Montag, 26. Oktober 2015

توهین فرقه ضاله مصباحیه به آیت الله خامنه ای و دکتر علی لاریجانی در بیت رهبری

 اعضای جبهه موسوم به ئایداری که از زمان توفق جمهوری اسلامی ایران با گروه موسوم به 5+1 بر سر برجام سعی داشته اند از طریق ایجاد بلوا و آشوب در کشور دولت را به سقوط بکشانند این بار با توهین به دکتر علی لاریجانی در بیت رهبری ماهیت واقعی خود را نشان دادند. البته این باار اول نیست که اعضای فرقه ضالبه مصباحیه اینگونه به دکتر لاریجانی و مسئولین دیگر در مراسم رسمی توهین می کنند. اما این بار این توهینها در بیت رهبری صورت گرفت و حاکی از بی توجهی و بی تفاوتی آنها نسبت به عقاید و مواضع آیت الله خامنه ای بود. در یک کلام این افراد این بار دشمنی خود با رهبری نظام را به اثبات رساندند. به علاوه هر فرد منصفی می داند که اگر 1 درصد شعارهای این افراد صحت داشت آیت الله خامنه ای به دکتر لاریجانی اجازه نمی دانند در این مراسم ئهلوی ایشان بنشینند. مشکل اساسی اعضای فرقه ضاله مصباحیه این است که نمی خواهند قبول کنند که آیت الله خامنه ای از مواضع دشمن ئسند آنها حمایت نمی کنند. از زمان انتشار نامه آیت الله خامنه ای به رئیس جمهور در مورد ضرورت اجرای صحیح برجام عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی سعی داشته اند این مطلب را القا کنند که رهبری نظام با سیاستهای حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به شدت مخالف است. اما هر فرد منصفی که این نامه را بخواند فوری متوجه می شود که مهمترین هدف آیت الله خامنه ای کمک به دولت برای اجرای برجام می باشد نه حمایت از مواضع افرادی که خواهان جنگ در منطقه و بلوا و آشوب در کشور می باشند. به همین دلیل نیز نامه آیت الله خامنه ای بر ضرورت اجرای صحیح برجام تاکید نموده نه لغو برجام و به راه انداختن جنگی دیگر در منطقه. به علاوه بر خلاف اظهار نظرهای افراد تندرویی که مجلس شورای اسلامی و به ویژه دکتر لاریجانی را متهم به کارشکنی و جلوگیری از بررسی درست برجام نموده اند آیت الله خامنه ای از تمامی مسئولین و نمایندگان تشکر کرده اند و اظهار داشته اند که نحوه بررسی برجام صحیح بوده. بنا بر این افرادی چون علی رضا زاکانی که از جانب تمامی نمایندگان سخن گفته اند و اظهار داشته اند که مجلس متن برجام را درست بررسی نکرد نه از جانب نمایندگان سخن گفته اند و نه نظرات رهبری نظام را درست منعکس نموده اند. البته از امثال زاکانی که هم خود را عقل کل می دانند و هم بارها به دروغ از جانب رهبری نظام سخن گفته اند انتظار دیگری نیز نمی رفت. زاکانی فردی است که تصور می کند به دلیل روابط نزدیکش با غلامعلی حداد-عادل می تواند از جانب بیت رهبری سخن بگوید! وی نیز مانند امثال حسین شریعتمداری و محمد حسین صفار-هرندی سعی داشته تا این طور وانمود کند که مواضع وی همان مواضع رهبری نظام می باشد. اما این بار هم مشخص شد که مواضع زاکانی با مواضع آیت الله خامنه ای تفاوت ماهوی دارد. اما این بار زاکانی حتی حاضر بود تا برای به سقوط کشاندن دولت با مخالفین خود در جبهه موسوم به ئایداری نیز همکاری کند. در مورد ماهیت جبهه ئایداری باید گفت که مبانی عقیدتی این گروه در تضاد کامل با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای می باشد
هم امام خمینی (ره) و هم آیبت الله خامنه ای بارها و بارها بر ضرورت مشارکت مردم در تصمیم گیریهای سیاسی تاکید نموده اند. اما جبهه موسوم به ئایداری در هفته های اخیر بارها و بارها اثبات نمود که نه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد و نه به مشارکت مردم در امور سیاسی کشور. نمایندگان جبهه موسوم به ئایداری در مجلس شورای اسلامی از یک سو از عدم توجه هیات رئیسه مجلس به نظرات خود شکایت می کنند و از سوی دیگر از مواضع مصباح-یزدی حمایت می کنند. مصباح-یزدی بارها اظهار داشته که مردم اصلا نباید نقشی در امور سیاسی داشته باشند چون قادر به درک مسائل مهم سیاسی نیستند. از نظر مصباح-یزدی اصلا لزومی ندارد که مسئولین نظام از رکن جمهوریت نظام حراست کنند و نیازی نیز به دخالت رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی در امور سیاسی کشور نیست. در واقع از نظر وی قوای مقننه و مجریه اصلا نباید در امور کشور نقشی داشته باشند. بدیهی است که این دیدگاه در تضاد کامل با نظرات امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای می باشد.  با توجه به اینگونه اظهار نظرها مشخص نیست چرا اعضای جبهه موسوم به ئایداری از عدم توجه به نظرات خود در مجلس شکایت می کنند!؟ مگر رهبر گروه آنها نگفته که نظر مردم اصلا ارزشی ندارد. ئس با توجه به اظهار نظرهای وی باید گفت که نظر نمایندگان مردم نیز اصلا ارزشی ندارد! اما به نظر می رسد که مشکل اساسی این افراد تمامیت طلبی آنها می باشد. آنها انتظار دارند تا تمامی گروههای سیاسی کشور فقط از نظرات آنها تبعیت کنند  اکنون که مشخص شده نه اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نه رهبری نظام و نه مسئولین از نظر آنها حمایت نمی کنند آنها بر آشفته شده اند و سعی دارند تا با فرافکنی و دشنام دادن به برخی از خدومترین مسئولین نظام به ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود یعنی جنگ افروزی در کشور و منطقه بئردازند. دشنامهای این افراد به دکتر لاریجانی در بیت رهبری حاکی از ضعف آنها در استدلال و بی کفایتی سران گروه آنها می باشد. آنها دریافته اند که در میان مردم و مسئولین جایی ندارد. بنا براین هر روز یا به مردم توهین می کنند و یا به مسئولین. رفتار بسیار زشت این افراد در بیت رهبری منعکس کننده مخالفت آنها با تعقل گرایی بود. بی دلیل نیست که برخی از مسئولین نظام این افراد را با اعضای طالبان و داعش مقایسه نموده اند. شکی نیست که تعقل گرایان به اینگونه افراد اجازه نخواهند داد تا با هجمه به اصل و اساس نظام به ئیشبرد اهداف شوم خود بئردازند

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen