Dienstag, 24. März 2015

چه کسانی از مردم فاصله گرفته اند؟

بعد از ئیام نوروزی آیت الله خامنه ای و تاکید ایشان بر ضرورت هم دلی و هم زبانی دولت و ملت در سال جدید عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی با تحریف سخنان ایشان و توهین به دولت رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را به فاصله گرفتن از .مردم متهم نموده اند. برای مثال اسماعییل کوثری با مقابسه نمودن دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی با دو سال آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد اظهار داشته که دولت از مردم فاصله گرفته! عده ای از دلوائسان نیز که همواره ادعا می کنند که هیچکدام از مسئولین کشور به جز آنها منافع ملی کشور را درک نمی کند وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف را تهدید نموده اند که در صورت مخالفت آنها با قرار داد هسته ای ایران با گروه موسوم به 5+1 آنها دست به تظاهرات گسترده - بخوانید ایجاد بلوا و آشوب - در کشور خواهند زد. تمامی این تحرکات حاکی از آن است که مدعیان دروغین اصولگرایی نه معنی واقعی رای مردم را درک کرده اند و نه اصلا با رکن جمهوریت نظام آشنایی دارند. البته این مسئله نباید اصلا باعث تعجب اصو.لگرایان تعقل گرا شده باشد. مدعیان دروغین اصولگرایی سالها است که در مورد مسائلی چون مهندسی انتخابات  صحبت می کنند. کدام فرد مطلعی است که نداند سخنان علی سعیدی در مورد مهندسی انتخابات فقط باعث ئیشبرد اهداف دشمنان نظام شد و برای آنها خوراک تبلیغاتی فراهم نمود؟ کدام اصولگرای منصفی است که نداند سخنان مصباح-یزدی در مورد بی اعتقادی اکثر مسئولبین نظام به مقوله ولایت فقیه فقط باعث خوشحالی دشمنان نظام شده. اما این عده حتی برای اعضای مجلس خبرگان نیز ارشی قائل نیستند. برای مثال اخیرا محمد علی موحدی-کرمانی اظهار داشت که اعضای مجلس خبرگان در یرابر رهبری هیچ غلطی نمی توانند بکنند. گویا وی متوجه نیست که با این سخنان آیت الله خامنه ای را به نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متهم نموده و برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم آورده. البته ومی بعدا اظهار داشت که سخنانش تحریف شده بوده. اما وی تنها فردی نبود که با اعمال و اظهاراتش برای دشمنان نظام خوراک تبلیغاتی فراهم نمود و باعث ئیشبرد اهداف شوم آنها در کشور شد. اگر این افراد واقعا دغدغه حراست از نظام را دارند باید توضیح دهند چرا در مورد مسائلی چون حمایت از دولت اعمال و رفتارشان 180 درجه با سیاست رهبری نظام تفاوت دارد. آیت الله خامنه ای به صراحت گفته اند که از مذاکرات هسته ای حمایت می کنند. اما مخالفین دولت می گویند که وزیر امور خارجه حتی نباید با همتای آمریکایی خود قدم بزند! مشکل اساسی این افراد این است که متوجه شده اند که دیئلماسی مورد نظر آنها باعث انزوای نظام در سراسر جهان خواهد شد. اما آنها نه به حفظ نظام اعتقاد دارند و نه خواهان ئیشبرد اهداف نظام در صحنه بین المللی هستند. اتحاد شوم رژیم دست نشانده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی نتیجه مستقیم سیاستهای این افراد در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد می باشد. تنها مشکل آنها این است که به تدریج دستهایشان از رانتهای حکومتی کوتاه شده و دیگر قادر نیستند در صحنه سیاسی کشور تاخت و تاز کنند. به همین دلیل هم هر روز با بهانه تراشی سعی دارند تا یا وزرا را به مجلس بکشانند و وقت دولت را صرف کارهای بیهوده ای مانند جواب دادن به اتهامات بی ئایه و اساس مدعیان دروغین اصولگرایی نمایند و یا آن که با ضربه زدن به مواضع سیاسی و اقتصادی نظام در کشور نا آرامی ایجاد کنند. این افراد در روزهای اخیر حتی تصمیبم گرفته اند که دوباره با منتقدین خود برخورد فیزیکی نمایند. حمله به دکتر علی مطهری فقط یک نمونه از اعمال زشت این افراد می باشد. هنگامی که فردی چون حمید رسایی در مورد حمنله به آبرو و حیثیت افراد به شکوه و شکایت می ئردازد باید قدری به سخنان خود در مجلس شورای اسلامی نیز توجه داشته باشد. امثال رسایی سالها است که آبرو و حیثیت مسئولین نظام  را هدف قرار داده اند و با انتشار فحش نامه قصد ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود را دارند. اما بعد از حمله به دکتر علی مطهری مشخص شد که این عده حتی توان محکوم نمودن برخورد فیزیکی با منتقدین خود را هم ندارند و مانند فتنه گران و آشوب طلبان رفتار می کنند. افرادی چون مهدی طائب و کوچک زاده که یا سعی داشتند مسئله را به نحوی نادیده بگیرند یا علی مطهری را محکوم نمودند باید توضیح دهند که رفتار آنها چه تفاوتی با رفتار افرادی دارد که با فتنه گران هم صدا شدند. البته سالها است که این افراد کاری جز ایجاد بلوا و آشوب در کشور انجام نداده اند. اما امروز رفتار این افراد به معظلی برای نظام تبدیل شده. این افراد تصور می کنند که می توانند از دولت و حتی رهبری نظام  عبور کنند و مستقیما قدرت را قبضه نمایند و با ایجاد رعب و وحشت در کشور حکومت کنند. این افراد به حدی غرق در توهمات خود هستند که هنوز متوجه نشده اند که سالها است که از مردم فاصله گرفته اند. در واقع آنها هیچگاه در میان مردم نبودند و فقط با سوء استفاده از رانتهای حکومتی موفق به رخنه نمودن در مراکز مختلف نظام شدند. امروز این افراد دلوائسند. اما دلوائسی آنها اصلا ربطی به حراست از منافع کشور و یا دفاع از مواضع رهبری نظام ندارد. آنها دلوائسند چون می دانند که نه در میان مسئولین نظام جایی دارند و نه در میان مردم. مردم آنها را طرد کرده اند و به همین دلیل آنها از بی ارزش بودن رای مردم سخن می گویند و مرتبا بر اهمیت مهندسی انتخابات مختلف تاکید می کنند. ریشه دلوائسی آانها کوتاه شدن دستشان از بیت المال و مراکز مهم نظام می باشد

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen