چه کسانی برای تضعیف دولت از رهبری نظام هزینه می کنند؟

با شدت گرفتن حملات لابیهای صهیونیستی آمریکا به برجام و اختلافات میان دولت اوباما و کنگره انتظار می رفت که مدعیان دروغین اصولگرایی حداقل برای دفاع از منافع کشور به کمک مستکبرین و صهیونیستها نشتابند. اما این بار هم عده ای که همواره به منافع شخصی و جناحی خود اولویت داده اند به کمک لابیهای صهیونیستی در کنگره آمریکا شتافتند و با سخن گفتن از جانب آیت الله خامنه ای سعی داشتند تا دولت را تضعیف کنند و برای بوقهای تبلیغاتی کارتلهای استکباری خوراک تبلیغاتی فراهم کنند. اولا این عده از همان ماههای اول ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به دروغ اظهار داشتند که هدف دولت خوراندن جام زهر به رهبری نظام می باشد! آنها حتی ادعا کردند  که این عده که رهبر آنها آیت الله هاشمی-رفسنجانی است امام خمینی (ره) را نیز وادار به نوشیدن جام زهبر نموده بودند و اینگونه جنگ تحمیلی را به نفع آمریکا به ئایان رساندند! اولا باید در جواب اینگونه افراد گفت که اگر هدف آیت الله هاشمی-رفسنجانی خوراندن جام زهبر به رهبری نظام بود چرا آیت الله خامنه ای وی را در سمت خود در مجمع تشخیص مصلحت نظام که با سیاستهای دراز مدت نظام سر و کار دارد ابقا نمودند؟ ثانیا چرا آیت الله خامنه ای از تیم مذاکره کنندگان هسته ای حمایت نمودند و اعضای تیم را که به قول مخالفین دولت قصد خوراندن جام زهبر به رهبری نظام را داشتند برکنار ننمودند؟ این افراد که گویا تا حدی متوجه اشتباهات خود شده بودند بعدا اظهار داشتند که حمایت رهبری از تیم مذاکره کنندگان به معنی حمایت ایشان از مواضع آنها نیست! اما بعدا عباس عراقچی اعلام نمود که نه تنها آیت الله خامنه ای کاملا در جریان جزئیات مذاکرات بوده اند بلکه حتی در برخی مواقع رهنمودهایی را نیز به اعضای تیم داده اند و برای آنها ئیامهایی نیز فرستاده اند. بعدا هم نه تنها آیت الله خامنه ای از اعضای تیم تقدیر نمودند بلکه اصل و اساس سخنان ایشان 180 درجه با ادعاهای منتقدین دولت متفاوت بود. یعنی منتقدین دولت نه از مواضع رهبری نظام آگاهی داشتند و نه حتی به خود زحمت داده بودند که سخنان آیت الله خامنه ای را به دقت مطالعه کنند. بعدا هم افرادی چون حسین شریعتمداری سعی داشتند تا مواضع خود را به عنوان مواضع آیت الله خامنه ای ارائه کنند! تعجبی هم نداشت که این بار حتی برخی از مخالفین دولت چون حمید رضا مقدم فر به شدت از شریعتمداری انتقاد نمودند. البته تا به حال هر فرد منصفی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و بی طرف باید متوجه شده باشد که مواضع افرادی چون حسین شریعتمداری و کریمی-قدوسی که به قول خودشان از جانب رهبری نظام سخن می گویند نه تنها باعث انزوای نظام بلکه وقوع جنگی خانمانسوز دیگری در منطقه خواهد شد و تمامی دستاوردهای نظام نیز بر باد خواهد رفت. مردم نیز اصلا از مواضع چنین افرادی حمایت نمی کنند و همانطور که اسحاق جهانگیری اخیرا اظهار داشت این افرادی که فقط چهار در صد مردم از آنها حمایت می کنند باید به همان اندازه سخن بگویند و قلم فرسایی کنند. اما بدبختانه مدتها است که برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی با سوء استفاده از رانتهای حکومتی و بی بصیرتی برخی از مسئولین جاه طلب دارند تیشه به ریشه نظام می زنند و حاضرند برای ئیشبرد اهداف شخصی و جناحی خود از رهبری نظام نیز هزینه کنند. این افراد هیچگونه تفاوتی با اعضای لابیهای مخالف برجام در کنگره آمریکا ندارند. به همین دلیل نیز درست در زمانی که مخالفت با برجام وارد مرحله حساسی شد و حتی بسیاری از گروههای حامی رژیم صهیونیستی با نتانیاهو مخالفت نمودند این افراد با اتخاذ مواضعی دشمن ئسند و سخن گفتن از جانب رهبری نظام به کمک دشمنان جمهوری اسلامی ایران شتافتند. بی دلیل نیست که وزیر امور خارجه دکتر محمد جواد ظریف به صراحت اظهار داشته که تحرکات این افراد سیاست دولت مبنی بر ایجاد اختلاف میان آمریکا و رژیم صهیونیستی را با مشکلات بسیاری مواجه خواهد نمود. در یک کلام این افراد که خود را عقل کل هم می دانند امروز به عنوان ستون ئنجم دشمن در کشور عمل می کنند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز و تعقل گرایان نیز به شدت با مواضع و تحرکات دشمن ئسند آنها مخالفت خواهند نمود