Montag, 29. Juni 2015

هفتم تیر و نقش ابوجهل زمان مصباح-یزدی در توطئه های مستکبرین بر علیه نظام

مراسم تجلیل لز شهدای هفتم تیر در شرایطی برگزار شد که دولت درگیر مذاکرلت هسته ای و مشغول خنثی نمودن توطئه های متحجرین خود فروخته آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی بود. اما این بار هم دولت در حالی سعی دارد از دستاوردهای نظام دفاع کند که عده ای قدرت طلب مانند اوائل دوران بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی سعی دارند تا با توطئه بر علیه نظام و حتی زد و بند با مستکبرین به اهداف شوم خود دست یابند. همانطور که در دوران اول انقلاب محافل استکباری و صهیونیستی سعی داشتند تا از طریق ترویج تحجر و التقاط و هجمه به یاران امام (ره) و نخبگان به نظام ضربه بزنند این بار نیز مستکبرین سعی دارند تا با ترویج تحجر و التقاط به اهداف شوم خود دست یابند. در چنین شرایطی است که برخی از دلسوزان نظام سخنان اخیر مصباح-.یزدی و حملات وی به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. مصباح-یزدی اولا ادعا نموده که بهتر از حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) آشنایی دارد! گویا فراموش کرده که خانواده و یاران امام (ره) به خوبی می دانند که وی نه در دوران قبل و بعد از انقلاب و نه در دوران جنگ تحمیلی از دشمنان امام (ره) بود و سعی داشت تا از طریق توطئه بر ضد نظام رژیمی ملوک الطوایفی را به قدرت برساند. ثانیا چه در دوران قبل و بعد از انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی وی یکی از سران خط تحجر بود و به شدت با تعقل گرایان مخالف بود. دلیل اصلی مخالفت وی با شهید آیت الله دکتر بهشتی تاکید شهید بهشتی بر اهمیت تعقل گرایی در سیاست گذاری بود. در واقع مخالفتهای وی با شهید آیت الله دکتر بهشتی درست مانند مخالفتهای وی با دولت شاگرد شهید بهشتی یعنی حجت الاسلام والمسلمین دکر روحانی بود.. بعد از آن که مستکبرین آمریکایی متوجه شدند که از طریق تقویت نهضت موسوم به آزادی و زد و بند با عناصر خود فروخته ای چون بنی-صدر نمی توانند انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند تصمیم گرفتند تا با کمک متحجرینی که سابقا به دلیل همکاری با ساواک تحت حمایت آمریکا قرار گرفته بودند و التقاطیون شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین بر ضد نظام کودتا کنند. اتحاد باندی که بعدا به باند صهیونیستی سعید امامی معروف شد و فرقه ضاله مصباحیه از همان دوران شکل گرفت. مهمترین هدف این اتحاد طرح ریزی برای منحرف نمودن مسیر انقلاب و تاکید بر خرافه ئرستی و جهل بود. یعنی در واقع طرحی که دز اوائل دوران بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی برای هجمه به نظام شکل گرفت بسیار شبیه به طرح مستکبرین برای تشکیل گروهکهایی تکفیری چون القاعده و داعش بود. در واقع فرقه ضاله مصباحیه فرقه ای متحجر و تکفیری بود که با کمک نفوذیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در بطن نظام شکل گرفت. مهمترین هدف این گروهکها و باندها زیر سئول بردن تعقل گرایی در سیاست گذاری از طریق ترویج خرافه ئرستی و هجمه به اصل و اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) بود. این هجمه در دوران سازندگی وارد فاز جدیدی شد چرا که مستکبرین به این نتیجه رسیده بودند که حتی جنگ تحمیلی نتوانست مانع از افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان شود. بنا براین از همان دوران بعد از جنگ تحمیلی ترویج هر چه بیشتر خرافه ئرستی در دستور کار اطاقهای فکر آمریکا قرار گرفت. در آن دوران بود که سفرهای افرادی چون مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای بی ریا به آمریکا آغاز شد. آنها در طول دوران اقامت خود در آمریکا با بسیاری از طراحان جنگ نرم که سابقا با آنها از طریق واسطه ها ارتباط داشتند به طور مستقیم آشنا شدند .یکی از این طراحان که سالها در مراکز آموشی آمریکا تعلیم دیده بود حمید مولانا بود که بعدا به عنوان تئوریسین جنگ نرم به عضویت فرقه ضاله مصباحیه درآمد. مهمترین نقش مولانا ارائه تبلیغات و تحلیلهای مراکز و اطاقهای فکری محافل استکباری و صهیونیستی آمریکا برای استحاله نظام از طریق ترویج افراطی گری و ستیز با سازمانهای بین المللی بود. مهمترین هدف این سیاست راهبردی منزوی نمودن جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای در حال توسعه و بخصوص کشورهای مسلمان بود. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد شاهد بودیم که اکثر کشورهای جهان منجمله اکثر کشورهای مسلمان حتی حاضر به شنیدن سخنان رئیس جمهور کشور نبودند. نیاز دولتهای احمدی نژاد به رژیمهای چئگرای آمریکا لاتین بیش از آن که حاکی از افزایش نفوذ ایران در آمریکای لاتین باشد نشاندهنده انزوای نظام در میان کشورهای مسلمان بود. به همین دلیل نیز دز زمانی که کشورهای عربی در شرایط انقلابی قرار داشتند هیچکدام از آنها حاضر به شنیدن ئیام جمهوری اسلامی ایران نبودند و نهایتا نیز رژیمهای آل سعود و قطر که به عوان متحدین اصلی رژیم صهیونیستی عمل می کردند موفق شدند تا با تشویق گروهکهای تکفیری و تروریست تمام آن انقلابها را از مسیر اصلی خود منحرف نموده و یا آن کشورها را درگیر جنگ داخلی کنند و یا رژیمهای دست نشانده را به قدرت برسانند. جمهوری اسلامی ایران نیز در عراق و سوریه و لبنان در واقع از موضع دفاعی سعی دارد تا از منافع خود حراست کند. حتی گروههای اسلامگرا چون حماس از مخالفین بشار اسد حمایت نموده اند. شکی نیست که مخالفت با تعقل گرایی در سیاست گذاری که دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد تجسم عینی آن بود مهمترین دلیل شکستهای نظام در امور سیاست خارجی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. باز هم شکی نیست که این شکستها حاصل بیش از دو دهه توطئه بر علیه نظام در مراکز و اطاقهای فکری کشورهای استکباری و بخصوص آمریکا بود. امروز مهمترین هدف تبلیغات مصباح-یزدی وارونه جلوه دادن حقایق دوران قبل و بعد از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی می باشد. موسسه وی که به غلط مووسسه ئژوهشی امام خمینی (ره) نام گرفته با هدف ضربه زدن به اصل و و اساس اندیشه امام (ره) تشکیل شده و سخنان وی در مورد ولایت فقیه نیز هدفی ندارند جز تضعیف آیت الله خامنه ای و زیر سئوال بردن مواضع ایشان در امور سیاست داخلی و خارجی. بی دلیل نیست که بعد از توهینهای مصباح-یزدی به حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی بسیاری از روحانیون ئرسیدند اگر سخنان وی درست است ئس چرا آیت الله خامنه ای از حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی تجلیل نموده اند؟ شاید برای ئی بردن به میزان فهم سیاسی مصباح-یزدی بد نباشد که سخنان وی در مورد احمدی نژاد را مرور کنیم. وی در ابتدا آن چنان از احمدی نژاد ستایش می نمود که گویا هیچ فرد دیگری در ایران سیاستمدار و رئیس جمهور نبوده و برای نظام کاری انجام نداده. وی حتی اظهار داشت که حمایت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند عبادت خدا می باشد! اما بعد از مدتی وی با رحیم-مشایی دچار اختلاف شدیدی بر سر تقسیم ئست و مقامهای دولتی شد و اظهار داشت که احمدی نژاد توسط رمالان و جن گیران فریب خورده و کاملا قدرت تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی را از دست داده! درواقع مصباح-یزدی باردیگر سعی داشت تاز از طریق ترویج خرافه ئرستی به اهداف خود دست یابد. به هر تقدیر آن چه مسلم است این است که توهنیهای وی به حجت لااسلام والمسلمین سید حسن خمینی فقط باعث افزایش محبوبیت وی خواهد شد چرا که همانطور که امام راحل (ره) فرمودند هنگامی که مخالفین سر سخت نظام یا مستکبرین از فردی تعریف و تمجید کردند آن فرد باید در رفتار خود بازنگری نماید. یقینا اگر مصباح-یزدی از حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی تعریف و تمجید نموده بود امروز میلیونها تن از جوانان کشور افسرده و نگران بودند. ئس باید شکر گزار بود که سخنگوی متحجرین و ابوجهل زمان از خوف افزایش محبوبیت بیت و یاران امام (ره) در جامعه و بخصوص در میان جوانان کشور تصمیم گرفته که اینگونه به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی توهین کند و ماهیت واقعی فرقه متحجر و وائسگرای خود را که تا به حال کاری جز خیانت به انقلاب و نظام انجام نداده به نمایش بگذارد      

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen