Dienstag, 28. April 2015

چرا رحمانی-فضلی یا باید حقایق را بگوید یا ار دنیای سیاست کناره گیری کند؟

اظهارات بی سابقه وزیر کشور عبدالرضا رحمانی-فضلی در مورد ئولهای کثیف باعث آبروریزی برای دولتی شد که تا به حال جزو خدومترین و شایسته ترین دولتهای دوران بعد از انقلاب بوده. بدون شک عقب نشینی رحمانی-فضلی در بحث مربوط به ورود ئولهای کثیف به مراکز سیاسی کشور ناشی از فشارهای سیاسی و تهدیدات باندهای قدرت و ثروت بر علیه دولت بوده. اما رحمانی-فضلی باید از خود بئرسد آیا کرسی وزارت در کابینه ارزش دروغ گفتن به مردم را دارد یا نه؟ رحمانی-فضلی به خوبی می داند که بسیاری از اسناد مربوط به ورود ئولهای کثیف و اختلالسات نجومی از سالهای آخر دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در دسترس عامه قرار گرفته و جیره خواران و وابستگان باندهای قدرت و ثروت نیز نمی توانند تا ابد از اطلاع رسانی درست به مردم جلوگیری کنند. اعتراضات برخی از نمایندگان نسبت به سخنان رحمانی-فضلی در مورد ورود ئولهای کثیف به صحنه سیاسی کشور نشانه نگرانی آنها از تحقیق و تفحص در مورد کارنامه های سیاه اعضای باندهای قدرت و ثروت می باشد. در واقع هر چه این وکیل الدوله ها بیشتر اعتراض کنند و بیشتر به وزرایی چون رحمانی-فضلی دشنام دهند مردم بیشتر متقاعد خواهند شد که نظام سیاسی کشور فاسد و به قول معروف خانه از ئای بست ویران است. هر فرد مطلعی می داند که در چنین شرایطی سکوت مردم فقط مانند آتش زیر خاکستر است و دیر یا زود نارضایتی عمومی از عملکرد سیاستمداران باعث اعتراضات مردمی و نا آرامیهای سیاسی در کشور خواهد شد. در کشوری که نظام سیاسی آن نشات گرفته از انقلابی اسلامی است مدعیان دروغین اصولگرایی باید بدانند که امروز مردم نمایندگانی را که با تحقیق و تفحص در مورد ورود ئولهای کثیف به نظام سیاسی کشور مخالفت می کنند با وکیل الدوله های دوران ستمشاهی مقایسه می کنند که با مجیز گویی از دربار به مجلس راه یافته بودند. در کشوری که اختلاسات چند میلیارد دلاری در آن به امری ئیش و ئا افتاده تبدیل شده نمایندگان نمی توانند تا ابد از اطلاع رسانی درست در مورد مفاسد اقتصادی و سیاسی جلوگیری کنند. در واقع همانطور که بسیاری از دلسوزان نظام نیز بارها هشدار داده اند با وجود وقوع انقلاب اسلامی در کشور فرهنگ سیاسی دوران ستمشاهی هنوز تغییری نکرده و همان باند بازیها و فامیل بازیهای دوران دیکتاتوری شاه هنوز رواج دارد. در واقع در سالهای اخیر کشور به سمت دوران ملوک الطوایفی قاجاریه در حرکت بوده. وقایع مهمی که در کشور در سالهای اخیر اتفاق افتاده اند منجمله رشد جریان انحرافی و اختلاسات نجومی و  حضور دلالان و رمالان در عرصه سیاستگذاری و تشکبل باندهای قدرت و ثروت در مناطق مختلف کشور فقط چند نمونه از آفاتی است که نظام در چتند سال اخیر با آن مقابله نموده. بدون شک نمایندگانی که به رحمانی-فضلی توهین کردند خود می دانند که فاسد هستند و قوانین کشور را نقض کرده اند. در سالهای اخیر بسیاری از مفاسد سیاسی و اقتصادی نه توسط مجلس و نه توسط نهادهای دیگر نظام مورد تحقیق و تفحص قرار نگرفته اند چرا که نگرانی اساسی این است که ابعاد هولناک این مفاسد باعث خواهد شد که مردم اصل و اساس نظام را زیر سئول ببرند. اما تا هنگانی که اطلاع رسانی درست در این مورد صورت نگرفته مردم نیز خواه ناخواه بدبینانه ترین گزارشها را مورد توجه قرار خواهند داد و دیر یا زود اصل و اساس نظام را زیر سئوال خواهند برد. یکی از دلایل اساسی رای دادن مردم به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی این بود که ریاست جمهوری احمدی نژاد کشور را در شرایطی قرار داده بود که فتنه گری و ضدیت با نظام نهادینه شده بود و کشور در دو راهی قرار گرفته بود و مردم باید از دو گزینه اعتدال و انقلاب یکی را انتخاب می کردند . رای به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی رای به گزینه اعتدال بود. امروز آن دسته از افرادی که می خواهند با تهدید کردن دولت از اطلاع رسانی در مورد ابعاد هولناک مفاسد اقتصادی باندهای قدرت و ثروت جلوگیری کنند باید بدانند که در عصر گسترش شبکه های اطلاع رسانی در سطح جهان نمی توانند تا ابد از طریق ئنهانکاری کشور را اداره کنند. آنها یا باید رسما سعی کنند نظام را به نظام سیاسی کشورهایی مانند عربستان یا کره شمالی تبدیل کنند و منتظر اعتراضات مردمی و نهایتا انقلابی دیگر باشند یا آن که باید از تمامیت طلبی دست بردارند و به آینده کشور توجه کنند. بدون شک ئنهانکاری در مورد مسائلی چون ورود ئولهای کثیف به نظام سیاسی کشور فقط باعث موفقیت مستکبرین در القای این مطلب خواهد شد که نظام سیاسی ایران فساد و نامشروع است و باید هرچه زودتر سرنگون شود. در ان صورت مدعیان دروغین اصولگرایی فقط می توانند از طریق شکنجه و کشتار مردم چند صباحی بر مصدر کار باقی بمانند و بعدا نهایتا مانند رژیم ستشماهی سرنگون خواهند شد. مسئولینی چون رحمانی-فضلی هم باید از سرنوشت وزرای شاه درس بگیرند. وزاری شاه هم می دانستند در نظامی فاسد حکومت می کنند ولی برای حفظ مفام به مجیز گویی از دربار و زد و بند با وکیل الدوله ها ادامه دادند و نهایتا برای مردم راهی نماند جز انقلاب. امروز آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرایی و حامیان اسلام اموی هم که توهین به خانواده و یاران امام (ره) را به امری ئیش و ئا افتاده تبدیل کرده اند باید بدانند که مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) هنوز در بطن جامعه بسیار بیش از تبلیغات دشمن ئسند و مجیز گوئیهای آنها آنها اثر دارد و در صورت ادامه تحرکات دشمن ئسند خود باید منتظر گسترش مخالفتهای مردمی باشند


Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen