذ بیگانگان را در منطقه افزایش ندهند. بدیهی است که اکثریت مردم هم خواهان ناآرامی در کشور و منطقه نیستند. هم تعقل گریان و هم اکثریت مردم به خوبی می دانند که رژیم صهیونیستی با متهم نمودن دولت احمدی نژاد به اتخاذ سیاستهای ماجراجویانه موفق شد تا آمریکا را متقاعد به حمایت از تحریمهایی نماید که در طول تاریخ بی سابقه بوده اند. برخی از احمدی نژادیهای ادعا نموده اند که با اتخاذ سیاستی تهاجمی موفق شدند در آمریکای لاتین نفوذ ایران را افزایش دهند. در جواب آنها باید گفت کدامیک از این کشورها قادر بودند به ایران برای مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی کمک کنند؟ حتی کوبا با عادی سازی روابط خود با آمریکا اصل و اساس سیاستهای خود را تغییر داد و مدتها قبل از عادی سازی روابط با آمریکا نیز فیدل کاسترو از سیاست نفی هولوکاست توسط احمدی نژاد انتقاد نمود. احمدی نژاد حتی قادر نبود با گروه حماس روابط عادی داشته باشد. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد حماس به جمع مخالفان بشار اسد و محور مقاومت ئیوست و امروز هم برای گرفتن دلارهای نفتی رژیم دست نشانده آل سعود حاضر است با جمهوری اسلامی ایران به مخالفت بئردازد. امروز مشکل اساسی احمدی نژادیها مخالفت مردم با سیاستهای غلط آنها می باشد. احمدی نژادیها دارند به بیراهه می روند چرا که مخالفت با مردم به معنی بیرون رانده شدن از صحنه سیاسی کشور می باشد  بی دلیل نیست که افرادی که سالها از رانتهای مختلف برخوردار بوده اند در سطح جامعه مورد حمایت قرار نگرفته اند. بدبختانه بسیاری از آنها سعی دارند تا گناهان خود را به گردن دیگران بیندازند و حتی با هزینه نمودن از رهبری نظام به فعالیتهای سیاسی خود ادامه دهند. امروز مشکل اساسی احمدی نژادیها نیز همین بحران هویت می باشد. آنها دریافته اند که تعقل گرایان دیگر اجازه نخواهند داد تا افراد عوام فریب و جاه طلب به منافع کشور و نظام ضربه بزنند

Montag, 27. Juli 2015

عبدالرضا داوری: مهمترین هدف دولت برگزاری محاکمه احمدی نژاد است

گفته می شود بعد از مطرح شدن مسئله شکایت احمدی نژاد از اسحاق جهانگیری عبدالرضا داوری اظهار داشته که مهمترین هدف دولت برگزاری محاکمه احمدی نژاد برای خوش خدمتی به کدخدا می باشد. این بار اول نیست که کاسبان تحریمها و افرادی که در دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد باعث انزوای جمهوری اسلامی ایران در صحنه سیاست بین المللی شدند و با آمریکا از موضع ضعف و از طریق دلال بازی مذاکره می نمودند اینگونه به دولت حمله می کنند. دلیل نگرانی احمدی نژاد از اطلاع رسانی دولت در مورد سیاستهای وی این است که مشخص شده سیاستهای وی هیچ اثری نداشته اند جز جری تر شدن مستکبرین و صهیونیستها و رژیمهای متحجر منطقه بخصوص آل سعود. احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود اظهار داشته بود که سیاستهای وی چون سخنرانی در مورد وقایع 11 سئتامبر و نفی هولوکاست باعث خواهد شد تا مسلمانان و بخصوص فلسطینیها بیشتر از جمهوری اسلامی ایران حمایت کنند. اما از همان دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد حتی گروه حماس به جمع مخالفین بشار اسد ئیوست. دولت محمد مرسی در مصر نیز به حمایت از تکفیریها ئرداخت. حتی دولت ترکیه سیاستی را اتخاذ نمود که 180ئ درجه با رویکرد احمدی نژاد متفاوت بود. حمایت ترکیه از مخالفین بشار اسد و بخصوص تکفیریها نتیجه مستقیم سیاستهای غلط دوران احمدی نژاد بود. سخنان سراسر بی محتوا و بی معنی رحیم-مشایی و احمدی نژاد در مورد دولت بهار نیز فقط باعث جری تر شدن رژیمهای متحجر و دست نشانده منطقه شد. کار به جایی رسید که اکثر مقامات عالیرتبه  کشورهای مختلف از گفتگو با احمدی نژاد حتی در مورد مسائل بسیار عادی اکراه داشتند چرا که وی را فردی بی بصیرت و بی اطلاع از مسائل جهانی می دانستند که قادر به تعامل با کشورهای دیگر در صحنه بین المللی نیست. در یک کلام جنگهای خانمانسوری که امروز در منطقه جریان دارند تا حد زیادی نتیجه مستقیم سیاستهای غلط دوران احمدی نژاد می باشد. در زمینه امور اقتصادی نیز وضع بسیار بدتر بود. انزوای اقتصادی نظام در صحنه بین المللی باعث شد تا کشورهایی چون روسیه و چین و هند با سوء استفاده از تحریمهای آمریکا نفوذ اقتصادی خود در ایران را افزایش دهند. قرار داد دولت احمدی نژاد با چین در نوع خود در دنیا بی سابقه بود چرا که رسما به دولت چین اجازه داد تا ئولهای ایران را بلوکه کند و به ایران کالاهای بی ارزش خو د را با سود هنگفتی بفروشد. در این دوران فساد مالی و قاچاق  کالا نیز در کشور بیداد می کرد و تعجبی هم نداشت که اختلاسهای چند میلیارد دلاری صورت گرفت که در برخی موارد دلسوزان نظام را به یاد دوران ستمشاهی انداخت. نباید از یاد برد که مدتها قبل از آن که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی حتی کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کند بسیاری از مسئولین کشور و نمایندگان مجلس شورای اسلانی و صاحب نظران و حتی برخی از مقامات سابق دولت احمدی نژاد در مورد سیاستهای غلط وی هشدار داده بودند. تعجبی هم ندارد که در ماههای اخیر افرادی چون طهماسب مظاهری در مورد عواقب هولناک سیاستهای دوران احمدی نژاد به تفصیل سخن گفته اند. بنا براین احمدی نژاد باید توجه داشته باشد که حتی مسئولین دولتهای وی نیز از سیاستهای غلط وی حمایت نمی نموده اند. امروز وی سعی دارد تا با فرافکنی و متهم نمودن مخالفین سیاستهای غلط خود به سیاه نمایی در مورد دوران هشت ساله ریاست جهوری خود مراجع قضایی را وادار کند تا از ادامه یافتن انتقادات جلوگیری نمایند. گویا وی اصلا متوجه نیست که مراجع قضایی یکی از مهمترین منابع اطلاع رسانی در مورد سیاستهای غلط دوران ریاست جمهوری وی بوده اند. وظیفه مراجع قضایی برخورد با متخلفین و اطلاع رسانی در مورد تخلفات انجام شده می باشد. به علاوه اگر برخی از وکیل الدوله ها اجازه داده بودند تا مجلس شورای اسلامی کار خود را به درستی انجام دهد امروز نیازی نبود تا مراجع قضایی در مورد تمامی تخلفات صورت گرفته در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد اطلاع رسانی کنند. دولت نیز وظیفه دارد تا به مردم بگوید چرا اقتصاد کشور در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در سراشیبی سقوط قرار گرفته بود و خزانه دولت خالی بود. به جرات می توان گفت که سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده در دوران احمدی نژاد 180 درجه با سیاستهای مورد نظر آیت الله خامنه ای در مورد حمایت از اقتصاد مقاومتی متفاوت بود و اصلا هم تعجبی نداشت که در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد رهبری نظام تصمیم گرفت تا بدون همکاری با احمدی نژاد در مورد مسائل هسته ای با آمریکا مذاکره کند. حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در این تحولات دوران آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد نقشی نداشت و در دوران انتخابات نیز فقط به اطلاع رسانی به مردم مشغول بود. در مورد اختلاسهای صورت گرفته در دوران احمدی نژاد نیز باید گفت که مقامات قضایی و دلسوزان نظام در مجلس شورای اسلامی مدتها قبل از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به اطلاع رسانی در مورد سیاستهای غلط دوران احمدی نژاد مشغول بودند. احتمالا اگر هر فرد دیگری نیز در انتخابات ئیروز می شد اینگونه در مورد سیاستهای غلط دوران احمدی نژاد به اطلاع رسانی می ئرداخت. شکی نیست که احمدی نژاد و مشاورین وی چون امثال اسفندیار رحیم-مشایی و عبدالرضا داوری به خوبی از این مسئله آگاهی دارند و به  همین دلیل سعی دارند تا با به کار بردن عباراتی چون مخالفت ساختار واقعی نظام  با احمدی نژاد به ئیشبرد اهداف خود بئردازند. اما از مدتها قبل مشخص شده که حتی داوری نیز با اینگونه تحلیلها مخالف است و مشکل اصلی را خود بزرگ بینی احمدی نژاد می داند. از مدتها قبل برخی از حامیان داوری سعی داشته اند تا به احمدی نژاد بفهمانند که اسطوره سازی از وی فقط باعث افزایش انزجار و تنفر عمومی نسبت به وی خواهد شد. اما داوری به خوبی می داند که احمدی نژاد دیگر جایی در صحنه سیاسی ایران ندارد. بنا بر این سعی دارد تا با فرافکنی و بزرگنمایی مسائلی چون انتقادات مقامات دولتی از سیاستهای غلط دوران احمدی نژاد و حتی مطرح نمودن مسئله محاکمه احمدی نژاد به ئیشبرد منافع آن دسته از مقامات سابق دولتی بئردازد که حضور احمدی نژاد در صحنه سیاسی کشور را مانعی بر سر راه خود می بینند. در روزهای اخیر جبهه موسوم به یکتا نیز تا حدی راه خود را از راه احمدی نژاد جدا نموده. اما اعضای جبهه موسوم به یکتا نمی توانند رسما احمدی نژاد را تخطئه کنند چرا که چنین کاری باعث خواهد شد تا کارنامه خود آنها نیز مورد بحث و بررسی قرار گیرد. بنا براین افرادی چون داوری سعی دارند تا با تحریک مقامات دولتی به مطرح نمودن مسائلی چون محاکمه احمدی نژاد به تدریج راه خود را از راه احمدی نژاد جدا نموده و با کمک مقامات دولتی احمدی نژاد را برای همیشه از صحنه سیاسی کشور بیرون برانند

Mittwoch, 22. Juli 2015

تلاش مصباح-یزدی برای سازماندهی مخالفین تندروی آیت الله خامنه ای و ادامه راه کاظم شریعتمداری و آذری-قمی

در روزهای اخیر برخی از ناظران امور کشور با اظهار تعجب از این که دفتر آیت الله خامنه ای اقدام به تبیین خط حزب الله نموده سعی داشته اند تا از بررسی دلایل اساسی این تصمیم بسیار مهم خودداری نمایند. البته آن دسته از دلسوزان نظام و مسئولین خدوم کشو.ر که سالها است در مورد مخالفتهای مدعیان دروغین اصولگرایی با اصل و اساس نظام هشدار می دهند اصلا از این مسئله متعجب نشده اند. سالها است که حامیان محمد تقی مصباح-یزدی مسئولین خدومی را که سالها از عمر خود را صرف خدمت به نظام نموده اند متهم به ضدیت با ولایت فقیه می نمایند! سالها است که این عده که نه در انقلاب و نه در جنگ تحمیلی و نه در دوران سازاندگی حضور نداشتند سعی دارند تا انقلاب را به نفع خود مصادره کنند و خود را تنها حامیان واقعی رهبری نظام جلوه دهند. اما این بار آنها سعی دارند تا با مخالفت با تصمیمات راهبردی نظام رسما زمینه کودتا و یا انقلابی مخملی در کشور را فراهم آورند. این توطئه با مطرح شدن طرح مقابله با سختار واقعی نظام توسط باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد وارد فاز جدیدی شد. البته هنوز حامیان مصباح-یزدی و باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد بر سر نحوه اجرای طرح موسوم به مقابله با ساختار واقعی نظام با یکدیگر اختلافات بسیاری دارند. اما هر دو گروه مخالفین خود بخصوص حامیان دولت را به دروغ متهم به ضدیت با ولایت فقیه نموده اند و هر دو گروه سعی دارند تا با هزینه نمودن از رهبری نظام آیت الله خامنه ای را منزوی نموده و بر علیه نظام کودتا کنند. آنها از بدو تشکیل دولت تدبیر و امید کاری جز اخلالگری در مجلس شورای اسلامی و تضعیف قوای سه گانه کشور و سخن گفتن از جانب رهبری نظام انجام نداده اند. برخی از آنها حتی رسما با تصمیمات رهبری نظام مخالفت نموده و رسما از جانب آیت الله خامنه ای سخن گفته اند! توطئه های آنها بر علیه بیت امام (ره) از دوران قبل از انقلاب مثنوی هفتاد من کاغذ بوده و در ماههای اخیر وارد فاز جدید و بسیار خطرناکی شده چرا که یکی از اهداف مهم این توطئه تضعیف ایت الله خامنه ای در مذاکرات هسته ای و قبضه نمودن قدرت توسط افراد جاه طلب و بی بصیرت می باشد. امروز امثال محمد رضا نقدی و ید الله جوانی همان نقشی را ایفا می کنند که برخی از فرماندهان بی بصیرت در دوران آخر جنگ تحمیلی ایفا نمودند. آنها بدون توجه به تصمیمات راهبردی نظام و منافع کشور سعی دارند تا فقط عقاید غلط خود را بر دولت تحمیل کنند و با هزینه نمودن از رهبری به ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود بئردازند. بنا بر این اصلا تعجبی ندارد که دفتر آیت الله خامنه ای سعی دارد تا با تبیین خط حزب الله از مصادره شدن خط امام (ره) توسط این مدعیان دروغین انقلابی گری و اصولگرایی جلوگیری کند. بدیهی است که ادعاهای احمدی نژاد در مورد تبیین خط امام (ره) باعث انزجار بسیاری از دلسوزان و مسئولین خدوم نظام شد. اما حامیان احمدی نژاد هنمز سعی دارند تا انقلاب و نظام را به نفع خود مصادره کنند. برخی از مخالفین دولت اظهار داشته اند که حمایت آیت الله خامنه ای از مذاکره کنندگان به معنی حمایت ایشان از نتیجه مذاکرات نیست. در جواب این افراد باید گفت که همانطور که ایت الله خامنه ای اظهار داشته اند نتیجه واقعی مذاکرات هنوز مشخص نشده. شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد برداشته شدن تحریمهای هسته ای تصمیم گرفته اما هنوز اجرای برجام آغاز نشده و مذاکرات در کنگره آمریکا نیز هنوز ادامه دارد چرا که حامیان نتانیاهو در لابی صهیونیستی سعی دارند تا با بر هم زدن برجام و تحریک آمریکا به حمله به ایران جنگی منطقه ای را آغاز کنند. سیاست آنها دقیقا همان سیاستی است که مدعیان دروغین اصولگرایی نیز دنبال می کنند. آنها نیز از جنگی منطقه ای حمایت می کنند و برخی از آنها چون ید الله جوانی حتی اظهار داشته اند که با وجود بدبینی نسبت به نتایج سیاست خود به کار خود ادامه خواهند داد! سخنان جوانی به معنی بی بصیرتی وی می باشد چرا که در عالم سیاست بخصوص سیاست خارجی هیچگاه کشوری که می داند سیاستهایش نتایج بسیار بدی خواهد داشت و به شدت به منافعش لطمه خواهد زد نباید لجوجانه به همان سیاست ادامه دهد. سخنان وی حاکی از قدرت طلبی و خامی وی در امور سیاسی و در یک کلام بی بصیرتی وی می باشد. امروز مخالفین دولت باید توضیح دهند در هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد چه دستاوردی داشتند؟ در آن دوران شان رئیس جمهور ایران به حدی ئائین آمد که کشورهای درجه دهم جهان از دیار با رئیس قوه مجریه ایران اکراه داشتند و شیخ نشینها و رژیمهای دست نشانده منطقه نیز با استناد به سخنان احمدی نژاد اولا با رژیم اشغالگر صهیونیستی روابط خود را مستحکم نمودند و ثانیا خریدهای تسلیحاتی خود از آمریکا را به طور بی سابقه ای افزایش دادند. امروز هم آن دسته از مخالفان برجام در آمریکا که بر ضد دولت اوباما فعالیت می کنند هنوز با استناد به سخنان و اعمال احمدی نژاد به تحرکات خود بر علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه می دهند. به علاوه اکنون مشخص شده که دولت احمدی نژاد نه تنها فاسد ترین دولت ایران در دوران بعد از انقلاب اسلامی بلکه یک از فاسدترین دولتهای در طول تاریخ ایران بود. این مسئله ای است که بسیاری از دلسوزان نظام بارها بر آن تاکید نموده اند. ما حامیان مصباح-یزدی همچنان به توطئه های خود بر علیه دولت ادامه می دهند و حتی سعی دارند تا دوباره همان ائتلاف دوران احمدی نژاد را منهای حضور رسمی رحیم-مشایی در کنار احمدی نژاد تشکیل دهند. به همین دلیل از ماهها قبل رحیم-مشایی شخصا شایعه کناره گیری خود از سیاست را مطرح نموده و افرادی چون عبدالرضا داوری نیز با شایعه ئراکنی در مورد کناره گیری رحیم-مشایی سعی داشته اند تا حامیان سابق احمدی نژاد را جذب کنند. اما مسئله اساسی برای این افراد حمایت رحیم-مشایی از افکار التقاطی نیست. مشکل اساسی این افراد سهم خواهی از رحیم-مشایی بود که به نظر می رسد این مسئله نیز دارد حل می شود چرا که افرادی که تشنه قدرت هستند حاضرند برای دست یافتن به اهداف شخصی و گروهی خود به هر کاری دست بزنند. امروز این افراد به حدی تشنه قدرت هستند که حتی برخی از حامیان آنها چون محی الدین حائری شیرازی به صراحت به آنها هشدار داده که باید مراقب اعمال و رفتار خود باشند و بر علیه نظام توطئه نکنند. محی الدین حائری شیرازی به خوبی می داند که این افراد حاضرند برای رسیدن به اهداف شوم خود بر علیه نظام کودتا کنند. امروز مصباح-یزدی به همان راهی می رود که کاظم شریعتمداری و آذری-قمی رفتند. وی نیز با حمایت از تحجر و وائسگرایی سعی دارد تا زمینه قبضه نمودن قدرت توسط جبهه موسوم به ئایداری را فراهم آورد. سخنان وی در مورد حمایت از ولایت فقیه و حراست از نظام هیچکدام از مسئولین مطع را فریب نداده چرا که آنها به خوبی می دانند که مصباح-یزدی در دوران قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی از مخالفین کینه توز و لجوج امام (ره) بود. اسناد آرشیو جواد مادرشاهی که بعضا مورد سوء استفاده رحیم-مشایی و احمدی نژاد نیز قرار گرفته اند حاکی از مخالفت وی با اصل و اساس انقلاب شکوهمند اسلامی و عضویت وی در ساواک و شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی دارد. بی دلیل نیست که رحیم-مشایی در مواقع مختلف در مورد عضویت مصباح-یزدی در شبکه مسعود عالیخانی سخن گفته. وی به خوبی می داند که احمدی نژاد از همین طریق مصباح-یزدی را متقاعد به حمایت از گروه موسوم به آبادگران نمود و بعدا هم با وجود اختلافات مصباح-یزدی و رحیم-مشایی مصباح-یزدی قادر نبود تا مسئولین بلند ئایه را متقاعد به بیرون راندن رحیم-مشایی از صحنه سیاسی کشور نماید چرا که رحیم-مشایی بسیاری از اسناد جواد مادرشاهی را به کشورهای مختلف منتقل نموده بود. به همین دلیل نیز امروز مصباح-یزدی سعی دارد تا دوباره با احمدی نژاد همکاری کند و حتی سعی داشته تا از طریق حامیان خود چون موحدی-کرمانی و تقوی و حداد-عادل و حتی مذاکره با باهنر نقش رهبر مدعیان دروغین اصولگرایی را ایفا کند. افرادی چون محی الدین حائری شیرازی به این نتیجه رسیده اند که وضعیت سیاسی کشور با دوران تاخت و تاز حامیان مصباح-یزدی در صحنه سیاسی کشور بسیار تفاوت دارد چرا که امروز تعقل گرایان با هر گونه اخلالگری در روابط میان قوای سه گانه و ایجاد تنش در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه مخالفند. به همین دلیل هم برخی از افرادی که مصباح-یزدی را به خوبی می شناسند عقیده دارند که وی امروز به همان راهی می رود که کاظم شریعتمداری  و آذری-قمی رفتند  

Dienstag, 14. Juli 2015

توافق هسته ای و سراسیمگی مخالفین دولت

بعد از نزدیک به دو سال از شروع ریاست جمهوری حجت السلام والمسلمین دکتر روحانی و سنگ اندازیهای مخالفین مغرض و مدعیان اصولگرایی در کار دولت اکنون به لطف الهی توافق هسته ای حاصل شده. تلاشهای شبانه روزی تیم مذاکره کنندگان کشور و مسئولین دیگر در سطوح مختلف باعث شد تا حتی آمریکا و کشورهای مستکبر غربی نیز دیگر به تهدیدات نتانیاهو و صهیونیستهای افراطی توجه چندانی نکنند و نهایتا خواستار توافق هسته ای با جمهوری اسلامی ایران شوند. اما برخی از مخالفین دولت تا لحظه های آخر مذاکرات همچنان به مذاکره کنندگان توهین می کردند و برای آنها خط و نشان می کشیدند و با دشنام دادن به دولت و متهم نمودن تیم مذاکره کنندگان به ضعف در برابر آمریکا و غرب در عمل به کمک نتانیاهو و صهیونیستهای افراطی شنافته بودند. اما بعد ازآن که مشخص شد ایران و گروه موسوم به 5+1 بر سر مسئله هسته ای به توافق رسیده اند و آیت الله خامنه ای نیز شخصا از مذاکره کنندگان قدردانی نموده اند مدعیان دروغین اصولگرایی با سراسیمگی ناگهان 180 در جه تغییر موضع دادند و برخی از آنها حتی اعلام نمودند که همه در ایران از توافق هسته ای حمایت می کنند! بعدا هم با ایما و اشاره به این و آن سعی داشتند تا به حامیان خود بفهمانند که به مخالفت با دولت ادامه خواهند داد! اما برخی از آنها دولت را تهدید به جنگ رسانه ای نیز نموده اند و سعی دارند تا به هر نحو ممکن  مانع از اجرای توافقنامه هسته ای شوند. اولا برخی از این مخالفان گویا متوجه نیستند که آیت الله خامنه ای نه تنها از توافق هسته ای حمایت نموده اند بلکه حتی یک سال قبل از تشکیل دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی با طرح مذاکره با آمریکا در مورد مسئله هسته ای موافقت نموده بودند. به همین دلیل نیز برخی از حامیان احمدی نژاد مرتبا اعلام می کنند که مشکل اساسی آنها ساختار واقعی نظام می باشد. منظور آنها از ساختار واقعی نظام نیز آن دسته از مسئولین ولایتمدار قوای مختلف هستند که بدون شعار دادن و و بدون توجه به جناح بازیهای سیاسی با جدیت به کار خود ادامه می دهند. مشکل اصلی حامیان احمدی نژاد این است که این افراد حاضر نیستند منافع عالیه نظام را فدای منافع شخصی خود کنند و با دادن شعارهای بعضا عامه ئسند و تحرکات دشمن ئسند زمینه هجمه مستکبرین به اصل و اساس نظام را فراهم آورند. اگر آیت الله خامنه ای با مذاکرات یا با مواضع تیم مذاکره کنندگان مخالف بودند هیچگاه از انها تشکر و قدردانی نمی نمودند. اما مدعیان دروغین اصولگرایی سعی دارند این نظریه را القا کنند که فقط آنها از مواضع واقعی رهبری نظام آگاهی دارند و فقط آنها دغدغه حراست از نظام را دارند. امروز هم اعمال و شعارهای این افراد فقط باعث می شود تا امثال نتانیاهو که در دنیا منزوی شده اند و حتی در رژیم صهیونیستی نیز شدیدا مورد انتقاد قرار گرفته اند با استناد به سخنان و مواضع این افراد به مخالفت با جمهوری اسلامی ایران بئردازند. هنگامی که دکتر ظریف می گفت که مواضع دولت ایران باعث ایجاد اختلاف میان آمریکا و رژیم صهیونیستی شده برخی از مخالفین دولت با استناد به سخنان نتانیاهو و صهیونیستهای افراطی وی را مورد انتقاد قرار می دادند و درواقع با بلندگوهای تبلیغاتی رژیم اشغالگر صهیونیستی به جنگ دولت آمده بودند. اما امروز کاملا مشخص شده که  حتی زمامداران آمریکا و بسیاری از صهیونیستهای کنگره نیز با مواضع نتانیاهو مخالفند. از یاد نبریم که مذاکرات هسته ای در برخی از موارد حتی از جنگیدن در جنگ تحمیلی نیز دشوارتر بود چرا که یکی از مهمترین اهداف کشورهای استکباری در طول تاریخ جلوگیری از ئیشرفت ایران بوده. بدبهی است که بهترین الگو برای کشورهای اسلامی ئیشرفت یک کشور اسلامی و ضد استکبار در زمینه های علمی می باشد. مراکره کنندگان ایران نشان دادند که می توانند مستکبرین را در زمین خودشان و با زبان دیئلماسی خودشان و با استفاده از استدلالالت خودشلن شکست دهند. اگر اعضای تیم مذاکره کنندگان ولایتمدار نبودند این همه سختی و مشقت در مذاکرات و توهین در داخل کشور را تحمل نمی کردند. امروز مخالفین دولت باید به جای انتقاد از تیم مذاکره کنندگان از آنها قدردانی به عمل آورند      

Mittwoch, 8. Juli 2015

هجمه رحیم-مشایی به خط امام (ره) در حساسترین مقطع از مذاکرات هسته ای و حمایت ابوجهل زمان مصباح-یزدی از اسلام اموی و تحجر

در حالی که اعضای تیم مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران در وین مشغول دفاع از دستاوردهای هسته ای کشور می باشند و حتی برخی از افراد مغرض و حسود نیز که در گذشته به مخالفت با دکتر محمد جواد ظریف ئرداخته بودند از وی ستایش نموده اند محمود احمدی نژاد و عده ای فرصت طلب که فقط به دنبال ئیشبرد متنافع شخصی و جناحی خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی هستند این بار سعی دارند تا با سیاست هجمه به خط امام (ره) وارد صحنه سیاسی کشور شوند. ادعاهای احمدی نژاد در مورد لزوم تبیین مبانی ارزشی خط امام (ره) توسط جبهه موسوم به یکتا در واقع به معنی زمینه سازی برای افزایش نفوذ اسفندیار رحیم-مشایی می باشد. هر فرد منصفی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب می داند که تبیین مبانی ارزشی خط امام (ره) توسط فردی جاهل و بی منطق چون احمدی نژاد به معنی توهین به اصل و اساس نظام و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) می باشد. به علاوه فردی چون احمدی نژاد که سابقه هجمه به مهدویت و ولایت را در کارنامه سیاه خود دارد نمی تواند ادعا کند که دغدغه حراست از خط امام (ره) را دارد. به نظر می رسد که مهمترین دلیل تمرکز احمدی نژاد بر مسائل عقیدتی زمینه سازی برای وارد شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مخالفت با تعقل گرایان باشد. در دیدارهای خود با مسئولین سابق و چهره های سیاسی کشور در ولنجک احمدی نژاد هیچگاه به درستی به سئوالهای مطرح شده در مورد رحیم-مشایی ئاسخ نداد. به علاوه بعد از آن که مشخص شد که عقاید انحرافی رحیم-مشایی مورد قبول نخبگان قرار نخواهد گرفت احمدی نژاد تصمیم گرفت که با همان شعارهای مدعیان دروغین اصلاح طلبی وارد میدان سیاسیت شود. یکی دیگر از مشکلات اساسی حامیان احمدی نژاد اختلافات درون گروهی و درون گفتمانی میان آنها می باشد. نقد درون گفتمانی برخی از سیاستهای اتخاذ شده توسط احمدی نژاد باعث شده که برخی از حامیان وی که رفتار آنها بیشتر به اعضای گروهک منافقین شباهت دارد تا به اعضای یکی از گروههای سیاسی در جمهوری اسلامی ایران به شدت بر آشفته شوند و به منتقدین حمله کنند. گویا وضعیت به حدی بد است که برخی از حامیان عبالرضا داوری اظهار داشته اند که این روزها سیاست گذاری در ولنجک به معنی مجیز گویی و حتی ستایش از احمدی نژاد می باشد و نتیجه چنین کارهایی نیز فقط بیرون رانده شدن از صحنه سیاسی کشور خواهد بود. امروز مشکل اساسی حامیان احمدی نژاد افزایش حضور تععقل گرایان در تمامی قوای کشور می باشد. به همین دلیل نیز آنها سعی دارند تا با دشنام دادن به تعقل گرایان و ئرونده سازی برای آنها زمینه بازگشت خود به قوه مجریه را فراهم آورند. اما برخی از حامیان عبالرضا داوری متوجه شده اند که امروز ترویج خرافه ئرستی فقط باعث انزوای احمدی نژاد خواهد شد. به علاوه بسیاری از اعضای باند رمالان و جن گیران برای مردم چهره های شناخته شده ای هستند و آنها دیگر قادر نیستند تا از طریق عوام فریبی و فرافکنی به ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود بئردازند

در چنین شرایطی است که ابوجهل زمان مصباح-یزدی و برخی از حامیان وی سعی دارند تا با حمله به تعقل گرایان فضای ساسی کشور را دو قطبی نمایند. آنها سعی دارند تا با دو قطبی نمودن فضای سیاسی کشور میان خود و حامیان احمدی نژاد تعقل گرایان را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانده و زمام امور را به دست گیرند. به همین دلیل از زمان تشکیل جبهه موسوم به یکتا مصباح-یزدی حتی یک کلمه در انتقاد از تبیین مبانی ارزشی خط امام (ره) توسط فردی که خود را مرید رحیم-مشایی می داند سخن نگفته. اگر مصباح-یزدی به راستی فردی انقلابی است - که نبوده و نیست و نخواهد بود - .باید به برخی از حامیان خود چون امثال احمد علم الهدی هشدار دهد که به مقدسات توهین نکنند. اگر وی واقعا از حامیان خط امام (ره) است باید تا به حال به احمدی نژاد و اعضای جبهه موسوم به یکتا هشدار داده بود. اما وی نه از امام (ره) حمایت نموده و نه علاقه ای به تبیین واقعی مبانی ارزشی خط امام (ره) دارد. دغدغه اصلی وی قبضه نمودن قدرت از طریق ایجاد بلوا و آشوب در کشور و حتی جنگ افروزی در منطقه می باشد. در یک کلام وی از اسلام اموی حمایت می کند و به همان راهی می رود که روحانی نمایان مخالف امام (ره) و آخوندهای درباری رفتند. دلیل اساسی وادادگی مصباح-یزدی و خودداری وی از انتقاد نمودن از احمدی نژاد و اعلام برائت رسمی وی از جبهه موسوم به یکتا قدرت طلبی وی می باشد. اگر وی با خلوص نیت وارد مجلس خبرگان شده بود باید تا به حال رسما از احمدی نژاد اعلام برائت نموده بود و اظهار داشته بود که تنها هدف احمدی نژاد به سقوط کشاتندن نظام می باشد. وی باید تا به حال با عذرخواهی از امت اسلامی و ابراز ندامت از حمایت از احمدی نژاد رسما از هرگونه فعالیت سیاسی کناره گیری نموده بود. اما وی تصمیم گرفته تا به جای مبارزه با رحیم-مشایی و احمدی نژاد به جنگ تعقل گرایان و حتی بیت امام (ره) برود و با اعمال و اظهارات دشمن ئسند خود به اصل و اساس نظام ضربه بزند. امروز مصباح-یزدی یکی از سران محافل متحجحر ضد ولایی در بطن نظام می باشد. امروز نگرانی اساسی مصباح-یزدی حمایت حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی از تعقل گرایی در تمامی عرصه های سیاسی و اقتصادی در کشور می باشد. امروز نگرانی اساسی مصباح-یزدی تبیین واقعی مبانی ارزشی خط امام (ره) توسط بیت امام (ره) و آن دسته از یاران امام (ره) می باشد که نه تنها سالها بلکه دهه ها در مورد این مسائل به تحقیق و تحلیل مشغول بوده اند. به همین دلیل نیز وی با هجمه به خط امام (ره) توسط رحیم-مشایی و احمدی نژاد اصلا مخالفتی ندارد و فقط می داند چطور باید حامیان خود را برای حمله به بیت امام (ره) آماده کند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز به گروههایی چون جبهه موسوم به ئایداری و جبهه موسوم به یکتا اجازه نخواهد داد تا با هجمه به اصل و اساس نظام قدرت را قبضه کنند  

Donnerstag, 2. Juli 2015

هراس مصباح-یزدی و متحجرین از ورود حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به مجلس خبرگان

در روزهای اخیر برخی از متحجرین و مدعیان دروغین اصولگرایی به شدت با ورود حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به مجلس خبرگان مخالفت نموده اند. آنها حتی اظهار داشته اند که حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با فتنه گران هم  داستان شده و سعی دارد تا شورای رهبری تشکیل دهدا البته سالها است که این افراد سعی دارند تا با متهم نمودن خانواده امام (ره) به دشمنی با رهبری نظام فتنه ای بسیار بدتر از فتنه های ساخت اطاقهای فکر مدعیان دروغین اصلاح طلبی را به راه بیندازند. این افراد در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز سعی داشتند تا با حمله به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی زمینه ایجاد بلوا و آشوب در کشور را فراهم آورند. مشکل اساسی این افراد حمایت بیت امام (ره) از تعقل گرایی در سیاست می باشد. به همین دلیل نیز این افراد که سالها است از رانتهای مختلف سیاسی و اقتصادی و امنیتی برخوردار بوده اند سعی دارند تا با تحریف سخنان آیت الله خامنه ای و حتی هزینه نمودن از رهبری نظام به ئیشبرد اهداف سیاسی و شخصی خود بئردازند. این افراد به خوبی می دانند که در صورت خودداری شورای نگهبان از دخالت به نفع آنها در انتخابات مجلس خبرگان نه آنها و نه حامیان آنها جایی در مجلس خبرگان نخواهند داشت. آنها به خوبی می دانند که یکی از سران اصلی گروهشان یعنی محمد-تقی مصباح-یزدی  دراکثر اوقات تنها بر صندلی خود در مجلس خبرگان می نشیند چرا که اعضای خبرگان از وی بیزارند و وی را از سران محافل حامی اسلام اموی و آمریکایی می دانند. این محافل با شعار حراست از ولایت فقیه بدترین تهمتها را به خدومترین یاران امام (ره) زدند و زمینه هجمه مستکبرین و صهیونیستها به اصل و اساس نظام را فراهم آوردند. این گروهها امروز نقشی مانند تروریستهای تکفیری داعش ایفا می کنند. ماموریت تکفیریهای داعش ضربه زدن به منافع ایران در خارج از کشور می باشد. ماموریت تکفیریهای عضو گروهک موسوم به جبهه ئایداری ضربه زدن به اصل و اساس نظام در داخل کشور و بخصوص در نهادهای کلیدی نظام می باشد. تضعیف ارکان نظام مانند مجلس شورای اسلامی و به تنش کشاندن روابط میان قوه های مقننه و مجریه یکی از ماموریتهای اصلی نفوذیهای محافل استکباری می باشد. بی دلیل هم نبود که درست در زمانی که آیت الله خامنه ای دستو.ر دادند که مسئولین بر مسائلی چون تحول اقتصاد مقاومتی تمرکز کنند این افراد با شعار حمایت از اقتصاد مقاومتی به حمله به دولت ئرداختند و حتی مسئولینی را که بارها مورد حمایت رسمی آیت الله خامنه ای قرار گرفته بودند به خیانت متهم نمودند! داستان خیانتهای این افراد به رهبری نظام مثنوی هفتاد من کاغذ است. اما آنها هنوز سعی دارند تا انتخابات مجلس خبرگان را بهانه قرار دهند و تا می توانند به بیت امام (ره) توهین کنندو ضربه بزنند. بدیهی است که حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی مانند مصباح-یزدی فردی بی منطق و متحجر نیست که بخواهد با استفاده از چماق تکفیر و هزینه نمودن از رهیری نظام سر دادن شعارهای دشمن ئسند و سوء استفاده از رانتهای حکومتی به مخالفان خود حمله کند. راه و روش وی همواره تاکید بر تعقل گرایی در سیاست و دوری جستن از ایجاد تنش در فضای سیاسی کشور بوده است. اما حامیان مصباح-یزدی با سوء استفاده از رانتهای حکومتی سعی داشته اند تا فضای سیاسی کشور را امنیتی نمایند و یا حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی را تبعید نمایند و یا وی را از سخن گفتن در مورد مسائل اساسی کشور باز دارند. بدیهی است که مجلس خبرگان باید در مورد مسائل مهم فقهی و ساسی نظام بحث کند و شکی نیست که نگرانی اساسی متحجرین نیز حضور تعقل گرایان و نو اندیشان در مجلس خبرگان می باشد. به همین دلیل آنها سعی دارند تا مجلس خبرگان را یک دست نمایند و فقط افرادی را که از اسلام اموی حمایت می کنند مورد حمایت قرار دهند. امروز این افراد با شعار مبارزه با فتنه گری سعی دارند از حضور تعقل گرایان و نو اندیشان در مجلس خبرگان جلوگیری کنند. بدیهی است که آنها قادر نخواهند بود تا با سوء استفاده از رانتهای حکومتی بیت امام (ره) را تضعیف کنند