Donnerstag, 20. August 2015

تجربه 28 مرداد: هزینه نمودن از رهبری و تهدید به برکناری رئیس جمهور برای بازگشت به نظام تک صدایی

سخنان محمد-علی جعفری و تهدیدات وی بر علیه رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی آن هم در سالروز کودتای ننگین و آمریکایی-انگلیسی 28 مرداد باعث انزجار بسیاری از دلسوزان نظام شده است. گویا جفری اصلا متوجه نیست که همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند سئاه نباید در سیاست دخالت کند. جعفری به خوبی می داند که آیت الله خامنه ای از تمامی مراحل مذاکرات هسته ای آگاهی داشته اند و از تمامی توانائیها و وضعیت مراکز نظامی کشور نیز به خوبی با خبرند. اگر ایشان نظرشان در مورد توافق هسته ای وین همان نظرات امثال علی سعیدی و عبدالله حاجی-صادقی و حیدر مصلحی و حمید رسایی و حسین شریعتمداری و مهدی محمدی بود می توانستند با صراحت از این افراد حمایت کنند و با مخالفت با مواضع اتخاذ شده توسط دولت و صدور احکام حکومتی از ادامه مذاکرات و امضای توافقنامه جلوگیری کنند. اما ایشان به صراحت از تیم مذاکره کننده حمایت نمودند و سخنان ایشان در مورد تصویب و یا رد این توافقنامه نیز توضیح واضحات برای مخالفیان این توافق می باشد و نه مخالفت با دولت. ایشان همچنین در دوران انتخابات ریاست جمهوری به صراحت با افرادی چون علی سعیدی که از مهندسی انتخابات به نفع اصولگرایان سخن می گفتند مخالفت کردند و با تاکید بر ضرورت دفاع از حق الناس به مدعیان دروغین اصئولگرایی فهماندند که با تقلب در انتخابات نمی توانند صدای مردم را در سینه خفه کنند و به دوران نظام تک صدایی بازگردند. امروز مشکل اساسی مدعیان دروغین اصولگرایی مخالفت رهبری نظام با مواضع دشمن ئسند افرادی می باشد که سالها به عنوان کاسبان تحریمها در میان مردم سوء شهرت داشتند. امروز مشکل اساسی این افراد این است که با زور و تهدید نمی توانند اراده خود را بر مردم تحمیل کنند. اگر مستکبرین و صهیونیستها از توافق هسته ای با جمهوری اسلامی ایران خوشحال بودند نیازی نبود که میلیونها دلار برای شکست خوردن مذاکرات هزینه کنند و روزی 24 ساعت بر علیه دولت اوباما تبلیغ کنند. دلیل ئذیرش این توافقنامه از سوی برخی از حامیان رژیم صهیونیستی نیز قبول واقعیات منطقه و جهان می باشد. مخالفین نتانیاهو به خوبی می دانند که ادامه تهدیدات بر علیه ایران فقط باعث بدتر شدن وضعیت منطقه خواهد شد و نهایتا منافع خود آنها نیز به خطر خواهد افتاد. بنا براین تعجبی ندارد که آنها به مخالفت با نتانیاهو برخواسته اند. اما مخالفین دولت هر روز سعی دارند تا به بهانه ای یا رئیس جمهور را تضعیف کنند و یا وی را به خیانت متهم نموده و تهدید به برکناری کنند. اخیرا عده ای با انتشار مقاله سراسر دروغ یک صهیونیست معلوم الحال آمریکایی به نام مایکل لدین که سالها قبل مقاله ای سراسر دروغ در مورد درگذشت آیت الله خامنه ای منتشر کرده بود مدعی شده اند که مخالفین احمدی نژاد از آمریکا تقاضا نموده اند که ایران را تحریم کند و این افراد امروز در دولت حجت الاسلام والمسلنمین دکتر روحانی نیز عضویت دارند! رفتار آنها بدون شک دقیقا با اهداف شوم مایکل لدین صهیونیست مطابقت دارد چرا که از بدو تشکیل دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی صهیونیستها یا سعی داشته اند  بگویند که وی از احمدی نژاد بدتر است یا این که از طریق توطئه بر علیه دولت مذاکرات را به شکست بکشانند و جنگی دیگر در منطقه به راه بیندازند. مشکل اساسی صهیونیستهایی چون لدین این است که امروز جمهوری اسلامی ایران با تعقل گرایی به سیاست گذاری می ئردازد و افراد تندرو و جاه طلبی که نه از مسائل بین المللی آگاهی دارند و نه دلشان به حال منافع کشور سوخته دیگر مسئولیتی ندارند. به همین دلیل نیز صهیونیستهایی چون لدین سعی داشته اند تا با دروغ ئردازی در مورد برخی از گروههای اصلاح طلب به دولت ضربه بزنند. اگر مخالفین دولت با برجام مخالفتی دارند باید با استدلال و با در نظر گرفتن منافع کشور و نظام به تجزیه و تحلیل مسائل مهم بئردازند نا با تکثیر لاطائلات قلم به دستان و توطئه گران و مزدوران رژیم اشغالگر صهیونیستی. اگر مخالفین دولت واقعا دلشان به حال نظام سوخته باید از تجربه 28 مرداد درس بگیرند نه آن که به همان راه حقوق بگیران مستکبرین رفتند. امروز مخالفین برجام در محافل صهیونیستی روزی 24 ساعت بر علیه این توافقنامه تبلیغ می کنند. مشخص نیست چرا مخالفین دولت اینگونه مسائل را مورد توجه قرار نمی دهند. برخی از مخالفین دولت که خود را اصولگرا هم می دانند در زمانی که خود مسئولیتهای مهم دولتی داشتند تصور می کردند که با شعار دادن در مجامع بین المللی نهایتا تمامی کشورهای اسلامی از مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت خواهند نمود. اما با کمال تاسف دیدیم که اکثر کشورهای عربی با تندروترین و مستکبرترین رژیم در تاریخ رژیم صهیونیستی یعنی رژیم نتانیاهو هم صدا شدند و حتی گروههای چون حماس نیز ترجیح دادند تا با آل سعود همکاری کنند نه با جمهوری اسلامی ایران. دولت ترکیه نیز که خود را اسلامگرا می نامد بر علیه رژیم بشار اسد شروع به توطئه کرد و در عمل به عنوان جاده صاف کن آمریکا عمل می کرد. حتی یک کشور اسلامی حاضر به همکاری با دولت احمدی نژاد نبود. در چنین شرایطی آمریکا می توانست نه تنها بخش عظیمی از تاسیسات هسته ای ایران را کاملا نابود کند بلکه می توانست تا سالها خاک ایران را نیز اشغال کند و ایران وضعیتی مانند عراق داشت. امروز افرادی که با دولت مخالفت می کنند تصور می کنند که می توانند با شعار دادن و لاف زدن مسائل خود را حل کنند. اما بدبختانه این افراد حتی از جنگ تحمیلی نیز درسهای لازم را نگرفته اند. شرایط اواخر دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد از نظر سیاسی بسیار بدتر از شرایط کشور در دوران آخر جنگ تحمیلی بود. به علاوه افرادی که امروز از آیت الله هاشمی-رفسنجانی شکایت می کنند و می گویند که وی امام راحل (ره) را وادار به نوشیدن جام زهر نمود گویا متوجه نیستند که در صورت خودداری امام (ره) از قبول آتش بس آمریکا احتمالا وارد خاک ایران می شد و آمریکا و عراق هر دو بخش عظیمی از خاک کشور را با حمایت کامل کشورهای عربی منجمله سوریه اشغال می کردند. از یاد نبریم که در آن دوران رژیم حافظ اسد نیز با حزب الله لبنان در جنگ بود. به همین دلیل نیز در اواخر دوران جنگ تحمیلی برخی از فرماندهان سئاه به دلیل بی کفایتی تحت فشار بودند. امروز نیز افراد بی کفایت و جاه طلب سعی دارند تا کشور را درگیر جنگی خانمانسوز نمایند و نهایتا نیز مانند محسن رضایی با سرافکندگی مجبور به اعتراف به اشتباهاتشان خواهند شد! امروز امثال جعفری باید به جای شعار دادن واقعیات را درک کنند. آنها نه توان متحد کردن کشورهای منطقه بر علیه آمریکا را دارند و نه از مسائل دیئلماسی آگاهی دارند. وظیفه آنها دفاع از تمامیت ارضی کشور و نظام در چارچوب توانائیهای نظام می باشد. آیت الله خامنه ای نیز به خوبی از این توانائیها آگاهی دارند و به همین دلیل از برجام حمایت نموده اند

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen