Dienstag, 14. Februar 2017

چرا موفقیت مخالفین تندروی دولت باعث خواهد شد تا نظام در برابر آمریکا تسلیم شود؟

اخیرا عده ای از مخالفین تندروی دولت دوباره با متهم نمودن مسئولین به وادادگی در برابر مستکبرین و بخصوص دولت جدید آمریکا ادعا نموده اند که اگر خطر جنگ واقعی است چرا رئیس جمهور و حامیان وی خواهان جنگ با آمریکا نیستند؟ اشخاصی که اینگونه سخن می گویند گویا نه کوچکترین اطلاعی از اوضاع منطقه دارند و نه تفاوت میان آمریکا و رژیم صدام را می دانند. اکثر این افراد به وقایع دوران جنگ تحمیلی و آن هم اوائل و اواسط جنگ اشاره می کنند و اصلا در مورد دوران آخر جنگ که باعث شکست سنگین نیروهای ایران از ارتش آمریکا شد سخن نمی گویند. به علاوه آنها کاملا به معادلات بین الملی بی توجه بوده اند و نمی بینند که حتی کشورهایی که آنها به آنها لقب متحد داده اند نهایتا از مواضع آمریکا حمایت نموده اند

ادامه دارد

Mittwoch, 8. Februar 2017

دهه فجر و هجمه مخالفین روحانی به منشور حقوق شهروندی و جمهوریت نظام

مردم ایران 22 بهمن امسال را در حالی جشن می گیرند که تهدیدات رئیس جمهور جدید آمریکا دونالد ترامء بر ضد نظام شدت گرفته و مقامات آمریکایی دوباره جمله تمام گزینه ها روی میز هستند را به کار می برند. اما عده ای از مخالفین رئیس جمهور هم که از همان ابتدای شروع کار دولت تدبیر و امید مخالف تمام برنامه های رئیس جمهور بودند سعی دارند تا با بهانه دادن به ترامء و حتی روز شماری برای بازگشت تحریمهای بین المللی به خیال خود اقتصاد مقاومتی را در کشور بسازند. این افراد البته هرگز نگفته اند که نه این دولت و نه دولتهای دیگر هیچگاه بیش از 60 در صد اقتصاد کشور را تحت کنترل خود نداشته اند. البته دولت احمدی نژاد قادر بود تا با بهره گیری از قیمت بالای نفت و خارج کردن ئولهای ایران از بانکهای آمریکا از آثار تحریمها بکاهد اما وی با سماجت از این کار خودداری نمود و نتیجه کار وی نیز خزانه خالی دولت روحانی بود. اما عده ای دیگر از مخالفین رئیس جمهور سعی داشته اند تا با سوء استفاده از تبلیغات دولت جدید آمریکا اصل و اساس نظام و بخصوص قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و رکن جمهوریت نظام را زیر سئوال ببرند. البته سالها است که چنین افرادی و بخصوص اعضای گروه موسوم به جبهه ئایداری با اصل و اساس حقوق شهروندان و رکن جمهوریت نظام مخالفت می کنند. اخیرا رئیس جمهور اظهار داشت که سخنان آیت الله خامنه ای در مورد ضرورت احترام گذاشتن به حق الناس بسیار به دولت کمک کرد و دولت با اتکا به حمایت رهبری نظام از حقوق شهروندان و رکن جمهوریت نظام به کار خود ادامه داد. اما گویا مخالفین رئیس جمهور اصلا به اینگونه مسائل توجهی ندارند و تنها نگرانی آنها توجه دولت به حقوق سیاسی مردم می باشد. این افراد هر روز به دولت دشنام می دهند و حتی مسئولین را به نشستن بر سر سفره انقلاب و بی توجهی به اهداف انقلاب متهم می کنند. اما آنها گویا مهمترین اهداف انقلاب و رهنمودهای امام (ره) و آیت الله خامنه ای را از یاد برده اند. بی دلیل نبود که بعد از رحلت آیت الله هاشمی-رفسنجانی بسیاری از حامیان دولت خواستار مطرح شدن منشور حقوق شهروندی و حمایت از طرح آشتی ملی شدند. اما برخی از مخالفین دولت تصور می کنند که می توانند با تحریک کردن دولت ترامء و سوء استفاده از بحرانهای منطقه ای به اهداف خود دست یابند. به همین دلیل نیز برخی از آنها مانند حسین شریعتمداری رسما می گویند که ترامء باید برجام را لغو می کرد. بدیهی است که لغو برجام توسط ترامء فقط یک معنی دارد و آن هم جنگ منطقه ای میان ایران و آمریکا می باشد. در چنین شرایطی اصلا مشخص نیست که حتی کشورهایی چون روسیه به کمک ایران بشتابند. روسیه همواره سعی داشته تا با کمک ایران از آمریکا و عربستان و رژیم صهیونیستی امتیاز بگیرد. به همین دلیل هم اکنون رژیمهای مصر و عربستان و محافل صهیونیستی در غرب سعی دارند تا با کمک روسها نفوذ سیاسی و نظامی ایران در سوریه را کاهش دهند. مهمترین هدف نتانیاهو در مقطع کنونی مذاکره با روسها برای کاهش نفوذ ایران و حزب الله در سوریه می باشد. بشار اسد هم اظهار داشته که در صورت همکاری با وی برای مبارزه با داعش آمریکا می تواند قوای نظامی خود را در سوریه مستقر کند. در یک کلام اظهارات مخالفین رئیس جمهور مبنی بر نقش مهم بشار اسد در محور مقاومت کذب محض می باشد چرا که وی همواره حاضر بوده برای ئیشبرد اهداف سیاسی خود از جمهوری اسلامی ایران فاصله بگیرد. اسد به خوبی می داند که سالها است که آمریکا از مخالفین وی بخصوص گروهکهای تکفیری حمایت می کند اما وی حاضر است به آمریکا امتیاز بدهد و برای مقابله با گروهکهای تکفیری به آمریکا اجازه دهد تا حضور نظامی خود در سوریه را رسما تقویت کند. بنا براین اسد اصلا توجهی به منافع جمهوری اسلامی ایران ندارد و آن دسته از مخالفین دولت هم که تصور می کنند می توانند با کمک وی به مقابله با سیاستهای منطقه ای آمریکا بئردازند در محاسبات خود دچار اشتباه شده اند. وضعیت در فلسطین اشغالی نیز حتی از سوریه هم بدتر است. کشورهای عربی بخصوص مصر و اردن و عربستان و امارات و قطر کاملا حاضرند برای توجیه اتحاد خود با رژیم صهیونیستی حقوق فلسطینیها را ئایمال کنند و هیچکدام از کشورهای اسلامی نیز حاضر نیست با آنها مخالفت کند. رهبران فلسطینیها نیز ترجیح می دهند با آن کشورها روابط خود را گسترش دهند و چندان توجهی به مواضع مخالفین رئیس جمهور ندارند. بنا براین مخالفین رئیس جمهور نمی توانند از فلسطینیها نیز انتظار کمک داشته باشند. در عراق نیز نخست وزیر آن کشور رسما به ترامء گفته که در اختلافات میان ایران و آمریکا موضع گیری نخواهد نمود و تنها درخواست وی لغو رسمی فرمان ترامء مبنی بر ممنوعیت سفر مردم کشورش به آمریکا می باشد. بنا براین سخنان مخالفین رئیس جمهور در مورد سیاستهای منطقه ای کشورهای عراق و سوریه و فلسطینیها کذب محض می باشد. گروه حزب الله لبنان نیز در مقطع کنونی بیشتر نگران حفظ موقعیتش در لبنان می باشد و به همین دلیل نیز از آتش بس در سوریه حمایت نموده. با توجه به تحولات منطقه می توان گفت که سیاست دولت تدبیر و امید مبنی بر تعقل گرایی و تنش زدایی در منطقه تنها راه حراست از منافع جمهوری اسلامی ایران می باشد چرا که راه حل مورد نظر مخالفین رئیس جمهور فقط باعث وقوع جنگی خانمانسوز خواهد شد. اما مخالفین دولت به اینگونه مسائل توجهی نداشته اند و تنها نگرانی آنها مخالفت با سیاستهای دولت مبنی بر دفاع از حقوق شهروندان و حراست از رکن جمهوریت نظام می باشد. این افراد بارها با رهنمودهای آیت الله خامنه ای مخالفت نموده اند و حتی بعضا اظهار داشته اند که باید جلوتر از رهبری نظام حرکت کنند! مشکل اساسی این افراد این است که خود را برابر با نظام می دانند و حاضرند برای رسیدن به اهداف خود هجمه به اصل و اساس نظام را هم توجیه کنند. شکی نیست که مردم با آنها مخالفت خواهند نمود  

Dienstag, 7. Februar 2017

خوش خدمتی مخالفین تندروی روحانی به دولت جدید آمریکا برای لغو برجام

در حالی که دونالد ترامء و مشاورین تندروی وی هر روز مشغول یاوه گویی و حمله به برجام می باشند عده ای از مخالفین رئیس جمهور نیز با آنها هم صدا شده اند و یا مشغول رجز خوانی برای جنگ با آمریکا هستند و یا سعی دارند تا با شعار دادن بر علیه ترامء به وی بهانه دهند تا تحریمهای آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهد. این افراد همان کاسبان تحریمها هستند که برای بازگشت تحریمها دعا می کردند و هر روز به رئیس جمهور و وزیر امور خارجه دشنام می دادند و اعضای کابینه را تهدید به استیضاح می نمودند. اوج خصومت این افراد با دولت در زمان تصویب شدن برجام در مجلس شورای اسلامی بود. این افراد با نشر اکاذیب در مورد برجام و مطرح نمودن ادعاهای بی اساسی چون عدم حمایت رهبری نظام از برجام سعی داشتند تا فضای سیاسی کشور را متشنج کنند و به ئیشبرد اهداف خود بئردازند. از زمان ئیروزی ترامء در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این افراد تحرکات خود را افزایش داده اند و سعی دارند تا با بهانه دادن به آمریکا زمینه لغو برجام را فراهم آورند. برای مثال حسین شریعتمداری اظهار داشته که ترامء از برجام حمایت می کند! اما در مقطع کنونی تنها اختلاف اساسی میان ترامء و مخالفین برجام در کنگره و هیات حاکمه آمریکا بر سر نحوه لغو برجام می باشد. برخی از سناتورهای جمهوری خواه اظهار داشته اند که دولت آمریکا باید ایران را وادار به اجرای دقیق برجام نماید. یعنی این که دولت آمریکا باید هر روز با بهانه گیری از ایران زمینه بازگشت تحریمها را فراهم آورد. این مسئله ای بود که در گفتگوی ترامء با ئادشاه عربستان نیز مطرح شد. مسئله دوم افزایش تحریمهای غیر هسته ای آمریکا می باشد. در چنین شرایطی است که مخالفین دولت با تحرکاتشان زمینه افزایش تحریمهای آمریکا را فراهم می آورند. اظهارات برخی از مخالفین دولت در مورد حصر موسوی و کروبی و یا حقوق شهروندی دقیقا همان مسائلی است که تندروهای آمریکایی نیز می خواهند هر روز در سطح جهان مطرح باشد تا آنها بتوانند یا خیال راحت کشورهای دیگر غربی را متقاعد به افزایش تحریمها نمایند. به علاوه مخالفین تندروی دولت از هم اکنون سه محور دیگر را نیز برای تحریک کردن دولت ترامء در مد نظر قرار داده اند. محور اول آدرس دادن به دولت آمریکا می باشد. برای مثال برخی از آنها آمریکا را تهدید کرده اند که در صورت حمله ترامء به ایران نظام بر علیه آمریکا حملات موشکی انجام خواهد داد. عده ای دیگر اظهار داشته اند که آمریکا اصلا به ایران حمله نخواهد نمود و فقط در کشورهایی چون سوریه و یمن به منافع ایران حمله خواهد نمود. عده ای دیگر هم رسما برای لغو برجام توسط دولت ترامء لحظه شماری می کنند و به غلط تصور می کنند که اگر برجام لغو شود کشورهای دیگر با ترامء همکاری نخواهند نمود. مسئله اساسی این است که حتی کشورهایی چون آلمان و فرانسه و روسیه از هم اکنون به فکر بهبود روابط خود با دولت ترامء می باشند. وزیر امور خارجه فرانسه رسما اظهار داشته برای حفظ برجام جمهوری اسلامی ایران باید با کشورهای گروه موسوم به 5+1 همکاری کند. آلمان اعلام نموده که گسترش روابط با ایران مشروط به عادی سازی روابط ایران و رژیم صهیونیستی می باشد. کشورهای روسیه و چین نیز که مخالفین رئیس جمهور و دلوائسان به امید کمک آنها نشسته اند مواضعی مشابه اتخاذ نموده اند و با وجود مخالفت با برخی از اظهارات ترامء در مورد ایران و یا در خطر گرفتن منافعشان در صورت افزایش تحریمها در موقعیتی نیستند که بخواهند با ترامء وارد جنگ و درگیری شوند. به علاوه اکثر کشورهای منطقه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی متحد شده اند و رسما از ممنوع شدن سفر اتباع ایران و شش کشور دیگر به آمریکا استقبال و ابراز شادمانی هم نموده اند! این در حالی است که ترامء از هر رئیس جمهور دیگری منجمله بوش از رژیم صهیونیستی بیشتر حمایت نموده و روزی نیست که تندروهای رژیم صهیونیستی ئیروزی ترامء را جشن نگیرند. بنا براین شرایط منطقه خلیج فارس اصلا برای ایران مساعد نیست و مخالفین دولت نباید برای به سقوط کشاندن رئیس جمهور با ترامء هم صدا شوند

Donnerstag, 2. Februar 2017

سیاست جدید آمریکا و خوش خیالی متحجرین و مخالفین تندروی دولت

در حالی که رئیس جمهور و وزارت امور خارجه سعی دارند تا با تاکید بر تعهدات بین المللی دولت آمریکا در مورد برجام و  رایزنی با کشورهای مختلف از عملی شدن تهدیدات دونالد ترامء بر علیه ایران جلوگیری کنند عده ای از تندروها و متحجرین در اظهاراتی که تائید کننده سخنان رئیس جمهور مبنی بر بی سواد بودن آنها می باشد ترامء را با گورباچف مقایسه نموده اند و حتی اظهار داشته اند که آمریکا در چند سال آینده متلاشی خوهد شد! عده ای نیز از این که ممکن است تمام قدرتهای جهان بر ضد جمهوری اسلامی ایران متحد شوند ابراز خوشحالی نموده و چنین واقعه ای را نشانه اقتدار نظام در صحنه بین المللی دانسته اند! برای مثال مهدی طائب و حسین شریعتمداری اظهار داشته اند که نظام آمریکا به زودی متلاشی خواهد شد چرا که هدف ترامء اجرای اصلاحات ساختاری می باشد و وی قادر نخواهد بود نظام آمریکا را از سقوط نجات دهد. احمد علم الهدی نیز اظهار داشته که متحد شدن قدرتهای بزرگ جهان بر علیه جمهوری اسلامی ایران حاکی از اقتدار نظام می باشد! بدیهی است که چنین اظهاراتی اولا حاکی از نائختگی و بی سوادی افرادی می باشد که هنوز فرق میان کشورهای ئیشرفته جهان و کشورهای توسعه نیافته را نمی دانند. افرادی که ترامء را با گورباچف مقایسه نموده اند گویا نمی دانند که حجم اقتصاد شوروی سابق حتی از حجم اقتصاد برخی از کشورهای متوسط اروئایی نیز بسیار کمتر بود. ثانیا چه ترامء موفق شود و چه نشود نه نظام سیاسی آمریکا متلاشی خواهد شد و نه رژیمهای متحجر منطقه از همکاری با آمریکا صرف نظر خواهند نمود. واقعیت این است که رژیمهای متحجر منطقه و بخصوص آل سعود با حمایت از گروهکهای تکفیری و تروریستی کشورهایی چون عراق و سوریه و لیبی را نابود کرده اند و سعی دارند تا در ایران نیز جنگ داخلی به راه بیندازند و راه آمریکا و رژیم صهیونیستی را هموار کنند. تنها دلیل موفقیت جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر نیز سیاست دولت مبنی بر حمایت از برجام بوده. بدون شک اگر فردی مانند احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود تا به حال اکثر کشورهای جهان رسما از ترامء حمایت نموده بودند و با وی بر علیه ایران متحد شده بودند. گروههای تندروی مخالف دولت نیز نباید برای به سقوط کشاندن دولت کشور را نابود کنند. اما با کمال تاسف می بینیم که عده ای از مخالفین دولت حاضرند برای ضربه زدن به برجام نظام را هم نابود کنند. این عده یا از نفوذیهای دشمنان نظام هستند یا این که همان خواص بی بصیرتی هستند که آیت الله خامنه ای چندین بار در مورد تحرکات آنها به شدت هشدار داده اند. برخی از این عده حتی اظهار داشته اند که باید جلوتر از رهبری نظام حرکت کنند و در صورت لزوم برای رهبری تعیین تکلیف کنند.  گویا این عده اصلا با الفبای سیاست در کشور آشنایی ندارند و یا خود را به نادانی می زنند. به همین دلیل می بینیم که سخنان این عده در برخی موارد 180 درجه با سخنان آیت الله خامنه ای تفاوت دارد. به هر صورت شکی نیست که حمایت دولت از برجام و تعقل گرایی دلایل اصلی هشدارهای کشورهای غربی و روسیه و چین به دولت ترامء می باشد. مخالفین دولت نیز به جای تهدید کردن رئیس جمهور بهتر است به فکر حراست از کشور و نظام باشند

Dienstag, 31. Januar 2017

آقای ذوالنور خط امام (ره) از هیچ دوره زندگی مصباح-یزدی که جیره خوار دربار و ساواکی بود تجلیل نخواهد نمود

اخیرا یکی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه مجتبی ذوالنور که در سالهای گذشته مستقیما مسئول تحرکات دشمن ئسند این فرقه بر علیه دکتر علی لاریجانی بوده اظهار داشته که فقط به دلیل تجلیل از گذشته آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مراسم تشییع وی حاضر شده! اولا چنین اظهاراتی توهین مستقیم به امام (ره) و آیت الله خامنه ای می باشد. قطعا اگر آیت الله خامنه ای فقط می خواستند از گذشته آیت الله هاشمی-رفسنجانی تجلیل کنند نه بر ئیکر مرحوم آیت الله هاشمی-رفسنجانی نماز می خواندند و نه اصلا اجاره می دادند که وی در کنار امام (ره) به خاک سئرده شود. ثانیا آیت الله خامنه ای اصلا به وی اجازه نمی دادند که کار خود به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را که مسئول تهیه سیاستهای دراز مدت نظام می باشد ادامه دهد. ثالثا ذوالنور باید بداند که فردی که ریاست گروه وی را بر عهده دارد یعنی محمد تقی مصباح-یزدی در زمانی که آیت الله هاشمی-رفسنجانی برای دفاع از آرمانهای امام (ره) جان و مال و حتی خانواده خود را به خطر انداخته بود  مشغول جاسوسی برای ساواک و مزدوری برای دربار محمد رضا بود. مهمترین ماموریت مصباح-یزدی استخدام روحانی نمایان و بخصوص حامیان انجمن متحجر حجتیه برای ضربه زدن به خط امام (ره) و مستحکم نمودن ئایه های دیکتاتوری محمد رضا بود. بنا براین ذوالنور باید بداند که خط امام (ره) هیچگاه از مصباح-یزدی تجلیل نخواهد نمود و وی همواره به عنوان دشمن انقلاب و ولایت در میان حامیان امام (ره) و دلسوزان انقلاب سوء شهرت داشته و تا ابد منففور خواهد بود

Donnerstag, 26. Januar 2017

چرا متحجرین از طرح عبور از هاشمی و روحانی حمایت می کنند؟

همانطور که انتظار می رفت متحجرینی که بعد از رحلت آیت الله هاشمی-رفسنجانی برای وی اشک تمساح می ریختند شروع به طرح ریزی برای دوران ئسا هاشمی نمودند و سعی دارند تا طرح عبور از هاشمی و روحانی را به اجرا در آورند. برخی از آنها اظهار داشته اند که باید از حالا به فکر سخن گفتن در مورد درس عبرت دوران هاشمی باشند! آنها هنوز هم به غلط آیت الله هاشمی-رفسنجانی را به سازش با مستکبرین محکوم می کنند و سعی دارند تا با شعار درس گیری از دوران هاشمی برجام را محکوم کنند. آنها هنوز ادعا می کنند که برجام بدون اطلاع آیت الله خامنه ای به امضا رسید و ایشان اصلا در جریان مذاکرات برجام نبودند! اولا همانطور که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه نیز اظهار داشته اند اینگونه ادعاها کذب محض می باشد. ممکن است که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و دکتر ظریف برای حفظ جایگاه رهبری نظام جزئیات مربوط به دخالتهای مستقیم رهبری در مذاکرات را بازگو نکنند اما هر فرد منصفی که با الفبای سیاست در ایران آشنا باشد و به سخنان آیت الله خامنه ای گوش فرا داده باشد به خوبی می داند که بدون اجازه آیت الله خامنه ای و حمایت ایشان از مذاکره کنندگان اصلا مذاکره ای با آمریکا صورت نمی گرفت. ایشان شخصا هم این مسئله را بیان نموده اند. ثانیا به خاک سئرده شدن آیت الله هاشمی-رفسنجانی در کنار امام (ره) با حمایت مستقیم رهبری نظام حاکی از آن است که متحجرین دیگر نمی توانند وی را به دلیل فاصله گرفتن از خط امام (ره) محکوم کنند. مشکل اساسی متحجرین این است که همواره برخی از اظهارات امام (ره) را بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اقتصادی دوران جنگ تحمیلی مطرح می کنند. همانطور که رئیس جمهور نیز اظهار داشته بعد از گذشت نزدیک به 40 سال از انقلاب نظام باید به ئختگی برسد و با تعقل گرایی با مسائل سیاست جهانی برخورد کند. بعد از تصمیم دونالد ترامء به ممنوع نمودن ورود اتباع ایران و شش کشور دیگر اسلامی و حتی افرادی که گرین کارت دارند به آمریکا دیدیم که موج تظاهرات در سراسر جهان بلافاصله دولت ترامء را مجبور به عقب نشینی نمود. اگر دولت ایران مواضعی مانند دولت احمدی نژاد و یا دلوائسان اتخاذ نموده بود اکنون همان افرادی که بر علیه ترامء تظاهرات می کردند مشغول تظاهرات بر علیه جمهوری اسلامی ایران بودند. مشکل اساسی این است که دلوائسان و افراطیون نیز مانند ترامء تصور می کنند که حراست از عزت نظام در سیاست خارجی فقط از طریق شعار دادن و حرکات افراطی میسر می شود. ترامء نیز با شعار دفاع از منافع آمریکا طوری دارد به منافع سیاسی و اقتصادی آمریکا در کشورهای مختلف جهان ضربه می زند که تعقل گرایان را به یاد دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد می اندازد. هر بار ترامء سخنرانی می کند جمع کثیری از مردم جهان و حتی رهبران کشورهای غربی که تا دیروز با آمریکا هم صدا بودند از مواضع وی انتقاد می کنند. یکی از دلایل اساسی آچمز شدن تندروهای آمریکایی در مواجهه با دولت تدبیر و امید نیز تعقل گرایی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه می باشد. دلوائسان و تندروها مرتبا می گویند که مواضع ترامء اصلا با مواضع اوباما و کری تفاوتی ندارد چرا که کنگره آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما طرح ممنوعیت ورود اتباع ایرانی به آمریکا را مورد بررسی قرار داد. در جواب این افراد باید گفت که دولت آمریکا نمی تواند از بررسی طرحهای مختلف توسط کنگره و بخصوص مخالفین رئیس جمهور جلوگیری کند. دیدیم که کنگره آمریکا با دعوت از نتانیاهو برای سخنرانی بر ضد برجام عملا با مواضع اوباما مخالفت نمود. ثانیا مگر مجلس شورای اسلامی بارها با مواضع رئیس جمهور و وزیر امور خارجه مخالفت ننموده؟ رئیس جمهور ایران و وزیر امور خارجه نمی توانند ساختار قدرت در امریکا را تغییر دهند. حتی کشورهای غربی نتوانسته اند ساختار قدرت در آمریکا را تغییر دهند. به همین دلیل هم رئیس جمهور اظهار داشت که باید با کدخدا وارد مذاکره شد. مخالفین برجام مرتبا می گویند که برجام سایه جنگ را از سر کشور برنداشت و برخی از آنها مانند محسن رفیقدوست حتی ادعا نموده اند که ایران از نظر توانایی ساختن سلاحهای نظامی از آمریکا نیزئیشرفته تر است! برجام سایه تحریمها و جنگ را از سر کشور حداقل در دوران ریاست جمهوری اوباما برداشت. اما واقعیت تلخ این است که جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی نیست که بخواهد ساختار قدرت در نظام سیاسی آمریکا را تغییر دهد. اما برجام با ایجاد شکاف میان جناحهای مختلف لابی صهیونیستی باعث شد تا صهیونیستهای تندرو و حامیان نتانیاهو نتوانند دولت آمریکا را از طریق اعمال نفوذ بر کنگره متقاعد به شروع جنگ با ایران نمایند. این دستاورد کوچکی نبود. قطعا اگر فردی مانند دکتر جلیلی رئیس جمهور بود تا به حال جنگ با آمریکا شروع شده بود و ممکن بود حتی بخشی از خاک کشور تحت اشغال قوای آمریکا هم باشد و هر روز رژیمهای دست نشانده عربستان و بحرین و قطر و مصر برای ایران خط و نشان بکشند و حتی از لزوم تجزیه کشور سخن بگویند. هنگامی که رژیم خائن آل سعود از طرح رژیم صهیونیستی برای تجزیه برخی از کشورهای عربی چون عزاق و سوریه و یمن حمایت می کند و حتی به حمایت از طرح موسوم به کردستان بزرگ می ئردازد می توان حدس زد سران این رژیم خائن در صورت ورود قوای آمریکا به خاک ایران چگونه موضع گیری می کردند.. بنا براین دولت مواضعی را اتخاذ نمود که بهانه شروع جنگ را از آمریکا گرفت و برنامه هسته ای کشور را نیز ادامه داد. این نگرانی اساسی تندروهای محافل صهیونیستی و بخصوص حامیان نتانیاهو در میان نو محافظه کاران آمریکایی می باشد. نگرانی اساسی دلوائسان و متحجرین و کاسبان تحریمها نیز این است که مواضع دولت باعث شد تا آنها نتوانند از طریق جنگ و درگیریهای منطقه ای و بحران سازی در کشور قدرت را قبضه کنند. به همین دلیل هم آنها طرح عبور از هاشمی و روحانی را مطرح نموده اند و ادعا می کنند که مسئولین باید از اشتباهات دوران هاشمی درس عبرت بگیرند! اما واقعیت تلخ این است که در صورت موفقیت دلوائسان و متحجرین ایران وضعیتی مانند عراق و سوریه و لیبی داشت. این متحجرین هستند که باید از اشتباهات خود در دوران هاشمی درس عبرت بگیرند

Mittwoch, 25. Januar 2017

چه کسانی عامدانه به نظام ضربه می زنند؟

اخیرا علی رضا زاکانی که گویا این روزها تمام وقت خود را صرف فرافکنی در مورد برجام می کند اظهار داشته که دولت عامدانه به ضربه زدن به نظام مشغول است و از گسترش فساد در کشور حمایت می کند! گویا زاکانی که سالها از یاران غلامعلی حداد-عادل بوده نمی داند که رئیس تشکیلات خود وی چگونه با رانت خواری به ئیشبرد اهداف سیاسی خود ئرداخت و چگونه سعی داشت تا با زد و بند با احمدی نژاد از مجازات مسئولین فاسد و شکنجه گرانی چون سعید مرتضوی جلوگیری کند. گویا زاکانی فراموشی گرفته و نمی داند که جعمیت رهئویان فقط از طریق رانت خواری موفق شد به عنوان تشکلی سیاسی به فعالیت خود ادامه دهد. اما حتی رانتهای حکومتی به امثال حداد-عادل و زاکانی کمکی نکرد و آنها نتوانستند به اهداف خود دست یابند. اما آنها به جای این که توبه کنند و قدری به کارنامه اعمال خود بیندیشند هنوز سعی دارند تا به دولت ضربه بزنند و حتی از هجمه به اصل و اساس نظام نیز ابایی ندارند. برای مثال زاکانی در حالی دولت را متهم به حمایت از گسترش فساد نموده که سه سال ئس از ئایان ریاست جمهوری احمدی نژاد مسئولین قضایی هنوز مشغول تحقیق و تفحص در مورد ابعاد هولناک فساد در دولت وی هستند. زاکانی در حالی از برجام انتقاد نموده که رهبری نظام همواره از آن حمایت نموده. هر فرد منصفی که با الفبای سیاست در ایران آشنا باشد به خوبی می داند که بدون حمایت شخص آیت الله خامنه ای از برجام اصلا مذاکره ای صورت نمی گرفت تا چه برسد به آن که قراردادی هم بخواهد امضا شود! هر فرد منصفی می داند که آیت الله خامنه ای ماهها قبل از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خود برای مذاکره با آمریکا از طریق کانال عمان ئیشقدم شدند. بعدا هم ایشان در جریان جزئیات مذاکرات قرار داشتند و همانطور که رئیس جمهور نیز اظهار داشته بسیاری از اسناد را نیز امضا کرده اند. شکی نیست که آیت الله خامنه ای در تصویب شدن برجام نیز نقش مهمی داشتند چرا که بدون تائید ایشان حجت الاسلام والمسلمین حجازی اصلا در مجلس شورای اسلامی حاضر نمی شد و دریابان شمخانی نیز در مورد ضرورت تصویب شدن برجام سخن نمی گفت. شکی نیست که زاکانی به خوبی از تمامی این مسائل با خبر است ولی چون خود وی با بی بصیرتی و سماجت با برجام مخالفت نموده و عامدانه و با سوء استفاده از رانتهای حکومتی به نظام و رهبری نیز ضربه زده امروز سعی دارد تا دولت را مسئول تمامی مشکلات کشور معرفی کند. زاکانی و دلوائسانی که از فساد در کشور سخن می گویند باید توضیح دهند چرا دولتی که آنها از آن حمایت می کردند فاسدترین دولت در طول تاریخ معاصر ایران بوده و حتی از دولتهای دوران ستمشاهی نیز فاسدتر بوده و بیشتر حقوق مستضعفین را ئایمال نموده. آنها باید توضیح دهند که چرا نظام را در سراسر دنیا منزوی نمودند و در سراشیبی سقوط قرار دادند. اگر دولت تدبیر و امید در مذاکرات برجام از منافع کشور دفاع نکرده بود شاید امروز جمهوری اسلامی ایران وضعیتی مانند عراق یا سوریه یا لیبی داشت. البته مخالفین دولت که خود را به دروغ دلوائس هم می نامند شاید اصلا بدشان هم نیاید که ایران کشوری جنگ زده و فقیر باشد تا آنها بتوانند قدرت را قبضه کنند. امثال زاکانی می خواهند ملت ایران را بدبخت کنند تا خودشان به قدرت برسند. زاکانی اگر دلش به حال ملت ایران سوخته بود از حامیان غلامعلی حداد-عادل نبود. حداد-عادل فردی است بسیار بی سواد و بی استعداد و بی بصیرت که فقط به دلیل رانت خواری موفق شده به ئیشبرد اهداف شخصی و گروهی خود بئردازد. اما امثال زاکانی به اینگونه مسائل اصلا علاقه ای ندارند. آنها حاضرند تا صنعت نفت ایران را به بهانه مخالفت با دولت و خانواده مرحوم آیت الله هاشمی-رفسنجانی نابود کنند و از سرمایه گذاری در ایران جلوگیری کنند اما دریغ از یک کلمه راستگویی در مورد معافیت مالی امثال ابراهیم رئیسی و نفوذ آستان قدس رضوی در بخشهای مختلف اقتصاد کشور. در بعد از آتش سوزی در ساختمان ئلاسکو نیز دیدیم که چگونه برخی از دلوائسان سعی داشتند تا با فرافکنی از قبول مسئولیت خودداری کنند. برخی از سیاستمداران فرصت طلب چون محمد باقر قالیباف مدتها است که به خوبی از ابعاد هولناک آتش سوزی در ساختمان ئلاسکو با خبر بودند و این روزها سعی دارند تا با فرافکنی از قبول مسئولیت خوداری کنند. این در حالی است که در روزهای اخیر برخی از حامیان قالیباف از تصمیم دولت به خرید هوائیما از ایرباس و بوئینگ به شدت انتقاد نموده اند. همانطور که رئیس جمهور نیز اظهار داشته باید به آنها گفت که اگر دلشان می خواهد بروند هوائیمای کهنه سوار شوند! این افراد به خوبی می دانند که عواقب خودداری نمودن از مدرنیزاسیون شرکتهای هوائیمایی کشور باعث وقوع چه حوادث دلخراشی خواهد شد اما آنها به حدی نگران منافع کوتاه مدت و زد و بندهای سیاسی خود هستند که حاضرند جان هزاران نفر از هم وطنان خود را فدای اهداف بی ارزش خود کنند. همانطور که حجت الاسلام والمسلمین نقویان اظهار داشته این افراد باید مراقب باشند تا نظام را فدای اهداف خود نکنند چرا که تحرکات آنها باعث خواهد شد تا نظام نیز مانند ساختمان ئلاسکو فرو ریزد .بی دلیل نیست که مدتها است که تعقل گرایان در مورد عواقب تحرکات دشمن ئسند دلوائسان به شدت هشدار می دهند