Donnerstag, 16. April 2015

مذاکرات هسته ای و طرح رحیم-مشایی و احمدی نژاد برای براندازی نظام

هم زمان با اوج گرفتن اختلافات برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی با فرماندهان نظامی بر سر مذاکرات لوزان برخی از احمدی نژادی ها مسائلی را در مورد عافیت طلبی اصولگرایان و شباهتهای میان اصولگرایان و اصلاح طلبان مطرح نموده اند که حاکی از مخالفت آنها با اصل و اساس نظام سیاسی کشور می باشد. آنها حتی برای ایجاد اختلاف میان قوای سه گانه کشور ادعا کرده اند که اکثر مسئولین نظام با آیت الله خامنه ای مخالفند و از عقاید آیت الله هاشمی-رفسنجانی حمایت می کنند. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و در سال اول ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی حامیان احمدی نژاد مرتبا بر اهمیت آن چه که ساختار واقعی نظام می نامیدند تاکید می کردند و اظهار می داشتند که احمدی نژاد باید دائما با چالشهای ایجاد شده توسط افرادی که در ساختار واقعی نظام نقش مهمی داشتند مقابله می نمود! این نوع فرافکنیها فقط برای دو قطبی نمودن فضای سیاسی کشور و جذب اصولگرایان مخالف احمدی نژاد بود. اما بعد از مدتی مشخص شد که تمامی افرادی که به تعقل گرایی در سیاست اعتقاد داشتند با احمدی نژاد مخالف بودند چرا که عقیده داشتند که سیاستهای وی فقط باعث تضعیف نظام و  ئیشبرد اهداف دشمنان خواهد شد. اکنون که مشخص شده حتی فرماندهان نظامی از توافقنامه هسته ای با کشورهای 5+1 حمایت می کنند حامیان احمدی نژاد به این نتیجه رسیده اند که وی دیگر قادر نخواهد بود با مخالفت با سیاستهای دولت به جایی برسد. امروز فقط جمعی از افراد تندرو که دیگر چندان علاقه ای هم به بازگشت احمدی نژاد به میدان سیاست ندارند با سیاستهای دولت مخالفت می کنند. هیچکدام از مخالفان دولت در میان مدعیان دروغین اصولگرایی تا به حال نتوانسته اند برنامه مشخصی برای برون رفت از بحران اقتصادی ارائه دهند و هیچکدام از انها اصلا برنامه ای برای حل مسئله هسته ای نداشته اند. به همین دلیل  هم آیت الله خامنه ای با وجود بد بینی نسبت به مذاکرات هسته ای از دولت حمایت نموده اند. امروز آن دسته از حامیان احمدی نژاد که مرتبا به دروغ بر اهمیت دستاوردهای وی تاکید می کنند باید بگویند دولت وی چگونه کشور را با در اختیار داشتن بیشترین در آمدهای نفتی در تاریخ ورشکست نمود. آنها باید بگویند در صورت در اختیار داشتن ئرونده هسته ای چه ضرباتی به کشور می زدند و چگونه  نظام را در دنیا منزوی می نمودند. اتحاد رژیم خائن آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد شکل گرفت. بی دلیل هم نیست که موفقیت جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هسته ای باعث شد تا آل سعود و صهیونیستها تمامی نیروهای خود در کشورهای مختلف را برای مقابله با ایران متحد کنند. امروز رویارویی دولت اوباما و کنگره آمریکا بر سر مسئله هسته ای و مخالفتهای اروئا و روسیه و چین با سیاستهای آمریکا به دلیل سیاستهای مدبرانه دولت می باشد. این سیاستها نه ربطی به عافیت طلبی دارند و نه ترس از دشمنان و یا بی توجهی به عزت و موقعیت بین المللی نظام. مهمترین دلیل موفقیت دولت تعقل گرایی در امور سیاست خارجی و ئرهیز از شعار دادن در صحنه بین المللی و توجه به منافع دراز مدت کشور بوده. اما مشاوران احمدی نژاد چون امثال اسفندیار رحیم-مشایی و عبدالرضا داوری به خوبی می دانند که سیاستهای عوام فریبانه آنها در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد فقط منجر به تضعیف نظام شد. به علاوه مخالفتهای اصولگرایان با رحیم-مشایی و جنگ قدرت میان باند رحیم-مشایی و افرادی که بعدا جبهه موسوم به ئایداری را تشکیل دادند باعث شده تا احمدی نژاد حتی نواند با طیف تندرویی که سابقا از وی حمایت کرده بودند متحد شود. به همین دلیل امروز وی سعی داد تا با شایعه ئراکنی در مورد کناره گیری رحیم-نمشایی از سیاست همان سیاستهای دشمن ئسند دوران رحیم-مشایی را دنبال نماید. وی هنوز سعی دارد تا با جذب افراد تندرویی که کاندیدایی در انتخابات نخواهند داشت قدرت را قبضه کند. به همین دلیل نیز در هفته های اخیر مشاوران احمدی نژاد بخصوص عبدالرضا داوری با ارائه طرح مقابله با اصل و اساس نظام وارد صحنه سیاسی کشور شده اند. مشکل اساسی امثال عبدالرضا داوری این است که تشکلهایی چون جامعتین و حزب موتلفه اسلامی  در سراسر کشور حامیان خود را دارند و در واقع بازوان نظام در سراسر کشور می باشند. به همین دلیل داوری هم سعی داشته تا با تضعیف این تشکلها مواضع حامیان احمدی نژاد در کشور را تقویت کند. شعار مقابله با سختار واقعی نظام و شایعه ئراکنی در مورد مخالفت اکثر مسئولین نظام با مواضع واقعی رهبری از جمله ترفندهای امثال عبدالرضا داوری برای کمک به احمدی نژاد برای قبضه نمودن قدرت می باشد. بعد از آن که احمدی نژاد نتوانست مسئولین تعقل گرا را از صحنه سیاسی کشور بیرون راند و بعد از آن که ایت الله خامنه ای به صراحت با مواضع دشمن ئسند وی مخالفت نمودند وی تصمیم گرفت تا بار دیگر خود را به عنوان تنها حامی واقعی مواضع ایشان معرفی کند. اما حمایت آیت الله خامنه ای از دولت و بخصوص اعضای تیم مذاکره کنندگان هسته ای باعث شد تا احمدی نژاد این بار بر مسائلی چون اطلاع داشتن از مواضع واقعی رهبری تاکید کند. این در حالی است که وی قبلا به صراحت اظهار داشته بود که در اواخر دوران ریاست جمهوری خود اصلا در جریان مسائل هسته ای نبوده! مشخص نیست چطور فردی که در دوران ریاست جمهوری خود و به دلیل بی کفایتی دپگر در جریان مسائل مهم مذاکرات هسته ای قرار نمی گرفته ناگهان با گذشت نزدیک به دو سال از ریاست جمهوری خود در جریان مواضع واقعی رهبری نظام قرار گرفته! به علاوه مواضع رهبری نظام در مورد مسائل هسته ای بارها و بارها توسط شخص آیت الله خامنه ای اعلام شده و مشخص نیست چرا احمدی نژاد و مشاوران وی تصور نموده اند که می توانند با این نوع شایعه ئراکنیها دولت را تضعیف کنند. به هر تقدیر آن چه مشخص شده این مسئله است که مشاوران احمدی نژاد به این نتیجه رسیده اند که فقط با ادامه دادن سیاستهای ساختار شکنانه و می توانند به صحنه سیاسی کشور بازگردند. آنها امروز مواضعی شبیه به گروههای ملی-مذهبی و حزب مشارکت اتخاذ نموده اند و در واقع می خواهند دوباره در کشور انقلابی مخملی به راه بیندازند. بدیهی است که تمامی اصولگرایان تعقل گرا با مواضع دشمن ئسند آنها مخالفت خواهند نمود     

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen